به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، چند روزی تا گام پنجم ایران در مسیر کاهش تعهدات خود در برجام باقی نمانده، گامهایی که قرار است تا جایی پیش برود که سطوح تعهدات و امتیازات ایران را در این توافق یکسان کند. نهتنها کارشناسان منتقد که مدافعان و مجریان برجام هم معتقدند این اتفاق تاکنون رخ نداده، یعنی تعهدات ایران همچنان بسیار بیشتر از امتیازاتی است که در برجام برای کشور وجود دارد. این البته در شرایطی است که اگر امید برداشتهشدن تحریمهای تسلیحاتی در اکتبر 2020 را به کناری بگذاریم، همانطور که سیدعباس عراقچی پیشتر گفته بود، سود ایران در توافق هستهای به صفر میل کرده و تقریبا در مقابل سود صفر، بخش عمدهای از تعهداتش پابرجاست و قاعدتا از همین منظر هم هست که روز گذشته محمدجواد ظریف در توئیتر خود نوشت: «تنها راهی که سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا میتوانند برجام را حفظ کنند این است که موضعگیری ظاهری را متوقف و اجرای تعهدات خود را آغاز کنند.»
در این میان چهار گامی که در اردیبهشت (کنار گذاشتن محدودیتهای نگهداری ذخایر اورانیوم غنیشده و آب سنگین)، تیرماه (عبور از محدودیت غنیسازی اورانیوم 3.67 درصد)، شهریورماه (گسترش تحقیق و توسعه هستهای سازمان انرژی اتمی) و نهایتا در آبانماه (گازدهی در فوردو و برخی سانتریفیوژهای نسل جدید) برداشته شد از دیدگاه کارشناسان اولا در حد و حدودهایی نبود که تاثیری بر رفتار طرف مقابل بگذارد و ثانیا آنقدر جدی نبود که بتواند سطح مهمی از تعهدات ایران را در برجام بکاهد، علاوهبر این دو حاشیه مهم دیگر هم کارشناسان و منتقدان رفتار دولت به این گامهای چهارگانه میزنند که در جای خود قابلتامل است.
اولین موضوع درخصوص نحوه شکستن خطوطقرمز برجام است که در این گامها انجامشده. آنچنان که از اخبار و تحلیلها مشخص است وقتی ایران برای مثال سقف غنیسازی 3.67 را معتبر ندانست و از آن عبور کرد، حدود تجاوز بسیار اندکی داشت، یعنی چندصد درصد از چهار درصد عبور کرد و لذا از دید بسیاری از کارشناسان این عبور در عمل تفاوتی با عبور نکردن و پایبندی به محدودیتهای برجام نداشت، از اینرو صادرکننده پیام تزلزل داخلی و عدم جدیت به اروپاییها بود.
دومین مورد هم درباره اظهارنظرها و واکنشهایی است که مسئولان دولت درباره عملکرد هستهای خود دارند. برای مثال وقتی سخنگوی سازمان انرژی اتمی پس از گام کاهنده ایران در زمینه سقف غنیسازی اورانیوم، اعلام میکند ایران نیازی به تولید سوخت 20 درصد ندارد، بهاصطلاح خودش پنبه گام کاهنده را زده و اساسا اعتبار اقدام ایران را ساقط کرده است.حالا اما در آستانه گام پنجم کاهش تعهدات در برجام، دو نظر متفاوت در کشور وجود دارد که یکی ایده حداقلی درخصوص اقدامات آتی ایران دارد و یکی ایده اقدامات سطوح بالاتر، البته هرکدام از این دو براساس تحلیلهایی اینگونه نظر میدهند.
