به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در نظام جمهوری اسلامی، انتخابات بهخودیخود از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، از این جهت که کاملترین مظهر حضور و مشارکت مردم در سرنوشت کشور است. مردمسالاری بهعنوان رکن اساسی هر نظام دموکراتیک، ضامن مشروعیت آنهاست و بنیادهای دموکراسی تا زمانی پابرجاست که مردم پایکار آن باشند. انقلاب اسلامی سال 1357 در ایران به گواه شاهدان عینی یکی از بزرگترین انقلابها در دوره جدید عالم بوده که حرکت خودجوش مردم به رهبری علما و روشنفکران دینی و در صدر همه آنها امامخمینی(ره) نقطه عزیمت این حرکت بوده است. این حرکت بینظیر همواره پشتوانه مردمی خود را حفظ کرده و در طول 40 سال، 36 انتخابات آزاد برگزار کرده که میانگین مشارکت در این انتخاباتها به بیش از 50 درصد میرسد که این در هیچ نظام دموکراتیکی سابقه ندارد. همین موضوع باعث شده دشمنان جمهوری اسلامی این نقطهقوت را هدف حمله خود قرار دهند تا بلکه از این مسیر بتوانند وجهه نظام را تضعیف کنند. از این جهت، القای برخی مفاهیم بهمنظور خدشهدار کردن وجهه مردمی جمهوری اسلامی راهبردی قدیمی است که سالها مورد استفاده رسانههای خارجنشین قرار گرفته است. بنابراین در آستانه یک انتخابات دیگر، مجددا ردپای این سیاست انگلیسی در میان تولیدات رسانههای اپوزیسیون دیده میشود. تلویزیون ایراناینترنشنال یکی از رسانههای جدیدالتاسیسی است که از قضا با نگاه انتخاباتی و در آستانه دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری کار خود را آغاز کرد و طی دو سال اخیر تمام تلاش خود را برای تخریب سیاستهای جمهوری اسلامی به کار گرفته و اکنون نیز در آستانه انتخابات، فعالیتهای انتخاباتی خود را آغاز کرده است. تا قبل از وقایع آبانماه امسال این شبکه امید چندانی به اثرگذاری در راستای تقلیل آرای مردم در انتخابات نداشت، اما پس از اغتشاشات بنزینی روح تازهای در این رسانه سعودی دمیده و امید آنها زنده شد. از اینرو غالب گزارشها و تحلیلهای انتخاباتی آنها مرتبط با اغتشاشات آبانماه و روی موج نارضایتی مردم منتشر میشود. بر این اساس، آنچه میخوانید توصیف و تحلیل برخی محتواهای انتخاباتی تولیدشده در تلویزیون سعودی ایراناینترنشنال است.
علیه نظارت استصوابی
تا قبل از وقایع مربوط به افزایش قیمت بنزین و جولان حداکثری شبکههای خارجنشین روی موج نارضایتی مردم، اظهارنظر اهالی ایراناینترنشنال درباره یازدهمین دوره انتخابات مجلس رنگوبوی ناامیدی داشت، اما این رویه پس از حوادث آبانماه موجب شد تحلیل خارجنشینها درباره انتخابات تا حدودی تغییر کرد. بهطور کلی راهبرد اپوزیسیون خارج از کشور تزریق ناامیدی و بازنمایی افقی است که در آن هیچ امیدی به تحول در ایران وجود ندارد. البته این راهبرد جدیدی نیست و درواقع رسالت اساسی رسانههای معاند این است که بنبست را به جامعه القا کنند. 6 آبانماه امسال و چند روز پیش از وقوع اعتراضات، تلویزیون ایراناینترنشنال در قالب یک گزارش، انتخابات آینده مجلس را سناریوخوانی کرد. هجمه به شورای نگهبان و اساس نظارت بر انتخابات محور اصلی گزارشی است که این شبکه سعودی منتشر کرده است. ایراناینترنشنال با تکرار روایت رئیسجمهور از مجلس اول نوشت: «نظارت به این شکل وجود نداشت و حتی شورای نگهبان و این همه دفاتر نظارتی وجود نداشت و همه از جناحهای مختلف آمدند.» درواقع از نگاه این شبکه، انتخابات زمانی مطلوب است که هیچ نظارتی نباشد و هرکس از هر گوشهای هر زمان که اراده کرد، نماینده مجلس باشد. طرح این موضوع به مخاطب القا میکند انتخابات در کشور یک فرآیند صوری است که نتیجه آن از پیش مشخص است و تنها کسانی شانس ورود به عرصه مدیریت کشور را دارند که نسبت نزدیکی با حاکمیت داشته باشند و حالت دیگری برای عبور از فیلترهای نظارتی قابل تصور نیست، در حالی که واقعیتهای موجود نشان میدهد صحنه سیاسی کشور ترکیبی از سلایق مختلف سیاسی است که بعضا کمترین نزدیکی را با حاکمیت دارند که مجلس کنونی نمونهای از این واقعیت است؛ مجلسی که پروانه سلحشوری بهعنوان نماینده آن هماکنون مورد حمایت شبکههای خارجنشین قرار گرفته است.
