به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، تقابل چین و آمریکا در حال توسعه و جدیتر شدن است. روزی این تقابل بین آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت و اکنون بین چین و آمریکا. برخلاف تقابل جهان دوقطبی، این تقابل ماهیتی اقتصادی دارد و شروع جدی آن از سیاستهای تعرفهای آغاز شد، به جنگ تعرفهای رسید و رفتهرفته به حوزههای دیگر – جز جنگ مسلحانه- تسری پیدا کرد. کمتر روز و هفتهای است که وزارت خارجه یا دیگر بخشهای دولت چین نسبت به تقابل توسعهیافته آمریکا در حوزههای مختلف واکنش نشان ندهند و واشنگتن را به اقدامات جدی تهدید نکنند. آخرین مورد در این رابطه، واکنش سخنگوی وزارت خارجه چین به ورود کشتیهای جنگی نیروی دریایی آمریکا به دریای چنین جنوبی و نزدیک شدنشان به چند جزیره مورد مناقشه در این دریا بود. این رخداد که در اواخر هفته گذشته اتفاق افتاد، واکنش نیروهای نظامی چین در منطقه را نیز در پی داشت. وضعیت نیمهجنگی دوطرف و احتمال بروز یک درگیری غیرقابل پیشبینی که میتواند پای چین و آمریکا را به یک نبرد مسلحانه و احیانا اتمی باز کند، باعث شده هنری کیسینجر نظریهپرداز برجسته آمریکایی نسبت به این مساله و احتمال درگیری دوطرف واکنش نشان دهد و نسبت به تبعات توسعه درگیریهای نامحدود چین و آمریکا هشدار دهد.
هشدار به ترامپ از چین
وزیر امور خارجه اسبق آمریکا این هشدارها را نه در آمریکا که در مجمع اقتصادی نوآوری سال ۲۰۱۹ که با موضوع اصلی «اقتصاد جدید و آینده جدید» در پکن برگزار شده، داده است. او ترجیح داده وضعیت بین پکن و واشنگتن را با آنچه در جنگ جهانی اول در اروپا اتفاق افتاده بود، مقایسه کند. وزیر خارجه اسبق آمریکا با بررسی تفاوتهای ساختاری رقابتهای دوران جنگ سرد با رقابتهای فعلی، گفته که اولویتهای دوران جنگ سرد کاهش ظرفیتهای هستهای دو قدرت بزرگ آن زمان بود. او تاکید کرد در حال حاضر به دلیل «غیرفعال» بودن درگیریهای چین و آمریکا، واشنگتن هیچ چارچوبی برای تعامل با پکن مانند یک «قدرت نظامی» ندارد. این نظریهپرداز آمریکایی گفته است: «اگر اختلاف بدون حل شدن ادامه پیدا کند نتیجه آن میتواند خیلی بدتر از چیزی باشد که در گذشته در اروپا شاهد آن بودیم.»
او گفته جنگ جهانی اول به این دلیل رخ داد که یک بحران به مراتب کوچکتر حل نشد: «جنگ جهانی اول در اروپا به دلیل بحرانهایی رخ داد که به مراتب کوچکتر از بحران فعلی میان چین و آمریکا بودند و از سوی دیگر سطح سلاحهای نظامی آن زمان قابل مقایسه با تواناییهای تسلیحاتی حال حاضر نبود؛ تسلیحاتی که در صورت استفاده میتوانند خسارات بیشتری نسبت به جنگهای جهانی دهههای گذشته به بار بیاورند.» وی مذاکرات تجاری را فقط یک «جایگزین» برای گفتوگوهای اساسیتر در مورد درگیریهای این دو رقیب مانند تنشها در مورد هنگکنگ دانست. توسعه تنشها بخش دیگری از سخنان کیسینجر بود. این دیپلمات کهنهکار آمریکا با مهم خواندن قدرت اقتصادی دو کشور اعلام کرد ممکن است چین و آمریکا به دلیل منافعشان در سراسر جهان پایشان را روی پای رقیب [یکدیگر] بگذارند. با وجود این کیسینجر این مساله را که دو کشور هر مسالهای در جهان را از منظر رویارویی با یکدیگر ببینند، خطرناک توصیف کرد. کیسینجر البته راهحلی هم برای پایان دادن به این درگیری ارائه کرد. او خواستار «تغییر طرز تفکر واشنگتن در رابطه با چین در حال رشد شد» و گفت دیگر نمیتوان تصور کرد که یک طرف میتواند بر طرف دیگر مسلط شود. از این رو کشورهایی که به استثنایی و منحصر بهفرد بودن عادت دارند، باید به این واقعیت عادت کنند که رقیب دارند.
