به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، هر فیلم در سینمای ایران، برای اولین نمایش خود، سر یک چهارراه قرار میگیرد که جشنواره فیلم فجر یکی از جهتهای آن است و طبیعی است که رونق هر دوره از جشنواره ملی فجر، به وضعیت هرکدام از رقبایش وابسته باشد؛ چهارراه جشنوارههای خارجی، جشنواره جهانی فجر، جشنواره ملی فجر و اکران مستقیم. روزگاری بود که هر فیلم ایرانی الزام داشت اولین نمایش خود را در جشنواره فجر داشته باشد. در آن زمان بخش بینالملل و بخش ملی جشنواره هم همزمان برگزار میشدند. چهارراهی که از آن صحبت شد، بهتدریج بهوجود آمد و حالا در نقطه اوج خود ناگهان به مشکل خورد، طوری که معلوم نیست در ادامه بشود به برقراری دائم همین چینش مطمئن بود. اما وضعیت چهارراه افتتاحیه فیلمهای ایرانی، امسال و در آستانه سیوهشتمین جشنواره ملی فیلم فجر چگونه است؟
1- در دوره اخیر جشنوارههایی مثل ونیز و کن و برلین، حتی یک فیلم ایرانی هم برای شرکت در بخش مسابقه پذیرفته نشد. آخرین بار تنها فیلم سعید روستایی یعنی «متری شیشونیم» بود که در بخش افقهای ونیز موفق به حضور شد و البته برخوردهای صورتگرفته با آن، کار آن بخش از اصحاب رسانه در ایران را که معمولا دنبال اظهارنظرهای مثبت نسبت به فیلمهای ایرانی در نقد نویسندگان اروپایی و آمریکایی میگردند خیلی مشکل کرد. دلیل این سردی روابط بین جشنوارههای فرنگی و سینمای ایران، بروز اختلافات دیپلماتیک بین این کشورها با دولت ما بود و حالا این اولین بار بهحساب میآمد که حتی تعدادی از فیلمسازان ایرانی مشهور به «جشنوارهای»، به اینکه فستیوالهای فیلم خارجی رویکرد سیاسی دارند، اعتراف کردند. حتی چنین جملهای از سیدرضا میرکریمی، دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر هم شنیده شد. چنین اتفاقی از آن جهت به این دوره از جشنواره ملی فیلم فجر مرتبط میشود که حالا دیگر میشود گفت لااقل تا اطلاع ثانوی، چهارراه جشنوارههای خارجی، جشنواره جهانی فجر، جشنواره ملی فجر و اکران مستقیم، لااقل از یک سو بسته شده است.
2- جشنواره جهانی فیلم فجر هم پس از برگزاری آخرین دورهاش (بهطور جداگانه از بخش ملی) دچار حاشیههایی شد که ادامهدار بودن این روند را محل تردید قرار داد. نهم اردیبهشتماه ۱۳۹۸ بود که احمد مازنی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، از احضار رضا میرکریمی، دبیر سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر و سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس خبر داد. او گفت: «پس از بررسیهای صورتگرفته در کمیسیون فرهنگی، نمایندگان تصمیم گرفتند برای شفافسازی در زمینه سرمایهگذاران این دوره و پارهای از توضیحات در راستای برگزاری آن، مسئولان مربوطه جشنواره جهانی فیلم فجر را به مجلس احضار کنند.» مازنی در اینباره اعلام کرد که «به همین منظور طبق درخواستی که به سیدعباس صالحی، وزیر ارشاد و رضا میرکریمی، دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر ابلاغ شده، این اشخاص طی روزهای آینده در کمیسیون فرهنگی مجلس حاضر خواهند شد و پاسخگوی نمایندگان میشوند.» همان روز میرکریمی گفت از این احضار اطلاعی ندارد، هرچند این سخن او ارزش خبری نداشت و با اظهارنظر رسمی یک نماینده مجلس در جایگاه حقوقی مشخص، برابری نمیکرد، اما به هرحال میرکریمی گفت: «اگر حاشیههای برگزاری یک جشنواره در این سطح، میتواند اینقدر زیاد باشد، عطای جشنواره برگزار کردن را به لقایش میبخشم.»
3- با وضعیت پیشآمده برای جشنوارههای خارجی و جشنواره جهانی فجر، حالا فقط دو راه برای فیلمسازان باقی خواهد ماند؛ جشنواره ملی فجر و و اکران مستقیم. اما از طرفی تعداد مخاطبان سینمای ایران هم طی چند ماهی که از ابتدای سال 1398 گذشته، افت محسوسی نسبت به مدت مشابه خود در سال گذشته دارد. این همزمان شده است با بالا رفتن حساسیتها نسبت به ورود پولهای مشکوک و آلوده به سینمای ایران. سیدضیاء هاشمی، دبیر شورایعالی تهیهکنندگان، درباره سال ۹۷ که پرمخاطبترین سال سینمای ایران در دهه ۹۰ بود، میگوید: «مجموعا ۲۲۰ میلیارد تومان هزینه تولید فیلمها شده و کمتر از ۸۰ میلیارد تومان آن به سرمایهگذاران بازگشته است.» بهراحتی میشود حدس زد که در پایان سال ۹۸ آمارها تکاندهندهتر از سال پیش باشند و احتمالات درباره وضعیت سال ۹۹ ممکن است اوضاع را از امسال هم وخیمتر نشان بدهد. در چنین شرایطی ادعاها درباره اینکه یک فیلم کاملا مستقل است یا در بخش خصوصی تولید شده، میتواند مورد پرسشهای چالشبرانگیزی قرار بگیرد و ربط این مسائل به جشنواره فجر پیشرو، باریکتر شدن مسیر اکران مستقیم است. پس حالا دوراهی جشنواره ملی فجر و اکران مستقیم باقی میماند که یک مسیر آن هم بسیار باریکتر شده است. سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر قرار است در چنین شرایطی برگزار شود.
آنهایی که نیامده اند
فرار از نشست خبری جشنواره
از آخرین باری که حسن فتحی در جشنواره فیلم فجر بهعنوان کارگردان حضور داشت، 10 سال میگذرد. او تابهحال بهطور کل چهار فیلم سینمایی ساخته است یکی از آنها مربوط به ایران نمیشد و حالا «مست عشق» را در فضای تولیدات مشترک بین ایران و ترکیه، جلوی دوربین برده است. این فیلم درباره زندگی شخصیتی ایرانی است که دولت ترکیه ادعا دارد متعلق به این کشور است. سابقه انتساب شخصیتهای غیرترکیهای به ترکیه، توسط دولت پساعثمانی این کشور، طولانی و پرتعداد است و از بودا و زرتشت تا فراعنه مصر و بعضی پیامبران الهی مثل حضرت ابراهیم(ع) و حضرت نوح(ع)، فهرست بلندبالایی را شامل میشود. اما اگر باطل بودن انتساب این شخصیتها به کشور ترکیه روشنتر از آن بود که کسی زحمت اثباتش را به خود بدهد، درمورد مولانا جلالالدین محمد بلخی رومی، این امتیاز را در خودشان میدیدند که روی قرار داشتن مقبره مولانا در خاک این کشور، حساب ویژهای باز کنند و اینکه اشعار مولانا به فارسی سروده شده را اساسا به روی خودشان نیاورند. دعوا بر سر اینکه مولوی ایرانی است و ترک نیست، یک دعوای قدیمی بهحساب میآید و فیلم مستعشق که به داستان زندگی مولانا میپردازد، در کشاکش این دعوا قرار گرفت.
ابتدا قرار بود یک بازیگر ترکیهای برای نقش مولانا انتخاب شود که این مساله اعتراضات فراوانی را در ایران برانگیخت. سپس اعلام شد بازیگر نقش این شاعر مشهور پارسیزبان، ایرانی است. مشخص بود آنچه باعث عقبنشینی تولیدکنندگان فیلم شد، اعتراضها بوده است؛ اما آنها ترجیح دادند این را به روی خود نیاورند و با انتقاد از منتقدانشان طوری وانمود کنند که بازیگر این نقش از ابتدا ایرانی بوده است. اما حاشیههایی که دامنگیر مستعشق شده بود و همچنان ادامه دارد و احتمالا ادامه خواهد داشت، بیشتر از این قضیه، به منابع سرمایهگذاری روی فیلم برمیگشت. همچنان سریال «شهرزاد» نماد تمامعیاری برای ورود پولهای آلوده به صنعت فیلمسازی ایران است و فتحی در همان اوایل تولید این پروژه، با انتقادهای فراوانی در این خصوص مواجه شده بود؛ اما تمامقد از سلامت مالی پروژهاش دفاع کرد و بالاخره بعد از چند سال، طی یک روند قضایی رسمی، مشخص شد منابع مالی آن پروژه سالم نبودند. طبیعتا این اتفاقات به ذهن هرکسی چنین متبادر میکند که حتما حسن فتحی کمتر از معترضان به منابع مالی پروژهاش، از سرچشمه این پولها مطلع نبوده است و اگر ترجیح داده سویه دیگر گمانهها را که مثبتاندیش بودند باور کند، پای منافع در میان بوده است. بههرحال ممکن بود در هر جای دیگر دنیا چنین اتفاقی باعث شود که یک فیلمساز بهطور کل از گردونه فیلمسازی حذف شود؛ همچنانکه در ایران هم بارها بهدلایلی ساده و پیشپا افتاده، یک فیلمساز تا مدتها امکان ساخت اثر دیگری را پیدا نمیکرد. اما اینکه فتحی بلافاصله بعد از شهرزاد، سراغ پروژه بعدی رفت، قطعا به این دلیل نبود که او در جهان یا حتی خاورمیانه یا حتی ایران، کارگردان بسیار بزرگی است؛ چه اینکه فیلمسازان بسیار سرپاتر و مطرحتری نسبت به او، سالهاست نتوانستهاند فیلم یا فیلمهای مورد علاقهشان را بسازند.
حالا پای حامیان مالی فیلم جدید فتحی به میان باز شد و این در حالی بود که هیچ آدرس درستی از این منابع ارائه نشده بود و قضیه قابلیت پیگرد نداشت. چنانکه دیده میشود فیلم حسن فتحی قبل از ساخته شدنش و حتی قبل از تماشای اولین نمای آن، سوالات متعددی را در ذهن ایجاد میکرد. اما معلوم نیست که او و عوامل مستعشق، خودشان را در معرض پاسخگویی به این سوالات قرار دهند چون امکان دارد هر نوع پاسخ به بعضی از این پرسشها بهنفع سازندگان اثر تمام نشود. اما نشست خبری جشنواره فیلم فجر لااقل همین یک ویژگی را داشت؛ فتحی و دیگر عوامل این فیلم را ملزم میکرد به اینکه پرسشهای ایجاد شده درباره فیلمشان را پاسخ بگویند؛ یا بهعبارتی او را از فرار نسبت به پاسخگویی باز میداشت. ابتدا اعلام شد مستعشق هم فرم حضور جشنواره را پر کرده است، اما چند روز بعد حسن فتحی اعلام کرد فیلمی در جشنواره فجر امسال نخواهد داشت. او تا به حال در هیچکدام از فیلمهای سینماییاش توجهات چندانی را بهخود جلب نکرده است، اما فیلم آخر او غیر از کنجکاویهایی که درمورد نوع روایت یک فیلمساز ایرانی راجعبه زندگی مولانا، برمیانگیزد همچنین تقسیم شدن این شخصیت بین ایران و ترکیه، برای اهالی رسانه از این لحاظ هم جذاب بود که میتوانستند سوالات دقیقتری نسبت به منابع مالی این فیلم و احتمالا فیلمهای قبلی فتحی بپرسند.
نوستالوژی بازی مهرجویی با کارنامه خودش
مدتها بود که داریوش مهرجویی بهدنبال ساخت ادامه اثر پربیننده و جنجالی ۱۳ سال پیش خود یعنی «سنتوری» بود. چند سال پیش او تلاشهایی در این راه انجام داد که بهدلیل اختلافات فراوانی با محسن چاووشی، خواننده موسیقی پاپ به نتیجه نرسید. سنتوری، آخرین اثر مهرجویی در دوران اوج کاریاش بود و پس از آن به ترتیب «نارنجیپوش»، «چه خوبه که برگشتی» و «اشباح»؛ هرکدام یک غافلگیری جدید دیگر در مورد داریوش مهرجویی ایجاد کردند. البته غافلگیری نه از جهت بداعتهای هنری و معنایی کار، بلکه از جهت اینکه فیلمسازی تا این پایه بزرگ، چطور میتواند آثاری در این سطح و اینقدر ساده و ضعیف بسازد. مهرجویی حالا اما خیلی از چیزهایی که جزء اندوختههای کارنامه هنریاش حساب میشوند را یکجا جمع کرده است، گرچه معلوم نیست که اینها هم بتوانند اثر او را به کیفیت آثار روزهای گذشتهاش دربیاورند. مهرجویی در «لامینور» بعد از 40 سال دوباره با علی نصیریان همکاری کرده است. آخرینبار نصیریان در سال ۱۳۵۹ در فیلم «مدرسهای که میرفتیم» ساخته مهرجویی بازی کرده بود و پس از آن فرصت همکاری با این کارگردان برای او پیش نیامد. «گاو»، «پستچی»، «آقای هالو» و «دایره مینا» چهار همکاری دیگر این دو هنرمند باسابقه هستند. اما در کنار نصیریان، مهرجویی پس از ۵۰ سال باز هم با عزتالله رمضانیفر، بازیگر قدیمی سینما در لامینور کار کرده است. این سومین همکاری این دو چهره قدیمی سینما پس از فیلمهای گاو و پستچی است. فریماه فرجامی هم که سالهاست مقابل دوربین سینما نرفته، بهعنوان بازیگر میهمان در لامینور به کارگردانی داریوش مهرجویی حضور دارد.
فرجامی 33 سال پیش مقابل دوربین داریوش مهرجویی در فیلم «اجارهنشینها» رفته بود و لامینور دومین همکاریاش با مهرجویی است. اینها بهعلاوه وام گرفتن از عنوان سنتوری که آخرین اثر با استانداردهای سینمای مهرجویی است، چیزهایی هستند که مهرجویی از انبان گذشته باشکوهش برداشته تا بهفیلم جدیدش بیاورد و دوباره نامی بلند کند.او اما آخرینبار با «اشباح»، برخوردهای تندی از سالن نمایش جشنواره فیلم فجر دریافت کرد و عجیب نیست اگر دوست نداشته باشد مجددا در این رویداد شرکت کند. ظاهرا بهانه این عدم حضور، چنانکه رضا درمیشیان، تهیهکننده فیلم نشان داد، درگیری مهرجویی با بنیاد سینمایی فارابی بر سر عدم حمایت این نهاد از فیلم لامینور است. با این حال خود درمیشیان در مقام کارگردان با فیلم «ما مجبوریم» به فجر میآید. پردیس احمدیه، سیامک انصاری، بیتا فرهی، علی مصفا، مهرداد صدیقیان، بهناز جعفری، امرالله صابری، رضا داودنژاد و دیبا زاهدی ازجمله دیگر بازیگران فیلم جدید مهرجویی هستند. در این اثر کاوه آفاق، خواننده راک هم بازی میکند.
۱۳ پروژه کنجکاوی برانگیز جشنواره سی و هشتم
روز بلوا و فساد اقتصادی
«روز بلوا»، چهارمین فیلم سینمایی بهروز شعیبی بعد از «دهلیز»، «سیانور» و «دارکوب» در مقام کارگردان است. فیلمی که قرار است، اتفاق ویژهای را رقم بزند و داستان جدیدی را روایت کند، داستانی که درمورد مسائل روز کشور است و برای اولینبار به آن پرداخته میشود. در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده است: «عماد، استاد دانشگاهی خوشنام و یک چهره تلویزیونی مورد توجه است، او ناگهان توسط پلیس با اتهامهایی جدی مواجه میشود که خود و خانوادهاش را در موقعیت پیچیدهای قرار میدهد.» شعیبی برای انتخاب بازیگران فیلم جدیدش، سراغ بابک حمیدیان، لیلا زارع، محمد علیمحمدی، مسعود دلخواه، زکیه بهبهانی، ساغر قناعت، پاشا جمالی و داریوش ارجمند رفته است. شعیبی، کارگردان این فیلم معتقد است: «بازیگر کسی است که پشت بازیهایش قایم میشود و دیده نمیشود، اما کارگردان نمیتواند خودش را پنهان کند. یعنی خودش هرکاری کند از فیلمش بیرون میزند. یعنی به هر حال آن تفکر اصلی که دارد، اعتقاداتی که دارد و آن فکر اصلی که دارد، عیان میشود.» او این بار فیلمش را با سرمایهگذاری سازمان اوج ساخته است؛ فیلمی که فیلمبرداریاش دو هفتهای است به پایان رسیده و در حال گذراندن مراحل تدوین است. شعیبی معتقد است برای ساخت یک فیلم درست باید سینما را شناخت و بعد دست به دوربین برد و در همین موضوع میگوید: «من فکر میکنم اگر بخواهیم یک حرف جهانشمولتر، بزرگتر و ایدئولوژیکتر بزنیم، مهمترین مساله این است که اول سینما را بشناسیم و بعد از اینکه سینما و زبانی را که ارتباط برقرار میکند شناختیم، حالا میتوانیم حرفمان را بهراحتی بزنیم.» کارگردانی را بیشتر از بازیگری دوست دارد و باید دید با توجه به موضوع حساس و جذاب فیلمش، چقدر میتواند در جشنواره پیش رو فیلم فجر، مورد توجه قرار گیرد. شعیبی کارگردان، با انتخاب موضوع و سوژه سخت میخواهد خودش را بیشتر در صحنه فیلمسازی بهرخ مخاطبان و منتقدان سینما بکشد. ماجرای فیلم تازه شعیبی بیارتباط با فضای اجتماعی و البته مشکلات اقتصادی مردم نیست. مشکلاتی که بخش مهمی از آن، ناشی از فساد اقتصادی برخی مدیران است. بابک حمیدیان در این فیلم، نقشی متفاوت را بازی کرده است.
مادر چشم انتظار و متفاوت از «شیار 143»
در خلاصه داستان فیلم سینمایی «کارو»، آمده است: «کارو، نوجوان کرمانشاهی بعد از سالها تمرین به تیمملی کشتی دعوت میشود؛ اما او...» از همان ابتدای شروع ساخت فیلم، گفتند قرار است فیلمی زنانه ساخته شود یا اولین فیلم زنانه در سال 1398. این فیلم به کارگردانی احمد مرادپور، تهیهکنندگی حسین صابری و نویسندگی فهیمه سلیمانی و فیلمبرداریاش در شهرستان خلخال انجام گرفته است. مریلا زارعی، پیمان مقدمی و علی پاینده ازجمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند. احمد مرادپور را قبل از این با فیلمهای سینمایی «سجاده آتش» و «رنجر» و سریال «رقص پرواز» میشناختیم. داستان فیلم، روایتی از زندگی مادری است که در روستایی با تنها پسر ۱۶ ساله خود که علاقهمند به ورزش کشتی است، زندگی میکند. با توجه به اشتیاق پسر خانواده برای حضور در جبهههای جنگ هشت سال دفاع مقدس، پسر به بهانه شرکت در تمرینات کشتی و دور از چشم مادر در دورههای آموزش نظامی حضور مییابد. مخالفت مادر با رفتن پسر به جبهه و اصرار وی برای ادامه کشتی، موجب میشود پسر، بدون اذن مادر راهی مناطق جنگی شده و مادر نیز پس از اطلاع از موضوع، برای یافتن تنها فرزند خود در جبهه بهدنبال او بگردد. با توجه به داستان فیلم که روایتی از صحنههای جنگ اتفاق افتاده در مناطق مرزی کردستان است، استان اردبیل بهویژه خلخال، روستای کزج، سرعین و منطقه آلوارس برای لوکیشنهای مختلف فیلم سینمایی کارو انتخاب شده است. کارو هم یکی دیگر از فیلمهای سازمان اوج در جشنواره فیلم فجر است. فیلمی که به گفته سازندگانش، بازی جذاب مریلا زارعی را در پی دارد، اما تفاوتهای زیادی با نقش او در فیلم شیار143 دارد. کارو هم بعد از تمام شدن فیلمبرداری مراحل تدوین و صداگذاری را میگذراند تا به جشنواره فیلم فجر برسد.
به لباسشخصیها شک کن!
«لباسشخصی» را باید سیاسیترین فیلم جشنواره امسال فیلم فجر دانست؛ فیلمی که کارگردانیاش را یک فیلماولی بهعهده دارد و همه تلاشش را برای ساخت این فیلم بهکار برده است و از تجربه کسانی هم که در کارنامهشان فیلم سیاسی ساختهاند، استفاده کرده است. در خلاصه داستانی که برای فیلم از آن استفاده کردهاند، آمده است: «بهترین حربه برای ضربه، دوستی است. چون پیچیدگی در سادگی اوست و به لباسشخصیها بیشتر شک کن!» امیرعباس ربیعی، قبل از ساخت این فیلم، فیلم کوتاه و مستند زیاد ساخته بود. خودش پیشنهاد ساخت این فیلم را میدهد و بعد هم شروع به نوشتن میکند، تقریبا یک سال زمان برد ربیعی از میان خاطرات آدمهایی که در فیلمش روایت میکنند، سروشکلی سینمایی بسازد. فیلم ربیعی، بازیگران چهرهای ندارد، اما آنقدر بهقول خودش و بقیه عوامل برای فیلم زحمت کشیدهاند که مطمئن هستند در جشنواره حتما جوایزی را کسب میکنند. فیلم به مقطعی از دهه 60 و ماجرایی میپردازد که تا به حال مغفول مانده و کسی درمورد آن چیزی نگفته است. این فیلم نیز با سرمایهگذاری سازمان اوج ساخته میشود. فیلمبرداری «لباسشخصی» هنوز به پایان نرسیده است و گروه فیلمبرداری بعد از فیلمبرداری در شهرک غزالی و چهاردانگه، حالا برای فیلمبرداری به شهرستان رفتهاند تا سکانسهای پایانی فیلم را ضبط کنند. نکته جالب درمورد این فیلم اینکه عوامل ساخت از کارگردان تا بازیگران و عوامل پشتصحنه، همه جوان هستند و باید این فیلم را غیر از اینکه سیاسیترین فیلم جشنواره امسال دانست، جوانانهترین فیلم جشنواره هم بنامیم.
