پای مشکلات شرکت‌های دانش‌بنیان حوزه نانو در گفت‌وگو با رئیس کارگروه ترویج ستاد فناوری نانو
دانش‌بنیان‌های حوزه نانو از فعال‌ترین حوزه‌های فناوری در کشور هستند و با توجه به ارتقای ایران به پله چهارم دنیا، می‌توان روی این بخش از علم در کشور حساب ویژه‌ای باز کرد.
  • ۱۳۹۸-۰۸-۲۱ - ۱۲:۱۸
  • 00
پای مشکلات شرکت‌های دانش‌بنیان حوزه نانو در گفت‌وگو با رئیس کارگروه ترویج ستاد فناوری نانو
برای بهره‌وری باید شرکت‌های کوچک‌تر تجمیع شوند
برای بهره‌وری باید شرکت‌های کوچک‌تر تجمیع شوند

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، ایران در سال‌های اخیر یکی از برترین کشورها در حوزه تولید علم معرفی شده است و رشد شرکت‌های نوپای استارتاپی و تبدیل آنها به شرکت‌های دانش‌بنیان موید این مطلب است که کشور با یک روند رو به رشد در زمینه تولید علم روبه‌رو است. دیدارهای اخیر رهبری با نخبگان، دانشجویان و فعالان حوزه‌های علم و فناوری و نانو بیانگر اهمیت این موضوع است که باید این حوزه با جدیت بیشتری دنبال شود. در این میان، اما نباید مشکلات پیش‌روی دانش‌بنیان‌ها را نادیده گرفت که گاهی سد راه مسیر آنها شده و آنها را از رسیدن به هدف باز می‌دارد. مقوله مناقصات، پیدا کردن سرمایه‌گذار و رساندن ایده‌های خود به مرز تولید، از معضلاتی است که با یافتن راهکارهایی باید آنها را حل و فصل کرد. در بخشی از دیدارهای رهبری، برخی از نخبگان و دانش‌بنیان‌ها به بیان این مشکلات پرداخته‌اند که با تاکید ایشان بر حل مشکلات مواجه شده و امید می‌رود با جدیتی که در این راستا وجود دارد، به‌زودی بتوان به بارورشدن دوچندان تولید علم در کشور رسید. کاهش آمار بیکاری یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های شکل‌گیری شرکت‌های دانش‌بنیان است که با سرکار آمدن دانشجویان و فعالان در حوزه‌های مختلف توانسته در اشتغال جوانان نقش موثری ایفا کند.

دانش‌بنیان‌های حوزه نانو از فعال‌ترین حوزه‌های فناوری در کشور هستند و با توجه به ارتقای ایران به پله چهارم دنیا، می‌توان روی این بخش از علم در کشور حساب ویژه‌ای باز کرد. حدود 226 شرکت دانش‌بنیان در کشور شکل گرفته‌اند که امید می‌رود این تعداد در سال‌های آینده چند‌برابر شود. تا پایان شهریور 98، حدود 610 محصول و تجهیزات نانو در حوزه‌های مختلف تولید شده که حجم فروش حاصل از این محصولات تا پایان سال 97 حدود دومیلیارد و 560 میلیون تومان را به خود اختصاص داده است. با توجه به اینکه شرکت‌های دانش‌بنیان نانو در بالا‌رفتن حجم تولیدات داخلی و توسعه‌بخش صادرات و کاهش نیاز به واردات محصولات مختلف نقش مهمی دارد، آمارها نشان می‌دهد درآمد حاصل از صادرات فناوری‌های نانوی شرکت‌های دانش‌بنیان در سال 97 به حدود 30میلیارد دلار رسیده است. در ادامه گفت‌وگوی «فرهیختگان» با عماد احمدوند، رئیس کارگروه ترویج ستاد فناوری نانو را می‌خوانید.

