به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، اعلام آغاز تحقیقات دادگاه کیفری بینالمللی درباره ارتکاب جنایات جنگی توسط رژیمصهیونیستی علیه فلسطینیان تنشها در سرزمینهای اشغالی را تشدید کرده است. اواخر هفته گذشته اتو بنسودا، دادستان کل دیوان کیفری بینالمللی ضمن اعلام موضوع آغاز تحقیقات اعلام کرد وی به این نتیجه رسیده است که جرائم جنگی در کرانهباختری، قدس شرقی و نوار غزه رخ دادهاند. به دنبال این اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی مانند بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم و یکی از اعضای اصلی کابینه او حملات لفظی خود علیه نهادهای بینالمللی و فلسطینیان را آغاز کردهاند. نتانیاهو در سخنانی اقدام دادگاه کیفری بینالمللی را مصداق یهودیستیزی اعلام و ادعا کرد یهودیان بار دیگر مانند سایر دورههای تاریخی بر یهودیستیزان پیروز خواهند شد. در سویی دیگر «بتسلیئیل سموتریچ»، وزیر راه این رژیم نیز خواستار تخریب روزانه یک روستای فلسطینی شد و گفت این تخریبها باید تا زمان متوقف شدن تحقیقات ادامه داشته باشد.
برای بررسی ابعاد آغاز تحقیقات دادگاه کیفری بینالمللی علیه رژیم صهیونیستی با حسین نوادهتوپچی، کارشناس حقوق بینالملل گفتوگو کردهایم. وی معتقد است احکام صادرشده از سوی این دادگاه زمانی ضمانت اجرایی علیه یک دولت را خواهند یافت که شورای امنیت نیز آن احکام را تایید کند، با وجود این آغاز چنین تحقیقاتی علیه رژیم صهیونیستی میتواند تا حد قابلملاحظهای وجهه بینالمللی رژیم صهیونیستی را مخدوش کند. به گفته توپچی در صورتی که تحقیقات دادگاه به صدور قرار بازداشت علیه مقامات رژیم صهیونیستی منجر شود این رژیم با مشکلات گستردهای مواجه خواهد شد.
دادگاه کیفری بینالمللی اواخر هفته گذشته اعلام کرد که این دادگاه قصد دارد تحقیقات خود را درباره ارتکاب جنایات جنگی علیه فلسطینیان آغاز کند. آغاز این تحقیقات چه تبعاتی برای رژیمصهیونیستی در پی خواهد داشت؟
تحقیقاتی که قرار است آغاز شود بیشتر حالت شکلی دارد و نه ماهوی، بر این اساس وضعیت فلسطینیها بررسی و بر مبنای آن گزارشی توسط دادگاه کیفری بینالمللی منتشر خواهد شد. این گزارشها اگر به شورای امنیت سازمان ملل برود و بهعنوان جنایات جنگی یا جنایت علیه بشریت مورد تایید اعضا قرار بگیرد، آنوقت است که میتوان به انجام اقدامات اجرایی علیه رژیم صهیونیستی امید داشت. اما از آنجا که در این شورا آمریکا و سه کشور اروپایی دارای حق وتو هستند خیلی بعید است بتوان در آن رژیم صهیونیستی را به دلیل ارتکاب جنایات جنگی محکوم کرد، مگر اینکه اقدامات خاصی در این باره صورت بگیرد که بحث مفصلی دارد. مورد دیگر این است که رژیم صهیونیستی عضو اساسنامه دادگاه کیفری بینالمللی نیست و کشورها را وقتی تعهدی در قبال یک معاهده ندارند نمیتوان محاکمه کرد. بنابراین روندی که در دادگاه کیفری بینالمللی آغاز شده است میتواند از لحاظ روانی اثراتی روی پرستیژ یک دولت داشته باشد اما اینکه اثرات اجرایی داشته باشد، محتمل نیست. در گذشته ما شاهد صدور آرای دیوان دادگستری بینالمللی علیه رژیم صهیونیستی درباره دیوارکشی در قدس بودیم، اما این رژیم اقدامات خود را بدون توجه به آرای دیوان دادگستری بینالمللی انجام داده است. در جهان با چنین وضعیتی مواجه هستیم. از سوی دیگر آمریکا بهطور کلی به نهادهای بینالمللی بیتوجه است و این مساله از زمانی که ترامپ روی کار آمده تشدید شده است. آمریکا در دوره ترامپ ضوابط و قواعد حقوق بینالملل و نهادهای بینالمللی را سیال میکند. خروج از معاهدات و کارشکنی در سازمانهای بینالمللی به روالی عادی در دولت آمریکا بدل شده است.
برخی گفتهاند در صورتی که این دادگاه رژیم صهیونیستی را محکوم کند مقامات فعلی و سابق این رژیم در بیش از 100 کشور در حوزههای فعالیت تجاری یا سفرهایشان به مشکل میخورند. این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
این مساله یک احتمال است. در اینصورت تحقیقات باید به جایی برسد که دادگاه کیفری علیه رژیم صهیونیستی و مقامات آن قرار بازداشت صادر و آنها را محکوم کند. باید منتظر ماند و دید نتیجه تحقیقات و رای دادگاه چه خواهد شد. اگر قراری صادر شود رژیم صهیونیستی و مقامات آن به مشکل خواهند خورد.
دادستان کل رژیم صهیونیستی اعلام کرده است دادگاه کیفری بینالمللی تنها درباره کشورهای مستقل یا خودمختار صلاحیت دارد، این در حالی است که به صورت رسمی و حقوقی کشور فلسطین وجود ندارد و تشکیلات خودگردان علیه رژیم صهیونیستی شکایت کرده است. این ادعای دادستان کل رژیم صهیونیستی درست است؟
این ادعا قیاس معالفارق است، به این دلیل که وقتی صحبت از جنایت علیه بشریت میشود به این معنا نیست که حتما باید یک دولت وجود داشته باشد و جنایتی علیه مردم این کشور صورت بگیرد تا در آن صورت جامعه جهانی تنها در قبال کشتار مردم ساکن در این کشور واکنش نشان دهند. ضمن اینکه بخشی از جنایات در جایی صورت گرفته است که رژیم صهیونیستی بر آن مناطق کنترل دارد، بخشی دیگر هم اراضی اشغالی به حساب میآیند. دولت اشغالگر طبق حقوق جنگ در منطقه اشغالی مسئولیتهایی دارد که رژیم صهیونیستی به آنها نیز عمل نمیکند. فرض کنیم اراضی فلسطینی تحت اشغال رژیم صهیونیستی است این رژیم باید حقوق و وظایفی را که برعهده اشغالگر است، اجرا کند. شاهد این موضوع آن است که در نقشههایی که مورد تایید سازمان ملل است بخشی از اراضی فلسطینی را اراضی اشغالی نامگذاری کردهاند. دلیل نمیشود که اگر کسی شکایت کرد حتما باید دولت باشد تا به شکایت آن رسیدگی شود. امروزه حقوق بینالملل در حال حرکت به سمت حمایت از حقوق افراد است نه حتی نهادها، سازمانها و تابعان درجه یک حقوق بینالملل که دولتها هستند. سخنان دادستان کل رژیم صهیونیستی در این زمینه بیمعناست. اگر دادستان دادگاه کیفری بینالمللی درست به وظایف و مسئولیتهایش عمل کند این پرونده به نتایجی علیه رژیم صهیونیستی منجر خواهد شد.
اشاره کردید که این پرونده میتواند روی پرستیژ بینالمللی رژیم صهیونیستی تاثیر بگذارد. این اثرگذاری تا چه حدی است؟
اگر بخواهیم درباره رژیم صهیونیستی خارج از حقوق بینالملل بحث کنیم، این رژیم هیچپرستیژ بینالمللیای ندارد. اصلا بنا شدن آن و رفتار بینالمللیاش همیشه توام بوده است با مخاطره و بحران و جنگ. پرستیژی که بنده اشاره کردم معنایش آن معنای شناخته شده نیست بلکه اعتبار بینالمللی است. این اعتبار را آمریکا برای رژیم صهیونیستی ساخته است که رعایت حال این رژیم را کرده باشند. با تمام این مسائل مطرح شدن تحقیقات درباره ارتکاب جنایات جنگی توسط رژیم حداقل فایدهاش این است که آن جنبه حقوقی رژیم صهیونیستی را مخدوش میکند؛ مسالهای که ما امیدواریم رخ بدهد.
پس قواعد بینالمللی دیگر اثرات اجرایی چندانی ندارند؟
فرمولی بدهم که برای تحلیلهای بینالمللی حال حاضر بسیار مفید است. امروزه واقعگرایی درحوزه روابط بینالملل بر ایدهآلیسم و معناگرایی برتری پیدا کرده است. معناگرایی در اینجا یعنی حرکت کردن به سمت حقوق بینالملل و حل کردن مشکلات جامعه جهانی بر اساس آن. اصالت «قدرت» نفوذ حقوق بینالملل و تفکر ایدهآلیستی و معناگرایی را در جهان با مخاطره روبهرو کرده است. به همین دلیل است که امروزه در حوزههای روابط بینالملل رویکردهای حقوق بینالملل را ایدهآلیستی و تفکرات اصالت قدرت را واقعگرایی میدانند. این جنگی است بین دو اندیشه که یک طرف کار آمریکاست با اصرار بر واقعگرایی و طرف دیگر دولتهایی هستند که قصد دارند بر مبنای قواعد حقوقی در جهان زیست کنند.
آیا چنین فشاری که دادگاه کیفری بینالمللی به رژیم صهیونیستی آورده است دعوای طرفداران هنجارمندی و برتری نهادهای بینالمللی با ساختارشکنان نیست تا آنها را پاسخگوتر کند؟ با توجه به اینکه اتحادیه اروپا و کشورهای قدرتمند حاضر در آن مانند فرانسه و آلمان طرفدار قواعد بینالمللی هستند، اما آمریکا و رژیم صهیونیستی جزء ساختارشکنان به حساب میآیند.
بله، همینطور است. اتحادیه اروپا در اصل بیشتر طرفدار حقوق بینالملل و ایدهآلیسم است، زیرا خود این اتحادیه حاصل یک تفکر ایدهآلیستی است و به همین دلیل آمریکا نیز با اصل اتحادیه اروپایی مخالف است. اگر این اتفاق رخ دهد میتوان گفت اقدام دادگاه کیفری بینالمللی گامی است در راستای تقویت حقوق بینالملل. طرح مساله جنایات رژیم صهیونیستی امیدی را درباره اجرای قواعد حقوق بینالمللی به وجود آورده است.