چرا هشدار کیسینجر مهم است
اهمیت سخنان کیسینجر از آن جهت است که وی یکی از معروفترین، قدیمیترین و کهنهکارترین سیاستمداران آمریکاست. کیسینجر زمانی که ریچارد نیکسون رئیسجمهور آمریکا بود، وزیر امور خارجه شد. او در بسیاری از مذاکرات مهم برای آمریکا نقشآفرینی کرده است. او در «محدودسازی سلاحهای استراتژیک میان آمریکا و شوروی» و همچنین «خاتمه جنگ ویتنام»- که منجر به اهدای جایزه صلح نوبل به صورت مشترک به او و «له دوک تو» طرف مذاکرهکننده ویتنامی شد- نقشآفرین بود. کیسینجر در بسیاری از جنایتهای آمریکا در سراسر جهان نیز تصمیمگیرنده بوده و بر همین اساس از سوی بسیاری از روزنامهنگاران، فعالان سیاسی و وکلا حقوق بشر به جنایت جنگی محکوم شده است. کیسینجر همچنین معمار رابطه آمریکا و چین در اواسط دهه 1970 نیز بوده است. او با بهرهگیری از «دیپلماسی پینگپنگ» و اعزام چند دیپلمات در کنار تیم پینگپنگ آمریکا به چین، گفتوگوهای پنهانی را با چین آغاز کرد. این مذاکرات سرانجام به سفر پنهانی هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی دولت ریچارد نیکسون به پکن در جولای سال ۱۹۷۱ انجامید. کیسینجر در سال 1973 با تلاشهایش توانست زمینه عادیسازی روابط خصمانه میان چین کمونیست و آمریکا را فراهم کند. از آن زمان تا امروز کیسینجر 100 بار به چین سفر کرده است و به همین دلیل در چین بهعنوان «دوست قدیمی مردم چین» شناخته میشود. با درک نقش کیسینجر در روابط دو کشور میتوان فهمید که هشدار او به آمریکا و ترامپ تا چه حد میتواند جدی باشد.
ماجرا از کجا شروع شد؟
هرچند کیسینجر در سه سال گذشته چندین بار نسبت به رفتار با چین به مقامات آمریکایی هشدار داده است اما این تمرکز ویژه روی چین، به سالها قبل از ترامپ و دوران ریاستجمهوری باراک اوباما بازمیگردد. در آن زمان آمریکا تصمیم گرفت شرقآسیا را بهعنوان نقطه کانونی تمرکز خود تعیین و 60 درصد از نیروی دریاییاش را در این منطقه مستقر کند. این سیاست با روی کار آمدن دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور شدتی بیسابقه به خود گرفت. ترامپ در سیاست خارجیاش معتقد بود که باید با چین بجنگد و با روسیه ببندد. باور او این بود که سیاست نرم دوران اوباما نمیتواند جلوی اژدهای زرد را بگیرد. به همین دلیل در اولین سال حضورش در کاخ سفید، سیاستهای تعرفهای را علیه چین کلید زد. ترامپ در ابتدا دهها و سپس صدها میلیارد دلار از کالاهای صادراتی چین به آمریکا را مشمول تعرفههای گمرکی کرد و رسما یک جنگ تجاری را با چین آغاز کرد. ترامپ در مبارزه با چین به این سطح بسنده نکرد و همزمان با جنگ تعرفهای، کمپین رسانهای ویژه برای دخالت در امور داخلی چین در زمینه جداییطلبان و مسلمانان اویغور در استان سین کیانگ را به راه انداخت. در کنار این مسائل، ترامپ دست روی حساسیتهای دیگر پکن گذاشت و با تایوان ارتباط جدیتری برقرار و حتی اعلام کرد به این منطقه که چین آن را بخشی از «چین واحد» میداند، بیش از دو میلیارد دلار تسلیحات میفروشد. ترامپ درگیری با چین بر سر تایوان را زمانی کلید زد که نامش از صندوقهای رای بیرون آمده بود، اما هنوز قدرت را در کاخ سفید تحویل نگرفته بود.