حاضران در گروه اول که برخی حامیان دولت را شامل میشوند میگویند ایران هر آن ممکن است میانجیگریهای ژاپن یا حتی فرانسه یا ائتلاف این دو نتیجه بدهد و با توفیق در سیاست خارجی، نیازی نباشد ایران بیش از این نسبت به کاهش تعهدات خود اقدام کند، علاوهبر این معتقدند یک اقدام جدی در این روزها میتواند میز مذاکره را بههم بریزد و امکان توافق را کاهش دهد. این گروه البته مستندات جالبتری هم برای استدلال خود میآورند. آنها این روزها به خروج مایک پمپئو از وزارت امور خارجه آمریکا دل بستهاند و امیدوارند با رفتن او از کاخ سفید، ترامپ هم از خر شیطان پیاده شده یا به برجام بازگردد یا توافق منصفانهای را با ایران امضا کند. آنها البته نگران این هم هستند که اروپاییها تهدید ضعیف خود را درخصوص اجرای مکانیسم ماشه در ماه ژانویه عملیاتی کنند.
در نگاه این گروه نهایتا اقدامی که ایران باید در میانه دیماه تحتعنوان گام پنجم خود انجام دهد، تکمیل گامهای گذشته مانند افزایش تحقیق و توسعه یا افزایش سطوح ذخیرهسازی اورانیوم و آب سنگین آنهم نه به مقادیر زیاد و قابلتوجه است.گروه دوم اما در نقطه مقابل ایده دسته اول قرار دارند و خوشبینیهای مدافعان دولت را با عباراتی چون رویاپردازی توصیف میکنند. آنها معتقدند باید نسبت به میدان حوادث واقعنگر بود و دست از خوشبینیهای کاذب برداشت. از دیدگاه این افراد اولا آمریکا همچنان غیرقابل اعتماد و غیرقابل مذاکره است و با بود و نبود فردی چون پمپئو در کاخ سفید، تغییری در سیاست آمریکا نسبت به ایران ایجاد نخواهد شد. علاوهبر این، میانجیگریهای کشورهای مختلف تا زمانی که آمریکا سر عقل نیاید، موثر نیست و نباید امیدواری بیجا داشت. ثانیا گامهای قبلی نتوانسته مقصود کشور را محقق کند، لذا باید در گام پنجم اقدام جدیتری که منتقلکننده پیام اقتدار کشور باشد، انجام داد.
ثالثا این دست افراد معتقدند اغتشاشات داخلی برخی افراد در آمریکا را نسبت به تاثیرگذاری فشار حداکثری امیدوار کرده، لذا باید با مجموعه اقدامات مناسبی علاوهبر نشان دادن انسجام ملی، عزم کشور برای ایجاد توازن میان تعهدات و امتیازات برجامی را نشان داد.
چهارمین حرف این کارشناسان هم این است که عدم اجرای اقدام جدی در گام پنجم میتواند ارسالکننده ترس ایران از تهدید اروپا مبنیبر اجراییساختن مکانیسم ماشه باشد. البته استدلالهایی هم درباره عدم اجرای مکانیسم ماشه وجود دارد ازجمله اینکه معاون مسئول هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا با علم به اینکه اجراییساختن مکانیسم ماشه تنها شرایط را بحرانی خواهد کرد و بیشتر از ایران بهضرر اروپاییها خواهد بود، اخیرا متذکر شده است اروپاییها از این اقدام صرفنظر کردهاند.از نگاه حاضران در گروه دوم باید اقدامات در گام پنجم بهصورتی انجام شود تا ضمن تکمیل گامهای قبلی، کنش موثری هم از سوی غربیها تلقی شود و ایران را از زیر سایه انفعال خارج سازد. برای مثال این افراد همچنان رساندن غنیسازی به سطوحی مانند 20 درصد، فعالسازی فوردو برای غنیسازیهای سطوح بالا با تعداد سانتریفیوژهای بیشتر و حتی تجدیدنظر در اجرای نعلبهنعل پروتکل الحاقی یا اضافات آن را پیشنهاد میکنند.
