درباره خطای راهبردی بامداد 13 دی‌ماه در فرودگاه بغداد
ایران و عراق و کشورهای منطقه حالا عزم‌شان راسخ شده تا منطقه را بدون آمریکا و در جریان غیاب نظامیان تروریستی ایالات متحده بسازند و دور نیست که خون حاج‌قاسم کل منطقه را یکجا تکان دهد.
  • ۱۳۹۸-۱۰-۱۷ - ۰۹:۳۵
  • 00
درباره خطای راهبردی بامداد 13 دی‌ماه در فرودگاه بغداد
پدیده حاج‌قاسم، مردم و محاسبات کاخ سفید
پدیده حاج‌قاسم، مردم و محاسبات کاخ سفید

  به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، اهواز، مشهد، تهران، قم و حتی نقاطی که پیکر مطهر شهدای مقاومت به آن شهرها نرفت، از کاشان تا زاهدان و از یاسوج تا شیراز همگی شاهد پدیده جدیدی بودند که شاید روزها، هفته‌ها و سال‌ها نیاز به تحلیل و ارزیابی داشته باشد.  هرکس از هر گوشه عالم که می‌خواهد بیاید و جمعیت دیروز مردم تهران را ببیند و بگوید که آیا می‌تواند حیرت‌زده نباشد؟ آیا می‌تواند سکوت کند؟

گزارشگر BBC دیروز شک داشت که آیا در تشییع پیکر بنیانگذار انقلاب دقیقا چنین جمعیتی را دیده است یا خیر! از این‌رو اولین مساله این است که تاثیرات این پدیده چیست؟ هرچند شاید عده‌ای بگویند علت رخداد مهم‌تر است، اما نتیجه برای ما فعلا اولویت دارد.

آمریکا بعد از موفقیت در به آشوب کشیدن عراق و تضعیف بیش از پیش دولت مرکزی، عادل عبدالمهدی را مجبور به استعفا کرد، در عملیاتی مشابه در ایران نیز آشوب‌های سازمان‌یافته‌ای را در بستر یک بی‌تدبیری دولت و افزایش شوک‌آور قیمت بنزین رقم زد و طبیعتا باعث شد بر دامنه نارضایتی‌ها افزوده شود. جمع‌بندی این دو اتفاق در کاخ سفید، همان بود که پیش از این هم گفتیم. برایان هوک، پمپئو و دیگر مشاوران ترامپ تصور کردند فشار حداکثری کار خود را کرده و حالا زمان ضربه آخر است، هدف قرار دادن مغز متفکر ایران در منطقه می‌تواند برای همیشه ایران را از حیز انتفاع ساقط کند. بامداد 13 دی‌ماه با همین هدف و با امید دست یافتن به یک بمب خبری برای پیروزی در انتخابات 2020، فرمان انجام عملیات تروریستی در نزدیکی فرودگاه بغداد از جانب دونالد ترامپ صادر شد و سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران ایران، معاون و محافظانش و سردار ابومهدی المهندس جانشین فرماندهی نیروهای بسیج مردمی عراق به شهادت رسیدند.

