• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۸-۰۹-۰۲ - ۱۰:۵۱
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
خبرها حاکی از آن است که مهناز افشار در شبکه MBC حضور یافته تا جایگزین یک چهره اینستاگرامی شود

جایگزین یک شاخ مجـا زی

حالا نتیجه حدود دو دهه فعالیت مهناز افشار در سینمای ایران، سرانجام به آنجا انجامیده که در کنار یکی از این سلبریتی‌های بدون رزومه یا به‌اصطلاح یکی از همین شاخ‌های مجازی قرار بگیرد.

جایگزین یک شاخ مجـا زی

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، سال ۱۳۷۹ فیلمساز ۴۲ ساله‌ای که دومین اثر بلند سینمایی‌اش را می‌ساخت، از دو بازیگر جوان و ناشناخته استفاده کرد که اولین حضورشان در مقابل دوربین سینما را تجربه می‌کردند. نادر مقدس که پس از آن چهار فیلم دیگر هم ساخت و هیچ‌کدام توجهات را به خودشان جلب نکرد، با «شور عشق»، یعنی دومین فیلمش که پرفروش‌ترین اثر سال هم شد، دو چهره جوان و بسیار مشهور را به سینمای ایران معرفی کرد؛ بهرام رادان و مهناز افشار. هیچ‌کدام از این دو هنرپیشه توانایی‌های فنی بالایی نداشتند و مربوط به دورانی می‌شدند که تاکید روی ویژگی‌های ظاهری یک هنرپیشه، می‌توانست در مطرح شدن او نقشی بسیار کلیدی داشته باشد. بهرام رادان بعدها تلاش کرد با حضور در آثار فیلمسازانی مثل کیمیایی، واروژ کریم‌مسیحی، رخشان بنی‌اعتماد و بهروز افخمی مقداری به سمت کسب اعتبار هنری حرکت کند. او حتی در «سنتوری» داریوش مهرجویی هم حضور پیدا کرد، اما سوای هر نوع داوری درباره خود این فیلم، حضور رادان در آن تکرار کلیشه‌های غلو شده سینمای ایران از افراد معتاد به مواد مخدر بود. افشار اما همان اول کار در مسیری قرار گرفت که انتظارش می‌رفت. او به خاطر شباهتی که چهره‌اش به فائقه آتشین، یکی از خواننده‌های پیش از انقلاب داشت، مورد توجه قرار گرفت و پس از مدتی به زوج هنری محمدرضا گلزار تبدیل شد که او هم تنها به‌دلیل ویژگی‌های ظاهری‌اش هنرپیشه مطرحی شده بود.

هنرپیشه‌هایی که تنها به‌دلیل ویژگی ظاهری‌شان مطرح می‌شوند، با بالا رفتن سن، به‌جای جا افتادن در عالم هنر و تبدیل شدن به یک هنرمند معتبر، عموما کم‌کم حذف می‌شوند. آنها تنها می‌توانند در نقش جوان‌اول‌های زن یا مرد حضور داشته باشند و با عبور از سن جوانی و تغییر چهره‌شان، دیگر کارایی سابق را ندارند.  رادان و افشار در میانه‌های راه تلاش فراوانی کردند تا صرفا به خاطر ظاهرشان معروف نباشند و چهره دیگری از خود نشان دهند؛ اما تبدیل شدن به هنرپیشه‌ای که به‌دلیل قابلیت‌های فنی کارش مطرح است، نمی‌تواند صرفا از طریق انتخاب نقش رخ بدهد و نیاز به وجود چنین قابلیت‌هایی در خود آن شخص هم هست. مهناز افشار چنین تلاش‌هایی را از اواسط دهه ۸۰ شروع کرد، اما همزمان با آن در پروژه‌های تجاری هم حضور پیدا می‌کرد. او در سال ۱۳۸۵ هم «رئیس» را برای مسعود کیمیایی بازی کرد و هم «محاکمه» را برای ایرج قادری و در ۱۳۹۵ هم در «ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی حضور داشت و هم در سری دوم «نهنگ عنبر». اما از 1392 به این سو اتفاق جدیدی در جامعه ایران رخ داد که روی رفتار هنرپیشه‌ها و چهره‌های مشهور آن تاثیری جدی گذاشت؛ با باز شدن پای شبکه‌های اجتماعی به ایران و فراگیر شدن‌شان، مردم ما هم برای اولین بار با مفهوم «سلبریتی» به معنای جدی آن آشنا شدند. در دهه60 ستاره‌سازی برای سینمای ایران ممنوع بود و این روند تا ابتدای سال ۷۰ ادامه داشت. تا اوایل دهه90 همچنان حضور چهره‌های مشهور به‌خصوص هنرپیشه‌ها در تبلیغات بازرگانی منع قانونی داشت و تمام اینها سرجمع به این معنی بودند که جامعه ایران به‌طور ناگهانی با مفهوم سلبریتی آشنا شد. پس از مدتی حتی این هم مشخص شد که در بافت فرهنگی ایران، سلبریتی‌ها نمی‌توانند همان نقش اجتماعی را داشته باشند که در بعضی کشورهای دیگر، ازجمله ایالات متحده دارند.

سلبریتی‌ها در هر موردی - از سیاست گرفته تا سبک زندگی- اظهارنظر می‌کردند و ابتدا تا مدتی به یک مرجع اجتماعی تبدیل شدند، ولی چندی نگذشت که بخش اعظم جامعه به این وضعیت واکنشی شدیدا منفی نشان داد و حتی واژه سلبریتی چیزی شد که بار منفی پیدا کرد؛ چنانکه گاهی درمورد کارشناسان و سیاستمداران هم در مقام تخریب و تخفیف یا نقد رفتارهایشان این عبارت به‌کار می‌رفت. مهناز افشار در دوران اوج سلبریتی‌ها، یکی از فعال‌ترین‌هایشان بود. او در سال ۱۳۹۳ با یاسین رامین فرزند محمدعلی رامین ازدواج کرد که معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ در دولت قبل بود، اما خطبه عقد آنها توسط رئیس‌جمهور اصلاحات، یعنی کسی قرائت شد که به‌لحاظ سیاسی در جبهه مقابل رامین قرار می‌گرفت. این شروع بعضی حاشیه‌ها برای مهناز افشار بود، اما در دوران اوج فعالیت سلبریتی‌ها، حاشیه بیشتر از اینکه به ضرر آنها تمام شود، باعث دیده شدن و مطرح شدن‌شان می‌شد.

افشار وقتی قرار شد صاحب فرزند شود، به آلمان سفر کرد تا بتواند برای کودکش تابعیت آن کشور را بگیرد و پس از مدتی پرونده‌ای برای یاسین رامین درخصوص ورود شیرخشک‌های آلوده به کشور باز شد و باران اتهامات حتی یک کوک آب‌نکشیده در جامه‌های او و همسرش باقی نگذاشت. موازی با این اتفاقات، دوران اوج سلبریتی‌ها هم داشت تمام می‌شد و واکنش‌های اجتماعی به رفتارهایی از این قبیل، جنسی متفاوت پیدا می‌کرد. افشار یک روز در توئیتر به شعار وحدت‌گرایانه مردم ایران و عراق واکنش منفی نشان می‌داد و روز دیگر عکسی از خودش منتشر می‌کرد که در ورزشگاه، لیدر تماشاچیان والیبال زنان شده است.این رفتارهای مجازی او سرانجام به اینجا کشید که به توئیتی از یک روحانی راجع‌به دختران ایرانی واکنش نشان داد. چند روزی از این حرکت افشار نگذشته بود که شخصی با اسلحه یک روحانی دیگر را در واکنش به این قضیه کشت. بعد مشخص شد توئیتی که افشار به آن واکنش نشان داد، جعلی بوده و حتی آن شخص روحانی از مهناز افشار به همین دلیل شکایت کرد. وقتی این شکایت تنظیم شد، افشار در خارج از کشور بود و زمزمه‌ها در مورد اینکه آیا باز خواهد گشت یا نه، بالا گرفت. مدتی پیش از آن، پرونده یاسین ‌رامین به مراحل نهایی خود نزدیک شده بود و سرانجام در ۲۹ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۸، او به «رد مال یک تا دو میلیون یورو» و مجموعا ۱۷سال زندان محکوم شد که اعلام شد براساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، هفت سال آن اجرا می‌شود. بعد شنیده شد که مهناز افشار از همسرش جدا شده است. او یا به حکم دستگاه قضایی اعتماد کامل داشت که جدایی از همسرش را به صدور رای دادگاه موکول کرد یا این رفتار را می‌شد تنها گذاشتن شریکش در هنگامه‌ای دانست که مبتلا شده بود.

به‌رغم اینکه مهناز افشار پیش از آن بارها تاکید کرد در مورد همسرش تا صدور حکم دادگاه صبر می‌کند و اگر جرم او ثابت شد، صحبت منتقدان را می‌پذیرد، خودش برای حضور در دادگاه به ایران برنگشت. او ابتدا می‌گفت هرطور شده به ایران می‌آید و فعلا برای تحصیل در خارج از کشور به سر می‌برد، اما خبر حضور مهناز افشار در برنامه «پرشین گات‌تلنت» شبکه تلویزیونی MBC Persia در استکهلم، مشخص کرد که او چهارمین داور این شو است و البته در این ویدئو خبری از مزدک میرزایی نبود. مهناز افشار در این عکس کنار دو خواننده لس‌آنجلسی ایستاده و اینها یعنی او دیگر به ایران بازنخواهد گشت. او در این برنامه قرار است جایگزین صدف‌طاهریان شود؛ یعنی شخصی که صرفا به‌خاطر چند ثانیه بازی مقابل مهناز افشار در فیلم «هیچ‌کجا، هیچ‌کس» مدعی هنرپیشگی در سینمای ایران بود و البته اصل شهرتش را حتی بیش از حضور در شبکه‌های ماهواره‌ای، مرهون فعالیت‌های مجازی است.

طاهریان نمونه کاملی از کسانی به‌حساب می‌آید که نه با کار هنری یا ورزشی یا علمی، بلکه با حضور در شبکه‌های اجتماعی و موج‌سواری روی اتفاقات مختلف مشهور می‌شوند و حالا نتیجه حدود دو دهه فعالیت مهناز افشار در سینمای ایران، سرانجام به آنجا انجامیده که در کنار یکی از این سلبریتی‌های بدون رزومه یا به‌اصطلاح یکی از همین شاخ‌های مجازی قرار بگیرد.

* نویسنده: میلاد جلیل‌زاده، روزنامه‌نگار

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار