به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، حامد جوادزاده، تهیهکننده طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: در هفتههای اخیر ماجرای مالیات هنرمندان، دستاویز جدیدی برای منازعات رسانهای و مرزبندیهای اعتقادی بود.پیشنهاد اخذ مالیات از هنرمندان در لایحه بودجه بعد از نشست صمیمی چند سلبریتی و معاون رئیسجمهور، توسط نوبخت از دستور خارج و تبدیل به سوژه جدیدی برای مخالفان دولت و سلبریتیها شد. اما در این منازعه حزبی و اعتقادی؛ و میان این هجمه تبلیغاتی و هیجانی، آنچه مغفول ماند، اصل طرح بود.
آیا هنرمندان موظف به پرداخت مالیات هستند؟ آیا دولت میتواند هنرمندان را معاف از مالیات کند؟ آیا در شرایطی که کشور تصمیم گرفته است اقتصادش را خودگردان کند و از وابستگی نفتی برهاند هم هنرمندان از امتیاز معافیت مالیاتی برخوردار خواهند بود؟ طبیعتا اگر بدون در نظر گرفتن شرایط فعلی اقتصادی کشور و وضع فرهنگ و هنر در شرایط کنونی بررسی کنیم، تمام شهروندان موظف به پرداخت مالیات هستند و دولتها هم درآمدشان را از طریق مالیات، عوارض و... کسب میکنند؛ اما شرایط کنونی اقتصادی کشور هیچ ارتباط نزدیکی با شرایط اقتصادی ایدهآل ندارد و این اصلاحات ساختاری، تلفات جبرانناپذیری را به بدنه هنرمندان و اهالی فرهنگ وارد میکند. بهنظر میرسد بزرگترین اشتباه طراحان و مخالفان و حتی موافقان طرح مالیات هنرمندان، قشرینگری است.
آنچه تاکنون و براساس مطالعه نظر موافقان و مخالفان دریافتم، این است که موافقان درآمد و کسبوکار حدود ۲۰۰ نفر از هنرمندان مشهور را بررسی کردهاند و آن را به تمام جامعه هنری تعمیم دادهاند. بدون شناخت از بدنه چند ده هزار نفری هنرمندان و حتی بدون در نظر گرفتن اینکه حمایت از فرهنگ و هنر، وظیفه ذاتی دولتهاست که به هنرمندان تفویض شده است. وظایفی چون حمایت از آثار تاریخی، اشاعه تمدن کشورها، ایجاد شرایط مناسب برای کسب کرسیهای بینالمللی در هنرهای مختلف، تبلیغ فرهنگ و تمدن چندهزار ساله که در آثار هنری متبلور است و... وظایفی است که ذاتا برعهده دولتهاست.
در ایران اما ماجرا وارونه پیش میرود. تجارت را دولت انجام میدهد و حمایت از هنر را برعهده مردم نهاده است. از طرفی مالیات را از خودش و شرکتهای گردنکلفت وابسته به خودش نمیگیرد و به شرکتهای خصوصی هم برای تجارت سرویس نمیدهد و از طرف دیگر هنرمندان را موظف میداند وظایف ذاتی دولت را انجام دهند و اکنون هم سودای اخذ مالیات از این جامعه کمحرف، کمادعا و کمتوقع را در سر دارد. هرچند با معافیت مالیاتی به دلایل مختلف ازجمله فسادپذیریاش بهصورت کلی موافق نیستم، اما خارجشدن طرح مالیات هنرمندان را هم حتی اگر به دلایل انتخاباتی باشد، به فال نیک میگیرم و با آن در شرایط فعلی کاملا موافقم. بسیاری از هنرها ازجمله هنرهای تجسمی، نقاشی، گرافیک، خطاطی و خوشنویسی، مجسمهسازی، صنایعدستی، طراحی فرش، هنرهای نمایشی و تئاتر، مرمت و بازسازی، عکاسی، آتلیهداری و... مهمترین مشتریانشان نهادهای دولتیاند و بدون حمایتهای دولتی، بهسرعت ناپایدار میشوند و از بین خواهند رفت. وظیفه دولت است حامی آثار چنین هنرمندانی باشد که هویت ملی را خلق و حمایت میکنند. سرنوشت تئاترهای روحوضی چه شد؟ بر سر قلمکاری، نگارگری، منبت، تعزیه، سفالگری، سرامیک و موسیقی اصیل نواحی و رقص و هنرهای آیینی و بومی و محلی و حتی خوشنویسی، نقاشی، مینیاتور، صنعت نشر و... بدون حمایت دولتی چه خواهد آمد؟ هنر و آنچه مربوط به هنر است، اگر معافیت مالیاتی نداشته باشند، شرکتهای بزرگ با چه توجیهی از این هنرها حمایت کنند؟ و اگر این هنرهای اصیل و ایرانی نابود شوند، خسارت معنوی یک تاریخ را کدام حزب و نهاد برعهده خواهد گرفت؟ این هنرها به دلایل مختلف ازجمله گرانی ذاتی آن که ناشی از محدودیت تولید است، تبدیل به بازار پرسود نشدهاند. مردم یا در زرق و برق هنرهای مدرن و وارداتی مغروقند یا توان اقتصادی حمایت از چنین آثاری را ندارند.
بدون حمایتهای دولتی، مطمئنا فرزندان ما بسیاری از این هنرها را فقط در کتابها خواهند خواند و به گذشتگان خود نفرین خواهند فرستاد. واضح است آنچه طراحان و مخالفان معافیت مالیاتی را به تکاپو انداخته که از هنرمندان مالیات گرفته شود، گردش مالی سرسامآور چند فیلم و سریال است که بیشتر در منظر و مرئای عموم است و کمتر از هزار نفر را در عرصههای هنری نواخته و اینان توان تشخیص تجارت هنر را از خلق هنر نداشته و ندارند. بهراحتی میتوان تاجران و سوداگران نوظهور و یکشبه عرصه هنر را با مالیاتهای قانونی مواجه کرد؛ اینگونه هم محیط هنر پالایش میشود، هم پولهای کثیف بدون رهگیری وارد این حوزه مقدس و محترم نمیشود.
در پایان نگارنده ضمن اعتقاد راسخ به معافیت مالیاتی هنرمندان و حمایت بیچون و چرای دولت، بانکها و شرکتهای بزرگ از هنرمندان، پیشنهاد میدهم حساب هنرمندان را از سوداگران و تاجران هنر جدا کنید و اگر تشخیص این مهم زمانبر و هزینهبر است، میتوان مالیات را بهصورت پلکانی لحاظ کرد تا هنرمندان خرد و کمدرآمد به چوب تاجران پرسروصدا و کمالتفات به حاق هنر، رانده نشوند.