وی تنها یک ماه پس از انتخابش بهعنوان رئیسجمهور آمریکا با «تسای اینگ- ون»، رئیسجمهور تایوان گفتوگو کرد؛ گفتوگویی که بلافاصله مورد انتقاد هنری کیسینجر قرار گرفت و او با انتقاد از مواضع ضدچینی ترامپ گفتوگوی تلفنی او با رئیسجمهور تایوان را اقدامی «غیرهوشمندانه» توصیف کرده بود. دریای چین جنوبی حوزه جغرافیایی دیگری است که آمریکا به دنبال تنشزایی در آن علیه پکن است. این بخش بهطور مستقیم با تجارت چین مرتبط است و دارای ذخایر زیرزمینی قابلتوجه و جزایر متعددی است. این منطقه مورد مناقشه چندین کشور در حوزه شرق و جنوب شرق آسیاست. آمریکا در سالیان اخیر سعی کرده با تحریک رقبای منطقهای چین در این دریا، ائتلافی از آنان در برابر آنچه «توسعهطلبی چین» میخواند، ایجاد کند.
هنگکنگ حوزه جغرافیایی دیگری از زنجیره آمریکا برای مهار چین است. این ناحیه خودمختار که زمانی مستعمره بریتانیا بود در سال 1997 و بر اساس سیستم «یک کشور دو سیستم» به خاک اصلی چین ملحق شده است. آمریکا در طول چند ماه اخیر سعی کرده با حمایت از اعتراضات صورت گرفته در این دولت-شهر چین را با چالش مواجه کند. هنگکنگ از لحاظ تجاری نقش مهمی در تبادلات تجاری جهانی دارند و بخش زیادی از سرمایهگذاریهای چین از این ناحیه جذب میشود. درگیر شدن چین در این منطقه میتواند باعث کاهش جذب سرمایهگذاری خارجی این کشور شود و پکن را در حوزه تجاری با ضررهای قابلتوجهی روبهرو کند. اعتراضات این منطقه 6 ماه پیش (ژوئن) در اعتراض به لایحه استرداد مجرمان بین چین و هنگکنگ آغاز شده و تاکنون ادامه دارد. طولانی شدن روند اعتراضات باعث شده است اعتبار چین در چشم دیگران بهعنوان یکی از مدعیان قدرت جهانی بهشدت افت کند.
چین متوقف شد؟
با وجود سیاستهای همهجانبه و تهاجمی آمریکا برای مهار چین به نظر میرسد ترامپ به آنچه میخواسته هم دست نیافته است. او البته خود به این مساله اعتراف نکرده است اما آمار وزارت بازرگانی چین که میگوید رمایهگذاری خارجی در این کشور رشد 6.6 درصدی داشته است، این موضوع را نشان میدهد. بر اساس اعلام وزارت بازرگانی چین، از ماه ژانویه تا اکتبر 2019 (10ماه نخست سال جاری میلادی)، 752 میلیارد و 410 میلیون یوان (هر دلار 6.8 یوان) سرمایهگذاری خارجی در چین جذب شده که در مقایسه با دوره مشابه سال گذشته 6.6 درصد رشد داشته است. با رکود سرمایهگذاری برونمرزی در جهان، این رشد نشان میدهد اعتماد سرمایهگذاری جهان به بازار چین همچنان در سطح بالایی است و سیاستهای آمریکا تغییر آنچنانی در آن ایجاد نکرده است. شاید همین مساله نیز باعثشده چینیها به آمریکا چنگ و دندان نشان دهند. بر همین اساس روز گذشته رئیسجمهور چین در اظهاراتی اعلام کرد که پکن با وجود آنکه خواستار توافق تجاری با آمریکاست اما برای دفاع از حقوق خود نیز آمادگی دارد. به گزارش مهر به نقل از سیانبیسی، «شی جین پینگ»، رئیسجمهور چین در این رابطه گفت: «ما برای توافق تلاش میکنیم و در حال آماده شدن هستیم اما هرگز اجازه نمیدهیم چین مانند گذشته تحقیر شود. بحث توافق تجاری یک موضوع است و ما هم به دنبال آن هستیم اما هر زمان که ضرورت داشته باشد برای حفظ حقوق خود مبارزه خواهیم کرد.» این آمادگی برای مبارزه همان چیزی است که کیسینجر نسبت به آن هشدار میدهد. او میخواهد دو کشور بدون اینکه به تقابل برسند، مشکل خود را حل کنند و الا باید منتظر یک نبرد سنگین نظامی بین دو طرف بود.
* نویسنده: سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار