اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی:
اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی تاکید کرد: صدا و سیما به عنوان بزرگ ترین سازمان رسانه‌ای کشور اگر به مسئولیت عظیم و رسالت حقیقی خود عمل کند، می تواند بسیاری از مشکلات کشور را حل کند.
  • ۱۳۹۸-۰۸-۲۱ - ۱۷:۱۱
  • 00
اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی:
بیانیه یک تشکل دانشجویی درباره عملکرد صدا و سیما
بیانیه یک تشکل دانشجویی درباره عملکرد صدا و سیما

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی طی بیانیه‌ای تفصیلی  به بررسی عملکرد صدا و سیما پرداخت و تاکید کرد: صدا و سیما به عنوان بزرگ ترین سازمان رسانه ای کشور اگر به مسئولیت عظیم و رسالت حقیقی خود عمل کند، می تواند بسیاری از مشکلات کشور را حل کند. قطعاً این نهاد تاثیر به سزایی در حل مسائل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی جامعه دارد.

در این بیانیه آمده است:

« ترویج فساد از همه طرف در مطبوعات و در رادیو تلویزیون، نشان دادن فیلم‌های‌‌ ‌‏مفتضح برای تباهی طبقه جوان، مصرفی بار آوردن ملت در تبلیغ کالاهای مصرفی‌‌ ‌‏خارجی، همۀ اینها و بسیاری از چیزهای دیگر که (زمان پهلوی) در خدمت غرب و شرق بود از راه‌‌ ‌‏تلویزیون و رادیو (انجام می شد) و اگر این تا چندین سال دیگر دوام پیدا می کرد، ما باید فاتحۀ ایران را بخوانیم (میخواندیم).» (صحیفه نور، جلد 16، صفحه 117 - بیانات امام خمینی - در دیدار با معاون سیاسی و مسئولان و کارکنان واحد سیاسی و اخبار صدا و سیما ‏- 27 اسفند 1360)

بر اساس اعلام مرکز آمار ایران در سال 96  بیش از 90 درصد از مردم ، برنامه های صدا و سیمای جمهوری اسلامی را می بینند. که این آمار نشان می دهد ظرفیت مناسبی برای تحقق اهداف متعالی کشور و حل  مشکلات نظام اسلامی در این بستر وجود دارد.

اهمیت جایگاه  صدا و سیما در الگوسازی بر هیچ کس پنهان نیست بنابراین می توان از آن به عنوان اصلی ترین محیط برای ارائه سبک زندگی ایرانی-اسلامی و آگاهی بخشی در مسائل اجتماعی و سیاسی نام برد. در صورت عملکرد صحیح این دستگاه می توان انتظار داشت تا حل بخش اعظمی از دغدغه های فرهنگی، مشکلات اقتصادی و حتی اصلاح رفتار مسئولین توسط این سازمان رقم بخورد.

در نهایت با ساخت صدا و سیمای مطلوب، دو شعار استقلال و آزادی در جامعه به مرور تحقق پیدا می کند. اگر انتظارات از رسانه ملی برآورده نشود، به مرور زمان شاهد کمرنگ شدن مرجعیت این سازمان خواهیم بود.

موضوعات فوق، تنها بخش کوچکی از ظرفیت های عظیم رسانه ملی است. از همین رو سایر کشورها نیز برای دستیابی به اهداف خود، برنامه ریزی و  سرمایه گذاری عظیمی در این بخش کرده اند. این بستر منحصر به فرد، جنبش عدالتخواه دانشجویی را بر آن داشت تا با مقایسه ی وضعیت حال حاضر و  وضعیت مطلوب این سازمان، در جهت ارزیابی و اصلاح ، بیانیه ی تفصیلی منتشر کند.

۱. الگو سازی

با توجه به عملکرد صدا و سیما در زمینه چهره پردازی و الگوسازی، شاهد آن هستیم زندگی افرادی که هیچ ارزش علمی و هنری ندارند به عنوان چهره های شاخص به مخاطب تحمیل می شود. برنامه های تولیدی چند سال اخیر نشان می دهد که این مدل چهره سازی منفی نه تنها کاهشی نداشته، بلکه با کشیده شدن آن به شبکه های اصلی، تلاش بسیاری جهت اشاعه سبک زندگی سلبریتی ها شکل گرفته است!