قوانین و مقررات دست‌و‌پاگیری در برابر شرکت‌های دانش‌بنیان قرار دارد که طی کردن مسیر را برای آنها دشوار کرده است. نظر شما در این‌باره چیست؟

در چند سال گذشته تلاش شده از نظر قانونی مسیر برای شرکت‌های دانش‌بنیان فراهم شود و در این راستا مرکزی در معاونت علمی که حمایت‌های قانونی و حقوقی را برای این شرکت‌ها دنبال می‌کند، پیگیر است و می‌توان گفت از نظر قانونی کارها خوب پیش می‌رود. اما شاید مهم‌تر از اینها، موانع ذهنی باشد به این معنا که ممکن است ما برای کار با شرکت‌های دانش‌بنیان یا شرکت‌های داخلی در جایی منع قانونی هم نداشته باشیم، ولی جهت‌گیری خرید عموما به سمت خریدهای خارجی است. به‌عنوان مثال، در بسیاری از نهادهای بزرگی که یا دولتی یا وابسته به دولت هستند، بازارهای خیلی بزرگی وجود دارد، چراکه کشور ما، نسبتا بزرگ است و اغلب بازار آن، بازار دولتی است. به عبارتی، یک بازار بزرگ دولتی در کشور ما وجود دارد که جهت‌گیری این بازار خارجی است و تامین مواد اولیه، تجهیزات و هر آنچه موردنیاز است از منابع خارجی در اولویت آن قرار دارد.

درحال حاضر در بسیاری از مناقصات، شرکت‌های خارجی برنده می‌شوند   و معمولا در مراحل انتهایی نوبت به شرکت‌های دانش‌بنیان داخلی می‌رسد. این مساله را چگونه می‌توان مرتفع کرد تا شرکت‌های داخلی دانش‌بنیان بتوانند راحت‌تر در مناقصات شرکت کنند؟

شرکت‌های دانش‌بنیان معمولا شرکت‌های کوچکی هستند که بنیه مالی ندارند. شرکت‌هایی که در مناقصه‌ها حضور پیدا می‌کنند نیاز به بنیه مالی خوب و تضامینی دارند و معمولا شرکت‌های کوچک در رقابت با شرکت‌های بزرگ کم می‌آورند و نمی‌توانند با آنها رقابت کنند. از طرف دیگر، نیاز است الگوی توسعه را به‌گونه‌ای درنظر بگیریم که به‌طور مداوم تعداد شرکت‌های کوچک دانش‌بنیان را افزایش ندهیم و باید تلاش کنیم اگر شرکتی، یک شرکت فناور یا هسته فناور است، آن را در ارتباط با شرکت‌های بزرگی که صاحب سرمایه هستند، پیش ببریم. این مسیر در دنیا و در کشورهایی که مسیر توسعه را زودتر و سریع‌تر از ما پیش رفته‌اند، هم اینگونه است، ‌طوری که یک شرکت کوچک استارتاپی که شکل می‌گیرد، به حدی می‌رسد که توان فنی خود را اثبات می‌کند و در آن مرحله یا با دریافت سرمایه به شرکتی بزرگ تبدیل می‌شود یا به شرکتی دیگر فروخته شده و حتی در قالب R&D یک شرکت بزرگ‌تر فعالیتش را ادامه می‌دهد. ما از نظر فرهنگی هم در داخل کشور با این مقوله مواجه هستیم که دوست داریم تعداد زیادی شرکت ‌مستقل کوچک داشته باشیم که این خود یک مانع می‌شود، به‌طوری که هر چقدر هم که مسیر حقوقی و قانونی را برای چنین شرکت‌هایی فراهم کنید، بنیه شرکت اجازه خیلی از کارها را نمی‌دهد. درحال حاضر کشور با این ریزهای دانش‌بنیان روبه‌روست؛ این شرکت‌ها مانند کبریت‌های زیادی‌اند که در قسمت‌های مختلف روشن هستند اما قادر به جوش آوردن هیچ آبی نیستند و اگر کنار هم جمع شوند، می‌توانند موثر باشند. البته منظور این نیست که شرکت‌های دانش‌بنیان را کنار هم جمع کنیم بلکه هرکدام از آنها می‌توانند در قالب مشارکت با یک شرکت بزرگ‌تر و صنعتی یا نهادی که سرمایه در اختیار دارد، پیش بروند که این مساله کمک‌کننده است. با این کار به نوعی می‌توان بخشی از مشکل مناقصه‌ها را که شرکت‌های دانش‌بنیان کوچک با آن دست به گریبان‌ هستند، مرتفع کرد.

