در دهه90 به علت آنکه دولتی بر سر کار آمد که مسائل و مشکلات مختلفی را برای کشور به وجود آورد، جنبش دانشجویی با تعدد موضوعات و سوژه‌ها مواجه بود.
  • ۱۳۹۸-۰۹-۱۶ - ۱۰:۰۶
  • 00
چرایی تغییر سبک زندگی دانشجویی

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، وحید شورابی، دبیر شورای هماهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه‌های آزاد کشور به مناسبت روز دانشجو طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: جنبش دانشجویی از اوایل دهه 80، وارد فضای جدیدی شد و بحث‌های عدالتخواهانه در اولویت جنبش دانشجویی قرار گرفت و درنهایت منجرب به ایجاد جریان سوم تیر شد. در اواخر دهه 80 که بحث فتنه در آن سال‌ها رخ داد و اولویت جنبش دانشجویی حول بحث‌های سیاسی شکل گرفت. با تحریم‌هایی که در دهه 90 توسط آمریکا صورت گرفت و نشان داد اقتصاد ایران تحت فشارها تاثیرپذیر است، معیشت مردم دچار اختلال شد و اولویت جریان دانشجویی، بحث‌های اقتصادی شد؛ از سوی دیگر در انتخابات سال 92، نیز کاندیدایی این شعار را داد که هم باید چرخ اقتصاد بچرخد و هم چرخ سانتریفیوژ، متاسفانه جنبش دانشجویی تدبیری از این فضا نداشت و درنهایت منجر به این شد که دولتی روی کار آمد که بانی شکاف طبقاتی و بی‌عدالتی باشد. چرا؟ چون دولت ایده توسعه‌گرایی را منهای عدالت در سر داشت. همزمان اتفاقات دیگری را نیز شاهد هستیم؛ ما شاهد این هستیم که یک انفجار در حوزه فضای مجازی صورت گرفته است. در سال 92 شبکه‌های موبایلی به این معنا رشد نکرده بود، اما در سال 98 این فضا تفاوت دارد. این افزایش شبکه‌های اجتماعی باعث چند پیامد است؛

اولین پیامد آن، خدشه‌دار شدن مرجعیت جریانات دانشجویی است و آن هم به خاطر چنددسته شدن روایت‌هاست.

دوم؛ تغییر سبک زندگی جریان دانشجویی است. برخی از فعالان دانشجویی سقف مطالعات خود را در فضای اینترنت دیدند و این مساله روی عمق بینشی تاثیرگذار بوده است.

سوم؛ ساختار آموزش عالی در دهه 90 است، به این معنا که گسترش موسسات آموزش عالی غیرحضوری و مجازی باعث آسیب به جریان دانشجویی شد. به این معنا که پیش‌تر دانشجو در نگاه مردم قشر نخبه و تاثیرگذار بر محیط دانشجویی بود اما تغییر ساختار آموزش عالی این نگاه را نیز تحت‌تاثیر خودش قرار داد.

چهارم؛ به واسطه رشد شبکه‌های اجتماعی و تغییرات نسلی که داشتیم، شاهد تغییر اولویت‌ها و گاهی شاهد ایجاد اولویت‌های کاذب بوده‌ایم. به عنوان مثال می‌توان به موضوعات فیلترینگ، پوشش و موضوعاتی که مربوط به آزادی‌های فرهنگی و اجتماعی می‌شود، اشاره کرد. این موضوعات به دلیل آنکه از سال 92 به بعد شاهد افزایش شبکه‌های اجتماعی بودیم، فضای اجتماعی جامعه را دچار تغییر کرد و فضای جامعه از صرف سیاسی به موضوعات فرهنگی و اجتماعی سوق پیدا کرد، به‌طبع همین روند فضای دانشگاه نیز دچار تغییر شد و جنبش دانشجویی را از سال 92 به این سو دچار چنین مشکلی کرد.

پنجم؛ در دهه90 به علت آنکه دولتی بر سر کار آمد که مسائل و مشکلات مختلفی را برای کشور به وجود آورد، جنبش دانشجویی با تعدد موضوعات و سوژه‌ها مواجه بود و عدم اولویت‌بندی و عدم پرداختن به موضوعات به واسطه کثرت سوژه‌ها باعث شد تا جنبش دانشجویی نتواند روی موضوعی خاص توجه کند و دیگر مانند دهه 80 قادر به توجه به موضوعاتی خاص مانند انرژی هسته‌ای و فلسطین نبود. در کنار این مشکل، جنبش دانشجویی که از سال 92 تا 96 با دلایل اشاره شده با افت همراه بود، از سال 96 و پس از اتفاقات دی‌ماه این سال، جریان دانشجویی وارد فاز تازه‌ای از عدالتخواهی و مساله‌محوری شد. عدم‌توانایی جریان غرب‌گرا در اداره کشور از یک سو و منزوی شدن جریان دانشجویی مدافع لیبرال‌ها از سوی دیگر و افزایش بی‌عدالتی و فسادها و مسائل این‌چنینی از سویی دیگر، باعث شد تا جنبش دانشجویی موضوع عدالتخواهی را یک بار دیگر در دستور کار قرار دهد. برای مثال در حوزه‌هایی مانند خصوصی‌سازی و کارگری ورود کرده و نقش بسزایی را ایفا کردند و درواقع روح جدیدی به کالبد جنبش دانشجویی دمیده شد و جنبش دانشجویی هم‌وغم خود را روی مساله عدالتخواهی گذاشته است به صورتی که امروز دانشجویان انقلابی به سمت برطرف کردن مصادیق و ساختارهای بی‌عدالتی حرکت کرده‌اند. باید حاکمیت نیز در این روند اعتماد بیشتری به جوانان بکند تا دانشجویان فرصت ورود به این موضوعات را داشته باشند.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