روایت سیدحسین موسویان از اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران
روایت موسویان به وضوح نشان می‌دهد دشمنی با ملت ایران وجه مشترک سردمداران آمریکا چه دموکرات و چه جمهوریخواه است.
  • ۱۳۹۸-۰۸-۱۳ - ۱۰:۱۹
  • 00
روایت سیدحسین موسویان از اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران
از براندازی و تحریم تا نخستین جنگ سایبری دولتی در تاریخ
 از براندازی و تحریم تا نخستین جنگ سایبری دولتی در تاریخ

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، سیدحسین موسویان، سخنگوی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران در دهه80 (دولت اصلاحات) در زمره کسانی محسوب می‌شود که نسبت به مذاکرات ایران با آمریکا نه‌تنها بی‌تمایل نبوده بلکه تلاش گسترده‌ای نیز در این راستا انجام داده است. سفیر سابق ایران در آلمان چهار دهه دشمنی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را در کتاب «ایران و آمریکا؛ گذشته شکست خورده و مسیر آشتی» به صورت کامل شرح داده است. روایت موسویان به وضوح نشان می‌دهد دشمنی با ملت ایران وجه مشترک سردمداران آمریکا چه دموکرات و چه جمهوریخواه است. بررسی‌های این دیپلمات سابق کشورمان حاکی از آن است که این دشمنی تنها محدود به دوران بعد از انقلاب اسلامی نیز نبوده، از این رو موسویان به ناکامی در درک فرهنگ مقاومت ایران در برابر سلطه توسط آمریکایی‌ها اشاره و تاکید دارد که بر این اساس مداخله خارجی از کودتای 1332 آمریکا به اوج خود رسید. موسویان در بخشی دیگر از کتاب به فروش نجومی سلاح به شاه نیز اشاره دارد. فروش سلاحی که اگرچه با هدف تقویت رژیم شاه عنوان می‌شد ولی براساس بررسی‌های حسن موسویان عمدتا به تقویت اقتصاد آمریکا انجامید تا آنجا که «در سال مالی 1356، کل فروش تسلیحات آمریکا در جهان 9/9 میلیارد دلار بود که از این رقم مبلغ 5/5 میلیارد دلار آن به ایران تعلق داشت. معامله‌ای که در اثر آن 700 هزار شغل در آمریکا ایجاد شد.» آنچه در ادامه می‌آید گزیده‌ای از اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران به روایت سیدحسین موسویان در کتاب ایران و آمریکاست.

«نظام جمهوری اسلامی ایران معتقد است ایالات متحده به‌عنوان یک ابرقدرت جهانی، تقریبا از همه ابزارهای ممکن حتی تهاجم نظامی محدود ولی آشکار برای دستیابی به هدف خود؛ یعنی سرنگونی جمهوری اسلامی استفاده کرده است. جمهوری اسلامی معتقد است از زمان انقلاب ایران در سال 1357 این ابزارها ترکیبی از سیاست‌های براندازی، تحریم، عملیات پنهان، حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی، اقدام نظامی، حمایت از تجاوزات منطقه‌ای به ایران، جنگ سایبری، متهم کردن ایران به تروریسم، نقض حقوق بشر و جست‌وجو برای دستیابی به سلاح‌های کشتار جمعی و آخرین آنها تهاجم فرهنگی بوده است.»

   براندازی

پس از انقلاب، ایالات متحده به شکلی لجام‌گسیخته، جنگی تبلیغاتی به‌منظور تحریک مخالفان داخلی علیه جمهوری اسلامی ترتیب داد و همزمان به حمایت از احساسات ضدایرانی در ایالات متحده و مجامع بین‌المللی پرداخت. به علاوه، با هدف تقویت عناصر ضدحکومتی در داخل و خارج ایران مبادرت به راه‌اندازی شبکه فارسی زبان رادیویی و تلویزیونی کرد. همزمان و با هدف بی‌ثبات کردن حکومت ایران، تحت عنوان حمایت از آزادی ایران و به‌منظور حمایت از مخالفان ایران و ایستگاه تلویزیون در تبعید ایران، رسما بودجه‌ای به آن اختصاص داد.

صدای آمریکا(voa) بخش قابل ملاحظه‌ای از وقت خود را به چهره‌های مخالف ایران اختصاص می‌دهد که آشکارا و از نزدیک با غرب در گسترش شایعات و اخبار جعلی همکاری می‌کنند و آشکارا به مردم ایران در این جهت که چگونه در کشور آشوب به‌پا کنند و مخالفان را سازماندهی کنند، آموزش می‌دهند.

