به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است بخشی از آنچه در حال حاضر در لبنان اتفاق افتاده، ناشی از طراحی خارجی است. او میگوید گروههای افراطی در داخل لبنان همچون طرفداران سمیر جعجع در وضعیت به وجود آمده لبنان نقشی اساسی دارند. با این حال تاکید دارد که اعتراضات هنوز به سطح خشونت در این کشور نرسیده است. این کارشناس مسائل خاورمیانه میگوید هر دولتی در لبنان روی کار بیاید، حزبالله باید در آن حضور داشته باشد. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
دوشنبهشب ۲ تن از شهروندان لبنانی به دلیل موانعی که برخی افراد برای مسدود کردن جادههای لبنان تعبیه کرده بودند، جان باختند. به نظر میرسد اعتراضات در لبنان به خشونت کشیده شده است.
جان باختن دوتن از مردم لبنان که حزبالله آن را شهادت اعلام کردهاند و حمله به خانه نخستوزیر اسبق را -با وجود مهم بودن- نمیتوان نشانههای حرکت لبنان به سمت خشونت تفسیر کرد. این دو اتفاق خشونتبار بودهاند اما نشانههای دیگری مبنیبر حرکت به سمت خشونت ندیدهایم و اعتراضات در همین سطح باقی مانده است.متاسفانه بخشی از تحولاتی که در لبنان دیده میشود، مانند اتفاقات عراق طراحی خارج از کشور است. بخشی دیگر به عواملی مربوط است که از آرامش وضعیت لبنان پس از انتخابات سالگذشته ناراضی بودهاند و به همین دلیل پیوسته درصددند از طریقی اوضاع این کشور را به هم بریزند. طبیعی است که تظاهرات آرام خواست آنها را محقق نمیکند. اما در لبنان نیز گروههای افراطیای که زیرنظر سمیر جعجع فعالیت میکنند، بهنوعی از فضای خشونت اعتراضات و متشنج شدن اوضاع بهره میبرند. سومین مساله استفاده گروههای افراطی، تکفیری و صهیونیستها از تظاهراتهاست. مسالهای که در ابتدا گفتم با مورد اول همراستاست. ارادهای از بیرون از وضعیت به وجود آمده استفاده میکند؛ اگر اوضاع آرام باشد، احتمال اینکه بتوانند دست به حرکات خشونتبار بزند، بسیار کم است. سمیر جعجع و گروهش علاقهمندند در لبنان وضعیت به سمتی برود که بازی به هم بخورد، چون اگر در آنجا روند قانونی حاکم شود، این گروهها نمیتوانند به زیادهخواهیهایشان برسند، میدانیم که این خواست غیرقانونی و نامنطبق با تعداد کرسیهای پارلمان است. به همین دلیل آنها میخواهند اوضاع را به هم بریزند تا از فضای آشوب به منافعشان برسند. جعجع و جریان 14 مارس میبینند که احتمال نخستوزیری سعد حریری کمتر شده و از سوی دیگر رئیسجمهور و رئیس پارلمان برای یافتن فردی جدید برای نخستوزیری و تشکیل دولت درتلاشند. پس بهترین راه برای جلوگیری از این وضعیت، تبدیل اوضاع آرام به متشنج است.
لبنان طایفهای است و مردم از روسا و سران این طوایف طرفداری میکنند، اما به نظر میرسد در آنجا و حتی در دیگر اعتراضات عربی اخیر، مانند اعتراضات در سودان ماهیت جامعه در حال تغییر است. برای مثال در لبنان اولین گروههای معترض بازنشستگان نیروهای مسلح بودند که در اعتراض به دستمزدهای پایینشان به خیابان آمدند، همچنین در اعتراضات سودان سندیکاها و انجمنهای مشاغل نقش اصلی را داشتهاند. بهطور خاص آیا این تغییر در لبنان هم صورت گرفته و دستهبندیهای سنتی جای خود را به گروهبندیهای جدید دادهاند؟ اگر این تغییر صورت پذیرفته به چه دلیل بوده است؟
شرایط لبنان کاملا با سودان متفاوت است. ما نباید همه جهان عرب را یکسان ببینیم. قانون اساسیای که در لبنان نوشته شده است با تمام نواقص بهترین شرایط را دارد و همه طوایف در آن نقش داشتهاند. برخی از این ساختارها پیش از برگزاری انتخابات سالگذشته اصلاح شدند. بعضی رسانههای غربی سعی کردهاند بگویند این ساختار غیردموکراتیک است. با توجه به شرایط لبنان، واقعا این ساختار مناسب است. لبنان دموکراتیک است و معترضان عمدتا از شرایط اقتصادی ناراضی هستند. البته دشمن هم از این فرصت استفاده و سعی کرده است مسیر اعتراضات را منحرف کند.
منظورم ماهیت معترضان است. در حال حاضر افرادی که در سطح خیابانهای لبنان مشغول اعتراض هستند بیشتر به کدام گروهها وابستهاند؟
ما دو جبهه بزرگ در لبنان داریم که در این دو جبهه احزاب مختلفی حضور دارند. در جریان 14مارس سعد حریری، ولید جنبلاط و سکولارها و در جریان 8 مارس حزبالله لبنان و میشل عون حضور دارند. کسانی که در خیابان هستند، بیشتر به جریان 14مارس و گروههای وابسته به سمیر جعجع و ولید جنبلاط تعلق دارند. اینها به صحنه آمدهاند اما برخی دیگر از مردم عادی هم هستند. عربستان به اینها شام، ناهار و پول داده و حتی رقاصه برایشان آورده تا سرگرم شوند. سعودیها حتی برای آنها دستشوییهای سیار آوردهاند تا نیازی نباشد معترضان به خانه بروند. این گروه را میشود لمپن نامید. اینها اگر خواسته سیاسی داشتند، باید اعتراض میکردند نه اینکه به خیابانها بیایند و شادی کنند. پس هسته اصلی گروههای افراطی سمیر جعجع و مابقی نیز لمپنها هستند که باید آنها را با طبقه کارگران و مستضعفان متفاوت دانست.
تعداد این افراد چه میزان است؟ زیادند یا با سروصدا و ایجاد آشوب به دنبال سنگین نشان دادن حضور خود هستند؟
اعتراضات در ابتدا بحق بود. دولت لبنان بسیار ضعیف و ناتوان است، هیچکاری نکرده و هیچدورنمایی برای اصلاحات در این کشور مشاهده نمیشود. مشکلات گذشته روی هم انباشته و در دوره سعد حریری پیوسته بر آن افزوده شد. اگر آقای حریری دورنمایی نشان میداد، مردم شاید به اعتراضات خود پایان میدادند اما سطح زندگی در لبنان بسیار پایین آمده است. در گذشته ثروتمندان پولهایشان را در بانکهای این کشور میگذاشتند ولی اکنون به دلیل فشارهای آمریکا این عمل کمتر شده که به معنی کاهش سرمایهگذاری در لبنان است. با این حال میتوان گفت ساختارهای لبنان با وجود سعد حریری، برخلاف خواست آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی بود و الان این سهکشور میخواهند آن ساختار را به هم بزنند.
آینده را چگونه میبینید؟ آیا خلأ سیاسی در لبنان ادامه پیدا خواهد کرد؟
اگر بخواهند بر اساس قانون عمل کنند، هر دولتی که تشکیل شود، حزبالله هم باید در آن حضور داشته باشد. اما اگر بخواهند رای مردم را نادیده بگیرند، طبیعتا اوضاع این کشور به آشوب کشیده خواهد شد. الان روند قانونی این است که رئیسجمهور، فردی را بهعنوان نخستوزیر مامور تشکیل دولت کند و او نیز طبق ترکیب پارلمان کابینه را تشکیل دهد. در کابینه سعد حریری 9 حزب حضور داشتند اما حالا میخواهند به بهانه تشکیل دولت تکنوکرات، آن را به هم بزنند و بگویند هر وزیر باید تنها فنسالار باشد. دلیل این خواسته هم حذف حزبالله در شرایطی است که دو وزیر حزبالله در کابینه بیشترین کارآمدی را داشتهاند.
* نویسنده: سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار