به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، روزهای پایانی هفته وحدت را سپری میکنیم؛ هفتهای که در فاصله دو تاریخ موجود در روایات اهل تسنن و تشیع در مورد سالروز میلاد پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) تشکیل میشود و بهانهای شده تا پیروان دو مذهب شیعه و سنی به دور از اختلافات موجود در عقیده و عمل ضمن گرامیداشت این ایام بههم نزدیکتر شوند و به یک دغدغه بزرگ فعلی در جهان اسلام یعنی «وحدت» جامه عمل بپوشانند.دانشجویان دانشگاههای کشور نیز از طرق مختلف به پاسداشت این ایام و توجه به این مساله مهم میپردازند. برگزاری جشن و جلسات هماندیشی از متداولترین قالبها در فضای دانشگاهی است. در برخی دانشگاهها نیز دانشجویان شیعه که اکثریت دانشجویان را تشکیل میدهند، این روزها به اتاقهای دانشجویان اهلتسنن سری میزنند تا وفاق و دوستی میان دانشجویان دو مذهب بیش از پیش شود.اما در این میان حال و هوای دانشگاه مذاهب اسلامی کمی متفاوت از سایر دانشگاهها و مراکز آموزشعالی کشور است و دانشجویان شیعه و سنی در کنار یکدیگر به تحصیل و البته تمرین تقریب و وحدت میپردازند.
دانشگاه مذاهب آنگونه که از اسمش پیداست، با هدف آموزش همه مذاهب فقهی اسلامی از اوایل دهه 70 بنیاد نهاده شده و یکی از اهداف اصلی آن تالیف و تقریب بیشتر بین پیروان مذاهب اسلامی و غنیتر ساختن بررسیهای اسلامی بوده است. این دانشگاه از سه دانشکده اصلی فقه و حقوق مذاهب اسلامی، علوم قرآن و حدیث و کلام، فلسفه و ادیان تشکیل شده و وجه تمایز آن، حضور اساتید شیعه و سنی در کنار هم برای آشنایی و آگاهی هرچه بیشتر دانشجویان با جزئیات فقهی مربوط به مذاهب اسلامی است.
در روزهای اخیر سری به این دانشگاه زدیم و همصحبت 6 دانشجو شدیم تا از حال و هوای دانشگاه مذاهب اطلاع بیشتری کسب کنیم و از نگاه آنها نسبت به مسائل مهم جهان اسلام، بهویژه وحدت مسلمین مطلع شویم. در این گفتوگو سید محمدهادی موسوی، ابوالفضل ملکی و مصطفی پهلوان از دانشجویان اهلتشیع مشغول در مقطع کارشناسی رشته فقه و حقوق و رحمتالله دانشیار، نعمتالله فائز و خانمحمد رحمانی از دانشجویان کارشناسیارشد اهلتسنن و افغانستانی این دانشگاه ما را همراهی کردند. متن گفتوگوی دوستانه ما را در ادامه میخوانید.
محوطه کوچک حیاط دانشگاه، حاکی از جو با نشاط و دوستانهای است که در آن هیچ تفاوت و تمایزی بین دانشجویان اهل تشیع و تسنن حس نمیشود. این ارتباط دوستانه و صمیمی چگونه در جو این دانشگاه حاکم شده است؟ آیا در تمام اجتماعات دانشجویی این فضا وجود دارد؟
ملکی: یکسری درسها جزء دروس فقهی ما هستند. مثلا فقه حنفی با فقه امامی فرق میکند و طبیعی است هر کس باید فقه مذهب خود را مطالعه کند و مطلع باشد؛ اما دانشگاه مذاهب اسلامی با توجه به گرایشش به تقریب و اینکه علمداری این مهم به حساب میآید، یک درس بهخصوصی در آن تدریس میشود که در هیچ دانشگاه دیگری نمونه آن را نمیبینید. اسم این درس فقه مقارن به معنای فقه تطبیقی است. و در آن دانشجو با نظر فقهی سایر مذاهب اسلامی نیز در موضوعات مختلف آشنا میشود. فرقی نمیکند او چه مذهبی داشته باشد، فرد با این رویکرد تقریبی با نظرات همه مذاهب آشنا میشود. فقه مقارن حدود هشت واحد درسی است که به شخصه برای من بسیار ارزشمند است. من خوابگاهی نیستم، اما بیخبر هم نیستم. مثلا دیشب میهمان دوستم در خوابگاه بودم، اتاقی که در آن اهل تسنن و اهل تشیع در کنار هم زندگی میکنند. متاسفانه تصورات غلطی در فضای جامعه وجود دارد که میگویند چگونه این دو قشر در کنار هم میتوانند زندگی کنند! جالب اینجاست که اگر یک فرد مسیحی یا یک مسلمان در کنار هم زندگی کنند اینقدر جلبتوجه نمیکند یا منفی به آن نگاه نمیشود؛ این دیدگاه بدی است. درحالی که در برخی شهرهای کشور حتی ازدواجهای مختلفی بین پیروان این دو مذهب هم اتفاق میافتد و یک مساله عادی است. این رویکرد، یک جریان و فکر خارجی است که بین مسلمانان وجود دارد.
رحمانی: ما نهتنها در صحن دانشگاه یا در کلاسها بلکه در سلف و خوابگاه هم با هم هستیم و این زندگی یادگار خوبی برای همه ما از دوران دانشجویی است. نهتنها با برادران ایرانی بلکه با دانشجویان سایر کشورها که در این دانشگاه مشغول تحصیل هستند، ارتباط خوبی داریم. ممکن است در اتاق من پیرو اهل تسنن، یک فرد شیعه حضور نداشته باشد، اما در اتاق کناری و در همسایگی ما حضور دارند و زندگی میکنند. در خوابگاه با آنها به هیچ مشکلی برنخوردهایم بلکه صمیمیت بیشتری هم پیدا کردهایم.
پس چرا در نگاه برخی از مردم، زندگی و ارتباط پیروان مذاهب اسلامی دور از انتظار است؟
رحمانی: دلیل اصلی آن آگاهی نداشتن از یکدیگر است، تعریف ما درمورد اهل تسنن و تشیع همان چیزی است که دیگران به ذهن ما تزریق کردهاند. دلیل اختلاف بین مذاهب اسلامی، نداشتن آگاهی و معرفت نسبت به هم است. جا دارد از مقام معظم رهبری تشکر کنیم که زمینه این وحدت و حفظ آن را فراهم ساختند. ما آمدیم و دیدیم. چیزهایی را که شنیده بودیم، تجربه کردیم و متوجه شدیم غیر از آن تعریفی بود که شنیده بودیم. اگر این مدل تقریبی وجود داشته باشد و همه مذاهب دیگر را مطالعه کنند، وحدت واقعی محقق خواهد شد. علت تفرقه امت اسلامی این است که آنچه دیگران به ما فهماندهاند، ما پذیرفتهایم؛ اگر خودمان بهطور مستقیم افکار و اندیشههای آنان را مطالعه کنیم، مشکل حل میشود. بهطور مثال در زمان حضورمان که بیش از یکسال از آن میگذرد، صفا و صمیمیت بینمان حاکم بود و امیدواریم همینطور هم بماند.
بقیه هم همین نظر را دارند؟
موسوی: ببینید ما در کلاسهای درسی نظرات مختلف مذاهب را میشنویم و از آن آگاهی پیدا میکنیم و همین نظرات را در خوابگاه با دوستان مرور میکنیم و بهنوعی تبادل فکری صورت میگیرد. مباحثه همیشه در خوابگاه وجود دارد ولی هیچوقت منجر به مجادله و درگیری نشده است. وقتی از عقاید هم مطلع میشویم، میبینیم که مشترکاتمان خیلی بیش از اختلافاتمان است، ما هم باید روی اشتراکات تمرکز کنیم.
دانشیار: صحبتهای دوستان را من هم تایید میکنم. صمیمیت خوبی بین دانشجویان در دانشگاه مذاهب وجود دارد. الحمدلله این مساله در این دانشگاه، یک روحیه آکادمیک است و پایداری و تداوم دارد. در کلاسهای درسی دانشجویان اهل تشیع به نظرات ما احترام میگذارند و متقابلا ما هم به نظرات آنان احترام میگذاریم. دانشگاه مذاهب اسلامی زمینه این اتفاق را فراهم کرده است. مسالهای اهمیت دارد، تسامح فکری است که در کلاسهای آموزشی وجود دارد. من در کلاسی درس میخوانم که فقط دو نفر از اهل تسنن در آن حضور دارند و بیش از 20 نفر از اهل تشیع در این کلاس هستند. با وجود این، هیچگاه آنها علیه ما موضعگیری و مخالفتی نداشتند. هرکس نظر و عقیده خود را آزادانه بیان میکند.