سوار بر موج مهندسی
دوگانه انتخابات- بیعت یکی دیگر از پروژههایی است که در رسانههای خارجنشین پیگیری میشود. بهزعم آنها در جمهوری اسلامی، انتخابات آزاد تنها یک نمایش است و چیزی که عملا اتفاق میافتد، بیعت است. اگرچه آن چیزی که بهعنوان انتخابات آزاد در غرب از آن صحبت میشود غیر از چیزی است که در عمل اتفاق میافتد. مثلا شاید ادعا این باشد که در آمریکا انتخابات آزاد برگزار میشود، اما شواهد قطعی حاکی از آن است که رئیسجمهور ایالات متحده منتخب کارتلهای اقتصادی و لابیهای صهیونیستی است. با این حال اپوزیسیون خارجنشین با چشمپوشی بر این موضوع تلاش میکند نشان دهد که انتخابات در ایران مهندسی میشود. البته این در قالب ادعاهایی است که هیچ مابهازای واقعی ندارد و در تحلیلها و گزارشها هم چیزی درباره آنها نیامده است. ازجمله در آخرین گزارش سایت ایراناینترنشنال به تاریخ 30 آذر آمده است: «بهدلیل دستکاری در نامزدها! دخالت قدرتمندان در فرآیند رایگیری! در ایران انتخابات منصفانه رقابتی و آزاد وجود ندارد. آنچه انجام میگیرد بیعت است اما حکومت اصرار دارد بیعتهای گرفتهشده را انتخابات معرفی کند.» این البته یک دوگانه جدید است که در راستای تلاش حداکثری رسانههای بیگانه برای به حداقل رساندن مشارکت در انتخابات مطرح شده است. در تبیین این دوگانه تازه، گزارشهای ایراناینترنشنال آنچنان رادیکال میشود که همه جناحهای سیاسی نیز جزء پازل مهندسان محسوب میشوند. یعنی آنطور که گفته شد دیگر خبری از پنهانشدن پشت برخی چهرهها و جریانهای سیاسی داخل کشور نیست. اگرچه رویه پاس گل برخی چهرههای داخلی همچنان بهجای خود باقی است و هنوز هم اظهارات و اقدامات عدهای در داخل خوراک خبری اپوزیسیون خارجنشین را فراهم میکند.
سو استفاده از اختلاف جریانهای سیاسی
موضوع دیگری که تاریخمصرف آن تا قبل از قضایای آبانماه است، پیگیری پروژه رقیبهراسی از طرف تلویزیون سعودی ایراناینترنشنال است. چنانکه برخی مقامات غربی هم تصریح کردهاند مخالفان جمهوری اسلامی در خارج روی برخی اصلاحطلبان رادیکال برای تحقق خواستههایشان حساب میکنند. ایراناینترنشنال هم از این قاعده مستثنی نیست و بهخاطر وجود برخی ظرفیتها تلاش میکند بخشی از خواستههای خود را از این مسیر پیگیری کند. در گزارش 6 آبانماه 1395 پس از گزینش بخشی از صحبتهای محمدجواد لاریجانی در گفتوگو با تسنیم آمده است: «کاملا روشن است روزهای پرتنش بگیر و ببندها در انتظار اصلاحطلبان است، بهویژه آنکه دستگیری روحالله زم، مدیر کانال تلگرامی آمدنیوز هم میتواند بعد دیگری به سناریوی حذف جناح رقیب بدهد » اگرچه معلوم نیست دستگیری روحالله زم چه ارتباطی با اصلاحطلبان دارد اما نکته اصلی این حجم از نگرانی شبکههای خارجنشین از سرنوشت اصلاحطلبان است. البته همانطور که گفته شد اینها مربوط به قبل از اتفاقات آبانماه امسال است، چه پس از این ماجرا تحلیلها و گزارشهای اپوزیسیون خارجنشین ازجمله ایراناینترنشنال رادیکالتر شده و زاویه دید آن تغییر میکند. در گزارشهای اخیر این شبکه تلویزیونی دیگر خبری از آن حمایت ضمنی از اصلاحطلبان نیست و آنها استمرارطلب و از خود نظام خوانده میشوند. دلیل این تحول در دیدگاه چندان واضح نیست اما احتمالا این نگاه امتداد رادیکالیسمی است که در جریان اغتشاشات پیدا شده، زمانی که لیدری آشوبگران عملا در اختیار رسانههای فارسیزبان خارجی قرار داشت. بهطور کلی فرآیند حمایت رسانههای خارجی از یک جریان سیاسی در کشور نشان میدهد این حمایت بیشتر از آنکه یک پشتیبانی ایدئولوژیک یا راهبردی باشد، یک اقدام سیاسی برای تغییر فضا بهنفع اپوزیسیون خارجنشین و براندازهاست. از اینرو تا زمانی اعتبار دارد که چهره واقعی رسانههای معاند مخفی بماند.
