به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی، قلوب مردم ایران عمیقا جریحهدار شد و کمتر کسی از میان ملت بود که داغ سنگینی را بر سینه خود حس نکند. بعد از آن حادثه تشییع پیکر شهدای مقاومت در کرمان بر داغ دل مردم افزود و دست آخر هم ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی این داغ را بیشتر و شدیدتر کرد.دیروز اما وقتی مشخص شد پرواز شماره ۷۵۲ خطوط هوایی کشور اوکراین در اثر خطای انسانی هدف پدافند هوایی غرب تهران قرار گرفته است، ضربه سنگینی به مردم وارد شد و هم جنس فشارها بر مردم بیشتر شد و هم شدت آنها، چراکه برخلاف توضیحات مسئولان کشوری و سازمان هواپیمایی، که بر اساس اطلاعاتی که داشتند امکان رهگیری توسط سیستم پدافندی تهران را رد میکردند، سردار حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه پاسداران این خبر را تایید کرد و گفت که سامانه و اپراتور پدافندی خودی در تشخیص دچار اشتباه شده و بوئینگ 737 را به جای یک فروند موشک کروز شناسایی و رهگیری کرده است. در این زمینه چند نکته مهم قابل اشاره است.
اول- اینکه فرماندهی صادقانه و خالصانه پشت تریبون قرار بگیرد، با مردم صریح سخن بگوید و مسئولیت تام و تمام ماجرا را تقبل کند، یک اقدام قابلتحسین است که البته جز این از فرماندهانی چون سردار حاجیزاده انتظار نمیرود. غمانگیزترین عبارت نشست خبری سردار حاجیزاده که مشخص بود در اوج صداقت بیان میشود و البته از کمتر کسی تاکنون شنیده بودیم همانجایی بود که او میگفت: «بعد از شنیدن خبر سقوط هواپیمای اوکراینی آرزوی مرگ کردم، ای کاش میمردم و چنین سانحهای را شاهد نبودم. ما یک عمر خودمان را پیشمرگ مردم کردهایم. گردن ما از مو باریکتر است و هر تصمیمی مسئولان بگیرند مطیع اجرای آن هستیم.»
دوم- با وجود نشست خبری دیروز و با توجه به اینکه مردم میدانند شرایط، جنگی بوده و این شرایط اقتضائات خاص خود را هم دارد، اما دو ایراد دیگر در زمینه اطلاعرسانی بسیار تاسفبار بود و شرایط اجتماعی را بسیار متفاوت و منقلب کرد. اول اینکه چرا با این تاخیر سه روزه اطلاعرسانی صورت گرفته است و دوم اینکه حتی اگر نیاز به زمان بیشتری برای بررسی و اطلاعرسانی بود، چرا از خبررسانی اشتباه و غلط به مردم جلوگیری نشد و برای مثال گفته نشد که علت واقعه در دست بررسی است و حداقل چند روز نیز برای این امر زمان لازم است؟ همین دو نکته یعنی تاخیر و بیدقتی در سخن گفتن با مردم داغ دلها را بیشتر کرد و شکایتهای واردی را نیز در افکار عمومی مطرح کرد.
سوم- قبل از یکی دو نکته مهم دیگر که در ادامه بیان خواهم کرد، باید به این مساله پرداخته شود که اساسا تصور اینکه جنگ امروز ما با آمریکا صرفا یک جنگ اقتصادی و نهایتا نظامی است یک اشتباه بزرگ راهبردی است، چراکه اصولا این روزها خط مقدم درگیری با آمریکا و متحدانش جنگ و درگیری رسانهای است، و طبق همان روایت معروف اهالی رسانه، «جنگ امروز، جنگ روایتهاست.» از این رو باید گفت در شرایطی که تحت شدیدترین پمپاژ رسانههای غربی و دشمن مردم ایران هستیم، اقتضای حرکت باثبات و صلابت کشور و حفظ آرامش جامعه تسلط حاکمیت بر رسانه و در واقع افکار عمومی است. باید گفت که در این فقره میدان فعلا به رقیب واگذار شده و ضربات نسبتا سنگینی هم در این زمینه خوردهایم که به سادگی قابل جبران نیست.
