به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، مساله پژوهش یکی از کلیدواژههای «جذاب» اما «مبهم» نظام آموزش کشور است. بسیاری از دانشگاهیان پژوهش را تنها به ارسال مقالات خلاصه میکنند و بخشی از مدیران دانشگاهی نیز آن را یک حالت فانتزی برای بالا بردن رتبه و جایگاه دانشگاهی میدانند. همه این سوالات بهانهای شد تا سراغ رئیس پژوهشگاه و شبکه آزمایشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی برویم؛ مجموعهای که مسئولیت باشگاه نخبگان و پژوهشگران این دانشگاه را نیز برعهده دارد و قطعا میتوانست اطلاعات قابلتوجهی درباره وضعیت پژوهش و ابزار پژوهش محققان که آزمایشگاه و کارگاه است در اختیار ما قرار دهد. گفتوگوی ما را با بابک نگاهداری میخوانید.
ماموریت و ساختار پژوهشگاه و شبکه آزمایشگاهی به چه صورت است؟
در ابتدا باید توضیحاتی ارائه بدهم. ما در اینجا دو ماموریت داریم؛ اول، پژوهشگاه و شبکه آزمایشگاهی و دوم، باشگاه پژوهشگران جوان. تفکیکی در دانشگاه آزاد اسلامی در دوره جدید شکل گرفته که موضوع پژوهش از فناوری و نوآوری جدا شد. این مساله هم ابتدا به خاطر حجم و وسعت کار در این دانشگاه و سپس تحتالشعاع قرار نگرفتن فناوری و نوآوری حول مساله پژوهش بود. وظایف حوزه پژوهش و شبکه آزمایشگاهی، اداره مراکز تحقیقاتی و پژوهشکده واحدهاست که کل مراکز آزمایشگاهی واحدها در این مجموعه تعریف میشوند. در مجموع، تمام فعالیتهای حول پژوهش به غیر از مساله پایاننامههای دانشجویان در این مجموعه تعریف میشوند. البته در تقسیمبندی جدید، موضوع پایاننامه در اختیار معاونتهای موضوعی قرار گرفته است.
این دستهبندی چقدر مبتنیبر سند دانشگاه اسلامی است؟
سند دانشگاه اسلامی، سندی است که مستقیما به دانشگاه آزاد اسلامی ابلاغ شده و دکتر طهرانچی تصمیم گرفتند در همه برنامهریزیها و تصمیمگیریها این سند را در نظر بگیرند. در سند دانشگاه اسلامی بر یکپارچگی بین آموزش و پژوهش تاکید بسیار شده که دانشگاه آزاد اسلامی در ساختار جدید خود، آموزش و پژوهش را در یکجا جمع کرده است؛ به این صورت که پایاننامههای دانشجویان که در حقیقت پژوهش یک دانشجو بوده و همچنین آموزشهای درسی، در یک معاونت موضوعی مثل علوم انسانی و هنر تجمیع شده است و همینطور آموزش دانشجویان علوم پایه، فنی و مهندسی و کشاورزی نیز به معاونت علوم پایه و فنی و مهندسی سپرده شده است. همانطور که گفتم، به غیر از بحث پایاننامهها، موضوعات دیگر ازجمله مقالات، ژورنالها و... برعهده این مجموعه است.
این گستردگی فعالیت را چگونه دستهبندی میکنید؟
ما فعالیتها را بهصورت سامانهای درآوردهایم. درحال حاضر نزدیک به 15 سامانه مختلف پژوهشی را در نظر گرفتهایم، سفارشها را به مرکز فناوری اطلاعات دادیم و با توجه به گستردگیای که در دانشگاه آزاد اسلامی وجود دارد، دو راهحل برای انجام فعالیتها وجود دارد؛ یا فعالیتها را سامانهسپاری کنیم و یا اینکه بهترتیب و بهصورت صفی انجام دهیم. کاری که ما اینجا در حال انجام هستیم، هم بهصورت سامانهسپاری و هم بهصورت صفی است، که البته بخش عمده کارها را سامانهسپاری کردهایم. این سامانهها شامل سامانه مجلات، تحقیقات، شبکههای آزمایشگاهی، ساتا، تشویق مقالات، کتابخانههای دانشگاه و... است.حوزههای صفی را بهصورت تفویض اختیار به استانها که بعضا مسائل جزئی آن استان نیازی به ورود سازمان مرکزی ندارد، دادهایم که در 11 مورد بوده است.
