تعدادی از اعضای هیات علمی از رویکرد غیرعلمی و حزبی در این پژوهشگاه خبر دادند
طبق ادعای برخی اعضای هیات‌علمی، مجموعه «پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی» تبدیل به حیاط‌خلوت برخی سیاسیون و دچار نوعی باندبازی‌های سیاسی شده است.
  • ۱۳۹۸-۰۹-۳۰ - ۱۰:۲۱
  • 00
تعدادی از اعضای هیات علمی از رویکرد غیرعلمی و حزبی در این پژوهشگاه خبر دادند
در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چه می‌گذرد؟
در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چه می‌گذرد؟

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، هفته گذشته در گزارشی با عنوان «بودجه ۶۳۹ میلیاردی برای اتاق‌های فکر وزارت علوم» پیرامون بودجه‌ای که در سال 99 توسط 18 پژوهشگاه وزارت علوم دریافت می‌شود، گزارشی نوشتیم که با واکنش وزارت علوم مواجه شد.

در گزارش شماره 2931 «فرهیختگان»  نوشتیم: «پژوهشگاه‌ها و پژوهشکده‌ها یکی از پراهمیت‌ترین بخش بودجه برای هر دستگاهی می‌توانند باشند. پژوهشگاه‌ها در اصل «اتاق فکر» نهادها، وزارتخانه‌ها و دستگاه‌هاست و نتایج یافته‌های آنها می‌تواند جهشی بزرگ در حوزه فعالیتی هر مجموعه ایجاد کند. در اصل پژوهشگاه‌ها «پلی» میان سیاستگذاران و دستگاه‌های اجرایی هستند که می‌توانند بخش زیادی از نیازهای دستگاه‌های اجرایی، کارخانه‌ها و صنایع را مرتفع کنند و راهکارهای مناسبی را برای برون‌رفت از بحران‌ها و مشکلات کشور ارائه دهند. این تعاریف تنها مختص کشور ما نیست و در تعریف جهانی پژوهشگاه‌ها آمده است: «پژوهشگاه‌های تحقیقاتی و علمی در سراسر دنیا به‌منظور انجام تحقیقات و پیشبرد علم راه‌اندازی می‌شوند. این مراکز به‌طور تخصصی در زمینه تحقیقات و علوم پایه یا کاربردی فعالیت می‌کنند. این پژوهشگاه‌ها محل تجمع و گردهمایی دانشمندان هستند که بسیاری از دانشکده‌ها و دانشگاه‌ها در زیرمجموعه آنها قرار می‌گیرند. از مهم‌ترین نقش‌های این مراکز می‌توان به برقراری ارتباط میان استادان، دانشجویان و دانشمندان با یکدیگر، اشتراک‌گذاری ایده‌ها، دریافت بودجه‌های تحقیقاتی ایمن و دسترسی به فضا و تجهیزات مناسب برای پیشبرد مطالعات اشاره کرد که علاوه‌بر تسهیل روند تحقیقات، منجر به پیشرفت علمی هم می‌شود. درواقع، پژوهشگاه‌ها و پژوهشکده‌های علمی به‌ خودی خود قادرند مسیر فرآیندهای علمی را تغییر دهند. همچنین دانشگاه‌ها در جهت‌گیری تحقیقات علمی در پژوهشگاه‌های خود اثرگذارند. اگرچه تعداد پژوهشگاه‌ها در ایران قابل‌توجه است، اما بررسی سهم وزارت علوم به‌عنوان متولی امر پژوهش در رابطه با تعداد، فعالیت‌ها و میزان بودجه این مجموعه‌ها دارای اهمیت است.»

براساس آنچه پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت علوم منتشر کرده، این وزارتخانه دارای 18 پژوهشگاه و پنج پژوهشکده است که به‌عنوان «اتاق فکر» این وزارتخانه تعریف شده‌اند، موضوعی که چندی پیش اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور در دیدار با روسای مجمع پژوهشگاه‌های ملی، از پژوهشگاه‌های کشور به‌عنوان اتاق‌های فکر برای ارائه راهکار و مشورت به دولت یاد کرد و گفت: دولت هرچه در توان داشته باشد برای حمایت از پژوهشگاه‌ها به‌کار خواهد گرفت و نیازهای آنها را برطرف خواهد کرد.»

مقدمه‌ای که یاد شد بخشی از گزارش روز شنبه

 23 آذرماه بود که در آن به اهمیت پژوهشگاه‌ها برای تولید علم در کشور و دنیا پرداختیم. اما حالا و طبق ادعای برخی اعضای هیات‌علمی یکی از آن 18 پژوهشگاه وزارت علوم، مجموعه «پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی» تبدیل به حیاط‌خلوت برخی سیاسیون و دچار نوعی باندبازی‌های سیاسی شده است و در کل از فضای علمی و آکادمیک به جدال‌های سیاسی و حضور افراد غیرمتخصص تبدیل شده است.

سیدحسین حسینی، عضو هیات‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در مطلبی که برای «فرهیختگان» ارسال کرده به موضوع عدم‌تخصص در جذب برخی افراد و تدریس آنها اشاره و ادعا می‌کند: «در کدام یک از مراکز دانشگاهی و پژوهشی کشور می‌توان سراغ گرفت که تدریس در دوره دکتری فلسفه دین را، برخلاف قانون و رویه معمول، به افرادی بسپارند که سمتِ «کارشناس» پژوهشگاه دارند (آن هم به‌صورت یک بسته حمایتی خانوادگی! یعنی تدریس زن و شوهر محترم و جوانی که نه هیات‌علمی‌اند و نه از تجربه کافی برخوردار)، در حالی که در همان واحد درسی، اعضای هیات‌علمی ثابت باتجربه علمی و پژوهشی غیرقابل مقایسه با کارشناسان یادشده در پژوهشگاه وجود دارند! این درحالی است که در رشته فوق، استادان و اندیشمندان شناخته‌شده دیگری نیز در اختیار است، اما مسئولان پژوهشگاه، کارشناس پژوهشی را بر استادان هیات‌علمی خود ترجیح می‌دهند و هنگامی که برخی اعضای هیات‌علمی طی نامه‌ای رسمی، اعتراض خود را به رئیس و معاونان او اعلام می‌کنند، نه‌تنها هیچ‌گونه اقدامی صورت نمی‌گیرد که پاسخ مسئول آن پژوهشکده‌ این است که: شما هم بروید کارگاه برگزار کنید!»این عضو هیات‌علمی گروه فلسفه دین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه ادعا می‌کند مدتی پیش در هنگامی که تعطیل رسمی بوده است به اتاق او هجوم برده می‌شود و وسایل آن را از اتاقی که در اختیار این عضو هیات‌علمی بوده، بیرون می‌ریزند.در ادامه این مطلب ارسالی عنوان می‌شود که: «آنچه در سال‌های پیش در پژوهشگاه علوم انسانی روی داد، سرریز شدن تعدادی عناصر سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس به بدنه‌ مسئولیت‌های اصلی پژوهشگاه و خَلق انواع و اقسام عناوین و پست‌های نوظهور بود. این سیاست، علاوه‌ بر جنبه‌های تخریبی کیفی (که بخشی از آنچه می‌شد را به‌صورت عمومی بیان کرد، در یادداشت «برخوردهای سیاسی با جریان‌های علمی؛ سرنوشت گروه روش‌شناسی علوم انسانی اسلامی»، در خبرگزاری ۱۴/۸/۱۳۹۸ آمده است.)، چیزی جز بی‌حرمتی محض به حدود ۱۱۰ عضو هیات‌علمی حاضر در پژوهشگاه نبود که از جهات علمی و پژوهشی و اجرایی، بر بسیاری از این دست افراد ترجیح داشت و دارند. اگرچه هم‌اکنون به دلیل ظهور تنش‌ها و عوارض این سیاست غلط، قدری از شدت آن کاسته شده، اما برای یک مجموعه علمی مانند پژوهشگاه علوم انسانی با این تعداد قابل‌توجه عضو هیات‌علمی، آسیبی بالاتر از این نیست که فردی غیرخودی، عنوان ریاست آن را یدک بکشد. آیا در آن زمان، وزارت علوم نمی‌توانست از میان 100 نفر عضو هیات‌علمی زن و مرد، با انواع و اقسام طیف‌های فکری، حتی یک نفر که با سیاست‌های دولت کنونی هم‌سو باشد، برگزیند؟! این امر چیزی جز بی‌اعتنایی مسئولان وزارت علوم به هویت علمی و اجرایی اعضای هیات‌علمی پژوهشگاه نیست.»

 داستان انتخابات‌های حاشیه‌دار

همان‌طور که گفته شد این پژوهشگاه دچار نوعی حواشی پررنگ‌تر از متن شده تا حدی که 14 آذرماه امسال برخی کارکنان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در اعتراض به نادیده گرفتن حقوق خود تحصن کردند. این افراد که قریب به 30 نفر از کارکنان پژوهشگاه بودند مدعی شدند پس از دوندگی‌های فراوان و به نتیجه نرسیدن تلاش‌هایشان، در اعتراض به نادیده گرفتن سوابق کاری از سوی مدیریت پژوهشگاه در سالن حکمت این پژوهشگاه دست به تحصن زدند.همچنین در بیانیه‌ای اعتراضی جمعی از اعضای هیات‌علمی نسبت به دخالت برخی احزاب سیاسی در مدیریت پژوهشگاه خطاب به اشرف بروجردی عضو هیات‌رئیسه پژوهشگاه می‌نویسند: «برخی اساتید با توجه به شعارهای دموکراسی‌خواهی و انتخاباتی شما و دوستان هم‌حزبی‌تان به آقای روحانی رای دادند و شاید فکر می‌کردند یا امید این را داشتند که در دوره ریاست ایشان و هم‌حزبی‌های شما پژوهشگاه از حالت قیمومیت و تحت‌الحمایگی روسا و مدیران غیرپژوهشگاهی درآمده و درنهایت از بین خود اساتید این مجموعه بزرگ، لااقل به یک نفر اعتماد کنند و مدیریت پژوهشگاه را به دست او بسپارند تا در صورت هرگونه اقدام مثبت یا منفی یا هر برنامه‌ای پاسخگو بوده و بعد از اتمام دوره مدیریت، تبعات عملکردش را مستقیما پذیرفته و چشم در چشم سایر همکاران داشته و با مراوده با آنان از تحسین یا تنقیدشان بهره ببرد! و این یعنی نوعی پاسخگویی در دوره بعد از مدیریت که فی‌نفسه امری ممدوح است. دریغا که تمام شعارهای شما و دوستان اصلاح‌طلب حامی دولت فعلی فقط برای گرفتن رای از ما بود و وعده‌های توخالی اکثر شما از سطح چند شعار یا کار نمایشی فراتر نرفت، برای اثبات این نگاه ابزاری به آرای عمومی اساتید همین نمونه کافی است که وقتی می‌خواستید کشتی به گل نشسته استیضاح وزیر اسبق علوم دکتر فرجی‌دانا را با طومار و امضای استادان همین پژوهشگاه نجات دهید، چه مقدار به دنبال اعتمادسازی آنها بودید.»

یکی‌دیگر از اعضای هیات‌علمی این پژوهشگاه که نخواست نامش فاش شود ادعا می‌کند در انتخاباتی که برای ریاست برخی پژوهشکده‌ها برگزار می‌شود افرادی شرکت داشته‌اند که صلاحیت حضور در آن را نداشته و در دقایق پایانی به‌عنوان افراد دارای صلاحیت حق رای گرفته و شرکت می‌کنند.

این عضو هیات‌علمی می‌گوید: «آیا در مراکز پژوهشی دیگر می‌توان جایی را یافت که برای انتخاب رئیس پژوهشکده حکمت آن، دقیقا در روز رای‌گیری، وقتی وارد اتاق رای‌گیری می‌شوید، فرد جدیدی را به‌عنوان عضو هیات‌علمی جدید معرفی کنند که تا پیش از روز رای‌گیری، نه اعضا و نه حتی رئیس آن گروه مربوط، وی را رویت نکرده یا نمی‌شناسند؟!؛ به‌نحوی که حتی نام وی تا چند روز پیش از رای‌گیری، در لیست اسامی افرادی که امکان رای دادن دارند (به‌عنوان عضو هیات‌علمی پژوهشکده) درج نشده بود و جالب اینجاست که این تخلف آشکار، نه‌تنها اعتراض همه اعضا، که اعتراض ناظران رای‌گیری را نیز در پی داشت. پرواضح است که به‌دلیل احساس خطر از رای آوردن عضوی که (آن هم ظاهرا) ممکن است با سیاست‌های روسای جدید، هم‌جهت نباشد، از حضور فردی جدید در روز رای‌گیری برای به‌هم‌زدن تعادل انتخابات، سوءاستفاده می‌شود! متاسفانه در داستان انتخابات روسای پژوهشکده‌های پژوهشگاه در سال‌های گذشته، این نوع دست‌اندازی‌ها در پژوهشکده‌های دیگر هم رخ داده است؛ مانند پژوهشکده اخلاق و تربیت که به قول یکی از اعضای هیات‌علمی آن: «کاش حداقل نام اخلاق را از این پژوهشکده برمی‌داشتند!» و به قول یکی دیگر از اعضای هیات‌علمی، باید جریان انتخابات پژوهشکده‌ها را، مرگ عدالت و صداقت و امانتداری دانست؛ مرگ اخلاق در پژوهشکده اخلاق؛ مرگ اخلاق اجتماعی در پژوهشکده مطالعات اجتماعی و مرگ فضیلت در پژوهشکده حکمت!»به نظر می‌رسد این پژوهشگاه که بنا بر منابع تاریخی حدود 55 سال قدمت دارد باید در این مدت فعالیت‌هایی را که در حوزه تخصصی علوم انسانی داشته بیشتر جدی بگیرد تا به آن وظیفه اصلی که تحول در علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است، بازگردد و از حواشی، دعواهای سیاسی و حزب‌گرایی دوری کند.

این روزنامه آماده است در صورت لزوم مسئولان این پژوهشگاه را طی برنامه‌ای رسمی دعوت کرده و پاسخ آنها را به ادعاهای برخی اعضای هیات‌علمی نیز منعکس کند.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