اما در محیط دانشجویی با توجه به سن و سال بچهها، بحث کردن و تعصب وجود دارد. یعنی شما با چنین فضایی در کلاسها مواجه نبودید؟
دانشیار: تعصب در جایی است که من از نظر طرف مقابلم آگاهی نداشته باشم. ما که از نگاهها و اندیشههای مختلف آگاه میشویم، ناخودآگاه این تعصب از بین میرود و تسامح فکری را به وجود میرود، در چنین شرایطی تعصب کورکورانه جایی ندارد. البته شاید در دفعات اولیه حضور و آشنایی دانشجوها چنین فضایی به وجود بیاید، اما با آشنایی بیشتر دانشجویان این فضا تغییر میکند.
چرا این جو صمیمی دانشگاه مذاهب در جامعه حاکم نمیشود؟ چه عاملی باعث شده اختلافات مذاهب اسلامی بیش از مذاهب آن به چشم بیاید؟
فائز: نکتهای که شما مطرح میکنید، مربوط به این فضای آکادمیک است. من اصل و فرع اعتقادات شیعیان را بررسی میکنم و با بررسی آن متوجه میشوم عمده اختلافات ما مربوط به فروع است. این فروع نمیتواند ما را از هم جدا کند. در این فضای علمی مشکل خاصی وجود ندارد، اما مساله اصلی مربوط به جامعه است. اگر چنین فضاهایی در کشورهای مختلف به وجود بیاید، مطمئن هستم وحدت امت اسلام مستحکم خواهد شد و اختلافاتی که بین شیعه و سنی سالهاست فاصله ایجاد کرده و سبب شده حتی حکومتهای بزرگشان را از دست بدهند و زیر استعمار کشورهای استکبارگری چون انگلیس بروند، کمرنگ شود. آنچنانکه رهبری ایران هم به خاطر نزدیک شدن شیعه و سنی بر تاسیس این محل آموزشی تاکید ویژهای داشتند.
رحمانی: یکی از عوامل تشدید اختلافات ما، مداخله کشورهای بیگانه مثل آمریکا و انگلیس است. این کشورها تفرقه میان ما را جزئی از منافع خود میدانند و اگر این اختلاف از بین برود، منافع آنها هم از بین خواهد رفت. یکی از اصلیترین عوامل تفرقههای موجود در جهان اسلام همین کشورهای بیگانه هستند که از پیروان مذاهب اسلامی دشمن ساختهاند. این مطلب صرفا مربوط به امروز نیست بلکه در گذشته نیز وجود داشته و از آن استفاده میکردند. برای برونرفت از این شرایط و دور شدن از این تفرقه باید بیشتر هوشیار و بیدار باشیم.
ملکی: نکات مورد اشاره دوستان اهل تسنن را قبول دارم. ریشه اختلافات موجود به تشنجهای سیاسی باز میگردد. وضعیت عراق فعلی را میبینید، زمینههای مذهبی وجود دارد، اما برخی در این کشور عملا بازیچه دست کشورهای بیگانه مانند انگلیس شدهاند. عقیده ما براساس تعقل و تفکر شکل گرفته است. کشورهای مستکبر به دنبال گرفتن این تعقل هستند تا بتوانند از فریبخوردگان بازیچه بسازند و استفاده کنند. چنانچه در پیدایش وهابیت این موضوع را به وضوح میبینیم. عربستان امروز ریشه فساد در امت اسلامی است. از یکطرف به جنگ کشور اسلامی دیگر یعنی یمن میرود و از سوی دیگر به دنبال تفرقهافکنی میان کشورها و جوامع مسلمان است یا حتی درمقابل مساله فلسطین نهتنها حمایتی از مردم مظلوم این کشور ندارد بلکه از مواضع رژیم غاصب صهیونیستی حمایت میکند. ریشه وهابیت براساس تفرقه به وجود آمده و پیش میرود. از این تفرقه، دشمن خارجی سود میبرد. دشمنی که به دنبال از بین بردن اتحاد جامعه مسلمان است. اگر تعقل از مسلمانان گرفته شود، همین موضوع شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی به وجود میآید.
دانشیار: من هم سخنان دوست شیعهام را تایید میکنم. از دید ما نسبت اسلام و سیاست بسیار اهمیت دارد. باید سیاستی اسلامی داشته باشیم. غربیها پشت این اختلافافکنی هستند، با وجود این، وظیفه ما در چنین شرایطی چیست؟ راهکار ما در مقابل مداخله آنها چیست؟ راهکار اصلیای که به نظر من میرسد رواج همین فضای آکادمیک و علمی در جامعه است؛ اولا از طریق نظری و در ثانی از شیوههای عملی. ما باید تقریب را ایجاد کنیم و به یکدیگر نزدیک شویم. زمانی که ما در نظر و عمل متحد نباشیم، فضایی برای حضور کشورهای بیگانه فراهم میشود.
موسوی: دانشگاه مذاهب نمونه کوچکی از جامعه است. وقتی دانشجویان به این دانشگاه میآیند و از عقاید یکدیگر اطلاع پیدا میکنند، اختلافات اندک ما کمتر دیده میشود. باید همین مدل را در جامعه و سایر کشورها بسط داد تا اشتراکات جلوه بیشتری پیدا کند.
فائز: من که دانشجوی ارشد رشته فقه مقارن هستم، همین دغدغه را دارم و آرزومندم همه دانشجویان جهان اسلام این دغدغه را در خود احیا کنند. از طرفی امیدوارم پس از پایان دوران تحصیل ما سفیری برای تقریب مذاهب باشیم و نقاط اتفاقنظر را بیشتر بها بدهیم. اختلافات ما را از هم دور میکند و این دوری مورد استفاده کشورهای خارجی قرار میگیرد. همین الان هم منافع کشورهای اسلامی را کشورهای غربی میبرند، اگر قدرتهای اسلامی با یکدیگر وحدت داشته باشند، قدرتهای بزرگ جهان حرفی برای گفتن نخواهند داشت. وضعیت نفت را نگاه کنید، اگر کشورهای اسلامی که عمده دارندگان نفت جهان هستند، اراده به تحریم کنند، بسیاری از کشورها نمیتوانند کاری از پیش ببرند. این ایده وحدت باید در همه دانشجویان فعال شود، چراکه شیرازه امت اسلام است.
پهلوان: دوستان نکات خوبی را مطرح کردند. هفته، هفته وحدت است. وحدت به صورت عام معنی یکی شدن میدهد، چیزی که در ذهن مردم هم شکل گرفته، این است که وقتی صحبت از بین مذاهب میشود، شیعه و سنی یکی شوند.این تصور اشتباهی است، وحدت به صورت خاصتر به این معنی است که شیعه با همان اعتقادات و اهل تسنن هم با هم اعتقادات خودش در کنار یکدیگر شاکله یکپارچهای را تشکیل دهند تا دربرابر دشمنان اول مقاومت کنیم و در وهله بعدی بتوانیم ضربات سهمگینی هم به آنها بزنیم. این موردی است که کمتر موردتوجه قرار گرفت. البته اسلامی که مقصود ماست، سکولار نیست. اولین مرحله برای ایجاد وحدت بین مذاهب اسلامی این است که همزیستی مسالمتآمیز بین آنها شکل بگیرد، چیزی که ما هماکنون در خوابگاههای دانشگاه میبینیم. وقتی وارد دانشگاه میشوم، با چشم دیگری به یک اهل تسنن نگاه میکنم و ممکن است او هم همین نگاه را نسبت به من داشته باشد. اما زندگی در کنار هم و گفتوگوهایی که بین ما صورت میگیرد، به ما نشان میدهد که چقدر نکات مشترک زیادی داریم. این وحدت به اجبار نیست بلکه کاملا دوستانه است. وحدت یکی از مولفههای رسیدن به تمدن نوین اسلامی است.
به نظر شما مهمترین دغدغه فعلی مسلمین در شرایط فعلی چه چیزی باید باشد؟ به بیان دیگر اولویتهای مهم و اساسی جهان اسلام در شرایط کنونی چیست؟
موسوی: من فکر میکنم اگر وحدت شکل بگیرد، همه مشکلات ملتهای مسلمان به واسطه همین وحدت حل خواهد شد؛ چه مربوط به مسائل سیاسی باشد، چه اقتصادی و چه دغدغههای فرهنگی. اصلیترین مساله فعلی در جهان اسلام وحدت بین ملل اسلامی است.
دانشیار: من حرف آقای موسوی را تایید میکنم، مساله اصلی وحدت است، اما ما باید در قدم اول زمینه وحدت را مساعد کنیم. ابتدا باید فضای علمی را برای ایجاد وحدت در حوزه فکر و نظر آماده کنیم، اگر این مهم اتفاق بیفتد، بهصورت عملی هم شاهد وحدت خواهیم بود.
فائز: وحدت یک شیرازه برای جهان اسلام است و در اهمیت آن شکی نیست. نکته مهم راه رسیدن به وحدت است.متاسفانه بحث وحدت خارج از فضای دانشگاه، فقط در همین یک هفتهای که ما بهعنوان هفته وحدت میشناسیم، وجود دارد. اگر قرار باشد به وحدت برسیم، باید در طول سال از آگاهی فردی، خانواده و جامعه توسط رسانهها استفاده کنیم و در این هفته از تلاشهای چندماهه خودمان نتیجه بگیریم و ببینیم کارکرد و خروجی ما در نزدیکتر کردن مذاهب اسلامی چقدر موثر بوده است. باید رسانهها و ظرفیتهای مختلف در جهت مستحکم شدن وحدت در جهان اسلام به کار گرفته شود.
رحمانی: در وحدت خیر، خوبی و رحمت الهی است. زمینه این وحدت در کنفرانس وحدت که سالانه برگزار میشود، وجود دارد. به نظر من باید دیگر کشورهای اسلامی در کنار جمهوری اسلامی ایران برای استفاده و برگزاری اینگونه مراسم اقدام کنند. ما 57 کشور اسلامی داریم که باید همه آنها در زمینه وحدت دستبهدست هم دهند و در این زمینه فعال شوند. نکته دیگری که در مورد این کنفرانسها وجود دارد این است که باعث میشود توجه بیشتری به اشتراکاتمان داشته باشیم. در این فضا بهدنبال طرح اختلافات نیستیم و به همین جهت باعث میشود نکات مثبت مذاهب بیشتر مورد توجه قرار گیرد. این صلح باعث خیر و نیکی برای ما خواهد بود. وحدت هدف بزرگی برای سعادت امت اسلام است.
ملکی: به نظر من وحدت در عین حال که یک هدف بزرگ است، یک وسیله هم هست؛ وسیلهای برای اینکه ما یک تشکل بزرگ و وسیع اسلامی را برقرار کنیم. اگر ما تاریخ صدر اسلام را هم مطالعه کنیم، این تشکیلات بزرگ را خواهیم دید. ما از این وضعیت فاصله گرفتهایم. این تشکیلات اسلامی مقدمه تمدن نوین اسلامی است که در کلام رهبری انقلاب هم مرتب یادآوری میشود. وحدت مهمترین عاملی است که ما را به این تشکیلات بزرگ اسلامی میرساند. دوستان هم اشاره کردند، توانایی دولتهای اسلامی درحال حاضر کم نیست، اما برای منسجم شدن نیاز به انسجام و وحدت دارند.
پهلوان: به نظر من هم وحدت وسیلهای است برای رسیدن به یکپارچگی و شاکلهای در جهان اسلام. جهان اسلام درگیر عدهای شبهمسلمان شده است. دشمنان ما بیکار نبودند و نیستند و گروههای تکفیری را ایجاد کردند تا به جوامع اسلامی نفوذ کنند. تنها راه جلوگیری از ضربات دشمنان به مسلمین، برطرف کردن جهلی است که برخی مذاهب اسلامی نسبت به همدیگر دارند. بسیاری از کسانی که با وحدت مشکل دارند، به خاطر بیاطلاعی و جهل آنهاست که در صورت برطرف کردن آن میتوان امیدوار بود بسیاری از همین افراد به سمت وحدت گرایش پیدا کنند. اگر این اتفاق بیفتد، بهنوعی میتوان مسلمانان واقعی را از شبهمسلمانان متمایز کرد و تشخیص تکفیری سخت نخواهد بود.
* نویسنده: ابوالفضل مظاهری، روزنامه نگار