سیاستگذاری و راهبری شما در مرکز به چه نحوی خواهد بود؟
وقتی در یک مجموعهای مدیریت میکنید، این مدیریت شامل چهار حوزه میشود؛ 1- سیاستگذاری و برنامهریزی، 2- سازماندهی، 3- راهبری و 4- نظارت و ارزیابی.در همان ابتدا گفتیم که ما بهعنوان معاون دانشگاه رویکردهای هیاترئیسه و ریاست را به زبان عملیاتی تبدیل میکنیم. ما نباید بازگوکننده و تکرارکننده رویکردها و راهبردها باشیم. در نتیجه یک بازبینی در تبیین آییننامهها و دستورالعملها در دستور کار پژوهشگاه و باشگاه قرار دادیم. در این حوزه 19آییننامه جدید نوشته شد و دستورالعملهای موجود را مورد بازنویسی قرار دادیم.رویه جدیدی که ایجاد کردیم، مشارکت دادن واحدها در تصمیمسازیهای حوزه پژوهش است که در دورههای قبلی به این شکل نبود. این مساله در معاونتهای دیگر ازجمله فناوری و نوآوری نیز در حال انجام است و مزیت این مدل تصمیمسازی، بالا رفتن حس مشارکت در عمل خواهد بود.
میخواهیم سهم 38 درصد پژوهش کشور را داشته باشیم
شما درباره تدوین سیاستگذاری حوزه پژوهش حرف زدید. دقیقا در دانشگاه آزاد اسلامی چه برنامهای را میخواهید در حوزه پژوهش اجرا کنید؟
اقدام بزرگی که در این مجموعه صورت گرفت، تدوین برنامه راهبردی عملیاتی پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی تا سال 1404 است. اقدامات اولیه آن صورت گرفته و این برنامه نهایی شده و مورد توجه دکتر طهرانچی نیز قرار گرفته است. یک برنامه مفصل در تمام حوزههای پژوهش تدوین شده است. براساس اینکه دانشگاه آزاد اسلامی در نظام کلان علم و فناوری چه سهمی دارد، ما برنامهریزی کردهایم. در حوزه آموزش، 38 درصد کل آموزشعالی کشور را برعهده داریم و اینکه بتوانیم در حوزه پژوهش هم سهم 38درصدی را داشته باشیم، یکی از برنامههای اصلی ما خواهد بود. در این برنامهریزی سهم دانشگاه را در علموفناوری کشور تعریف کردهایم و تمامی این برنامهها براساس اسناد بالادستی ازجمله سند نقشه علمی و سند اسلامی دانشگاه بوده است.در مرحله بعد، در 10 محور اهداف کمی برای دانشگاه در سال 1404 متصور شدهایم؛ یعنی برنامهای که در نظر گرفتهایم، کلیگویی نبوده و عددگذاری شده است. یعنی مثلا در حوزه مقالات، آزمایشگاهها و... سهم خودمان را احصا کردهایم. البته به این هم بسنده نکردیم و سهم استانها هم در نظام علم و فناوری کشور را استخراج کردهایم. این سهم با توجه به سه فاکتور: 1- سهم منابع انسانی (اساتید و دانشجویان)، 2- ظرفیتهای آزمایشگاهی و مراکز تحقیقاتی و 3- فرصتهای منطقهای است که مورد آخر براساس طرح آمایش ملی صنایع که توسط خود دانشگاه آزاد اسلامی است، انجام میگیرد.این برنامهها در مرحله ارسال به واحدها و نظردهی آنها طی یک بازه 10روزه است که به محض بازگشت، نهایی و به هیاترئیسه ارسال خواهد شد.