اظهارات کینه‌توزانه مقامات ایالات متحده از رئیس‌جمهور گرفته تا مقامات پایین‌تر به خلق تصویری زشت از ایران در سطح جهان منتهی شده است... . جریان اصلی رسانه‌های ایالات متحده(نیز) به شکلی روزافزون به حکومت ایران حمله می‌کردند و آن را بنیادگرایی بی‌منطق جلوه می‌دادند که در صدد آسیب رساندن به آمریکایی‌هاست.

   تحریم‌ها

بدیهی است تحریم‌ها نقش اساسی در سیاست‌های زورگویانه آمریکا علیه ایران بازی کرده است. ایران فشارهای روزافزون ایالات متحده را در تعقیب دو هدف ارزیابی می‌کند. نخست اینکه بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، غرب به‌منظور ریشه کن کردن تفکر احیای مجدد اسلام و جلوگیری از شکل‌گیری و گسترش این طرز تفکر در منطقه در صدد سرنگونی جمهوری اسلامی برآمد که می‌توانست الگوی کسانی باشد که به دنبال تغییراتی مشابه بودند و دوم با هدف پس گرفتن جای پای خود در کشور و ایجاد حکومت غرب‌گرا و نوکر غرب.

تحریم‌های اقتصادی علیه ایران درست پس از بحران گروگانگیری و انقلاب ایران در سال 1357 به کار گرفته شد و تاکنون لغو نشده است.

در 23 آبان 1358 رئیس‌جمهور کارتر از طریق فرمان اجرایی 12710، واردات نفت از ایران را ممنوع،  12 میلیارد دلار از دارایی‌های ایران را توقیف و تمام عملیات تجاری و سفر به ایران را ممنوع کرد.

از زمان اقدام دولت کارتر، دولت‌های جانشین او تحریم‌ها علیه ایران را گسترده‌تر و عمیق‌تر کردند. در 31 شهریور 1359 ایران مورد حمله مستقیم صدام حسین قرار گرفت و در جنگی 8 ساله درگیر شد. ایالات متحده همچنان به تحریم‌ها افزود و ایران را از وام بانک جهانی و خرید سلاح از ایالات متحده و خرید کالاها با کاربری دوگانه محروم کرد.

در سال 1366 و در خلال جنگ در حالی که ایران زیر فشار شدید قرار داشت، رئیس‌جمهور ریگان، تحت فشار کنگره واردات هرگونه کالا را از ایران ممنوع کرد. تحریم‌ها بی‌وقفه ادامه داشت و در  دهه 70 دامنه آن به ممنوعیت هرنوع سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران به‌ویژه در صنایع نفت گسترش یافت.

به‌منظور افزایش تاثیر و تحقق دستیابی به اهداف تحریم‌ها، دولت آمریکا تحریم‌های یکجانبه علیه ایران را با فشار بر شرکای تجاری ایران افزود تا آنها را به پیروی از خود وادارد. این سیاست به تصویب یک قطعنامه در سال 1375 علیه ایران و لیبی(ILSA) منتهی شد تا شرکت‌های خارجی را به عدم‌سرمایه‌گذاری در صنایع نفت و گاز ایران مجبور کنند، صنایعی که منبع اصلی درآمد ایران است.

در دوره تصدی رئیس‌جمهور جورج دبلیو بوش، تحریم‌های گسترده‌تری علیه ایران وضع شد. شکست مذاکرات هسته‌ای، واشنگتن را به سمت توسعه وضع تحریم‌ها به شکلی خاص، به‌ویژه در چارچوب منع گسترش سلاح کشتار جمعی توسط سوریه، کره‌شمالی و ایران در سال 1386 سوق داد.

رئیس‌جمهور باراک اوباما، بلافاصله علاقه خود را به شروع مذاکره با جمهوری اسلامی بر سر موضوعات مختلف با هدف برداشتن 30 سال دشمنی و ایجاد «یک شروع جدید» بین دو کشور ابراز داشت. این آغاز جدید تحت فشار لابی طرفدار رژیم صهیونیستی و کنگره آمریکا ناکام ماند و عملا سیاست رابطه با ایران رها و به تحمیل شدید‌ترین تحریم‌های تاریخ روابط دو کشور علیه ایران در دوره نخست ریاست‌جمهوری اوباما در سال‌های 1391-1388 منتهی شد.