شوک ایران اینترنشنال از ثبتنام داوطلبان انتخابات مجلس یازدهم
آغاز دومینوی انتخابات مجلس یازدهم در همین گام نخست یعنی ثبتنام داوطلبان نمایندگی مجلس، رسانه منصوب به خاندان آلسعود (ایراناینترنشنال) را به خشم آورده است تا آنجاکه بهصراحت به ثبتنام داوطلبان میتاخت و از تمام امکانات تبلیغاتیاش برای عدم ثبتنام در انتخابات بهره گرفت. حالا که زمان ثبتنام داوطلبان نمایندگی نیز به پایان رسیده و ایران اینترنشنال رشتههای خود را برای عدم استقبال از ثبتنام در انتخابات مجلس پنبهشده میبیند با تمرکز روی استانهای حساسیتزا در تلاش است پنجه بر چهره داوطلبان بکشد و از اینرو احساسات مردم را نیز برانگیزد. در همین راستا بهطور مثال استان خوزستان بهعنوان استان هدف در دستورکار رسانه منصوب به خاندان آلسعود قرار گرفته است؛ استانی که با توجه به سیل اخیر مشکلات مردم نیز در آن بیش از پیش شده است. بر همین اساس 28 آذرماه مطلبی با عنوان «این ۲۷۷ نفر، نامزد نمایندگی کدام مردم شدهاند؟» روی خروجی سایت این شبکه قرار گرفت؛ مطلبی بهاصطلاح تحلیلی که دور از انتظار نیست بخشی از محتوای تلویزیونی این شبکه معاند را نیز تامین کرده باشد. ایران اینترنشنال بر گزارش اعلامی کمیته اطلاعرسانی ستاد انتخابات استان خوزستان متمرکز شده است؛ گزارشی که از ثبتنام 822 نفر در کل استان خوزستان و 277 نفر از حوزه انتخابیه اهواز در پایان مهلت هفتروزه ثبتنام داوطلبان انتخابات مجلس یازدهم حکایت دارد. بر این اساس میتوان گفت تا امروز و بدون در نظر گرفتن پیشفرض بررسی صلاحیتها، هر کرسی از 18 کرسی سبز بهارستان که بهنام استان خوزستان ثبت شده بیش از 45 نفر خواهان دارد و سه کرسی نمایندگی اهواز نیز بیش از 92 رقیب. ناگفته پیداست که همین تعداد استقبال از داوطلبی انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز میتواند مهر بطلانی بر ادعاهای رسانههای اپوزیسیون و خارجنشینی چون اینترنشنال باشد. از اینرو رسانه منصوب به خاندان آلسعود ابایی ندارد که خشم خود را بهصراحت ابراز کرده و انتخابات را «کمدی انتخابات» بخواند و با فضاسازی علیه داوطلبان این پرسش را مطرح کند که «چگونه میتوان حضور این تعداد نامزد انتخابات را بهویژه در حوزه انتخابیه کلانشهر اهواز... تفسیر کرد؟!... بدتر از آن، برخی نامزدها برای ثبتنام همراه اعضای خانواده و نزدیکان در فرمانداریها حاضر شدند و خبر حضورشان را بهصورت کلیپهای ویدئویی با سرودهای انقلابی منتشر کردند.»