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران باید مدل الگوسازی خود را اصلاح کند. باید بداند الگوی در شأن جوان و خانواده ایرانی، هر بازیگر، خواننده و فوتبالیستی نیست بلکه فرهیختگان، شهدای انقلاب، کارآفرینان و معلولین موفق الگوهای واقعی این مرز و بوم هستند. الگو پذیری از این اشخاص میتواند سبب تزریق انگیزه و نشاط برای دستیابی به موفقیت های بزرگتر و نهایتا بالا رفتن کیفیت زندگی افراد جامعه شود.

عموم مردم می توانند قضاوت کنند که آیا سهم چهره های علمی و شهدا با سهم سلبریتی ها از آنتن رسانه ملی برابر است؟ آیا جریانی خواسته یا ناخواسته سعی در حذف الگوهای حقیقی جوانان ایرانی دارد؟

اگر میزان اهمیت علم و پرداخته شدن به آن را بررسی کنیم، باید پذیرفت صدا و سیما نتوانسته به میزان لازم و شایسته به این مسئله ورود کند. برای مثال اگر میانگین توجه رسانه ملی به دو   مقوله ی «علم» و «فوتبال» را قضاوت کنیم، می بینیم که پدیده ای همچون فوتبال، با اختصاص بخش اعظمی از آنتن تلویزیون به خود، به ذائقه سازی کاذب می پردازد.

طبق سرشماری سال 95 بیش از یک چهارم جمعیت کشور را روستاییان تشکیل می دهند در صورتی که سهمشان از رسانه ملی حتی یک برنامه ی کاربردی با محوریت مشکلات و سبک زندگی روستایی نیست.

۲. استانداردهای پخش

صدا و سیما گاهاً اهداف اولیه خوبی را برای تولید یک محصول در نظر می گیرد اما در ادامه  خروجی با انتظارات اولیه مغایرت دارد.برای نمونه در سریالی با مضمون دفاع مقدس، شاهد سنت شکنی نسبت به زندگی ایرانی و تلاش برای عادی سازی روابط قبل ازدواج و عشق های مثلثی هستیم. سریالی منفعل کننده و جبرگرا، که نتیجه آن سخیف کردن موضوع دفاع مقدس است.

در این بخش به مغایرت عملکرد سیما در دو بخش مجزا میپردازیم:

الف) سریال ها

در بخش سریال ها باید به فکر حجامت اساسی در سازمان باشیم؛ جدا از تجدید نظر در استاندارد های انتخاب فیلم سازان، باید محتوای مناسب فرهنگ ایرانی به تولیدکنندگان عرضه شود، تا سریال ها بر اساس نیازمندی رسانه ملی ساخته شوند نه بر اساس ذائقه و تفکر فیلم ساز یا کارگردان! با مرور سریال های پخش شده در سال های اخیر، شاهد آن هستیم که سبک زندگی های تجملاتی که قرار بود به حاشیه رانده و تقبیح شوند، با تغییری 180 درجه ای به عمد یا غیر عمد در رسانه ملی عادی سازی و تطهیر میشوند.

امروزه فضای رسانه ملی به حدی از حرف انقلاب اسلامی فاصله گرفته است، که رئیس سازمان صداوسیما بیان می‌کند، ضد انقلاب ها هم فرصت سریال سازی دارند. لازم است سازمان در برابر این میدان دهی به هر عنصری، با هر تفکری در فیلم سازی در شبکه نمایش خانگی چهارچوبی جهت حفظ ارزش های جامعه اسلامی تعیین کند این روند می تواند زمینه ساز ورود برنامه سازان انقلابی به حوزه فیلم و سریال شود.

ب) تبلیغات

 با استناد به «مجموعه ضوابط تولید تیزر های تبلیغاتی‌ رادیویی و تلویزیونی» که از سوی اداره کل بازرگانی صدا و سیما به تولیدکنندگان تبلیغات تلویزیونی ابلاغ شده است، در ادامه میزان پیروی سازمان از این ضوابط ابلاغی را بررسی می‌کنیم:

 ترویج مصرف گرایی و تجمل گرایی

مطابق ضوابط تولید تیزرهای تبلیغاتی،‌ رادیویی و تلویزیونی در مورد فرهنگ مصرف اصول زیر تعیین شده است:

اصل 23: «تیزر تبلیغاتی نباید مروج تجمل گرایی باشد.»

اصل 24: «تیزر تبلیغاتی نباید به گونه ای طراحی و ساخته شوند که در آن مردم به مصرف بیش از نیاز و اسراف در استفاده از امکانات تشویق شوند.»

اصل 25: «تعیین جایزه برای تشویق مخاطبین تیزر تبلیغاتی به خرید و مصرف بی رویه مجاز نیست.»

با این وجود عمده تبلیغات تلویزیونی در فضایی کاملا لوکس و با به نمایش گذاشتن دکوراسیون و لوازم گران قیمت ساخته می شود. اگرچه اصل جذابیت بصری در تبلیغات ایجاب می کند زیبایی رعایت شود اما آنچه محل بحث است، تناسب فضاهای مورد استفاده در تبلیغات تلویزیونی با سطح زندگی مردم است. این مورد نه فقط در تبلیغات، بلکه در تعیین نوع جوایز برنامه ها و مسابقه های تلویزیونی رعایت نمی شود؛ نکته ای که عدم   رعایت آن سبب تجمل گرایی و مصرف زدگی و در ادامه ایجاد حس سرخوردگی و حسرت در جامعه به خصوص محرومین می شود.

 متأسفانه ترویج مصرف بیشتر، به امری رایج در رسانه ملی تبدیل شده است؛ حجم انبوع ستاره مربع ها، در کنار نقش تخریبی برای تولید ، یک کازینوی ملی را به وجود آورده است. تبلیغ فروشگاه های زنجیره ای تخفیفی، تبلیغات پرحجم اپراتورهای تلفن همراه (با ارائه تخفیفاتی مردم را به مصرف بیشتر ترغیب می کنند) بخشی از عملکرد تبلیغیِ رسانه در جهت اقتصاد سرمایه داری (به جای اقتصاد مقاومتی) می باشد که عملاً بیشترین آسیب را به فرهنگ قناعت وارد می سازد.

 استفاده از جنس زن در تبلیغات

 رویکرد کلان سازمان در موضوعات مختلف مشخص نیست. زن الگوی صدا و سیما چگونه است؟ به عنوان مثال در حالی برنامه ی سمت خدا از عفت زن میگوید، که در شبکه ای دیگر مجری با آرایش با مردهای حاضر در استودیو خنده و شوخی میکند! در همان لحظه، تبلیغات از نوعی زن دیگر پرده بر میدارد که درگیر مصرف زدگی شده و هیچ نسبتی با فرهنگ اسلامی، انقلابی و ایرانی ندارد. حضور زنان در تبلیغات به دلیل جذابیت های بصری، امری رایج در کشورهای غربی ست، که متاسفانه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هم همین روند را در پیش گرفته است. این در حالی است که مطابق با اصول ابلاغ شده از سوی اداره بازرگانی سازمان صدا و سیما، موارد زیر در مورد استفاده از زنان در تبلیغات باید رعایت شود:

«اصل 56: زن در نظام مقدس اسلامی از موقعیت ویژه ای برخوردار است و قوانین و احکام مقدس اسلام برای زن جایگاه رفیعی را قائل است، لذا استفاده از حضور خانم ها در  آگهی های رادیو تلویزیونی مستلزم اعمال دقت های خاصی می باشد و باید جایگاه زن مسلمان و شئون او مدنظر باشد.»

«اصل 57: حضور خانم‌ها و دختر خانم‌ها در تبلیغات تلویزیونی در صورت اقتضاء موضوع مورد تبلیغات تلویزیونی بدون آرایش و با رعایت کامل حجاب اسلامی امکان پذیر است.»

«اصل 58: حضور خانم‌ها در تبلیغات تلویزیونی که وضعیت کالا و مصارف آن با نقش خانم‌ها بستگی نداشته باشد مجاز نیست.»

 چنانچه اشاره شد، تقریبا در اکثر تیزرهای تبلیغاتی زنان حضور دارند؛ اگرچه از منظر پوشش، پوشیده به نظر می آیند ولی استفاده از لباس های جلو باز، آرایش کامل، حرکات همراه با عشوه ، چهره های جذابِ اغراق شده و غربی در کودکان و بانوان به صورت متداول دیده میشود. در حال حاضر شرکت های تبلیغاتی حتی اصل 57 را رعایت نکرده و و شاهد حضور زنان در تبلیغات های نامرتبط مانند پنجره های یو پی وی سی هستیم.

 تبلیغات کودک

در همه کشورهای دنیا بر روی تبلیغات کودک حساسیت جدی وجود دارد. در ضوابط اداره کل بازرگانی صدا و سیمای کشور ما هم موارد متعددی اشاره شده است.

