به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، «به دلیل مشکلات دولت در فروش نفت، تحریم اقتصادی و مسائلی دیگر بودجه و اعتبار بخش فرهنگ در سال آینده 10درصد کاهش اعتبار خواهد داشت.»«تاکنون فقط ۶۳ درصد از بودجه فرهنگی سال ۹۸ تخصیص یافته و مابقی آن تحقق نیافته است. بودجه در نظر گرفتهشده برای سال ۹۹ معادل ۴۲۰هزارمیلیارد تومان است. در بودجه سال ۹۸ به میزان هفت هزارو ۲۰۰میلیارد تومان اعتبار برای بخش فرهنگ در نظر گرفته شد که این میزان اعتبار در بودجه سال ۹۹ به ۶ هزارو ۱۲۰ میلیارد تومان کاهش یافته است. سهم بخش فرهنگ در بودجه سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸، ۱۵ درصد کاهش یافته که با این وضعیت نهادهای فرهنگی حتی در پرداخت حقوق و مزایای کارکنان خود هم به مشکل برمیخورند.»
گوینده جمله اول علیاصغر کاراندیش معاون حقوقی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمله دوم را فاطمه ذوالقدر سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس گفته است. یک نفر از دولت و یک نفر از مجلس از کاهش بودجه فرهنگی کشور در سال 99 خبر دادهاند. این جملات یعنی اهالی فرهنگ و هنر و بیشتر از آنها مردم باید خود را آماده سال سختتری کنند. بهطور میانگین و بر اساس بودجههای سالهای اخیر بودجه همه دستگاههای فرهنگی کشور اعم از صداوسیما، وزارت ارشاد و سایر نهادها و موسسات فرهنگی 2.5 درصد بودجه عمومی و 0.7 درصد (کمتر از یک درصد) بودجه کل کشور است. این رقم اندک در سال بعد کمتر هم خواهد شد.
این فرهنگ بینوا
اینکه در هر مجموعهای و هنگام صرفهجویی یا کاهش هزینهها، فرهنگ و هنر، گزینه اول است اتفاق عجیب و تازهای نیست. فرهنگ و هنر به گواهی سیاستمداران هم مظلومترین حوزه در بودجه و اختصاص بودجه بوده و هست. بر اساس آمار و اسناد موجود بودجه فرهنگی کشور جز در دولت دوم مرحوم هاشمی و دوره اول اصلاحات هیچوقت افزایش چشمگیری نداشته و در دولتهای احمدینژاد و روحانی کاهش قابلتوجهی هم داشته است. در دهه 90 انگار مسئولان دولتی با فرهنگ و بودجه فرهنگی قهر کردهاند. بودجه فرهنگی کشور در سال 1391 حدود 7700 میلیارد تومان بوده و در سال 1392 به 5500 میلیارد تومان کاهش پیدا کرده است. کاهش بودجه در دولت روحانی اما تبدیل به رویه شد. حسن روحانی که در سابقه شلوغ اجراییاش هیچنشانی از فرهنگ نبود به کمک برخی هنرمندان و چهرههای هنری برای خودش رای جمع کرد اما در عمل، کمترین توجه را به مسائل فرهنگی داشته است. اوج توجه حسن روحانی به هنر به دورهمی هنرمندان با او به مراسم افطاریها برمیگردد و لاغیر. در آن دورهمی هم مجال برای انتقاد نیست و بیشتر همفکران و همراهان او میآیند و حرف میزنند.
یکی از شانسهای بزرگ روحانی وجود وزیر فعال و بیحاشیهای مانند عباس صالحی بر مسند وزارت فرهنگ و ارشاد است که مخالف داخلی مهمی ندارد و مورد تایید همه مسئولان است. کاهش بودجه سال 99 دستگاههای فرهنگی سابقهدار است و در بودجههای سال گذشته ۹۴، ۹۵، ۹۶ و ۹۷ شاهد کاهش بودجههای فرهنگی بودیم. علاوهبر این در سالهای ۹۵ و ۹۶ جدول ۱۷ که حمایتی بود از بودجه فرهنگی حذف کردند و به برخی دستگاههای خاص فرهنگی مبالغی را پرداخت کردند. بر اساس گفته مسئولان ارشاد در سال قبل از ردیف اصلی بودجه وزارت ارشاد حدود 82 درصد تخصیص یافت و همین مساله باعث شد فعالیتهای فرهنگی این وزارتخانه 60 درصد کاهش پیدا کند. امسال حدود 25درصد بودجه در 6 ماهه ابتدایی اختصاص پیدا کرده و از قرار معلوم تا پایان سال به حدود 70 درصد خواهد رسید، یعنی تا پایان سال نهایتا 70 درصد از رقم هفت هزارو ۲۰۰ میلیارد تومانی بودجه اختصاص پیدا خواهد کرد. فاطمه ذوالقدر، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه بودجه فرهنگی در سال آینده ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش مییابد، خاطرنشان کرد: «کاهش بودجه فرهنگی کشور امری بسیار نگرانکننده است و مسئولان باید به این مساله توجه داشته باشند.»