از سیاستگذاریها گفتید، اما بدون شک یکی از مسائل مهم در اجرای برنامه سازماندهی است. در این حوزه چه برنامهای دارید؟
اعتقاد داریم اگر روندی بخواهد پایدار باشد، باید براساس ظرفیتهای داخلی آن مجموعه شکل گیرد. بر همین اساس در مجموعه باشگاه و پژوهشگاه یک فراخوان به کل واحدها دادیم که براساس آن، 500 نفر از اعضای هیاتعلمی در فراخوان ما شرکت کردند و پس از غربالگریای که صورت گرفت، درنهایت 16 نفر انتخاب شدند و آنها در بخشهای مختلف این مجموعه برای پیشبردن این اهداف سازماندهی شدند. در حوزه راهبری و نظارت نیز سعی کردیم در هر فصل گزارشهای صورتگرفته را رسانهای کنیم. البته نشستهایی را بهصورت منطقهای در استانهای مختلف تدارک دیدهایم که این نشستها دو حوزه ارتباط با صنایع و نشستهای راهبری با حضور مسئولان واحدها خواهد بود.
آیا سامانهای قبلا در دانشگاه آزاد اسلامی برای نظارت بر پژوهشها نبوده است؟
خیر، نبوده است. این مساله آنجایی برای ما علنی شده که وقتی میخواستیم برنامهریزی راهبردی را آماده کنیم، به خلأ آمار و داده خوردیم و آنجا بود که بهدنبال ایجاد سامانهای برای شفافیت پژوهشهای صورتگرفته رفتیم. ما حتی سامانهای برای رتبهبندی واحدها آماده کردهایم و در نظر داریم رتبه دانشگاه آزاد اسلامی را به رتبههای ممتاز جهان در سال 1404 برسانیم. البته در بعضی رتبهها جایگاه اول هستیم.
چرا برخی موسسات جهانی میتوانند واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی را رتبهبندی کنند، اما خود دانشگاه این امکان را ندارد؟
به دو صورت انجام میگیرد؛ مورد اول، بسیاری از موسسات رتبهبندی تقاضامحور هستند. یعنی آنها درخواست داده میکنند و دانشگاهها دادهها را برای آنها ارسال میکنند و مدل بعدی، خود این موسسات رتبهبندی هستند که از روی پایگاههای علمسنجی (Web of Science) دادههای خود را استخراج میکنند.
عامل رفع نیازهای کشورهای دیگر هستیم
یکی از موضوعات مهم در حوزه پژوهش، مساله نظامبخشی به ژورنالها است؛ مسالهای که وضعیت نابسامانی در نشر داخلی در تمامی حوزههای آموزشعالی دارد. شما چگونه میخواهید با این موضوع برخورد کنید؟
اگر بخواهیم در حوزه ژورنالها کاری صورت دهیم، اول باید نظام نشر ملی را سامان دهیم و بعد دنبال نشر بینالملل باشیم. متاسفانه ضعفی در کل کشور اعم از وزارت علوم و بهداشت بوده که قبل از اینکه نظام داخلی ژورنال را سامان دهند، هیاتعلمیها را مستقیما به نشر بینالملل وصل کردهاند و میتوانیم بگوییم ما در حال حاضر عامل کارگزار رفع نیازهای کشورهای دیگر هستیم. ولی اگر نظام نشر ملی شکل بگیرد، مجموعه انتشارات در خدمت نیازهای کشور قرار میگیرد. البته ما منکر نشر بینالملل نیستیم، اما نباید نشر داخلی نابسامان باشد.