چهارم- یکی از نکات مهم اظهارات روز گذشته فرمانده هوافضای سپاه، آن بخشی بود که او درباره ضروریات اجرای عملیات موشکی و هدف قرار دادن مواضع ایالات متحده آمریکا سخن گفت و اظهار کرد که همزمان با عملیات شهید قاسم سلیمانی در بامداد چهارشنبه گذشته، از مسئولان کشور خواسته شده که نسبت به توقف پرواز همه هواپیماها در آسمان کشور ممانعت به عمل آید و به قول معروف آسمان برای فعالیت نظامی clear شود، اما این اقدام صورت نگرفته و بستر برای وقوع حادثه بوئینگ 737 فراهم شده است.در همین جا و با وجود اینکه سردار حاجیزاده از خود ایثار نشان داد و بارها اعلام کرد که همه مسئولیت این اتفاق را میپذیرد، باید این سوال مهم را مطرح کرد که با وجود درخواست هوافضای سپاه پاسداران، چه کسی و به چه علتی ازممنوعیت پرواز هواپیماهای غیرنظامی در آسمان کشور ممانعت به عمل آورده و اجازه داده است که ترددها با روند عادی خود با وجود عملیات نظامی و احتمال وقوع درگیری ادامه یابد؟
در پاسخ به این سوال آنچه در افکار عمومی مطرح میشود آن است که طبق روالهای معمول احتمالا ستادکل نیروهای مسلح یا قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیا(ص) از نیروهای نظامی و شورای عالی امنیت ملی از ارکان امنیتی باید در این مسیر اقدام کرده و از سازمان هواپیمایی کشور درخواست لغو همه پروازها را میکردند و حالا این سوال مطرح است که چرا چنین اقدامی صورت نگرفته است؟
علاوهبر این با مراجعه به قانون هواپیمایی کشوری و ماده 10 آن که میگوید: «اداره کل هواپیمایی کشوری میتواند در مواردی که امنیت عمومی یا علل نظامی ایجاب مینماید با تصویب هیات وزیران پرواز هواپیمای ایرانی یا خارجی را بر فراز قسمتی از خاک کشور ممنوع یا محدود یا مقید به شرایط خاصی بنماید.» این سوال از این سازمان و هیات وزیران هم پرسیده میشود که چرا آنها با وجود اطلاع از عملیات نظامی طبق قانون به وظیفه خود عمل نکرده و حرکت هواپیماها و دیگر پرندهها را متوقف نکردهاند؟در این باره باید گفت که اگر این اتفاق رخ داده و آسمان clear شده بود از اساس امکان وقوع چنین رخدادی نبود.
پنجم- فرمانده نیروی هوافضای سپاه دیروز تاکید کرد که به اپراتور سامانه پدافندی اطلاع داده شده بود که چند فروند موشک کروز به سمت کشور شلیک شده و او در یک خطای محاسباتی که البته برای تصمیمگیری تنها 10 ثانیه زمان داشته، بوئینگ 737 را با آن موشک اطلاع داده شده اشتباه گرفته و به سمت آن شلیک کرده است.در این مورد هم سوال مهمی وجود دارد؛ اینکه چه کسی و بر چه اساسی چنین خبری را به اطلاع اپراتور سامانه پدافندی غرب تهران رسانده و او را در تصمیمگیری با خطا مواجه کرده است؟ باید مشخص شود که این خبر از ناحیه چه فرد یا نهادی بوده و بر اساس چه اطلاعاتی ارسال شده است. چنانکه حتی احتمال نفوذ و ارسال تعمدی اطلاعات غلط بسیار محتمل به نظر میرسد و همین مساله هم لزوم رسیدگی را بیشتر میکند.
ششم- علاوهبر این، سردار حاجیزاده در میان سخنان خود تاکید کرد که اپراتور سامانه خبط کرده، چراکه باید ضمن تماس با مسئولان بالاتر، مجوز شلیک به هدف را دریافت میکرد، «اما در این شرایط ظاهرا سیستم ارتباطیاش با اختلال مواجه بود. حالا یا سامانه جمینگ باعث شده یا شبکه شلوغ بوده، به هر ترتیب نمیتواند ارتباط بگیرد.» در این باره یک سوال مهم پیش میآید که چطور ممکن است در چنین شرایطی خطوط لازم و اضطراری برای چنین فردی در نظر گرفته نشده باشد؟ یا اینکه آنقدر این سامانه مورد اطمینان نبوده باشد که مورد حمله قرار بگیرد؟ هرچند نفوذ اطلاعاتی و سایبری یا درگیری و تک و پاتک در جنگ الکترونیکی چیز پیچیدهای است و حتی ممکن است با اثبات جمینگ، مقصر اصلی یک عامل خارجی تشخیص داده شده و به نوعی این اتفاق هم مانند دیگر اتفاقات گذشته اقدامی تروریستی شناخته شود که خب احتمالش اصلا هم کم نیست.