قصه اعتراض حاتمیکیا
مهمترین فیلم سال آینده سینمای ایران را به گفته بسیاری از منتقدان «ابراهیم حاتمیکیا» میسازد؛ فیلمی که اجتماعی و سیاسی است. فیلمی که قرار است از موضوع مهمی صحبت کند؛ فیلمی که قرار نیست از یک طغیان شخصی بگوید، ولی قهرمانش معترض و عاصی است و نسبت به تغییر رویه مسئولان نسبت به آرمانهای انقلاب، فریاد میزند. خیلیها گفتند مانند آژانس شیشهای او به سراغ اعتراضی دوباره رفته است. «خروج» البته با آژانس شیشهای متفاوت و فیلم این زمانه است، اما ریشه هردوی آنها نقد از درون و اعتراض به وضع موجود است. موضوع این فیلم موضوعی واقعی است و در واقعیت اتفاق میافتد؛ از یک روستا در یک استان شروع میشود و به تهران و دفتر ریاستجمهوری و اعتراض میرسد. فرامرز قریبیان، محمد فیلی، محمود پاکنیت، جهانگیر الماسی، جهانبخش سلطانی و پانتهآ پناهیها بازیگرانی هستند که در فیلم او بازی میکنند. فیلم او درباره تعدادی کشاورز است که زمینهایشان را سیل برده است. حاتمیکیا چندین سال متوالی روی طرح خروج کار میکند تا اینکه به فیلمنامه نهایی میرسد و برای ساختش هم دوباره با اوج قرارداد میبندد. جهانگیر الماسی که یکی از بازیگران این فیلم سینمایی است درباره همکاریاش با حاتمیکیا میگوید: «من برای اولینبار که اثر را مطالعه کردم بسیار خوشم آمد، فیلمنامه خروج بسیار متفاوت است و بهنظرم نگاه تازهای به سینمای ایران اضافه خواهد کرد و خوشحالم که در بخشی از پروژه بزرگ حضور دارم. شخصیتی که در فیلم خروج بازی میکنم، شخصیت کاملا متفاوتی است، این تفاوت از نام شخصیت آغاز شده و در روند داستان هم بهخوبی بهچشم میخورد. از روزی که فیلمنامه را خواندم به مدت 15 روز در خانه مشغول ساخت و پرداخت شخصیتم در فیلم بودم. اعتقاد دارم اگر به این شخصیت توجه شود با سایر آثار من بسیار متفاوت خواهد بود.» همچنین فرامرز قریبیان درمورد بازی در این فیلم میگوید: «شاید خروج، بازگشت دوباره من به سینما باشد چون وقفهای ایجاد شد که دلایلش خارج از اراده من بوده نه اینکه نخواهم بازی کنم، فیلمنامهها آن چیزی نبودند که من بخواهم قبول کنم در آن بازی کنم. فکر میکنم در این سالها برای مخاطب مهم باشم که در چه فیلمهایی بخواهم بازی کنم. وقتی فیلمنامه خروج را خواندم، بسیار خوشم آمد و فکر میکنم این بهترین فیلمی باشد که بازی میکنم.» موضوعی که در روزهای اخیر نسبت به فیلم جدید حاتمیکیا مطرح شده بود اینکه سنگاندازی برخی مدیران دولتی نسبت به فیلمبرداری یک صحنه از فیلم، باعث به تعویق افتادن تولید فیلم در تهران شده است و گروه مجبور میشود، فیلمبرداری را جای دیگری انجام دهد.
درخت گردو
محمدحسین مهدویان با سابقه ساخت «ماجرای نیمروز»، «ایستاده در غبار»، «لاتاری» و... مدتی است فیلم جدیدش به نام «درخت گردو» را در خوی، فیلمبرداری کرده است. سیدمصطفی احمدی، تهیهکننده پروژههای اخیر مهران مدیری، اینبار در قامت تهیهکننده فیلم مهدویان حاضر شده است. البته مهران مدیری هم یکی از بازیگران این پروژه سینمایی است و پیمان معادی و مینا ساداتی هم در این پروژه حضور دارند. گفته میشود مهدویان برای ساخت فیلم چهارمش، داستان بمباران شیمیایی سردشت را در نظر دارد و قرار است آن را در یکی از روستاهای مرزی غرب کشور بسازد و به جشنواره سیوهشتم فیلم فجر برساند. مهران مدیری در این فیلم یک نقش کاملا جدی را ایفا میکند. کارگردان ایستاده در غبار برای اولینبار از بازیگر ثابت چهار فیلم قبلیاش یعنی هادی حجازیفر دور شد و فیلم جدیدش را با تیم بازیگران جدید و البته تهیهکننده جدید ساخته است.