«اصل 64: تبلیغات تلویزیونی نباید موجب بدآموزی کودکان شود و از زود باوری، حس عاطفی و کم تجربگی آنان در تشخیص واقعیت‌ها سوء استفاده شود.»

«اصل 65: در تبلیغات تلویزیونی نباید از کودکان با صراحت درخواست شود محصولی را خریداری کنند و یا از والدین خود و دیگران چنین درخواستی کنند و نباید خرید موضوع تبلیغات تلویزیونی برای کودکان و یا ترغیب دیگران به این امر به عنوان انجام یک وظیفه مطرح شود.»

«اصل 68: در آگهی‌ها نباید از کودکان برای خرید از طریق پست یا تلفن دعوت شود.»      متاسفانه تبلیغات کودکان به شبکه مختص کودک (پویا) نیز کشیده شده است؛ درحالی که کودکان (خصوصاً کودکان زیر هفت سال) به هیچ وجه توانایی تفکیک تبلیغات از برنامه های سرگرمی را ندارند و این تبلیغات را هم جزئی از برنامه های سرگرمی تصور می کنند.

اقدام رسانه ملی در استفاده از چهره های محبوب برای کودکان (نظیر عمو پورنگ و دیگر هنرمندان) در تبلیغ محتوای مخصوص کودکان، دقیقاً متضاد با ضوابط تبلیغاتی و اخلاقی سازمان است. این تبلیغات باعث ایجاد فشار کودکان بر والدین برای خرید این محصولات می شود که از نظر اخلاقی حتی در جوامع بین المللی پذیرفته نیست. درخواست از کودکان برای گرفتن شماره تلفن و شنیدن قصه، تبلیغات اسباب بازی در برنامه های تلویزیونی مختص کودکان  از نمونه هایی از سو استفاده از کودکان در تبلیغات است که این موارد نه تنها از منظر اخلاقی پسندیده نیست بلکه با شرایط اقتصادی خانواده ها هم مطابقتی ندارد.

تبلیغات کنکور

درحالی که یکی از استرس زا ترین اتفاقات برای نوجوانان و خانواده هایشان مسئله کنکور است بخش عظیمی از تبلیغات در رسانه ملی به آن اختصاص یافته است. هرچند با ورود وزیر آموزش و پرورش شاهد کاهش 50 درصدی این تبلیغات بوده ایم اما حجم وسیع آن از لزوم حذف بیش از پیش آن خبر میدهد.

اگر هدف از تبلیغات سازمان صداوسیما کسب درآمد باشد می تواند به جای تحمیل هزینه های سنگین فرهنگی و اقتصادی به نظام اسلامی، با صرفه جویی در هزینه های اضافی و «معادله ساده هزینه-فایده» (به طور مثال کاهش زمان پخش) حدود هزار میلیارد تومان درآمد از این تبلیغات را به راحتی جبران کند.

طنز، بیان مطالب مهمِ جدی به زبان شوخی  و به دور از لودگی است که دارای محتوا و معنایی باشد ولی در برنامه های طنز صدا و سیما، بسیاری از مواقع شاهد شوخی های خارج از عرف و دور از شأن خانواده ایرانی می باشیم که از چهارچوب های اخلاقی عبور کرده و به سمت ابتذال کشیده میشود. آسیب دیگر در عرصه طنز اجتماعی، ایجاد نوعی رانت برای چند سلبریتی ست که با ارائه طنزهای زرد و سخیف، وانمود به وجود فضای باز می کنند. باید انحصار نقد و طنز از دست عده ای خاص با دستمزد های نجومی خارج شده و فضا برای ورود افراد دغدغه مند و استعداد های جدید مهیا شود.این امر میتواند مانع تهرانیزه شدن رسانه ملی شود.

۴. آگاهی اجتماعی

صدا و سیما باید ایده، فکر و هنر برای مدیریت داشته باشد تا بتواند دستاوردها نظام جمهوری اسلامی را به درستی به تصویر بکشد نه اینکه مانند دی ماه سال 96 در بزنگاهی حساس در فضای عمومی با انفعال خود حتی از یک کانالِ شبکه اجتماعی شکست بخورد.

حال از این رسانه چگونه می توان توقع داشت در مقابله با شبهه آفرینی ها و حملات رسانه ای دشمن،کارنامه ای موفقیت آمیز داشته باشد؟

 تبیین دقیق با ایجاد فرصت های دوطرفه برای ارائه نگاه های مخالف و موافق در موضوعات مختلف، میتواند در این جهت راهگشا باشد. اگرچه توجیه صدا و سیما برای این کم کاری ها نداشتن بودجه است اما تجربه ی 8 سال دفاع مقدس برتری نیروی فکری بر مادیات و لزوم وجود یک نگاه سازنده و جامع را نشان میدهد.

یکی دیگر از وظایف صدا و سیما مطرح کردن ضعف ها به صورت علاج‌جویانه و دلسوزانه است؛ بیان ستیزه‌جویانه نه تنها سودی ندارد بلکه می تواند مشکلات دیگری را رقم بزند. متاسفانه همواره شاهد سنگ اندازی در مسیر ساخت و تولید برنامه ای با این رویکرد هستیم، برای   مثال هیچ وقت روشن نشد، چرا برنامه هایی نظیر "حاشیه های پزشکی"، "سرزده"، "صرفا جهت اطلاع" و "ذره بین" از آنتن تلویزیون حذف شدند!؟

رویکرد دوگانه رسانه ملی در قبال نقد دولت ها، عدم رضایت مردم و حتی دولت ها را به همراه داشته است.برای نمونه در نحوه پرداختش به لوایح  FATF  می خواهد با بیان نقاط ضعف و نقد آن از موضع حق فاصله نگیرد، و از طرفی با اشاره به نقاط مثبت دل دولت را بدست بیاورد. به همین منظور چند مناظره و گزارش کوتاه از شبکه های کم مخاطب و یا ساعات کم بازدید، پخش می کند تا هم به منتقدان بگوید من چندین مناظره پخش کردم و هم به دولت بگوید کل زمان پرداخته شده به این موضوع در این چند سال به 10 ساعت هم نمیرسد. بنابراین نه مشکل تبیینی لوایح  FATF  حل می شود، نه موجبات خشنودی دولت از رسانه ملی فراهم می شود.

در زمانی دیگر هنگامی که باید در برابر بی اخلاقی ها و مدیریت زیان بار وزیر بهداشت به روشنگری می پرداخت، دست به تقدیس این فرد زد. سازمان در اوج انتقادات او را با مصاحبه ای ضعیف، مهمان برنامه ی بدون تعارف کرد تا به صورت غیر مستقیم به منزه سازی او بپردازد و زمانی که آن وزیر با تحمیل خسارت های غیرقابل جبران رفت، رسانه ملی به ضعیف ترین شکل آن را نقد کرد.

۵. برنامه های مسابقه ای

 رهبری کمتر به صورت مصداقی، در موضوعی ورود می کنند؛ اما در مورد مسابقه های تلویزیونی بیان می کنند که مسابقات و برنامه هایی که شخص صرفا با پاسخ دادن به چند سوال جوایز میلیونی(گاها به اندازه حقوق چند ماه یک کارمند) می برند، به هیچ وجه مناسب نیستند. متأسفانه حمایت مدیران شبکه ها را همراه خود دارند.

تمام موارد ذکر شده در بالا مجموعه ای از اصول و رویکرد هایست که از رسانه ملی انتظار میرود به منظور دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در این راستا گام بردارد. باید توجه داشت در بیست سال اخیر همواره این نکات توسط رهبری گوشزد شده است و با وجود اینکه ریاست این سازمان توسط شخص رهبری انتخاب میشود اما در عمل توصیه های رهبری مورد بی توجهی جدی مدیران قرار گرفته است. در صورت وجود نظارت بر تصمیمات کلی این سازمان، عبور از اصول و چهارچوب ها به حداقل میرسد.

در حال حاضر تغییر و تحولات مدیریتی و رویکردی در این دوره اتفاق افتاده است، ولی باید توجه کرد هنوز با صدا و سیما مطلوب فاصله زیاد است. اما در زیر به چند نکته که متناسب با حال و روز فعلی سازمان است می پردازیم:

۱- رویکرد جنگ نرم

 اصلی ترین نکته آن است که مدیران و  تصمیم گیران صدا و سیما، تصمیماتشان مبتنی بر رویکرد جنگ نرم باشد. رهبری چندی پیش در دیدار با برنامه سازان فرمودند: «جنگ نرم همه‌جانبه‌ی دشمن، امروز قابل انکار نیست. با این‌حال، برخی آن را انکار می کنند و این خود نیز بخشی از جنگ نرم است. در این جنگ، هنرمندان و اهالی فکر و نظر، در حکم نیروهای مسلّح در جنگ سخت اند».