در خرداد ماه 1389، رئیس‌جمهور اوباما تحریم‌های جامع ایران(CISADA) موسوم به سند پاسخگویی و محروم‌سازی را امضا کرد. در نتیجه ایران دیگر قادر به خرید فرآورده‌های پالایش شده نفت همانند بنزین نبود و این در حالی بود که شرکت‌های بزرگ نفتی غرب به تازگی روابط خود را با جمهوری اسلامی شروع کرده بودند.

در آبان ماه 1390، رئیس‌جمهور اوباما تحریم‌ها را به بانک مرکزی و صادرات نفت ایران کشاند. وی در بهمن 1390 پیچ تحریم‌ها علیه ایران را با امضای فرمان اجرایی هرچه سفت‌تر کرد که این فرمان تحریم بیشتر بانک مرکزی ایران را در پی داشت و از نهادهای مالی آمریکایی می‌خواست تا دارایی‌های ایران را بلوکه کنند.

در پی آخرین دور از تحریم‌های آمریکا علیه بانک مرکزی و صنایع نفت ایران، اتحادیه اروپا، انگلستان و کانادا نیز از این تحریم‌ها پیروی کردند.

در دی ماه 1390، اتحادیه اروپا تحت فشار ایالات متحده تحریم‌هایی را علیه بانک مرکزی و همچنین تحریم‌های مرحله‌بندی شده‌ای را علیه صنعت نفت ایران وضع کرد و قرار شد از تیر ماه 1391 اجرا شوند. یکی از شدیدترین ضربه‌ها به نظام مالی ایران تهدید کنگره آمریکا به تحریم انجمن بین‌المللی ارتباطات مالی یا SWIFT در کشور بلژیک در صورت ادامه همکاری با بانک‌های ایران بود. بانک‌های معتبر جهان برای ارسال و نقل و انتقال ایمن پرداخت‌های خود از این سیستم استفاده می‌کنند. در کمال شگفتی، اتحادیه اروپا تهدیدات آمریکا را جدی گرفت و متعاقب آن رابطه بانک مرکزی ایران با نظام مالی بین‌المللی قطع شد.

ایالات متحده منشا چهار دوره تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران از سال 1385 تا 1389 نیز بوده است که توجیه اعمال این تحریم‌ها، نگرانی از برنامه‌های هسته‌ای ایران بود و... .

رئیس‌جمهور اوباما طی یک سخنرانی در دی ماه 1390 اعلام کرد که به همراه قدرت‌های جهانی تحریم‌های بی‌سابقه‌ای را علیه ایران وضع کرده و مدعی شد تحریم‌ها تحت رهبری آمریکا اقتصاد ایران را آشفته کرده است. برخی کارشناسان معتقدند ایران به دلیل تحریم‌های اقتصادی از 30 درصد تورم و 20 درصد بیکاری رنج می‌برد و طبقه فقیر و متوسط آن آشکارا مجبور به پرداخت قیمت‌های بالاتری هستند.

   جنگ پنهان

عملیات آژاکس که رمز عملیات پنهان آمریکا برای سرنگونی دولت منتخب دکترمحمد مصدق بود، نخستین عملیات سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا علیه ایران بود. در سال‌های اخیر عملیات پنهان علیه ایران شامل نفوذ به عمق 600کیلومتری خاک ایران و جاسوسی با هواپیماهای بدون سرنشین گسترش پیدا کرده است.

ایران یکی از فوق سری‌ترین هواپیماهای بدون سرنشین از نوع RQ170 را در آذرماه1390 مجبور به فرود کرد.

البته عملیات پنهان علیه ایران به عملیات جاسوسی محدود نبوده است وزارت اطلاعات و امنیت ملی ایران شواهد قابل توجهی در دست دارند که پشتیبانی ایالات متحده از گروه جند‌الشیطان در بلوچستان را که یکی از خشن‌ترین سازمانی‌های تروریستی است، تایید می‌کند. گزارش‌های گوناگونی در دست است که نشان می‌دهد ایالات متحده برای این گروه آموزش و اطلاعات جاسوسی فراهم می‌کرده است تا بتواند حملاتی را در مرزهای ایران و علیه نظامیان ایران، نیروهای امنیتی ایران و ربودن و اعدام آنها در برابر دوربین‌های فیلمبرداری تدارک ببیند. یکی از اهداف عملیات پنهان آمریکا علیه ایران بی‌ثبات کردن حکومت ایران بوده است، اما زمانی که به یک گروه جدایی‌طلب می‌رسد، هدف دیگر که به خطر انداختن تمامیت ارضی کشور است، تعقیب می‌شود.