بهعبارتی، باید گفت این دست افراد معتقدند باید مانند اتفاقی که در جریان ساقطکردن گلوبالهاوک آمریکایی یا توقیف استناایمپرو انگلیسی روی داد، ترتیباتی اتخاذ شود تا سازمان محاسباتی طرفهای مقابل ایران درهم شکسته و آنان را وادار به تغییر برخی رفتارهای خود نسبت به ایران کند، صرفنظر از اینکه ایران میتواند و ترجیح بر همین است که فعلا در برجام باقی بماند و همچنان ذیل آن به کاهش تعهدات خود ادامه دهد.با این توصیفات اما باید منتظر بود و دید که مسئولان دولت یازدهم کدامیک از این دو ایده را انتخاب خواهند کرد، یا شاید هم ایده سومی داشته باشند که ما از آن بیخبریم. خلاصه اما هرچه هست، محمدجواد ظریف در چند روز اخیر با سفر به روسیه و چین درخصوص گام بعدی ایران مذاکراتی را داشته و احتمالا تصمیمات نهایی کشور در یکی، دو روز آینده اعلام خواهد شد.
حسین آبنیکی، معاون سابق سازمان انرژی اتمی:
باید گام پنجم را محکمتر از قبل برداریم
حسین آبنیکی، معاون سابق سازمان انرژی اتمی با اشاره به قرار گرفتن در آستانه پنجمین گام ایران در مسیر کاهش تعهدات هستهای به «فرهیختگان» گفت: «اگرچه ما گامهای قبلی را پیدرپی برداشتیم ولی بهنظر میرسد این گامها میتوانست قویتر و مستحکمتر باشد تا طرف اروپایی یک پیام واضحتر و روشنتری را دریافت کند.»
وی با بیان انکه در پی گامهای قبلی عکسالعمل چندانی از طرف اروپاییها مشاهده نشده، ادامه داد: «گام پنجم را باید محکمتر برداریم تا در این خصوص جبران مافات شود.»
رئیس پیشین مرکز توسعه سازمان انرژی اتمی ایران اضافه کرد: «گام پنجم مواردی چون توقف اجرای پادمان یا کنار گذاشتن برخی محدودیتهای فنی پذیرفتهشده را میتواند شامل شود.»
آبنیکی ادامه داد: «غنیسازی 20 درصدی با توجه به نیاز استراتژیک کشور به آن، جدیت در طراحی و ساخت پیشرانهای هستهای، نصب سانتریفیوژهای جدید، تولید ماشینهای سانتریفیوژ نسلهای بالا در تیراژ صنعتی و... آپشنهایی است که میتوان در گام پنجم آنها را مدنظر قرا داد.»
وی خاطرنشان کرد: «با عنایت به وضع کنونی ایران در محیط بینالملل مقتضی است گام بعدی ما گام جدی و موثری باشد و پیام مناسبی را به طرف غربی بدهد. پیامی که حکایت از آن دارد که ایران در راهی که آغازش کرده، جدی است و از احقاق حقوق خود کوتاه نمیآید.»
این کارشناس مسائل هستهای با بیان آنکه نوع مواجهه اروپاییها با چهار گام قبلی ایران و جدی نگرفتن آنها و تن ندادن به تعهداتشان بهواسطه هیچیک از این گامها توضیح داد: «باید گامهای ما قویتر و جدیتر و موثرتر باشد تا طرفهای اروپایی هم متوجه شوند اگر نخواهند به تعهداتی که در برجام دادهاند، عمل کنند و همچنان بخواهند به نقض تعهدات و عدم پایبندی به آنها رو بیاورند، تبعات جدی برای آنها خواهد داشت.»
آبنیکی گفت: «این تبعات هم باید شامل بازرسیهای آژانس باشد و هم باید ما در حوزه فنی اقدامات و گامهای جدیتری را نسبت به گامهای قبلی برداریم؛ ضمنا طرف اروپایی را مطمئن کنیم اگر اقدامات مناسب نداشته باشند علاوهبر گام پنجم که گام محکمی خواهد بود درصورت لزوم گامهای بعدی را هم محکمتر برمیداریم و این روند تا انتها ادامه خواهد داشت.»