گزارشنویس ایران اینترنشنال حضور پرشور برای ثبتنام بهعنوان داوطلب نمایندگی مجلس را نیز «زننده و مشمئزکننده» میخواند و گیج از ضربه حضور داوطلبان انتخابات و نگران از انتخابات پرشوری دیگر در ایران مینویسد: «اعلام نامزدی ۸۸۲ نفر در استان خوزستان که ۲۷۷ نفرشان از حوزه انتخابیه شهرستان اهواز کاندیدا شدند نه از منظر شرایط سیاسیـ اجتماعی کنونی تحلیلپذیر است و نه از لحاظ روانی و احساسی.»
ایران اینترنشنال آنقدر بیپرده شمشیر را علیه جمهوری اسلامی بسته که خود نیز پاسخ به ابهامات اظهرمنالشمس در مقابل عناد علنیاش را ضروری میداند و از اینرو در ادامه تحلیلگر این رسانه خود سعی در پاسخ به این سوال دارد که چرا نباید از تجربه کشورهایی چون سوریه و عراق هراسناک بود و بهعبارتی، حاضر به از بین رفتن امنیت کشور نشد! بر همین اساس اینترنشنال مدعی میشود اعتراضات آبانماه «نمایانگر گذار از مرحله عصیان مدنی بوده است و میتوان مقدمات آغاز فرآیندی انقلابی را از آن برداشت کرد!» و بر همین اساس بهزعم خود نتیجه میگیرد نظام جمهوری اسلامی در بدترین شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بهسر میبرد، از اینرو این رسانه خاندان سعودی سعی در القای بیثباتی نظام دارد، نظامی چنان بیثبات که گزاره ضرورت حفظ امنیت نیز در آن بیمعنی نماید! ایراناینترنشنال بهخوبی میداند که باورپذیری چنین ادعایی برای مردم سخت خواهد بود و از سوی دیگر دایه مهربانتر از مادر شدن لندننشینان نیز برای مخاطبان هدف این رسانه، وصلهای ناجور خواهد شد که قابل رفو و چشمپوشی نیست؛ وصلهای که ژست دلسوزی آنان برای مردم ایران را بیش از پیش زننده خواهد کرد. از اینرو در ادامه این گزارش سعی میشود خارجنشینی کسانی که محتوای این رسانه را تولید و سعی در القای اهدافشان به ذهن مخاطب داخلی دارند، توجیه شود. خارجنشینانی که بهطور حتم دود ناامنی ایران به چشمشان نخواهد رفت. بر این اساس در توجیه این گزاره غیرقابل کتمان، از قطع مقطعی اینترنت در ایران بهره میگرد تا گودرز و شقایق را به پیوند هم درآورده و بهزعم خود این گزاره را نهادینه کند که «در عصر دهکده جهانی تقسیم داخل-خارج و حتی مرزهای جغرافیایی معنای کلاسیکشان را از دست دادهاند.» و از سوی دیگر مدعی ربودن «فعالان خارجنشین» میشود و منظور خود از فعال خارجنشین را کارکنان رسانههای فارسیزبان ساکن بریتانیا میداند؛ ادعایی که روز گذشته در روزنامه ساندیتایمز نیز منتشر شد و در رسانه منصوب به خاندان آلسعود بازتاب گستردهای یافت.