وعدههای فرهنگی روحانی چه بود؟
وعدههای فرهنگی پیشنهادی حسن روحانی برای دولت دوازدهم از پنج اصل سیاستی؛ کاهش رویکردهای امنیتی به عرصه فرهنگ، تقویت اقتصاد فرهنگ، افزایش مشارکت جامعه فرهنگ و هنر وتصمیمسازی برای این قشر و واگذاری تصدیهای اجرایی در بخش فرهنگ پیروی میکند. نگاهی گذرا بر وضعیت فرهنگ و هنر در 6 سال اخیر نشان میدهد که چه بر فرهنگ و هنر ما رفته است. وجود مافیاهای سینمایی، تئاتری و موسیقی نتیجه واگذاری امور فرهنگی به افراد و گروههای ناشناس اما ثروتمند است. عجیب نیست دولتی که یکی از شعارهایش «تقویت اقتصاد فرهنگ» است از هر فرصتی برای کاهش بودجه فرهنگ استفاده میکند؟ از دولت محترم سوال میکنیم که کدام یک از اصول سیاستی فرهنگی که در ایام انتخابات مطرح کرد اجرایی شده است؟ عملکرد حسن روحانی در 6سال اخیر در بخش اختصاص بودجه به حوزه فرهنگ و هنر به هیچ عنوان قابل دفاع نیست. اثرات کاهش بودجه در این حوزه شاید بهسرعت خودش را نشان ندهد اما بدون شک در سالهای آینده اثرات وحشتناکش قابل رویت خواهد بود.
نکته جالب درباره حسن روحانی وعدههای فرهنگی انتخاباتی اوست. آنجا که بدون اطلاع از وضعیت فرهنگی و با مشاورههای غلط اطرافیانش درباره سینما گفت: «از سینما صحبت شد گفتند سینمای انقلاب، فکر میکنم باید انقلابی در سینما شود اول، واقعا ما سینمایی را میبینیم باقیمانده باشد! چقدر از فیلمها ساخته شده است که در داخل نشده استفاده شود امروز در بیرون پخش میشود و مردم از رسانههای دیگر دارند این فیلمها را نگاه میکنند، بالای 200 فیلم در همین چند سال اخیر آیا این شایسته ماست؟ از سینما بحث شد، چه خبر است سینما؟ فروش بلیتها چه وضعی دارد؟ همان روزهای سهشنبه که نصف قیمت است چه خبر است؟ مقایسه کنیم سال 91 را که بعضیها گفتند سال سیاه بود برای فروش بلیت سینما، مقایسه کنیم با سال 63 زمان جنگ ببینیم چقدر فاصله دارد فروش بلیت در سال 63 چند میلیون بوده در 91 چندمیلیون بوده؟ بیاییم سینما را به سینمافهمان به آنهایی که فیلمساز هستند، هنرمند هستند، به آنها واگذار کنیم. سینما را ندهیم دست چهار تا افرادی که جوان هستند و تازه روزهای اولیهشان است.»
فارغ از اینکه چقدر حرفهای روحانی درست بود، همین جملات را میتوان با وضعیت فعلی سینما مقایسه کرد. چنددرصد از وضعیت فعلی سینما به کاهش بودجه و عدم حضور دولت بهعنوان متولی ارتباط دارد؟ ورود و فعالیت فرهنگی با تصدیگری متفاوت است. غیبت دولت و ارشاد در سینما راه را برای بخش خصوصی غیرشفاف و گاه غریبه با حوزه فرهنگ، باز میکند. بهتر است در ادامه به وعدههای فرهنگی دیگر روحانی نگاهی بیندازیم: «باید طوری عمل کنیم که کالاهای فرهنگی با کمترین موانع تولید شود.» در دستکم یکی دو سال اخیر برای تولیدکنندگان کالاهای فرهنگی چه دنیایی به وجود آمده است؟آیا دولت برای آنها بهشت ساخته یا جهنم؟
«کار فرهنگی را باید به صاحبان فرهنگ سپرد. هنرمندان و موسیقیدانان و صاحبان سینما و علما باید فرهنگ را عوض کنند... کار فرهنگی را نباید به پلیس سپرد... من معتقدم هنرمندان ما میتوانند هدایتگر باشند و راه را بر جامعه و دولت نشان دهند. کار هنر را نباید به «دستوربگیر» بسپاریم. کار فرهنگ را باید به اصحاب هنر بسپاریم به کسانی که هنر را تجربه کردند و در فضای هنر زندگی کردهاند و من معتقدم این مردم هستند که به کار هنرمند ارزش میدهند.» گوینده این جملات هم رئیسجمهور فعلی کشورمان است. جملات زیبا و درستی هستند. فقط جناب حسن روحانی بگویند با وضعیت دو سه سال اخیر فرهنگ، آیا هنرمندان میتوانند زندگی خودشان را هدایت کنند؟ زندگی مردم بماند برای بعد. کاهش بودجه باعث کاهش فعالیت هنرمندان در رشتههای مختلف شده است. اگر یک بازیگر یا آهنگساز در سالهای قبل بهواسطه تولیدات بیشتر مثلا سالی دو یا سه اثر داشته است در یکی دو سال اخیر عملا خانهنشین شده و فعالیتی ندارد. ای کاش رئیسجمهور محترم که دیگر نیازی به رای هنرمندان ندارد میدانست که وقتی بودجه یک حوزه کم شود یعنی فعالیتهای آن حوزه کم خواهد شد. این کاهشها به صورت دومینو در زندگی هنرمندان و مردم ادامه خواهد داشت و میدان به دست بخش خصوصی کاسب مسلک میافتد و نتیجهاش میشود وضعیت فعلی شبکه نمایش خانگی و بازار موسیقی و تئاتر.