وی درخصوص تاثیر اغتشاشات آبانماه بر گام پنجم کاهش تعهدات هستهای ایران نیز خاطرنشان کرد: «مردم در احقاق حقوق هستهای خود و در اینکه تحریمها باید برداشته شوند، تردیدی ندارند. اگر هم اعتراضاتی صورتگرفته، بخشی بهدلیل عدم توجیه مردم در بحث بنزین بود و بخشی هم به جهت این بود که طرف خارجی یک عده قلیلی را تحریک کرده و اقداماتی را داخل کشور سروسامان داد تا ابزار فشاری روی ایران، افکارعمومی و سیاست خارجی ما باشد.»
این کارشناس مسائل سیاسی توضیح داد: «اتفاقا همین مردمی که نسبت به گرانی و مشکلات اعتراض دارند، بخشی از این وضعیت را حاصل ناکارآمدی دولتمردان میدانند که باید اصلاح شود.» آبنیکی تصریح کرد: «راه چــاره آن نیست که ما در پی این حوادث کوتاه بیاییم و عقبنشینی کنیم و گام پنجم را خفیف برداریم. گامهای ما تاکنون در اینکه غربیها را وادار کند تحریمها را بردارند چندان موثر نبوده و از این حیث باید فشارهای بعدی را موثرتر اعمال کنیم و گامها را محکمتر برداریم.»
معاون سابق سازمان انرژی اتمی در ارزیابی گامهای قبلی ایران در کاهش تعهدات هستهای گفت: «هم انتخاب گامها خوب نبود و میشد گامهای بهتری برداشت و هم در اجرا میشد خیلی بهتر عمل کرد.»
وی با بیان آنکه ما میتوانستیم و میتوانیم سریعتر عمل کنیم و بهتر کار را جلو ببریم، خاطرنشان کرد: «اصل اینکه این گامها برداشته شد اتفاق مثبتی بود که بعد از چند سال بیعملی و عدم اقدام موثر رقم میخورد. هرچند این اقدامات از لحاظ طراحی مناسب نبود و متناسب با وضعیت مذاکرات و عدم انجام تعهدات بهشمار نمیآمد و بهلحاظ اجرا ضعفها و ناکارآمدیهایی داشت.» آبنیکی این اتفاق را عامل ارسال پیغام ضعف به طرف مقابل توصیف کرد و گفت: «همین باعث شد طرف اروپایی عکسالعمل قاطع و روشنی نشان ندهد.»
این کارشناس مسائل هستهای تصریح کرد: «تا موقعی که طرف غربی وارد اجرای تعهدات خود شود و حقوق ما را بهخصوص در حوزه اقتصادی به رسمیت بشناسد و تعهدات خود را اجــرا کــنــد، این مسیر ادامه خواهد داشت.»
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل بینالملل:
ایران با کاهش تعهدات هستهای و افزایش توانمندیهای دفاعی توازن را بهنفع خود رقم میزند
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «فرهیختگان» ضمن اشاره به در پیش بودن گام پنجم کاهش تعهدات هستهای ایران درخصوص نوع کنش مطلوب در این ارتباط اظهار داشت: «بهنظر میرسد روند کنونی خیلی متفاوت با سه، چهار گام قبلی نیست. ما از روز اولی که این مسیر آغاز شد با یک شیب منطقی در حال تقویت توان هستهای خود هم به شکل کمی و هم به شکل کیفی هستیم.»
وی افزود: «ما هم از نظر میزان سانتریفیوژها و هم بهجهت میزان ذخایر اورانیوم یا درصد ذخایر، تغییراتی را در تعهداتمان اعمال کردیم و هم سانتریفیوژهای نسل جدید بهکار گرفتیم و وارد حوزههای جدیدتری شدیم که قبلا کمتر مورد توجه بود.»
ابوالفتح با بیان آنکه گام پنجم خیلی متفاوت از گامهای قبلی نیست درخصوص احتمال تاثیر حوادث آبانماه در ادامه مسیر کنونی ادامهداد: «من تصور نمیکنم برداشتن گام پنجم تحتتاثیر حوادث آبان ماه قرار گیرد.»