میگویند در ژورنالهای داخلی یک نوع رانت وجود دارد و برای چاپ یک مقاله در این ژورنالها باید هزینههای میلیونی پرداخت شود، شما این موضوع را تایید میکنید؟
بله، چون زیرساختها بهدرستی شکل نگرفته است، این مسائل به وجود میآید. ما در دانشگاه آزاد اسلامی 387 ژورنال داریم و پیشنهاد دادهایم این ژورنالها تحت یک سامانهای خدمات ارائه دهند؛ یعنی مراحل پذیرش، داوری و نتایج دارای یک سامانه مدیریتشده باشد. البته یکی از اقداماتی که توسط دانشگاه صورت گرفت، الزام چاپ یک مقاله از دانشجویان دکتری در ژورنالهای دانشگاه آزاد اسلامی است و این مساله برای ما این الزام را میآورد که زیرساختهای آن را فراهم کنیم. بر همین اساس محاسباتی انجام دادیم و مشخص شد هرسال حدود یکچهارم دانشجویان دکتری به مرحله دفاع میرسند، بعد از آن موضوعات را تفکیک رشته و گرایش کردیم تا خلأهایی را که برای انتشار وجود دارد، احصا کنیم. همه این نکات درحالی است که ما نمیتوانستیم همه ظرفیت ژورنالها را برای مقطع دکتری بگذاریم و باید 25 درصد آن را به بیرون از دانشگاه اختصاص میدادیم. بعد از آن قانونی گذاشتیم که در هر رشته گرایش باید دو ژورنال وجود داشته باشد تا اگر مقالهای در یکی از ژورنالها امتیازی نیاورد، در ژورنال بعدی بتوانیم جبران کرده و کنترل کیفیت مقاله ارسالی را بررسی کنیم، یعنی اگر مقالهای در دو ژورنال حائز امتیاز نشد، مشخص میشود خارج از کیفیت است. ما در حوزه علوم انسانی نزدیکبه 50 ژورنال کسری داریم، در حوزه علومپزشکی و کشاورزی کسری نداریم، در علوم پایه نیز فاصله زیادی با استاندارد نداریم. البته قیدهای دیگری نیز وجود دارد.
یکی از ماموریتهای این مجموعه، مدیریت آزمایشگاهها است. شنیدهها حاکی است که دانشگاه آزاد اسلامی تجهیزات مناسبی در حوزه آزمایشگاهی دارد.
در شبکههای آزمایشگاهی دارای مربیان آزمایشگاهی زیادی هستیم. از طرف دیگر آزمایشگاهها و کارگاههای زیادی داریم، ولی میبینیم که مربی بیکار و آزمایشگاه هم فعالیتی ندارد. بر این اساس، آییننامههای موجود را بهگونهای اصلاح کردیم که هریک از واحدها وارد قرارداد خدماتی با مجموعههای بیرون شوند و تا 40درصد از سود قرارداد به فرد ارائهدهنده داده شود. بعد از آن ساعت پژوهشی برای اعضا تعریف کردیم. یک طرح تعاون تجهیزات آزمایشگاهی هم صورت دادیم که امکان جابهجایی تجهیزات و فروش و اجاره به واحد مقصد و مبدا وجود خواهد داشت.
یعنی الان آمارهای دقیقی از جزئیات تجهیزات آزمایشگاهی و کارگاهی وجود دارد؟
بله، مشخصا و بهصورت سامانه درآمده است. وسعت کار صورتگرفته در حدی است که حتی وزارت علوم و ریاستجمهوری یکدهم این تجهیزات را هم ندارند. ما در موضوع دراختیار قرار دادن کارگاه و آزمایشگاهها به دیگر موسسات آموزشی ازجمله دانشگاههای غیرانتفاعی، دولتی و... هم رشد خوبی داشتهایم و به عدد خوبی رسیدهایم.
