کارشناس مسائل روسیه در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان»:
باید از فرصت پوتین استفاده کرد و روابط دوکشور را از تاکتیکی به راهبردی ارتقا داد.
  • ۱۳۹۸-۰۸-۲۷ - ۱۰:۳۰
  • 00
کارشناس مسائل روسیه در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان»:
فرصت دوره پوتین برای راهبردی شدن روابط را از دست ندهیم
فرصت دوره پوتین برای راهبردی شدن روابط را از دست ندهیم

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، پیگیری سیاست چندجانبه‌گرایی در عرصه سیاست خارجی دارای الزاماتی است که باید به‌دقت مورد توجه قرار گیرد. یکی از این مسائل شناسایی و تقسیم‌بندی دقیق از مناطق امنیتی، اقتصادی و سیاسی حوزه پیرامونی یک کشور است. با تقسیم‌بندی صحیح و نیز شناسایی ظرفیت‌های موجود در این مناطق می‌توان فضای مناسبی را پیش روی یک کشور جهت توسعه روابط تجاری و سیاسی قرار داد. متاسفانه تمرکز بر غرب در چندسال گذشته و غفلت از شرق و کشورهای همسایه، منافع ایران را در خطر جدی قرار داده است. اکنون ایران ظاهرا راهبرد نگاه به شرق را برای تامین منافع در دستور کار دستگاه سیاست خارجی خود دارد. در این راهبرد، علاوه‌بر قدرت‌هایی چون روسیه، چین، هند و... باید قفقاز و کشورهای آسیای میانه را نیز که دارای سوابق و پیوندهای تاریخی با ایران هستند، جای داد. در این زمینه با روح‌الله مدبر، کارشناس مسائل روسیه به گفت‌و‌گو نشسته‌ایم. مدبر می‌گوید روابط فعلی ایران و روسیه راهبردی نیست. او تاکید دارد باید از فرصت پوتین استفاده و روابط دوکشور را راهبردی کرد. این کارشناس مسائل روسیه معتقد است علاوه‌بر روسیه، ایران سابقه تاریخی و ویژه‌ای در قفقاز و آسیای میانه دارد و می‌تواند از ظرفیت‌های این مناطق به نفع خود بهره‌برداری کند. گزیده گفت‌و‌گو با روح‌الله مدبر را در ادامه می‌خوانید.

  روابط‌ ما با روسیه راهبردی است؟

در ایران بسیاری از مقامات مدعی هستند که روابط ما و روسیه استراتژیک است. همه دغدغه ما این است که روابط ما و روسیه «تاکتیکی» است و نه «استراتژیک». ما فقط فکر می‌کنیم روابط‌مان استراتژیک است، وقتی نیست نتیجه‌اش این می‌شود که در سخت‌ترین شرایط تحریمی، مدودف هم تحریم‌ها را به‌طور کامل علیه ما اجرا می‌کرد. سیستم «پوتین-مدودف» را یک تئوری در ایران می‌دانند و می‌گویند وقتی مدودف رئیس‌جمهور است، در واقع رئیس‌جمهور پوتین است. چه کسی این را گفته؟ اتفاقا مدودف، جزء اولین کشورهای عضو شورای امنیت بود که تمام قطعنامه‌های شورای امنیت را علیه ایران اجرا کرد. چه کسی مانع قرارداد اس- 300 شد؟ روسیه در آن زمان به ما کاتیوشا و موشک‌های کوچک هم نمی‌داد، روابط را به پایین‌ترین سطح رسانده و روابط بانکی ما را بسته بود. چرا؟ به دلیل اینکه روابط تاکتیکی بود، این کشور می‌گفت باید با نظام بین‌الملل هماهنگ و همسو باشم. اما روابط روسیه و ترکیه را ببینید. به دلیل اینکه سطح روابط راهبردی است، در شورای امنیت تجاوز ترکیه به شمال سوریه را وتو می‌کند. وقتی ما فکر می‌کنیم روابط استراتژیک است، برنامه‌ریزی نمی‌شود.

  روس‌ها اولویت دست چندم ما هستند

مساله ما این است که در رویکرد ما، روسیه شریک دست چندم است. هر شرایطی پیش می‌آمد، دیپلماسی ما اول به سمت غرب بوده است. برجام را نگاه کنید؛ تا درها باز شد، همه هدایت را سمت غرب بردند. حتی با وجود اینکه از دوره ترامپ، طرف‌های غربی تروئیکای اروپایی هیچ امتیازی به ایران ندادند و وقت‌کشی کردند، باز ما منتظر فتح البابی با اروپا بودیم و هستیم. در قراردادهایی هم که می‌بندیم و در تفاهم‌ها، به محض اینکه اروپا به ما روی خوش نشان می‌دهد، قرارداد را لغو می‌کنیم که از اروپا همان کالا یا کارخانه را بگیریم ولی باز تحریم می‌شویم و نمی‌توانیم کاری کنیم. یکی از دلایلی که تفاهمنامه‌های ما به نتیجه نمی‌رسد، عدم پیگیری است. تفاهم‌های دوجانبه در بروکراسی ما گیر می‌کند.

  ضرورت راهبردی شدن روابط ایران و روسیه

روابط ایران با روسیه راهبردی نیست، در حالی که کشوری مانند هند روابط خود را با این کشور راهبردی کرده است. در دولت آقای روحانی توافق هسته‌ای برجام به دست آمد و گفته شد که این برجام در هیچ جای دنیا نظیر ندارد. برجام پس از مدتی نابود شد اما باز هم دولت آقای روحانی به اجرای آن تاکید دارد و به خاطر آن از دیگر ابعاد روابط بین‌المللی ایران غافل است. پوتین به فرهنگ ایران علاقه‌مند است. رئیس‌جمهور روسیه در سفر اخیر خود به عربستان سعودی و در نشست با مقامات این کشور از ایران تعریف کرد و گفت ایران یک کشور چندهزار ساله با یک فرهنگ غنی است. پوتین می‌توانست این حرف‌ها را نزند. پوتین فرهنگ عمیق ما را می‌شناسد و به شعر ایران هم علاقه‌مند است. او در یکی از برنامه‌هایش درباره انتخابات ریاست‌جمهوری شعری از خیام را خواند. الان بهترین فرصت است مسیر روابط دوکشور یک ریل‌گذاری اساسی شود. اگر این اتفاق رخ دهد روابط ایران و روسیه راهبردی خواهد شد.

باید توجه داشته باشیم که گروه‌های مختلف با گرایش‌های گوناگونی در روسیه وجود دارند و معلوم نیست پس از پوتین آنها همین نگاه را به ایران داشته باشند. پس باید از فرصت پوتین استفاده کرد و روابط دوکشور را از تاکتیکی به راهبردی ارتقا داد. در دوره‌ای پس از فروپاشی شوروی دولتی که در روسیه بر سرکار آمد، به سمت نزدیکی با آمریکا رفت و روابطش با ایران را محدود کرد. روس‌ها باید احساس کنند به ایران نیاز حیاتی دارند. اگر این مساله نباشد ما نقش مناسبی در تحولات منطقه نخواهیم داشت و قدرت ما در مقابل حضور رقبا در معادلات منطقه کاهش خواهد یافت. در این صورت مجبور خواهیم بود برای به دست آوردن یک امتیاز، هزینه‌های بسیار زیادی متحمل شویم. الان ما با شرایط به وجود آمده می‌توانیم روابط دو کشور را ارتقا دهیم. حتی رهبر معظم انقلاب هنگامی که آقای پوتین خدمت ایشان رسید فرمودند مناسب است که روابط‌مان را در مسیر راهبردی قرار دهیم و پوتین نیز از این حرف استقبال کرد.

  اتحادیه اوراسیا فقط اقتصادی نیست

دو مساله درباره اتحادیه اوراسیا مهم است. نقطه شروع ایجاد یک پیمان امنیتی، کار اقتصادی است. آنچه در موضوع اتحادیه اوراسیا مغفول مانده، تبادل دانش و نیروی کار است. در اساسنامه اتحادیه اقتصادی اوراسیا، به تبادل دانش و نیروی کار پرداخته شده است. به همین دلیل بیش از 20 کشور از جمله چین و آفریقای جنوبی درخواست عضویت در این اتحادیه را داده‌اند. در نگاه اقتصادی هم ما می‌توانیم محصولات‌مان را بدون دغدغه به این کشورها صادر کنیم. سطح صادرات ما با کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا، بسیار کمتر از رژیم صهیونیستی بوده است. وقتی حضور ما در این بازارها کمرنگ شود، حضور کشوری که برای ما تهدید است، در منطقه بیشتر می‌شود.

  لزوم نفوذ فرهنگی در قفقاز

 اوراسیا برای ما بسیار فراتر از اقتصاد است. این حوزه کمربند قفقاز است و ما در آنجا نفوذ نداریم. یک پایه این اتحادیه، ارمنستان است. ما در این منطقه حضور جدی نداشته‌ایم و حالا باید با کار اقتصادی زمینه حضورمان را فراهم کنیم. منطقه قفقاز ریشه و اصالت ایرانی دارد، ولی به دلایل مختلف ‌نقش ما کمرنگ شده و رقبا و دشمنان‌مان حضور موثرتری در این منطقه دارند. در حال حاضر اسلام سلفی عربستان سعودی در این منطقه نفوذ پیدا کرده است. در سفر پوتین به عربستان، «رمضان قدیروف»، رئیس‌جمهور چچن هم حضور داشت. قدیروف برای روس‌ها مهم است، زیرا چچن را مدیریت می‌کند و جلوی افراطی‌گری را می‌گیرد. نزدیک به 30 میلیون مسلمان در این نوار حضور دارند. متاسفانه با اینکه این منطقه با ما قرابت تاریخی و ژنتیکی دارد، اسلام سلفی در آن توسعه‌یافته است. البته اهل تسنن در تاتارستان با ما روابط بهتری دارند ولی نباید فراموش کنیم که بخشی از تروریست‌های سوریه از چچن خارج شده‌اند. واقعیت این است که این منطقه خطرناک است و در آینده می‌تواند امنیت ما را به هم بزند. ما در این منطقه نفوذ و کار اقتصادی نکرده‌ایم.

  تاجیکستان مانع عضویت ایران در شانگهای

چندین سال است که ما درخواست عضویت در سازمان شانگهای را داده‌ایم. بر اساس اساسنامه شانگهای، یکی از دلایل اصلی این است که تمام اعضا باید موافقت کنند که عضو ناظر تبدیل به عضو دائم شود. در شانگهای تاجیکستان با ما مخالف است. تاجیکستان از 1992 تا 1997 درگیری سنگین داخلی داشت. ما در این نبرد، میانجی‌گری کرده، دوطرف را دعوت و حتی سند اولیه را تنظیم کردیم. روس‌ها با زیرکی درنهایت سند نهایی را در روسیه به امضای طرفین رساندند. با وجود نقش مثبت ما، الان می‌گویند ایران در شکل‌گیری و دامن زدن به بحران موثر بوده است. مقصر چه کسی است؟ کسانی که به این کشور توجه نکرده‌اند. ما اگر 60 درصد سفارت‌هایمان را در اروپا تعطیل کنیم، ضرر نمی‌کنیم. به جای آن به همین کشورهای حوزه خودمان نیروهای تخصصی بفرستیم، بهترین سود را می‌بریم، ولی چون تمرکزمان را روی غرب گذاشته‌ایم، از این کشورها که ریشه فرهنگی با آنها داریم، فاصله گرفته‌ایم و آنها هم سر بزنگاه ما را زده‌اند.

  لابی ارامنه در کنگره آمریکا

جمهوری آذربایجان یک تهدید جدی دارد که این تهدید برای ما فرصت است. آذربایجان و ارمنستان سال‌هاست که بر سر تپه‌های قره‌باغ با یکدیگر خصومت دارند. ما می‌توانستیم و می‌توانیم بیشترین امتیاز را از هر دوطرف بگیریم. ارمنستان شریک راهبردی و مهمی برای ماست. آنچه در ایران مغفول مانده این است که لابی ارامنه در کنگره، یکی از قوی‌ترین لابی‌هاست. ارامنه پیشینه تاریخی قوی با ما دارند و ما به آنها خیلی کمک کرده‌ایم. منطقه قفقاز معادله فوق‌العاده‌ای است که اگر حساب شده روی آن کار کنیم، می‌توان تهدید‌ها را به فرصت تبدیل کرد. به نظر من وزیر امور خارجه باید یک تیم فنی برای این بخش اختصاص می‌داد. ما باید این کشورها را مدیریت و هدایت کنیم و نقش میانجی‌گر مصلح را داشته باشیم. ما باید در اختلافات منطقه حرف اول را بزنیم. ما از ظرفیت‌هایمان استفاده نکرده‌ایم و اگر این کار را می‌کردیم و به کشورهای همسایه شمالی می‌گفتیم که ما نمی‌خواهیم ایدئولوژی‌مان را ترویج کنیم، خیلی از مسائل حل می‌شد. ما باید سند راهبردی برای منطقه داشته باشیم و بدانیم که اگر بخواهیم گفتمان شیعه را ترویج کنیم، به سد می‌خوریم. ما عمق جدیت این منطقه را درک نکرده‌ایم. این منطقه چاقوی دولبه است. خطر افراطی‌گری در این منطقه برای ما خیلی زیاد است. سلفی‌گری و افراط‌گرایی تهدید مشترک ما و روس‌هاست.

  واکنش به سیاست خارجی به جای سیاست خارجی

یکی از اشکالات جدی ما این است که واقعا سیاست خارجی نداریم ولی واکنش به سیاست خارجی داریم. ما می‌نشینیم ببینیم چه اتفاقی می‌افتد و در مقابل آن اقدام می‌کنیم. یک برنامه راهبردی وجود ندارد که بر اساس آن تصمیم بگیریم و اقدام کنیم. ما 15همسایه داریم که بخش عمده اینها اتفاقا در ردیف شمالی هستند و قرابت عمیق فرهنگی با ما دارند. هیچ نگاه منفی تاریخی‌ای به ما تا آستاراخان وجود ندارد. در جنوب اما شما از نظر فرهنگی و ایدئولوژیک با کشورها اختلاف دارید. این اشتباه استراتژیک عمیق ما بود که نتوانستیم در دوره اتحاد جماهیر شوروی و بعد از آن و حتی در دوره‌ گذار از فروپاشی، استفاده کنیم. وقتی از فرصت استفاده نکنید، دیگران استفاده می‌کنند. رژیم صهیونیستی استفاده کرده و در آذربایجان نفوذ کرد. در جریان تدوین رژیم حقوقی دریای کاسپین [خزر]، یک بحث مهم حضور نیروهای نظامی غیربومی در منطقه خزر بود. یکی از کشورهایی که بیشترین تلاش را در این رژیم حقوقی علیه ما داشت، همین آذربایجان بود. وقتی شما صبر کنید تا تهدید شکل بگیرد، برای رفع تهدید باید هزینه بیشتری هم بدهید. ما نباید جای خودمان را خالی کنیم. ما باید با جمهوری آذربایجان به سمت تبادل دانشجو برویم. اگر این کار را در گذشته می‌کردیم، الان اوضاع این‌طور نبود.

  پوتین شبکه فساد را هدف گرفت

برنامه پوتین برای انتخابات «راهبرد قدرت بزرگ مدرن و هنجارمند» بود. اولین اقدام او پاکسازی فساد دوره یلتسین بود. در این دوره شهردار مسکو که با یلتسین بود، یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های فساد و مافیا را ایجاد کرده بود. او حتی موزائیک‌های کف خیابان را فروخته بود. پوتین آمد همه اینها را جمع و بدنه را پاک کرد. بعد آمدند در اذهان عمومی مطرح کردند. با این حال نباید فکر کنیم روس‌ها از گذشته‌شان متنفرند. روس‌ها به چند چیز خیلی حساس هستند، در مذاکرات نیز نباید به آنها اشاره کرد. یکی از این مسائل فروپاشی شوروی است. آنها خیلی خوش‌شان نمی‌آید که به آنان یادآوری شود کشورشان فروپاشیده است. یادآوری این مساله برای روس‌ها خیلی سخت است. به همین دلیل چند سال پیش، پوتین فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را یک فاجعه ژئوپلیتیک جهانی نامید. هنوز پس از گذشت سه‌دهه از فروپاشی شوروی نماد خط هوایی اصلی روسیه یعنی ایرفلوت، داس و چکش است. هفت ساختمان در مسکو وجود دارد که شبیه به هم ساخته شده‌اند و به هفت خواهران معروفند. یکی از آنها ساختمان وزارت خارجه است، یکی هتل رادیسون رویال است و یکی دیگر نیز متعلق به دانشگاه اصلی روسیه یعنی ‌ام گئو است. هنوز بالای این هفت ساختمان نماد داس و چکش قرار دارد.

  برنامه‌ریزی عملی روسیه برای توسعه

در دوره پوتین روسیه به‌یک‌باره شاهد رشد اقتصادی بود. روس‌ها برای دستیابی به این رشد به غیر از بخش نفت، از کدام بخش‌های دیگر کمک گرفتند؟ روسیه در علوم پایه حرف اول را می‌زند و همچنین از یک موقعیت خاص ژئوپلیتیکی برخوردار است به‌طوری که این کشور در موقعیت سه‌قاره‌ای واقع شده است. در کنار تمامی این ویژگی‌ها، روسیه برای ارتقای خودش برنامه‌ریزی کرد. در قضیه اوکراین، روسیه را از گروه G7 یعنی هشت کشور صنعتی جهان کنار گذاشتند و این گروه تبدیل شد به گروه G7 شد. روسیه یک سند ۲۰۳۰ دارد که در آن مشخص کرده است باید تا سال 2030 به یک جایگاه مشخصی برسد. آنها درنهایت نیز یک برنامه ۲۰۵۰ دارند اما برنامه ۲۰۳۰‌شان عملیاتی است. در حال حاضر در مسکو تحولاتی در حال رخ دادن است که از نظر ساختاری و ایجاد زیرساخت‌ها نشان‌دهنده تغییرات ظاهری مسکو است. روسیه اعلام کرده است که ما در حال ایجاد کردن گروه هفت جدید هستیم که در آن کشورهایی مانند هند، ترکیه و آفریقای جنوبی نیز همکاری خواهند کرد و حتی از ژاپن هم دعوت شده است. باید در نظر داشت گروه بریکس را هم پوتین زنده کرد.

  بورسیه 150 هزار دانشجو در روسیه

روسیه به جز توسعه فضایی، امنیتی و هسته‌ای که در حال کار روی آنهاست برنامه‌ای نیز برای توسعه علم و دانش دارد. روسیه سالی ۱۵۰ هزار دانشجو از سراسر دنیا بورسیه می‌کند. این کشور به تمام سفارتخانه‌هایش در سراسر دنیا فراخوان می‌دهد و افراد می‌توانند با مراجعه به سایت این سفارتخانه‌ها اقدام به اخذ پذیرش کنند. دانشگاه‌های این کشور در رشته‌های مختلف جذب دارند ولی سعی می‌کنند افراد جذب‌شده بیشتر از کشورهای ضعیف باشند زیرا در این کشورها روسیه در حال کار فرهنگی است. روسیه برنامه جامعی برای آفریقا دارد. دوهفته پیش اجلاس مهمی در روسیه در رابطه با کشورهای آفریقایی برگزار شد. همه ‌کارهایی را که آمریکا برای جذب نخبگان کشورهای دیگر انجام داده است در حال حاضر روسیه الگوبرداری کرده است. این کشور هزینه‌های تحصیل تمامی 150هزار دانشجویی را که از سراسر جهان پذیرش می‌کند، پرداخت می‌کند. برنامه جذب دانشجوی روسیه قبلا یک نقص داشت و دانشجویان هنگامی که درس‌شان تمام می‌شد، امکان ماندن در این کشور را نداشتند اما در قانون جدید دانشجویان می‌توانند پس از اتمام درس‌شان در روسیه بمانند. روسیه در دوره تحصیل به‌طور کامل دانشجویان را طبق برنامه خود تربیت می‌کند. شما اگر با کسانی که در آنجا درس خوانده‌اند صحبت کنید متوجه می‌شوید کاملا جذب این کشور شده‌اند. روسیه عاشق چشم و ابروی کسی نیست بلکه این دانشجویان را تربیت می‌کند و دوباره آنها را به کشورهایشان باز می‌گرداند تا به این طریق کار فرهنگی بلندمدتی را در جهان آغاز کند.

  دلیل ترس اروپایی‌ها از روسیه

اروپایی‌ها از روسیه احساس خطر می‌کنند. ببینید مسکو با ترکیه چه می‌کند و چگونه این کشور را جذب کرده است؟ ترکیه عضو ناتو و دومین ارتش بزرگ آن است اما به این نتیجه رسیده که باید بالاخره با این خرس کاری کرد. لقب روس‌ها خرس است، زیرا خرس آرام است ولی اگر تصمیم بگیرد حمله کند، کسی از پس او بر نمی‌آید و به همین دلیل برخی می‌گویند باید به این خرس مسیری بدهیم تا برود. چرا فرانسوی‌ها و دیگران از روسیه می‌ترسند؟ به این دلیل که اختلافات درونی اتحادیه اروپا جدی شده است؛ اروپا با بحران مهاجرت درگیر است، بریتانیا قصد خروج از اتحادیه اروپا را دارد و به‌طور کل موقعیت اروپا مناسب نیست. روسیه از گذشته در اروپای شرقی نفوذ داشت و هم‌اکنون در حال گسترش این نفوذ و باز کردن جای پا در اروپای غربی است و برنامه‌هایی برای آموزش زبان روسی به صورت رایگان در این مناطق دارد. برای همین کشوری مانند فرانسه احساس می‌کند دو راه بیشتر ندارد یا باید با روسیه به تقابل بپردازد که برایش به‌صرفه نیست، زیرا خود فرانسه به‌تنهایی توانش را ندارد و از سوی دیگر دولتی در آمریکا بر سر کار آمده که می‌گوید هر کاری می‌خواهید انجام بدهید، باید پولش را بدهید. پس فرانسه باید برود سراغ راه دوم و بنشیند و با روسیه مذاکره کند.

* نویسنده: سیدمهدی طالبی، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران