پروفسور ریچارد فالک، کمیسر سابق سازمان ملل:
چندین نشانه وجود دارد که خصوصا عربستان سعودی به کاهش سطح تنش با ایران علاقه‌مند است. به نظر می‌رسد که ریاض به حمله بزرگ 14 سپتامبر به تاسیسات فرآوری نفت خود در «بقیق» و «خریص» پاسخ ضعیفی داده است.
  • ۱۳۹۸-۱۰-۰۵ - ۰۱:۴۰
  • 00
پروفسور ریچارد فالک، کمیسر سابق سازمان ملل:
عربستان علاقه‌مند به کاهش تنش با ایران است
عربستان علاقه‌مند به کاهش تنش با ایران است

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، چهلمین نشست سران شورای همکاری خلیج فارس دهم دسامبر (19 آذر) در حالی برگزار شد که می‌توان آن را کوتاه‌ترین نشست در 40 سال گذشته دانست. این نشست در شرایطی برگزار شد که چند روز قبل از آن کارشناسان درباره امکان حل‌وفصل مشکل میان قطر و سه کشور دیگر شورای همکاری خلیج فارس یعنی عربستان، بحرین و امارات ابراز خوشبینی کرده بودند اما با سفر خارجی شیخ تمیم امیر قطر به رواندا –کشوری کوچک در قاره آفریقا-عملا حضور وی در نشست شورای همکاری خلیج فارس منتفی شد. اتفاقات صورت گرفته در جریان برگزاری این نشست و اظهارات مقامات سیاسی پس از آن نشان داد که هنوز زمان زیادی برای حل کامل اختلافات میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس باقی مانده است.جز مساله حضور قطر در این نشست اتفاق مهم دیگری نیز افتاد و آن تاکید بیانیه پایانی نشست سران شورای همکاری خلیج فارس بر تقویت همکاری نظامی و امنیتی برای حفظ امنیت منطقه‌ای و اصل «دفاع جمعی» بود.

در گفت‌وگوی اختصاصی «فرهیختگان» با «ریچارد فالک» به بررسی نشست اخیر شورای همکاری خلیج فارس و امکان تحقق اصل «دفاع جمعی» میان اعضای شورا پرداخته شده است. فالک، استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه پرینستون آمریکاست. وی گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در فلسطین در سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ بوده است. او معتقد است ایجاد نیروی نظامی مشترک توسط کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بر مبنای اصل «دفاع جمعی» موضوعی زمانبر است و با شرایط کنونی قابل عملیاتی شدن نیست. این استاد حقوق دانشگاه پرینستون بر این نظر است که قطر با توجه به وسعت و آسیب‌پذیری خود، از سیاست‌های تحریک‌آمیز علیه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که این کشور را محاصره کرده‌اند، اجتناب کرده و در مقابل برای افزایش قدرت خود تلاش کرده است تا ارتباط با دوستانش مانند ترکیه را افزایش دهد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

شورای همکاری خلیج فارس در نشست اخیر خود بر اصل «دفاع جمعی» میان اعضای خود تاکید کرد. بر این اساس تهدید و حمله نظامی علیه یک عضو به‌منزله تهدید و حمله علیه سایر اعضاست. آیا اساسا شورای همکاری خلیج فارس با توجه به اختلافات اعضا به چنین سطحی از همکاری‌های امنیتی و نظامی در عمل رسیده است؟

من فکر می‌کنم چنین سطح همکاری نظامی‌ای می‌تواند به‌طور رسمی تایید و ایجاد شود، اما شواهد کمی برای عملیاتی کردن این طرح‌ها وجود دارد. حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودی در «بقیق» و «خریص» یک رویداد مهم بود، با این حال به هیچ‌وجه باعث پاسخ جمعی شورای همکاری خلیج‌فارس نشد.تا آنجا که من مطلع هستم، عملا هیچ‌هماهنگی‌ای بین ارتش‌های 6 عضو شورای همکاری خلیج فارس وجود ندارد و در صورت تصمیم برای هماهنگ کردن آنها این مساله به‌سرعت انجام نخواهد شد. فقط عربستان سعودی و امارات از توانایی‌های نظامی لازم برای اجرای طرح انتقال نیرو فراتر از مرزهای خود برخوردارند. با وجود این، چنین توانایی‌هایی برای این دو کشور تاکنون موثر نبوده است. برای مثال هر دو کشور تاحدی در دو کشور لیبی و سوریه که با آنها فاصله جغرافیایی دارند، مداخله کرده‌اند.

در نشست اخیر شورای همکاری خلیج فارس نخست‌وزیر قطر به جای امیر قطر حضور یافت، مساله‌ای که نشان از عدم حل اختلافات میان قطر و عربستان دارد. به نظر شما بحران قطر با کشورهای عربستان، امارات، بحرین و مصر به‌زودی حل خواهد شد؟

اکنون برای اینکه بگوییم بحران قطر به‌سرعت حل خواهد شد، بسیار زود است. اما این واقعیت که چنین مقام بلندپایه‌ای از قطر - نخست‌وزیر شیخ عبدالله بن ناصر آل‌ثانی - در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس در ریاض حضور یافت و طبق پروتکل عادی دیپلماتیک با وی رفتار شد، قابل‌توجه است.نشانه‌های مختلفی وجود دارد مبنی‌بر اینکه عربستان سعودی و قطر قصد دارند به سمت حل‌وفصل اختلافات حرکت کنند، اما در این میان خبرهای منتشرشده نشان می‌دهد امارات متحده عربی تمایلی به خاتمه یافتن اختلافات ندارد.یکی از زمینه‌های ترغیب‌کننده توافق میان قطر و کشورهای حاشیه خلیج فارس، خواسته اعضای شورای همکاری خلیج فارس از کویت برای ادامه تلاش‌های میانجی‌گری خود است و دومین زمینه نیز مربوط است به خواست پادشاه سلمان بن عبدالعزیز برای وحدت خلیج فارس که البته از سوی سایر دولت‌های عرب خلیج فارس نیز مورد تایید قرار گرفته است.سایر کشورهای خارج از خلیج فارس نیز حمایت جدی خود را از اقدامات انجام شده برای پایان دادن به اختلافات در اسرع وقت اعلام کرده‌اند. چندین نشانه دیگر نیز در این میان وجود دارند که نشان‌دهنده کاهش تنش‌ها هستند. یکی از این موارد مربوط است به برگزاری مسابقه فوتبال منطقه‌ای در دوحه که در آن تماشاگرانی از چندین کشور از جمله کشورهای مقابله‌کننده با قطر مانند عربستان سعودی نیز در آن حضور دارند. مورد دیگر پایان محاصره هوایی قطر است که برای تسهیل پروازهای مستقیم انجام شد. چشم‌اندازهای جدید نیز با تاکید بر این مساله که بحران موجود تنها اختلافی بین دولت‌هاست و نه مردم این کشورها ایجاد شده است.

وزیر خارجه قطر اخیرا طی اظهاراتی اعلام کرد که دوحه از اسلام سیاسی و اخوان‌المسلمین حمایت نکرده و نخواهد کرد. آیا این اظهارات به معنای تغییر ماهوی در سیاست خارجی قطر است؟ اگر معتقد به این تغییر ماهوی هستید در این صورت این موضوع چه اثری بر روابط قطر با ترکیه خواهد گذاشت؟

