به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، متن گفت و گوی امیرحسین ثابتی، مجری برنامه جهان آرا با «فرهیختگان» به این شرح است:
گزارش ما با موضوع بررسی شبکه افق است، برای این مزاحم شما شدیم که درباره برنامههای گفتوگومحور صحبت کنیم.
من درباره جهانآرا صحبت میکنم چون سخنگوی افق نیستم و ممکن است حرفی بزنم که درست نباشد.
بهعنوان تحلیل صحبت کنید، بحث سخنگویی نیست. بحث تحلیل برنامههای گفتوگومحور در شبکه افق است.
چون خودم در شبکه افق یک برنامه اجرا میکنم، بهنوعی از دید مخاطب ذینفع حساب میشود و اگر بخواهم درباره بقیه برنامهها صحبت کنم، طبیعی است که بقیه درمورد این امر ناراحت شوند. لذا شاید از این جهت گزینه خوبی نباشم که بخواهم نظری بگویم و حرفی بزنم.
درباره خود برنامه جهانآرا صحبت کنید.
من فکر میکنم فارغ از همه کلیشهها و حرفهایی که درباره برنامههای گفتوگومحور تلویزیون بیان شده، شاید نقطه تمایز اصلی برنامه جهانآرا با سایر برنامهها این باشد که به موضوعات روز ورود دارد و تلاش میکند ورود به مسائل تا جای ممکن کلیشهای و تکراری نباشد. مثلا درباره بحث بنزین اتفاقی بود که خیلیها در سطح رسانه و در سطح برنامههای مختلف درگیر آن شدند و برنامههای مختلفی تولید کردند. برنامه خوبی هم تولید کردند و این به این معنی نیست که بخواهم تمایز را در این قرار بدهم که برنامه افق خوب بوده و بقیه جاها خوب نبوده است. مثلا درباره بحث بنزین در برنامه جهانآرا، کاری که کردیم این بود که از سطح کلانتر به مساله نگاه کردیم و برنامهای که با حضور حامد کاشانی پخش شد، ایشان نه کارشناس امنیتی بود و نه کارشناس اقتصادی، بلکه از دریچه متفاوتی به بحث نگاه کرد و آن هم سیره ائمه در مدیریت جامعه و اغنای افکار عمومی بود و از طریق پیامکها و نظراتی که داشتیم مشخص شد این برنامه از قضا جزء برنامههای پربازخورد شبکه بود. لذا فکر میکنم این کاری که ما انجام دادیم قبل از اینکه فضل ما در برنامه جهانآرا در شبکه افق باشد یک خلئی است که چون دیگران به آن ورود نکردهاند این کار در شبکه افق و برنامه جهانآرا بهتر دیده میشود. اگر اتفاقی در کشور افتاد، رسانه ملی لکنت زبان نسبت به آن نداشته باشد و نسبت به موضوع ورود پیدا کند و موضوع را طرد نکند و اصل آن را مورد سانسور قرار ندهد و اگر ورود پیدا میکند فارغ از کلیشهها، ممکن است در ذهن همه باشد و خیلیها انتظار دارند تلویزیون فراتر از آنها وارد شود. مثالها زیاد است. مثال بنزین را برای این بیان کردم چون موضوع اخیر و تازهای بود.
بحث جسارتی که یک شبکه درست شد تا با شبکههای ملی تفاوت داشته باشد، کمک میکند اما آیا در همه موضوعات و هر بحث و هر موضوعی این جسارت وجود دارد؟ اگر این جسارت وجود دارد در مورد موضوعات مختلف متفاوت است؟ افق به شخصیتی رسیده که یکی، دو دقیقه از برنامهای را در جاهای مختلف ببینیم میتوانیم حدس بزنیم که پشت آن برنامه شبکه افق هست یا خیر؟
دو نکته درباره این مساله وجود دارد. اینکه جسارت در تمام موضوعات وجود دارد یا خیر؟ قطعا نیست و خود ما هم انتظار داریم این وضعیت پیشرفت کند و در مرحله فعلی باقی نماند؛ یعنی ما هم در مقام آسیبشناسی معتقد هستیم این جسارت هنوز فراگیر نشده و در همه موضوعات دیده نمیشود و شاید این خلئی باشد که هرچه زودتر به مرور زمان پوشش داده شود اما اینکه این جسارت نسبت به شبکههای دیگر هست یا نیست؛ فکر میکنم نسبی است ولی تا حد زیادی میشود گفت این جسارت وجود دارد. حداقل نسبت به خیلی از برنامههای مشابه گفتوگومحوری که تلویزیون در شبکههای دیگر پخش میکند. مثالهای زیادی وجود دارد که نشان میدهد برخی از موضوعاتی که در افق بررسی شده صراحت بیشتری نسبت به ورود آنها وجود داشته تا شبکههای دیگر! مثلا وقتی گام دوم هستهای ایران در واکنش به بدعهدیهای آمریکا و اروپا انجام شد شبکههای مختلف برنامههایی را پخش کردند، شبکه افق در برنامه جهانآرا با فریدون عباسی برنامهای را روی آنتن برد. صراحت در آن برنامه و در آن شبکه باعث شد آن برنامه بازتابهای مختلفی داشته باشد اگرچه خیلیها ادعا میکنند افق یک شبکه فرعی است و بیننده ندارد. این هم جزء همان پارادوکسهاست. خیلی زمانها منتقدان و کسانی که دلخوشی از افق ندارند میگویند افق بیننده ندارد ولی وقتی یک برنامهای در افق پخش میشود که مقدار زیادی افکار عمومی را به خود جذب میکند و موفقیتآمیز ظاهر میشود، فشارها به شبکه افق و به برنامه جهانآرا شروع میشود که مثلا تلاش کنید اینطور شود، آنطور نشود. میهمانان از خط قرمز عبور نکنند و موارد مشابه که اهالی رسانه بهتر میدانند از چه چیزی صحبت میکنم. در کل بخواهم جمعبندی کنم این هم نسبی است؛ یعنی اینکه بخواهیم بگوییم در مرحله ایدهآلی است که هیچ خط قرمزی وجود ندارد و صراحت کاملی که میتواند در همه عرصهها باشد، نیست اما نسبت به خیلی از شبکههای دیگر فکر میکنم افق یک قدم جلوتر است.
درباره بحث مخاطب اشارهای داشتید و خیلی محل بحث است. به قول شما عدهای میگویند مخاطب ندارد و در جاهایی کلیپهای دو تا سه دقیقهای آن سروصدا میکند. فلسفه تاسیس شبکه افق قرار نبود مثل شبکه یک، دو یا سه باشد و مخاطبانش مشخص بودند؛ یعنی ظاهرا هدفمند بوده و مخاطبان قرار بود یک قشر خاصی باشند آیا در این 5، 6 سال مخاطبهایی که هدفگذاری شدهاند، جذب شبکه افق شدند یا خیر؟ مردم عادی چقدر افق میبینند و چقدر برنامهها برای آنها جذابیت دارد؟
اگر بخواهیم پاسخ خیلی دقیقی به این سوال بدهیم حتما نیاز به یکسری جامعه آماری دقیقی است که الان ندارم. براساس تجاربی که در این مدت بوده فکر میکنم افق خیلی بیشتر از آن چیزی که تصور میشود، دیده میشود. مثلا بنده بهعنوان مجری برنامه بعد از اینکه برنامه جهانآرا را در این مدت روی آنتن بردیم، بازخوردهای مردمی را دیدم. این بازخوردها در سطح جامعه، نه بین اقشار مذهبی و لزوما خیلی انقلابی، بلکه در بین مردم عادی خیابان دیده میشد. بازخوردهایی که میگیریم این را به ما ثابت کرده که مردم عادی این شبکه و این برنامه را میبینند. ممکن است لزوما هوشمندانه نبینند و به اصطلاح مشتری ثابت شبکه نباشند و حتی ندانند فلان برنامه که میبینند را کدام شبکه پخش میکند و اسم شبکه را ندانند ولی این نشان میدهد بازخوردهایی که بود در حد قابل قبولی در بین مردم عادی دیده میشود که خود ما ابتدا چنین تصوری نداشتیم و فکر میکردیم مردم عادی اصلا نمیدانند افق چیست و اصلا برنامههای این شبکه را تماشا نمیکنند ولی بعدها بازخوردهای مکرری که در جاهای معمولی که کلونی حزباللهیها هم نیست، داشتیم نشان داد واقعا افق دیده میشود. نکته دومی که وجود دارد این است که چقدر در رابطه با مخاطبان حزباللهی موفق بوده یا نبودهایم. این هم نیازمند جامعه آماری دقیق است اما فکر میکنم مخاطب ثابت خوبی در بین این بخش از جامعه داریم. گرچه این اصلا کافی نیست و حتما باید تقویت شود و مهم این است که مخاطب حزباللهی ثابتی که پای شبکه مینشیند نباید صرفا راضی شود که ببیند بلکه باید راضی باشد و احساس کند چیز جدیدی بعد از هر برنامه یاد گرفته است. من فکر میکنم اگر از این منظر آسیبشناسی کنیم نتیجه مهمتری میگیریم که آیا مخاطب حزباللهی و ثابت این شبکه بعد از هر شبانهروز که هر چند برنامه این شبکه را میبیند صرفا راضی است یا چیز بهتری یاد میگیرد که آن را بهعنوان یک دانشجو یا استاد دانشگاه یا سخنران یا فعال سیاسی بتواند در سطح جامعه پمپاژ کند و من فکر میکنم اگر از این منظر وارد بحث شویم موضوع دیگری میشود که حتما باید براساس دادههای آماری دقیقتری باشد.
تاکنون به خاطر حضور یک میهمان و حرفی که بیان کردهاید خودتان توبیخ شدهاید؟
توبیخ به چه معنی است؟ مراحل مختلفی دارد. تذکر زیاد بوده است و کلا پروندهای نداشتیم ولی به صورت کلی بخواهم بیان کنم فشار روی ما زیاد بوده است.
برای کدام میهمانها این فشار بیشتر بوده است؟
میهمانهایی که یا علیه دولت خیلی تند صحبت میکردند یا فراتر از جناحها درباره فساد صحبت میکردند.