فرزاد جهان‌بین درباره وضعیت فضای فعلی دانشگاه می‌گوید
عضو هیات علمی دانشگاه شاهد معتقد است: جریان دانشجویی باید مطالعات زیاد و نوآوری داشته باشد و درباره مسائل کشور و ناظر به آنها راه‌حل ارائه دهد. جنبش دانشجویی باید طبق مختصات عمل کند و این مختصات همان گفتمان است.
  • ۱۳۹۸-۰۹-۱۶ - ۱۰:۳۲
  • 00
فرزاد جهان‌بین درباره وضعیت فضای فعلی دانشگاه می‌گوید
«گفتمان» مساله اصلی تشکیلات دانشجویی است
«گفتمان» مساله اصلی تشکیلات دانشجویی است

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، 16 آذر که فرامی‌رسد، برخی‌ها به‌دنبال مصادره به‌مطلوب آن به نفع خود هستند، اما این روز برای دانشجو است؛ دانشجویی که در فضای دانشگاه زندگی می‌کند و نسبت به دیگر موضوعات نیز بی‌تفاوت است. مساله بی‌تفاوتی اما در سال‌های اخیر به معضلی برای دانشگاه و دانشجو تبدیل شده و آنان را از جایگاه اجتماعی و فرهنگی خود عقب کشیده است. این مساله به‌حدی در سال‌های اخیر نمود داشته که حتی در برنامه‌های دانشجویی نیز دانشجویان چندان تمایل به مشارکت ندارند. فرزاد جهان‌بین، عضو هیات علمی دانشگاه شاهد در گفت‌وگویی تفصیلی با «فرهیختگان» از چرایی این ماجرا پرده برداشت.

در ابتدا مقایسه‌ای از فضای فعلی دانشگاه و تشکل‌های موجود داشته باشید.

به نظرم وضعیت فعلی دانشگاه و تشکل‌ها باید با مقاطعی مثل دوم خرداد یا مثل سال88 مقایسه شود تا بتوان تحلیلی را بیرون کشید. آن‌موقع دانشگاه به‌شدت سیاسی‌بازی داشت و هر روز تنش‌ها و کنش‌هایی دیده می‌شد، اما ممکن است در مقایسه با فضای امروزی دانشگاه این مساله به ذهن بیاید که مثلا آرامش امروز در فضای دانشگاه‌ها سوت و کوری و رخوت به بار آورده و تشکل‌ها منفعل هستند. این نوع نگاه البته از نظر من اشتباه است؛ تحلیل من این است که چون فضای دانشگاه عقلانی‌تر شده، طبیعتا هیجانات کاذب آن نیز کمتر شده و این دانشجو و تشکیلات امروزی در واقع فضای عقلانی‌تر خودش را در قالب گفت‌وگوها، مناظره‌ها و کرسی‌های آزاداندیشی که مرتب در دانشگاه برگزار می‌شود، نشان می‌دهد؛ لذا فضای دانشگاه‌ها به‌سمت عقلانی‌تر شدن رفته که اقتضای این فضای عقلانی، کنش‌های آرام و پرهیز از هیجانات و احساسات است.

ما امروزه شرایطی را شاهدیم که دانشجویان در انتخابات‌های صنفی دانشکده‌ای نیز بسیار کم شرکت می‌کنند، به‌طوری که حتی تعداد شرکت‌کنندگان تقریبا به حدنصاب نیز نمی‌رسد و فعالیت تشکل‌ها و کانون‌های فرهنگی دانشجویی نیز کاهش داشته است. از طرف دیگر در بعضی دانشگاه‌ها تشکل‌های چپ به وجود می‌آمده. آیا این فضا می‌تواند برمبنای عقلانیت باشد؟

ببینید، وقتی من می‌گویم فضای عقلانی‌ در دانشگاه‌ها بهتر شده است، یعنی تشکیلاتی‌ها به این سمت می‌روند و لزوما این‌طور نیست که همه درست فکر ‌کنند و درست عمل ‌کنند. فضای عقلانی در واقع یعنی اینکه افراد به شعور و بلوغی می‌رسند که مباحث را در کف دانشگاه و با شعار مطرح نکنند. البته بازهم ادعا نداریم که این مساله کاملا مرتفع شده، اما تا حدی از این عبور کرده‌ایم و افراد به این جمع‌بندی رسیده‌اند که مباحث را به هم بگویند و به نتیجه برسند. من ادعا نکردم که فضای عقلانی به این معناست که همه‌چیز خوب است، بلکه دارند به سمت فضایی خوب می‌روند و این در مقابل فضای هیجانی قرار می‌گیرد، پس از این جهت مطلوب است.

نظرتان در مورد دانشگاه مطلوب چیست؟

ببینید، ابتدا باید درمورد دلسردی به وجودآمده در دانشگاه بحث کنیم تا به جمع‌بندی اینکه چه دانشگاهی مطلوب است، برسیم. ممکن است دلزدگی و ناراحتی در دانشگاه وجود داشته باشد که این دلزدگی ناشی از بی‌علاقگی به فضای سیاسی نیست، بلکه ناشی از انتظار افراد و تشکل‌هاست. ما باید از تشکیلات و دانشجویان بپرسیم که شما مثلا از چه کسی انتظار داشتید که او انتظار شما را برآورده نکرده و دلیل قهر شما قرار گرفته است. معتقدم دانشجو یک ظرفیت عظیم دارد، اما من تلقی‌ام این است که متاسفانه در حد مسائل کشوری از این ظرفیت استفاده نمی‌شود؛ مثلا ما می‌گوییم تریبون آزاد دلسردی ایجاد می‌کند و برای این ادعا نیز دلیل داریم، چون در تریبون آزاد هدف این است که بگذارند دانشجو صحبت کند و تخلیه شود. این بسیار سخیف و سطح پایین است. ما باید زمینه‌ای را فراهم کنیم که دانشجو بیاید و فکر کند، حق اظهارنظر داشته باشد، ایده بدهد و این ایده‌ها پیگیری و مطالبه‌گری شود. با این روش دانشجو خودش را نشان می‌دهد و وقتی دانشجویی حرفی می‌زند و آن حرف شنیده می‌شود و در مرحله بعد به آن نیز توجه می‌کنند و مورد استفاده قرار می‌گیرد، این احساس موثر بودن را در دانشجو به وجود می‌آورد. این احساس، ظرفیت فعالیت‌هایی را که وجود دارد، بالا می‌برد، پس این نکته مهمی است. واقعا نسبت بین دانشگاه و ارکان حاکمیت باید با تامل صورت بگیرد تا بتواند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد. مثلا دولت می‌گوید ما فضایی را تعبیه می‌کنیم که مردم بروند و در آنجا مسالمت‌آمیز اعتراض کنند. در این شرایط اینکه مثلا عده‌ای بروند و در تپه‌های عباس‌آباد شعار بدهند و دولت و مسئولان از پشت دوربین‌ها اعتراضات را ببینند، چه سودی برای مردم به همراه خواهد داشت؟ در این شرایط مردم فقط خالی می‌شوند، آیا این کفایت می‌کند؟ الان نظرات مردم چقدر در تصمیم‌گیری‌های دولتی دخالت دارد؟ برای دانشجویان هم همین است؛ وقتی دانشجو در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت و دخالت نداشته باشد، مانند رابطه دولت و مردم می‌شود. دانشگاه‌ها البته شاید در این فضا نقشی نداشته باشند و این اصلاح باید توسط حاکمیت صورت گیرد.

بعضی از تشکل‌ها سیاست‌زده شدند و این از اواخر دهه70 تشدید شد. این مساله در دلسردی و دلزدگی تاثیر‌گذار بوده یا آن را تشدید کرده است؟

در مورد دلسردی‌ها باید گفت ما در این شرایط واقعا جنبش دانشجویی به‌معنای واقعی کلمه نداریم؛ چون جریان گفتمانی قوی در دانشگاه‌ها وجود ندارد. ببینید، لازمه ظهور جنبش دانشجویی، داشتن یک جریان گفتمانی قوی است؛ مثلا در دوره‌ای مارکسیست‌ها، اسلامگرا‌ها و دوم‌خردادی‌ها این‌گونه بودند، ولی من احساس می‌کنم بالاخره جریانی نتوانسته در این فضا غلبه کند، چون قوت گفتمانی وجود ندارد یا شاید هم به عملگرایی گرفتار شده‌اند که به اسم اینکه اقدامی و کنشی داشته باشیم، این عملگرایی را انجام می‌دهند. برای همین تشکیلات تحت‌الشعاع قرار گرفته، چون حیات دانشگاه نیازمند تولید حرف و گفتمان است و به نظر من همین باعث شده جنبش دانشجویی آن‌گونه‌ای که مدنظر است، نداشته باشیم. دانشگاه باید جریان قوی فکری داشته باشد و اگر این‌گونه نشود، دچار دلسردی خواهیم شد و امروزه بخشی از این دانشگاه دچار جریان بی‌گفتمانی شده و قوت گفتمانی خاصی در آن وجود ندارد. این جریانی که فعالیت‌هایی نیز دارد عمدتا عملگرا هستند و از نظر گفتمانی چندان کار نکرده‌اند. مثلا مساله بنزین را در نظر بگیرید، وقتی رهبری نظرشان را در این موضوع اعلام می‌کنند، پس از ایشان یک تشکل انقلابی مانند بسیج دانشجویی در دانشگاهی بزرگ درباره این نظر رهبری دچار تردید می‌شود، پس این به‌لحاظ گفتمانی ضعف دارد و نباید این‌گونه عمل کند. این تشکل خودش با خودش درگیری دارد، چطور می‌تواند برای دانشگاه راه‌حل داشته باشد.

شما راه‌حلی برای مقابله با این نوع دلسردی‌ها در دانشگاه دارید؟

جریان دانشجویی باید مطالعات زیاد و نوآوری داشته باشد و درباره مسائل کشور و ناظر به آنها راه‌حل ارائه دهد. جنبش دانشجویی باید طبق مختصات عمل کند و این مختصات همان گفتمان است که درباره آن گفتیم. می‌توان گفت دانشگاه در زمینه علمی ظهور و بروز خوبی داشته؛ یعنی شیفتی از فعالیت‌های اجتماعی- فرهنگی به فعالیت‌های علمی و این برای نهاد علمی دانشگاه خوب است، اما در حوزه جایگاه اجتماعی و فرهنگی خوب عمل نکرده است.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