آیا تاکنون گامی در این راستا در کشور برداشته شده است؟

عمده تلاشی که در این زمینه می‌شود، درمورد بحث‌های آموزشی و فرهنگی است؛ چراکه زمانی که یک فناور وارد می‌شود، از تولید و بازاریابی، فروش و خدمات پس از فروش را به خودی خود انجام می‌دهد. ما تلاش می‌کنیم مفهوم زنجیره را برای این شرکت‌ها جا بیندازیم که اگر فردی دارای یک توانمندی یا قابلیت است، باید در زنجیره‌ای قرار گیرد نه اینکه تمام مسیر را به تنهایی طی کند. درواقع ما تلاش می‌کنیم این قبیل شرکت‌های دانش‌بنیان بتوانند مفهوم سرمایه‌پذیری را به خوبی درک کنند.

جلب‌اعتماد شرکت‌ها برای سرمایه‌گذاری در شرکت‌های دانش‌بنیان از مشکلاتی است که بسیاری از دانش‌بنیان‌ها با آن دست به گریبان‌ هستند و بخشی از آنها به دلیل نبود سرمایه‌گذار، کار را نیمه‌کاره رها کرده و به سرانجام نمی‌رسانند. چطور می‌توان معضل پیدا کردن سرمایه‌گذار را برای این قبیل شرکت‌ها حل کرد؟

به نظر من در این مورد نباید احساسی برخورد کرد. ممکن است تصور بر آن باشد که کسی توانمندی‌های این شرکت‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد و شرکت‌های داخلی از محصولات وارداتی استفاده می‌کنند، البته این امر تا حدی درست است اما اگر تصور کنیم موضوع تنها به این مساله ختم می‌شود، تحلیل درستی نداریم. یک بخش از موضوع این است که صنایع ما عادت به خرید از خارج دارند و شاید اصلا در این فضا نیستند که بخواهند به توانمندی داخلی و آن هم یک شرکت کوچک و نوپا اعتماد کنند؛ بنابراین، از این لحاظ کاملا درست است. اما از سوی دیگر، فناوران ما برای اینکه خودشان را نشان دهند و به رسمیت شناخته شوند، باید روی‌شان سرمایه‌گذاری صورت گیرد و محصولات‌شان خریداری شود، باید یک فرآیند رشد را طی کنند. یکی از مسائلی که مطرح می‌شود، این است که آنها باید سرمایه‌پذیر شوند. تصوری در بسیاری از فناورها وجود دارد که وقتی یک محصول اولیه را ارائه می‌کنند اگر کسی بخواهد روی تولید این محصول سرمایه‌گذاری کند، تصور می‌کنند توانمندی همان یک نفر در آن شرکت، 80 تا 90 درصد ارزش آن شرکت را شامل می‌شود. بنابراین، سرمایه‌ناپذیر می‌شوند، به این معنا که اگر کسی بخواهد روی یک توانمندی فنی شرکتی را تاسیس و فناور درخواست سهم 70، 80 درصدی کند، از همان ابتدا سرمایه‌گذار را پس می‌زند. در دنیا، در حوزه‌های مختلف، عدد و رقم‌ها متفاوت است اما اگر بخواهیم نرم و قانون را حساب کنیم، به این شکل است که وقتی سرمایه‌گذار روی یک فناوری سرمایه‌گذاری کرده و شرکتی تاسیس می‌شود، حدود 80 درصد آن شرکت سهم سرمایه‌گذار و 10، 15 یا درنهایت 20 درصد سهم فناور می‌شود و درواقع، فناور تنها نقش توسعه‌دهنده فنی محصول را در شرکت برعهده خواهد داشت و بازاریابی و برندینگ و تامین سرمایه و تولید همگی برعهده سرمایه‌گذار خواهد بود. ما در این زمینه هنوز دچار مشکل هستیم و اگر بتوانیم شرایطی را ایجاد کنیم که این مساله برای فناوران قابل‌درک شود، قسمتی از مشکلات دانش‌بنیان‌ها مرتفع خواهد شد. در حال حاضر، بسیاری از شرکت‌ها با همان تیم فناور از نظر منابع انسانی، مالی و تولید مدیریت می‌شوند که مشخص است چنین شرکتی رشدیابنده و بزرگ‌شونده نیست و در حد همان شرکت کوچک باقی می‌ماند. اما برای تبدیل شدن به شرکتی بزرگ، فناور باید توسعه فناوری داشته باشد؛ حال اینکه فناور می‌تواند مالکیت فناوری خود را به شرکت دیگری بفروشد و کار خودش را ادامه دهد و فناوری دیگری را انجام دهد یا اینکه با صاحب سرمایه شریک شده یا خود بخشی از واحد R&D آن شرکت بزرگ تولیدی شود، مباحثی است که نیاز به کار آموزشی و فرهنگی دارد و باید نمونه‌های موفقی را نشان دهیم تا بتوانیم موفقیت آنها را با شرکت‌هایی مقایسه کنیم که می‌خواهند تمام کارها را خودشان پیش ببرند. این درحالی است که بسیاری از شرکت‌ها در همان مراحل اولیه کار متوقف می‌شوند و ایده فناورانه و توانمندی فناورانه آنها سال‌ها طول می‌کشد و به تولید هم نمی‌رسند.