صدا و سیما به عنوان مهم ترین محل و خط مقدم جنگ نرم، با انکار این جنگ سبب عقب ماندگی سازمان شده است. همه ی متخصصان رسانه می دانند که لازمه فرهنگ سازی خبرپردازی و کار فرهنگی نرم است. اما در حال حاضر به جز معاونت سیاسی صدا و سیما، تقریبا در هیچ نقطه ای کار ایدئولوژیک دیده نمی شود. مثلاً چند سریال در رابطه با فتنه، اقتصاد مقاومتی، اتفاقات دهه ی 60، خیانت های اروپائیان و آمریکایی ها و غیره داریم؟

۲_ جوانگرایی

 یکی از اقدامات خوب در دوره ی مدیریت فعلی صدا و سیما واگذاری مدیریت و برنامه سازی به افراد «مدیر»، «باتجربه»، و البته «جوان» است. عملکرد مدیرانی که دارای هر سه ویژگی مذکور هستند، نشان می دهد که تا چه میزان ظرفیت ناب در کشور وجود دارد؛ از نمونه های موفق جوانگرایی میتوان به مدیران جوان و با انگیزه ی شبکه پویا و مستند اشاره کرد. یقینا جوانگرایی بدون در نظر گرفتن سایر مؤلفه های یک مدیر کارآمد میتواند آسیب زا باشد مانند اتفاقی که در مدیریت شبکه سه افتاد. متاسفانه در حال حاضر به اصرار رئیس سازمان، حدود 20 نفر از مدیران و معاونان بازنشسته مشغول به کار هستند که در همان بخش ها شاهد ضعیف ترین عملکرد هستیم. از طرفی دیگر به روز بودن و فعال بودن از ویژگی های کار رسانه ای است، پس چگونه مهمترین معاونت های صدا و سیمای فعلی میتواند در دست مدیران سه دهه و چهار دهه قبل باشد؟

3- اصلاحات ساختاری

امروزه همه بر این باورند، ساختار صدا و  سیما چابکی مطلوب جهت تعیین اولویت ها، انجام وظایف و پدیدآوردن شبکه ای از نیروهای کارآمد را ندارد. فربه بودن این ساختار سبب ناتوانی ریاست آن در مدیریت و کنترل زیرمجموعه به ویژه در موضوعات مالی شده است.

در ادامه نتایج تحقیقات در زمینه اصلاح ساختاری تشریح می گردد:

طبق قانون اساسی، صدا و سیما تنها متولی پخش است و تولید باید به مراکز تولیدی واگذار شود. در صورت دولتی شدن تولید از کیفیت کاسته شده و سازمان درگیر حواشی می شود و در نهایت از اولویت های اصلی خود باز می ماند. در این راستا می توان شورایی شکل داد که نقش آن «برنامه ریزی»، «راهبرد دهی»، «رصد» و «رتبه بندی» تولیدات باشد و تعیین کند چه محتوایی، چه زمانی و چگونه باید به مخاطب ارائه شود. با این روش بدون صرف هزینه   اضافه، هر فردی متناسب با استعداد و تلاشش به کار گرفته می شود و گسترش کمّی سازمان، در درجه اول قرار نمی گیرد.

صدا و سیما به دلیل عدم استقلال مالی و پرداخت نشدن کامل بودجه خود از طرف دولت و مجلس مجبور به کسب حدود هزار میلیارد تومان از تبلیغات گوناگون میباشد که بسیاری از آنها از خط قرمز های فرهنگی و اقتصادی جمهوری اسلامی عبور میکنند.

نتیجه

امام خمینی از صدا و سیما با عنوان «دانشگاهی عمومی برای هدایت و تربیت مردم» نام برد، نهادی که باید با برنامه ریزی و طراحی دقیق و مناسب، آرمان ها و اهداف انقلاب را در حوزه های مختلف به مردم و نهادهای دیگر عرضه کند تا هدایت جامعه در مسیر آرمان هایی مانند عدالت، استقلال، آزادی، استکبارستیزی، مقاومت و... قرار گیرد.

 در پایان صدا و سیما به عنوان بزرگ ترین سازمان رسانه ای کشور اگر به مسئولیت عظیم و رسالت حقیقی خود عمل کند، می تواند بسیاری از مشکلات کشور را حل کند. قطعاً این نهاد تاثیر به سزایی در حل مسائل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی جامعه دارد.

به امید ظهور عدالت گستر گیتی

«جنبش عدالتخواه دانشجویی»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