فکر می‌کنم قطر با توجه به وسعت و آسیب‌پذیری خود، از سیاست‌های تحریک‌آمیز اجتناب کرده است. این در حالی است که به ارتباطات خاص خود با مبارزان فلسطینی ادامه می‌دهد. از ابعاد مهم دولت و رهبری قطر پیشروی در مسیری باریک و اصرار بر انجام اقداماتی است که این دولت به درست بودن آن باور دارد. این مساله مهم تقابل با ائتلاف خلیج فارس را - ائتلافی که محاصره را علیه قطر تحمیل و 13 خواسته خود را در ژوئن 2017 مطرح کرده - عمیق‌تر نمی‌کند.لازم به ذکر است که قطر هیچ‌گاه از رویه‌های بین‌المللی مهم مانند جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل یا مجمع عمومی، برای محکوم کردن رفتارها و خواسته‌های ائتلاف استفاده نکرده است. احتمالا قطر احساس می‌کند چنین گزینه‌هایی می‌توانند تنش‌ها را به روش‌های خطرناک تشدید کنند. قطر با هوشمندی سعی کرده ضمن تحریک نکردن مخالفان خود، دوستان منطقه‌ای‌اش را حفظ کند.پیرو چنین سیاستی بر روابط خود با ترکیه متمرکز شده است که ائتلاف خلیج‌فارس این روابط را  پیوند با ایران نیز قلمداد می‌کند. قطر همچنین به همکاری خود با ایران برای مدیریت ذخایر مشترک گاز طبیعی و تجارت ادامه داده است. این کشور برای تامین 99درصد مواد غذایی‌اش به واردات وابسته است و با محاصره، قابلیت زنده بودن آن کاملا به منابع جایگزین قابل اعتماد بستگی دارد.

ایران اخیرا «ابتکار صلح هرمز» را برای امنیت منطقه خلیج فارس ارائه داده است. با توجه به اینکه اعضای شورای همکاری خلیج فارس در نشست اخیر بر اصل «دفاع جمعی» تاکید کرده‌اند، به نظر می‌رسد جواب منفی به طرح ایران باشد. ارزیابی شما چیست؟

به نظر می‌رسد شورای همکاری خلیج فارس آمادگی لازم را برای عادی‌سازی روابط با ایران حتی در حد و اندازه همکاری به خاطر منافع مشترک ندارد، گرچه هیچ‌شواهدی در این مرحله برای اثبات این ادعا وجود ندارد.تصور می‌کنم این امر به‌عنوان یک پیروزی دیپلماتیک برای ایران است و تسهیم نگرانی در مورد امنیت حمل‌ونقل انرژی از طریق تنگه هرمز تلقی می‌شود. چندین نشانه وجود دارد که خصوصا عربستان سعودی به کاهش سطح تنش با ایران علاقه‌مند است. به نظر می‌رسد که ریاض به حمله بزرگ 14 سپتامبر به تاسیسات فرآوری نفت خود در «بقیق» و «خریص» پاسخ ضعیفی داده است. همچنین واضح بود که آمریکا در این مورد آمادگی خود را برای حمایت از عربستان سعودی با اقدامات مشخص اعلام نکرد، اگرچه منبع حمله نیز هرگز مشخص نشد. حوثی‌های یمن مسئولیت این حمله را بر عهده گرفته‌اند، اما صحت ادعای دخالت ایران از طریق تشویق، تجهیزات و برنامه‌ریزی‌ها هنوز مشخص نشده است و ابهامات توسط سلب مسئولیت ایرانیان تقویت می‌شود.یک راه برای ارزیابی اینکه آیا روند گسترده‌ای از ثبات در این زمان ارزش پیگیری را دارد یا نه با مداخله سعودی‌ها در جنگ یمن پیوند خورده است. تا زمانی که این مداخله در سطح فعلی ادامه یابد، بعید به نظر می‌رسد ابتکارات وسیع‌تر برای حل‌وفصل مناقشه در خلیج فارس کارساز باشد. واضح است که بحران خلیج‌ فارس در سال 2017 با طرح مطالبات غیرقانونی مبنی‌بر تجاوز به حاکمیت قطر به‌طور ساختگی بازسازی شده بود. این ادعا که قطر از تروریسم حمایت می‌کرد با توجه به حمایت گسترده عربستان‌سعودی از افراط‌گرایی منطقه‌ای طی چند دهه اخیر در کل آسیا بسیار ریاکارانه بود.

* نویسنده: الهام ترسلی، روزنامه نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