در چند سال اخیر به ‌ویژه در ماه‌های گذشته شاهد دیدارهای رهبری با فرهیختگان، نخبه‌ها و دانش‌بنیان‌ها و تازه‌های فناوری نانو بوده‌ایم که ایشان به مقوله تولید علم و توسعه در کشور تاکید داشته‌اند. فکر می‌کنید چه مقدار این تولید علم و توسعه فناوری از دیدگاه رهبری اهمیت دارد و چه تاثیری در کشور خواهد داشت؟

اینکه رهبری در این سطح و شخصا برای این مقوله وقت می‌گذارند و تنها به توصیه اکتفا نمی‌کنند، بیانگر آن است که موضوع در سطح کلان اهمیت بالایی دارد. کشور ما در حال ‌گذار است و از یک کشور مبتنی‌بر منبع و منابع خام به کشوری تبدیل می‌شود که می‌خواهد اقتصاد خود را بر پایه فناوری پیش ببرد و امیدواریم در آینده‌ای نزدیک بتوانیم اقتصاد کشور را با تکیه بر نوآوری بچرخانیم. این‌ گذار نیاز به تغییر دارد؛ تغییر فکر، آیین‌نامه‌ها، قوانین، روش‌های کاری، آموزش‌ها و تغییرات نهادی. حضرت‌آقا فراتر از تمام مدیران کشور روی این مساله وقت می‌گذارند اما متاسفانه این اتفاق در لایه‌های پایین‌تر نمی‌افتد و بحث‌ها در حد شعارهایی مطرح می‌شود که باور به آن کمتر وجود دارد. اما اگر تنها یک‌دهم از عزم و اراده رهبری در لایه‌های اجرایی کشور وجود داشت، سرعت گذر از این مرحله بیشتر بود. در مباحث دینی ما هم مساله «العلم‌سلطان» مطرح شده است. درواقع از معصوم حدیث وجود دارد که نشان می‌دهد ریشه برتری باید در توانمندی‌های علمی باشد. در مناسبات نظامی هم مشاهده کرده‌ایم جایی که ریشه در توانمندی‌های علمی داخلی داشته، حرف‌های زیادی برای گفتن داریم و افراد دیگر نمی‌توانند در برابر ما بایستند. در اقتصاد هم به همین شکل است؛ اگر ریشه اقتصاد ما در مباحث علمی‌ای باشد که در کشور درحال شکل‌گیری است، این تکانه‌های اقتصادی و فشارهای وارده از کشورهای دیگر قادر نخواهند بود ما را از میدان به در کنند.

* نویسنده: ندا اظهری، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