با بودجه فرهنگی 99 چه اتفاقاتی میافتد؟
یکی از معاونان وزارت فرهنگ و ارشاد در گفتوگو با «فرهیختگان» با بیان اینکه در سال آینده بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حدود 5درصد کم خواهد شد، ادامه داد: «حتما در سال آینده شاهد کاهش بودجه خواهیم بود. با این وضعیت باید در برگزاری مراسم یا مناسبتهای سال بعد صرفهجویی کرد.» صحبتهای این مقام دولتی این شایعه را قوت بخشید که ممکن است تعدادی از جشنوارههای مطرح در سال آینده برگزار نشود. این مسئول ارشاد که خواست نامش منتشر شود همچنین از لغو قانون 10درصدی افزایش هزینه کنسرتهای موسیقی خبر داد. وی تصریح کرد: «این افزایش رقم بیشتر یک اسم بدنامی برای دولت بود. این طرح مصوبه مجلس بود اما درنهایت رقم چشمگیری به خزانه دولت واریز نشد و قرار شد که سال آینده این قانون لغو شود.» از این مسئول وزارت فرهنگ پرسیدیم که این کاهش بودجه چه تاثیری بر وضعیت اقتصادی فرهنگ و افزایش قیمتها خواهد داشت و وی جواب داد: «بیتردید این تفاوت بودجه باید از جایی تامین شود که یکی از راهها افزایش قیمت محصولات و خدمات فرهنگی است. درنهایت سال 99 سال سختتری نسبت به سال 98 خواهد بود.» حالا باید منتظر ماند و دید که در سال آینده سالنهای سینما شبیه سالنهای دهه شصت خواهد شد یا خالی و خلوت؟ باید منتظر ماند و دید که سهم هر خانواده در سال از سینما، تاتر و موسیقی چقدر خواهد شد؟ آیا هنرمندانی که قرار بود هدایتگر باشند مجالی برای تنفس خواهند داشت یا خیر؟
درخواست برای استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ و هنر
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به دنبال انتشار اخباری مبنیبر حذف معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه طی نامههایی جداگانه به معاون اول رئیسجمهور، رئیس دفتر رئیسجمهور و وزیر امور اقتصادی و دارایی خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه شد.
در بخشی از نامه سیدعباس صالحی آمده است:
«در شرایطی که خبر موافقت دولت محترم در تصویب تاسیس انجمنهای صنفی سراسری فرهنگ، هنر و رسانه میرفت تا موجی از شادی و دلخوشی در بین این بخش از جامعه ایجاد کند متاسفانه انتشار اخباری درخصوص حذف معافیت مالیاتی مربوطه موجب نگرانی شد.»
در بخش دیگری از این نامه بیان شده است:
«بر اساس بند (ل) ماده (۱۳۹) قانون مالیاتهای مستقیم کلیه فعالیتهای انتشاراتی، مطبوعاتی، قرآنی، فرهنگی و هنری دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معاف از مالیات (مشمول مالیات با نرخ صفر درصد) هستند. به نیکی واقفید فعالیتهای فرهنگی و هنری اصولا درآمدزایی چندانی نداشته و انتفاعی محسوب نمیشود و بر همین اساس در ادوار مختلف به مجوزهای صادر شده به چشم اقتصادی نگاه نشده و همواره سعی در حمایت از آنها بوده است.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان یادآور شد:
«با توجه به اینکه خطر تهاجم فرهنگی و توطئههای نفوذ و استحاله فرهنگی دشمنان انقلاب بهطور مداوم گوشزد میشود، لزوم حمایت همهجانبه از فعالیتهای فرهنگی، هنری و رسانهای ضروری بوده و باتوجه به تاثیرات منفی اقتصادی و اجتماعی ناشی از این اقدام بر نخبگان کشور، دستور فرمایید معافیتهای مالیاتی موضوع بند (ل) یاد شده همچون گذشته برقرار بوده و از هرگونه اقدام در جهت حذف آن جلوگیری به عمل آید.» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پس از انتشار اخباری مبنیبر حذف معافیتهای مالیاتی موضوع بند(ل) ماده (۱۳۹) قانون مالیاتیهای مستقیم کشور در بودجه سال ۹۹ صریحا مخالفت خود را در این زمینه اعلام کرده است.
* نویسنده: سیدمهدی موسویتبار، روزنامهنگار