

در پی ادعاهای غیرسازنده مقامات اخیر ترکیه علیه تهران و طرح اتهاماتی بی اساس از سوی رییس جمهور و وزیر خارجه این کشور نسبت به ایران، مرتضی جوادی کارشناس مسائل ترکیه یادداشتی را با عنوان «توهمات نوعثمانیان» به رشته تحریر در آورده که متن این یادداشت به شرح زیر است
اظهارات اخیر وزیر امور خارجه ترکیه در کنفرانس امنیتی مونیخ، واکنش شدید دستگاه دیپلماسی کشورمان را به همراه داشت. طی ماههای اخیر و به دور از چارچوبهای عرف دیپلماتیک و اصل حسن همجواری، مقامات ارشد ترکیه از جمله اردوغان رئیس جمهور این کشور به دفعات کشورمان را مورد حمله قرار دادند. اتهاماتی از قبیل فرقه گرایی مذهبی و قومی و اخیراً فارسگرایی محورهای اساسی حملات مقامات ترک در چند ماه گذشته بودهاند. مقامات کشورمان نیز با هدف رعایت اصل حسن همجواری، ممانعت از تشدید تنشها در منطقه و با هدف حداکثر بهرهبرداری از همکاریهای دو جانبه و چند جانبه در جهت کاهش بحرانهای منطقهای، نسبت به این اظهارات خویشتنداری کرده و به صورت مستقیم و غیرمستقیم، مقامات ترکیهای را دعوت به در پیش گرفتن رویهای سازنده نمودند. اما به نظر میرسد رویه مخرب و غیرسازنده مقامات ترکیهای پس از نشست آستانه و اظهار نظراتی که خوشایند برخی کشورهای متوهم حاشیه جنوبی خلیج فارس، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای غربی بوده، عرصه را برای توصیه و نصحیت تنگتر کرده است.
به نظر میرسد این روزها مقامات ترک به منظور تحت الشعاع قرار دادن نتایج سیاستهای اشتباه منطقهای خود به ویژه در قبال بحران سوریه که مردم این کشور و منطقه را متحمل هزینههای سنگین امنیتی و اقتصادی نموده، فارغ از ملاحظات دوراندیشانه، جبهه جدیدی را گشوده اند. این بار و با هدف خوش خدمتی و کسب منافع اقتصادی، همراه با حکام سعودی و بحرینی شده و به خیال خود و به منظور تکمیل حلقه محاصره محور مقاومت، همراه رژیم صهیونیستی شده اند. هیات حاکمه ترکیه برای پوشاندن تحقیر شدنهای پیاپی از سوی روسها، مقامات رژیم صهیونیستی و اخیراً از سوی هیات حاکمه جدید کاخ سفید، در تلاشند با سفرهای مکرر در منطقه، امضاء موافقتنامههای دو جانبه و چند جانبه نظامی و اقتصادی و اتخاذ مواضع غیردوستانه علیه کشورمان، خود را نزد کشورهای منطقه، پشتیبان بزرگ و مطمئن جلوه دهند. این در حالی است که یک دهه سیاستهای سینوسی و زیانبار ترکیه در سطح منطقه، باعث تشدید تنشهای این کشور با تمامی کشورهای همسایه خود، تطویل بحرانهای منطقهای (از طریق حمایت از داعش و سایر گروههای تروریستی)، تشدید ناامنیهای داخلی و خارجی، ایجاد شکاف در میان اقوام این کشور، آوارگی صدها هزار سوریه ای، فرار سرمایه از ترکیه و خروج این کشور از فهرست کشورهای مناسب برای گردشگری و ... شده است. در واقع حکام آنکارا به جامعه جهانی نشان میدهند که شریک قابل اعتمادی نیستند.
اخیراً نیز در سودای تجدید امپراتوری از طریق ایجاد حکومت فردی، فضای رعب و وحشت را در میان سیاستمداران مخالف، روزنامه نگاران منتقد و اقلیتهای قومی شدت بخشیده و با برخورد با اقلیتهای قومی و مذهبی با هدف کسب آراء پان ترکیستهای داخلی، موجب تعمیق شکافهای قومی و مذهبی در میان ترکها و اکراد، سنی و علوی و شیعه شدهاند. اخراج دهها هزار نفر از کارمندان دولت و نیروهای امنیتی و نظامی به بهانه دست داشتن در کودتای نافرجام (که بسیاری بر این باورند که صحنه سازی مقامات وقت با هدف حذف رقبا بوده) وضعیت نامطمئنی را چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی و امنیتی ایجاد کرده و باعث ناامیدی ملی و سرخوردگی در میان مردم شده است.
مقامات ترکیهای به یاد داشته باشند که امنیت شکننده و متزلزل کشورهای منطقه، به هم مرتبط و متصل بوده و هر اقدامی از جمله اظهارات نسنجیده، به خطر افتادن شرایط همه کشورهای منطقه را به همراه خواهد داشت. گرچه بعید است تا پایان شرایط بحرانی و ایجاد ثبات در منطقه، شاهد سیاستهای منطقی، عاقلانه و دور اندیشانه از سوی مقامات ترکیهای باشیم اما حداقل، تجدید نظر در اظهارنظرات و مواضع و پرهیز از جوزدگی و رفتارهای هیجانی شاید بتواند نشانهای برای حرکت حاکمان آنکارا در مسیر بلوغ سیاسی و حکومت داری باشد