مدیران دانشگاهی پژوهش را هزینهکرد میدانند نه سرمایهگذاری
یکی از نکاتی که مورد سوال و ابهام بنده قرار دارد، نگاه فانتزی به مساله پژوهش در آموزشعالی کشور است، این مساله آنجایی قابللمس است که روسای دانشگاههای بزرگ ما مساله پژوهش را اولویت آخری میدانند. این مساله را چطور تحلیل میکنید؟
در کل کشور اگر میانگین بگیریم، بیش از نیم درصد از GDP (تولید ناخالص) به مساله پژوهش اختصاص داده نشده است، هرچند در برنامهریزیها گفته شده به سه درصد باید برسیم. این مساله چند عامل دارد؛ نگاه نادرست مدیران به مساله پژوهش و این از آنجایی نشات میگیرد که این مدیران، مساله پژوهش را یک نوع هزینهکرد میدانند نه سرمایهگذاری.پس نگاه به حوزه پژوهش یک نگاه هزینهای است و برای همین است وقتی دچار کمبود بودجه میشوند، میگویند از بودجههای هزینهای بزنیم که پژوهش در این دستهبندی قرار میگیرد.
نگاه به پژوهش فوقبرنامهای است نه برنامهای
مساله بعدی، نگاه فوقبرنامهای و نه برنامهای به مساله پژوهش است. همیشه پژوهش را یک امر لوکس و ویترینی میبینیم، نه یک نیاز اساسی برای مدیریت کشور، در حالیکه نگاه کلان ما به اداره کشور، باید تکیه بر توانمندی داخل باشد که البته مساله تحریم مدیران دانشگاهی را مجبور به دیدن توانمندی داخلی کرد. این بهترین فرصت برای محققان و پژوهشگران کشور برای پاسخگویی به مسائل کشور خواهد بود.بحث دیگر، فوریت در مقابل اولویت است؛ خیلی وقتها به خاطر نگاههای کوتاهبینانه، اولویت را فدای فوریت میکنیم. فوریت را در هزینههای جاری، حقوق و... میدانیم و پژوهش را در مرحله بعدی.بحث دیگر، مساله نفت است. کشور ما هنوز منبعپایه اداره میشود و دانشپایه نیست. البته تلاش شده به سمت دانش پایه حرکت کنیم، اما هنوز منبع پایه هستیم. نفت یک متغیر برهم زننده بازی است. دانشگاههای ما، نیاز و بودجه خود را از کجا تامین میکنند؟ آیا بهدنبال گرنت گرفتن از صنایع هستند؟ نه، چون آنها بودجه و هزینههای خود را از نفت میگیرند و هیچ نیازی برای ارتباط با صنعت و... ندارند.وقتی اول سال بودجه دانشگاهها را میدهید، آیا دانشگاه بازهم سراغ صنعت میرود؟ از آن طرف هم همین مساله وجود دارد؛ وقتی به صنعت، ارز خرید تجهیزات میدهید، آیا صنعت بهدنبال دانشگاه خواهد آمد؟ انشاءالله یک روز در چاههای نفت بسته شود و دانشگاهها مجبور شوند برای جذب گرنت به سراغ صنعت بروند و صنعت هم به دلیل اینکه نمیتواند ارز تهیه کند، به سمت دانشگاه برود و آن موقع ارتباط بین صنعت و دانشگاه از حالت فوقبرنامهای به برنامهای خواهد رسید.آخرین مولفه، بالا بردن استانداردهای حوزه پژوهش و تحقیقاتی است که به خود ما بستگی دارد. پژوهشگران و محققان باید استانداردهای پژوهشی خود را بالا ببرند. نمیشود با فشار، افکار عمومی را مجبور به استفاده از کالاهای داخلی کرد، بلکه محققان باید تمام تلاش خود را برای ارتقای نتایج کیفی و تولید فناوریهایی با استاندارد لازم به کار گیرند. پس ما هم مقصر هستیم. دانشگاهیان کمتر تحت فشار قرار دارند. بنده بهعنوان کسی که هم در حوزه سیاستگذاری بودم و در حوزه صنعت نیز تجربهای دارم، این دلایل را در تشریح وضعیت پژوهش کشور میدانم.پتانسیل داخل کشور ما بسیار بالا است، اما به دلیل وجود مدیران ناکارآمد به وضعیت مطلوب نرسیدهایم. معتقدم حوزه علم و فناوری کشور ما با توان 20درصد خود در حال فعالیت است و مابقی بالفعل نشده است.
* نویسنده: محمدرضا حیاتی، دبیر گروه دانشگاه