بهرهبرداری از «پاس گل»
گفته شد که برخی اظهارات و اقدامات بهمنزله پاس گل به رسانههای خارجنشین است. طی دو هفته اخیر برخی مسئولان صحبتهایی را مطرح کردند که ناخواسته زمینه سوءاستفاده رسانههای معاند را فراهم کرد. یکی از آنها نطق چالشی پروانه سلحشوری، عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی است که استقبال قابلتوجه لندننشینها بهخصوص تلویزیون ایراناینترنشنال را بههمراه داشته است. 23 آذرماه 1395، ایراناینترنشنال با انتشار گزارشی به حرفهای سلحشوری واکنش نشان داد و با عنوان «اعلام پایان جمهوریت از تریبون مجلس» به استقبال اظهارات سلحشوری رفت. در جریان این گزارش ایراناینترنشنال ماهیت مجلس مطلوب خود را نیز افشا میکند؛ جایی که پس از بازخوانی ریشههای تشکیل جمهوری اسلامی مینویسد: «سلحشوری در همان بزنگاه تاریخی ایستاده است که روزی بخش وسیعی از نمایندگان مجلس ششم ایستاده بودند.» البته قبل از انتشار این گزارش، یک برنامه کامل «چشمانداز» در 21 آذرماه به این موضوع اختصاص داده شد که در نوع خود بیسابقه بود. در این برنامه سخنرانی خانم نماینده بهطور کامل پخش شد و پس از آن نیز به این سوال پرداخته شد که «آیا زنان باید در انتخابات شرکت کنند؟» پاسخ ایراناینترنشنال به این سوال نیز منفی است، اما اصل ماجر این است که سناریوی تقلیل مشارکت خارجنشینها تخصیصی نیست و آنها برای اقشار مختلف برنامههای مجزا دارند. ازجمله برای زنان به بهانه کودکهمسری و مساله حجاب و از ایندست موضوعات که در اینجا هم ردپای انفعال برخی مسئولان دیده میشود. به غیر از سلحشوری، البته اظهارات برخی ائمهجمعه و مسئولان نظامی نیز از طرف شبکههای معاند مورد سوءاستفاده قرار گرفت و سناریوهای متعددی روی موج این اظهارات طراحی شد. بهطور کلی «پاس گل» موضوع مهمی است که همواره یکی از پایههای تولید محتوا در خارج از کشور بوده است. از این جهت خوب است که مسئولان از اظهارت و اقدامات غیرمسئولانه پرهیز کرده و از تمهید مقدمه برای رسانههای معاند پرهیز کنند.
فلسفهبافی برای دوگانه انتخابات- بیعت
تحریف بنیانهای نظری جمهوری اسلامی یکی از دیگر اقداماتی است که اگرچه بهنوعی تازه نیست، اما برخی قرائتهای آن مانند آنچه تلویزیون سعودی ادعا میکند در نوع خود جالب و شگفتانگیز است. بهزعم گزارشنویس ایراناینترنشنال، جمهوری اسلامی حاصل یک الگوی بنیادگرایانه است که پس از اقدام آتاتورک به انحلال نهاد خلافت و در واکنش به آن شکل گرفته است! مبتنیبر این ادعا «یک پروژه وارداتی است» که هیچ ریشهای در آرای اسلامگرایان ایرانی ندارد و باید ریشههای نظری آن را باید در فکر اخوانیها جستوجو کرد. در حالی که نظام جمهوری اسلامی از ابتدا حاصل فکر امامخمینی(ره) بهعنوان نظریهپرداز اصلی ولایتفقیه و سایر علمای غالبا ایرانی بوده که خود الهامبخش دهها حرکت انقلابی و جنبشهای دینی بوده است. اما این تحریف آشکار و ادعای بیاساس نحوهای توجیه نظری برای همان دوگانه انتخابات-بیعت است که ایراناینترنشنال مدعی است جمهوری اسلامی به آن قائل است. درواقع همه این آسمان ریسمان بافتنهای برای دستوپا کردن یک پشوانه نظری است که نشان دهد در ایران نهتنها انتخابات یک عمل کاملا صوری است، بلکه اعتقاد نظری هم به اصل انتخابات وجود ندارد. این ادعای کذب در حالی مطرح میشود که جمهوری اسلامی در نخستین سال تاسیس دستکم سه انتخابات برگزار کرد که نشان از مردمیبودن اساس آن دارد؛ موضوعی که در هیچجای عالم و در هیچ نقطهای از تاریخ سابقه ندارد و این خود گواهی است بر آنکه سازوکار سیاسی و حقوقی جمهوری اسلامی یکی از مردمسالارترین نظامهای تحققیافته است. از این دریچه، بنابر نسبت تبییننشده میان جمهوری اسلامی و فکر اخوانی که از سوی ایراناینترنشنال مطرح میشود، جمهوری اسلامی اگرچه یک نظام شیعی است اما از یک نظام اخوانی الگو گرفته و در حال پیادهسازی مولفههای موردنظر آنهاست، در حالی که این رسانه لندننشین سعودی متوجه تفاوت اساسی نظام سیاسی در نظام فقهی شیعه و سنی نیست. به هر حال بهنظر میرسد طرح دوگانه انتخابات-بیعت موضوع تازهای است که ضرورت دوختودوز یک نظم تئوریک را هم بهدنبال دارد و از این جهت ایراناینترنشنال تلاش میکند تا با مراجعه به تاریخ، تاریخ و فلسفهای برای آن دستوپا کند.
* نویسنده: محمدحسین نظری، روزنامهنگار