خون شد
این نام تازهترین اثر کارگردان کهنهکار سینمای ایران است که در تهران و تقریبا با تمام المانهای ثابت فیلمهای کیمیایی درحال ساخت است. جواد نوروزبیگی، تهیهکننده و محمدصادق رنجکشان، جانشین تهیهکننده و سرمایهگذار این فیلم است. هرچند قرار گرفتن نام کیمیایی در کنار نام یکی از سرمایهگذاران پرحاشیه یکی، دو سال اخیر سینمای ایران، انتقادهایی را بهدنبال داشته، اما گروه سازنده طی دو ماه، فیلمبرداری این کار را تمام کردند تا بار دیگر کیمیایی در آزمون جشنواره فیلم فجر حضور یابد. فیلمبرداری «خون شد» بهنویسندگی و کارگردانی مسعود کیمیایی، سهشنبه ۲۸ آبانماه در سوادکوه به پایان رسید. قائمشهر و مناطق مختلفی از تهران، دیگر لوکشینهای تازهترین فیلم کیمیایی بودند. گفتنی است، هایده صفییاری هماکنون مشغول تدوین این فیلم است.
روز صفر
سعید ملکان، کارگردان فیلم سینمایی «روز صفر» فعالیت سینمایی خود را تحتعنوان چهرهپرداز آغاز کرد. سعید ملکان در فیلمهای مختلفی نیز تهیهکننده و سرمایهگذار بوده است و آثاری مانند «ابد و یک روز»، «برادرم خسرو»، «گینس»، «در سکوت» و «آرایش غلیظ» را ساخته است. گفته میشود فیلم سینمایی روز صفر، روایتی متفاوت از یک اتفاق ملتهب معاصر است و فیلمبرداری آن طی دو ماه در ایران و چند کشور خارجی انجام شد.
سگ بند
«مصادره»، اولین فیلم مهران احمدی و یکی از پرفروشترین فیلمهای سالهای گذشته سینمای ایران است. او حالا در گام دوم خود، سراغ یک فیلم کمدی دیگر رفته است. «سگ بند» دومین فیلم بلند سینمایی مهران احمدی است. در خلاصه داستان این فیلم سینمایی آمده است: «هیچوقت گول اسم و ظاهر آدمها رو نخورید؛ لشکر هیتلر با اون عظمت، اسمش نازی بود.»
بهرام افشاری، امیر جعفری، بهاره کیانافشار و نازنین بیاتی در فیلم مهران احمدی ایفای نقش میکنند.
شنای پروانه
محمد کارت پیش از این با فیلم کوتاه و مستند بین اهالی سینما مشهور شده بود. آثارش هم با استقبال خوبی مواجه شدند. او امسال اولین فیلم خود را با عنوان «شنای پروانه» به تهیهکنندگی رسول صدرعاملی و سرمایهگذاری محمدصادق رنجکشان میسازد. در این فیلم سینمایی بازیگرانی چون جواد عزتی، طناز طباطبایی، امیر آقایی و پانتهآ بهرام به ایفای نقش میپردازند. فیلمنامه این فیلم که مضمونی اجتماعی دارد، توسط محمد کارت، حسین دوماری و پدرام پورامیری نوشته شده و در خلاصه داستان آن آمده است: «در جنوب شهر، شنای پروانه توفان به پا میکند.»
آتابای
فیلم سینمایی «آتابای»، پنجمین اثر سینمایی نیکی کریمی، از اواسط تیرماه در خوی، مقابل دوربین رفته و فیلمبرداری آن بهتازگی به پایان رسیده است. کریمی تاکنون نزدیک به ۷۰ اثر سینمایی و تلویزیونی را بهعنوان بازیگر در کارنامه کاری خود ثبت کرده و حال بهدنبال تجربهای تازه در عرصه کارگردانی است. وی پیش از آتابای، آثاری همچون «شیفت شب»، «سوت پایان»، «چند روز بعد» و «یک شب» را کارگردانی کرده است. جواد عزتی و هادی حجازیفر، دو بازیگر پرکار جشنواره سیوهشتم فیلم فجر در فیلم تازه نیکی کریمی هم حضور دارند. حسین علیزاده یکی از مشهورترین موزیسینهای ایرانی، موسیقی فیلم آتابای را میسازد. بعضی از لوکیشنهای این فیلم در مناطق تاریخی خوی مانند بارگاه شمس تبریزی، بازار و مرز رازی برداشته شده است.
ستاره بازی
هاتف علیمردانی قرار است آخرین فیلمش را بهعنوان محصول مشترک ایران و کانادا روانه جشنواره سیوهشتم فیلم فجر کند. فیلمبرداری «ستاره بازی»، اواسط مهرماه در آمریکا آغاز شد. فرهاد اصلانی نقش اصلی فیلم را برعهده گرفت تا چهارمین همکاریاش با علیمردانی پس از فیلمهای «به خاطر پونه»، «کوچه بینام» و «کلمبوس» رقم بخورد. روابطعمومی فیلم پس از مدتی اعلام کرد «مایکل مدسن» که در فیلمهای مختلفی به کارگردانی کوئنتین تارانتینو بازی کرده، به فیلم «ستاره بازی» به کارگردانی هاتف علیمردانی و تهیهکنندگی علی سرتیپی پیوسته است. بنابر همین گزارش، چند بازیگر دیگر هالیوود نیز در این فیلم به ایفای نقش خواهند پرداخت.
سه کام حبس
۱۴ مرداد ۱۳۹۸ بود که اعلام شد فیلمبرداری «سه کام حبس» به کارگردانی سامان سالور کلید خورده است و محسن تنابنده و پریناز ایزدیار که نقشهای اصلی «سه کام حبس» را بازی میکنند، جلو دوربین مسعود سلامی رفتهاند. سامان سالور آخرینبار در سال ۹۲ فیلم «تمشک» را ساخت و در جشنواره فجر حضور داشت. «ساکنین سرزمین سکوت»، «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین»، «ترانهتنهایی تهران»، «آمین خواهیم گفت» و «سیزده ۵۹» از دیگر ساختههای این کارگردان بود. او هیچگاه نتوانست موفقیتی که با «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» برایش رقم خورده بود را تکرار کند، اما هربار همه را در این خصوص امیدوار و کنجکاو کرده است. به هرحال او هنوز جوان است و تمام امیدها دربارهاش به یاس تبدیل نشده است.
حاشیه جدید سرمایهگذار تازه به سینما رسیده
پنجم آذرماه خبری در خبرگزاری مهر منتشر شد مبنیبر اینکه تصویربرداری فیلم سینمایی «قاتل و وحشی» به کارگردانی حمید نعمتالله که شهریورماه امسال کلید خورده بود، بهدلیل مشکلات مالی متوقف شده است. توقف تصویربرداری این فیلم درحالی است که طی چند روز گذشته و در فضای مجازی خبرهایی از ثبت تقاضای عوامل این فیلم برای حضور در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر منتشر شد. سرمایهگذار «قاتل و وحشی» محمدصادق رنجکشان است که سال گذشته بهدلیل سرمایهگذاری روی پنج فیلم از بحثبرانگیزترین چهرههای سینمایی شده بود و امسال سه فیلم «سرخپوست»، «سرکوب» و «روسی» با سرمایه او روانه پرده سینماها شد.او یکی از سرمایهگذارانی است که تازه به سینمای ایران ورود کرده است. قاتل و وحشی اثری در ژانر جنایی است و باید دید با توجه به زمان باقیمانده تا مهلت تحویل نسخه نهایی فیلمهای متقاضی حضور در جشنواره سیوهشتم فیلم فجر، مشکلات مالی میتواند تبدیل به مانعی بر سر رونمایی فیلم در جشنواره امسال شود؟ «رگ خواب» و «شعلهور» آخرین فیلمهای به نمایشدرآمده از حمید نعمتالله در ویترین «فجر» محسوب میشوند. روز گذشته محمدصادق رنجکشان سرمایهگذار فیلم سینمایی قاتل و وحشی با ارسال توضیحی در واکنش به خبر منتشرشده در خبرگزاری مهر درباره توقف فیلمبرداری این فیلم سینمایی، مسئولیت این توقف را برعهده تهیهکننده فیلم یعنی حمید نعمتالله دانست. در این نامه آمده که سرمایهگذار این پروژه، تمامی تعهدات مالی خود را مطابق قرارداد از ابتدا تا انتها بهطور کامل انجام داده و مسئولیت توقف و هرگونه اتفاق دیگر برعهده تهیهکننده فیلم است.