تصور آمریکایی‌ها از نتیجه این عملیات همان بود که گفتیم، اما آنچه از رسانه‌ها و تقلای سیاسیون غربی در این یکی، دو روز پیداست، حکایت متفاوتی دارد. واکنش‌های ترامپ و متحدانش متفاوت از یک فرد پیروز است و گویی فهمیده‌اند مسیر را 180 درجه عکس رفته‌اند. اتحاد عمومی در مقابله با آمریکا ابتدا در تشییع باشکوه شهدای مقاومت در بغداد، نجف‌اشرف و کربلای معلی مشاهده شد، عجیب‌تر از آن کنار گذاشته شدن اختلافات شیعی-شیعی بود که شامگاه روز یکشنبه در پارلمان عراق رخ نشان داد  و با رای اکثریت نمایدگان، طرح اخراج نظامیان ایالات متحده از عراق به تصویب رسید. در ایران اما اتفاقات از دید غربی‌ها هولناک بود. جمعیتی که انتهای آن مشخص نبود ابتدا در اهواز به استقبال شهدا آمد، در دیاری که مشکلات اقتصادی و اجتماعی روح و روان مردم را به‌شدت آزرده کرده و در اعتراضات آبان‌ماه یکی از کانون‌های اعتراض و اغتشاش بوده‌ است. احتمالا نه، حتما و یقینا ترامپ و مشاورانش از یکشنبه تاکنون در کاخ سفید نشسته‌اند و بررسی می‌کنند چه شد آن مردمی که معترض بودند امروز بیش از هر زمان دیگر کنار یکدیگر در حمایت از کشور، نظام و جامعه قرار گرفته‌اند. قطعا مایک پمپئو تاکنون نتوانسته پارادوکس ذهنی خود را حل کند و از زیر بار فشار روانی واکنش‌ها به مصاحبه اخیرش نتوانسته رهایی یابد که گفته بود «سردار سلیمانی را زدیم برای آزادی مردم ایران».  حالا اگر در اخبار خارجی دقت کنیم، به نکاتی می‌رسیم که نشان می‌دهد محاسبات و معادلات پیش‌بینی‌شده آمریکایی‌ها به‌کلی به‌هم ریخته است.

وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی به دیپلمات‌های خود در کشورهای جهان توصیه کرده که این روزها و پس از ترور سردار سلیمانی، محتاط‌تر باشند و تدابیر امنیتی را تشدید کنند. سفارتخانه‌های رژیم غاصب در سرتاسر جهان هم سطوح هشدار را به بالاترین سطح رسانده‌اند. آمریکایی‌ها اما پارا فراتر هم گذاشته‌اند. دیروز ناگهان از وزارت امور خارجه آمریکا خبر آمد که جان باس، سفیر واشنگتن در افغانستان پس از دو سال در کابل به شکلی فوری استعفا، سمت خود را رها کرده و از افغانستان گریخته است. علاوه‌بر این، نیویورک‌تایمز همزمان اظهاراتی را از سوزان رایس، مشاور امنیت ملی سابق دولت آمریکا منتشر کرد که دامنه صحت تحلیل ما را گسترده‌تر کرد.

سوزان رایس گفته است: «نتیجه حداقلی هدف قرار دادن سردار سلیمانی این است که آمریکایی‌ها دیگر در امان نخواهند بود. احتمال درگیری تمام‌عیار وجود ندارد اما احتمال وقوع جنگ در این نقطه بیش از هر زمان دیگری در چند دهه اخیر است.» او گفته است: «فشار حداکثری دولت ترامپ هم نتوانست ایران را تسلیم کند، حالا پاسخ محکم به این اقدام آمریکا، ضروری است و برای آمریکا این سوال مطرح است که این پاسخ چگونه و چه زمانی و با چه سرعتی انجام خواهد گرفت؟»

رایس توضیح داده است: «آمریکا اگر عراق را ترک کند، متحمل شکست راهبردی سنگینی خواهد شد. واکنش احتمالی ایران، احتمالا چندوجهی است و در یک زمان غیرقابل پیش‌بینی و در چندین مکان رخ خواهد داد و ترامپ احتمالا نتیجه این تصمیم خود را درخصوص امنیت ملی خواهد دید.»

از طرفی جرمی هانت، وزیر امور خارجه سابق انگلیس هم به موضوع وارد شده و اظهار کرده است: «آمریکا هزینه این عمل خود را پرداخت خواهد کرد. تنها گذر زمان نشان خواهد داد آمریکا چه عملی را انجام داده است و تبعات آن چیست.»

زیاده‌گویی نکنیم، اخبار نشان می‌دهد که برعکس ایران و عراق و کشورهای منطقه حالا عزم‌شان راسخ شده تا منطقه را بدون آمریکا و در جریان غیاب نظامیان تروریستی ایالات متحده بسازند و دور نیست که خون حاج‌قاسم کل منطقه را یکجا تکان دهد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