این کارشناس مسائل سیاسی یادآور شد: «مسئولان سازمان انرژی اتمی چند روز پیش این موضوع را مطرح کردند که ایران محدودیتها را پشتسر گذاشته و بحث کنونی آن است که در فرآیندهای پیشرو قدری سرعتعمل به خرج داده شود. این حرف به این معنی است که همان محدودیتی که در برجام داشتیم طی گامهای اول تا چهارم برداشته شده است، یعنی هم تعداد سانتریفیوژها را افزایش دادیم و هم سانتریفیوژهایی که بهکارگیریشان ممنوع بوده، استفاده شده و هم سقف درصد غنیسازی و میزان انباشت آب سنگین را پشتسر گذاشتیم و... .»
وی اضافه کرد: «الان محدودیتی وجود ندارد که بخواهیم در گام پنجم این محدودیت را برداریم اما درمورد سرعت بهنظر میرسد ایران در گام پنجم به روند تولید اورانیوم غنیشده سرعت دهد و شاید درصد اورانیوم غنیشده هم افزایش دهد. بنابراین در گام پنجم با سرعت بخشیدن مواجه هستیم، نه با کنار گذاشتن محدودیتها.»ابوالفتح خاطرنشان کرد: «مسئولان و دستاندرکاران امر در تلاشند هم برجام حفظ شود یعنی از اقدام ارادی علیه برجام خودداری شود که ایران بلافاصله مسبب نابودی برجام شناخته نشود و هم بهگونهای رفتار نشود که این تصویر ایجاد شود که ایران چیزی در دست ندارد و صرفا بلوف زده است. بنابراین طیفی از اقدامات مدنظر قرار خواهد گرفت.»
این کارشناس مسائل سیاست خارجی گفت: «درخصوص کیفیت گام پنجم یک عده معتقدند ما باید جهش چشمگیری را در اقدامات خود داشته باشیم. برخی دیگر معتقدند باید با احتیاط برخورد کنیم، با این حال بهنظر میرسد تلفیقی از این دو میتواند اتفاق بیفتد. احتمالا بالانسی بین این دو دیدگاه شکل خواهد گرفت، چراکه در روند هفت، هشتماهه نشان داده شده این تعادل و توازن تا حدودی حفظ شده است.»
وی با اشاره به رزمایش اخیر ایران، چین و روسیه درخصوص تاثیر آن در مناسبات بینالمللی ایران گفت: «به هر حال ایران با دو کشور روسیه و چین مناسبات گستردهای دارد. با چینیها تمرکز بر مسائل تجاری و مالی دارد و با روسیه بیشتر تمرکز بر مسائل سیاسی و امنیتی است. خیلی ارتباطی هم به مانور پیدا نمیکند، یعنی نمیتوان گفت مانور مبتکر این فرآیند بوده است. این همدیدگاهی و همنظری ایران با روسیه و چین از سالها پیش از مذاکرات برجام شروع شده، بهتدریج گسترش یافته و عمیقتر شده است. این رزمایش هم نشاندهنده نوعی از همکاری در سطوح جدید است.»
ابوالفتح ادامه داد: «جمهوری اسلامی بعد از انقلاب عموما از این پرهیز میکرد که رزمایشهایی را برگزار کند که در این سطح و در حوزه دریایی باشد، چراکه به هر حال هم محدودیتهای تکنولوژیکی و فنی وجود داشت و هم محدودیتهای سیاسی. ولی در سالهای اخیر این محدودیتها کاهش یافته است و ایران در عرصه دریا حرفی برای گفتن دارد.»
این کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به پیام احتمالی این رزمایش اضافه کرد: «پیام این رزمایش آن خواهد بود که دنیا صرفا یکهتازی آمریکا را تحمل نمیکند و اینگونه نیست که ایالات متحده فشار بر همه کشورها وارد کرده و کشورها الزاما تبعیت و تمکین کنند.»
وی افزود: «ائتلافهای جدیدی در حال شکلگیری است که بهواسطه آنها ایران در انزوا قرار نمیگیرد. این مانور در سختترین فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی آمریکا به ایران انجام شده و تصور بر این بود که فشارهای حداکثری درنهایت ایران را به انزوا بکشاند که این انزوا یا تغییر رفتار ایران را حاصل کند یا فروپاشی نظام را رقم بزند.»
ابوالفتح یادآور شد: «بهرغم تمام این فشارها نهتنها ایران منزوی نشده بلکه رزمایشی را با دو کشور عضو دائم شورای امنیت برگزار کرده، دو کشوری که در عرصه نظامی بسیار قدرتمند هستند و میتوانند کمککننده باشند و این پیام را بدهند که ایران الزاما آنطور که آمریکاییها میخواهند منزوی نمیشود و پیام سوم میتواند این باشد که آمریکاییها هرچه فشار را بر ایران بیشتر کنند احتمال تقویت روابط گسترده ایران با روسیه و چین میتواند افزایش یابد و چهبسا ایران درنهایت بهعنوان متحد راهبردی روسیه و چین قلمداد شود.»
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: «این هشداری است که در داخل آمریکا برخی جریانهای سیاسی و نخبگان و اندیشکدهها مطرح میکنند که فشار بیش از اندازه ترامپ بر ایران میتواند درنهایت ایران را براساس آنگونه که آنها عنوان میکنند، به سمت روسیه و چین سوق دهد.»
وی ادامه داد: «رزمایش اخیر این هشدار را میدهد که اقدام آمریکاییها برای فشار بر ایران میتواند توازن قوا را در خاورمیانه بهگونهای تغییر دهد که ایالات متحده متضرر شود. به هر حال همه میدانند همپیمانی ایران و روسیه، چه اتحادیه شوروی و چه روسیه، جزء خطوطقرمز ایالات متحده بوده و همیشه پرهیز کرده و تلاش داشته این اتفاق رخ ندهد، اما اگر آمریکاییها بیش از اندازه بخواهند فشار بیاورند، یا فشار اقتصادی از طریق تحریم یا اتفاقاتی که در آبانماه رخ داد و حمایت از روند براندازی در کشور، میتواند هم ایران را بیش از پیش به چین و روسیه نزدیک کند و هم آسیبپذیری ایران را کاهش دهد و هم میزان اثرگذاری ایالات متحده بر ایران و خاورمیانه را کمتر کند.»
ابوالفتح تصریح کرد: «تصمیم ترامپ برای خروج از برجام توازن وحشت بین ایران و آمریکا را برهم زد؛ توازنی که درنهایت منجر به شکلگیری برجام شد و پیش از رسیدن به توافق برجام، آمریکاییها نگران دستیابی ایران به سلاح اتمی یا قرار گرفتن ایران در آستانه ساخت سلاح اتمی بودند و ایران نیز نگران فروپاشی اقتصادی بود. درنهایت دو طرف در یک مقطع زمانی مشخص تصمیم گرفتند از ادامه مسیر پیشین خودداری کنند و به یک توازنی برسند.»
وی افزود: «آمریکا از برجام خارج شد و توازن را بهنفع خود و بهضرر ایران تغییر داد. با این وصف بهنظر میرسد تا زمانی که این توازن شکل نگیرد رسیدن به توافق جدید یا تعامل جدید امکانپذیر نخواهد بود. این توازن میتواند در حوزه هستهای باشد و با گسترش تقویت برنامههای هستهای ایران رقم بخورد، میتواند در حوزه دفاعی با تقویت توانمندیهای دفاعی همانند مسائل موشکی یا برگزاری چنین رزمایشی باشد و... .»
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه عنوان کرد: «اینها دست ایران را پر میکند تا به توازن با ایالات متحده برسد. تا زمانی که توازن برقرار نشود نه آمریکاییها حاضرند از موضع خود کوتاه بیایند -چون تصور میکنند ایران تحتفشار است و هیچ دلیلی نمیبینند به ایران امتیاز دهند- و نه ایرانیها حاضرند با آمریکاییها به توافق برسند -چون تصور میکنند زیر فشار هستند و مجبورند امتیاز بدهند- برای اینکه وضعیت بازی به برد-برد برسد، ایران و آمریکا باید دوباره در توازن وحشت قرار گیرند.