براساس اطلاعات وزارت اطلاعات و امنیت ملی ایران، آژانس‌های جاسوسی ایالات متحده در صدد تامین پشتیبانی تدارکاتی و آموزشی گروه‌های جدایی‌طلب با هدف تضعیف جمهوری اسلامی هستند. گزارش‌های متعددی در رسانه‌های غربی این ادعا را تایید می‌کند. این گروه‌های جدایی‌طلب به شکلی مخفیانه مورد حمایت قرار می‌گیرند تا از طریق جمع‌آوری اطلاعات جاسوسی، عملیات پنهان و خرابکاری منافع آمریکا در ایران را دنبال کنند.

در سال 1385 یک گروه نظامی تروریستی جدایی‌طلب به نام «پژاک» دست به حمله‌ای مرگبار زد که طی آن 24 نفر از نیروهای امنیتی ایران کشته شدند. این حمله سناتور دنیس کوسینیچ را به پرسش درباره توانایی پژاک برای تدارک چنین حمله‌ای از خاک عراق بدون اطلاع قبلی آمریکا وا داشت.

 براساس گزارشی دیگر، منابع جاسوسی آمریکا با تخصیص کمک‌های مالی، تدارکاتی و آموزش به پژاک در صدد ایجاد فشار داخلی بر دولت ایران بوده و «فهرستی از اهداف داخل ایران که مورد علاقه ایالات متحده است» در اختیار این گروه قرار داده‌اند.

سرشناس‌ترین گروه تروریستی که آسیب‌هایی بر جامعه ایران وارد کرده، سازمان مجاهدین خلق است. در 16 مهر ماه 1376 و در زمانی که وزارت خارجه ایالات متحده فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی(FTO) را تهیه کرد، این گروه نیز در این فهرست قرار گرفت. یادآوری این نکته بسیار مهم است که مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق در سال‌های پیش از انقلاب ضمن ملاقاتی با امام خمینی(ره) در نجف از ایشان در خواست مجوز برای ترور و هدف قرار دادن آمریکایی‌ها و حلقه داخلی شاه می‌کند، اما امام(ره) کاملا با این درخواست مخالفت کرده و آن را عملی غیراسلامی می‌داند. متعاقب انقلاب 1357، سازمان مجاهدین خلق در تلاش برای به دست گرفتن زمام امور، به مخالفت با جمهوری نوپای اسلامی پرداخت و با مبادرت به اقدامات و عملیات تروریستی که به قیمت جان هزاران شهروند، نظامی و چهره‌های سیاسی تمام شد و به صحنه ترور بازگشت. علاوه‌بر حملات مرگبار تروریستی در داخل ایران، سازمان مجاهدین خلق ستاد مرکزی خود را در سال 1365 به عراق منتقل کرد و تا زمان سرنگونی صدام در سال 1382 مورد پشتیبانی مالی و نظامی رژیم مستبد عراق بود. آنچه ماجرا را بدتر کرد، اقدام دولت اوباما در 31 شهریورماه 1391 برای حذف نام سازمان مجاهدین خلق از فهرست سازمان‌های تروریستی وزارت خارجه آمریکا بود. آنچه اتفاق افتاد در نوع خود داستان قابل توجهی است. تحقیق مجله «گاردین» که بعضا به اطلاعات پژوهشی «مرکز سیاست‌های پاسخگو» CRP استناد می‌کند(مرکزی که تاثیر پول بر سیاست‌های آمریکا را دنبال می‌کند)، وجود جریان مستمر و مداوم پول از سوی سازمان‌های ایرانی- آمریکایی و رهبران این سازمان‌ها به طرف کمپینی را نشان می‌دهد که خواهان حذف نام سازمان مجاهدین خلق از فهرست سازمان‌های تروریستی شده‌اند. این کمپین با هدف دفن تاریخ خونبار ترور و بمب‌گذاری‌های سازمان مجاهدین خلق و به‌منظور نشان دادن منافقین به‌عنوان متحد باوفای آمریکا علیه حکومت ایران مبالغ هنگفتی پول به سه مقصد مهم سرازیر کرده است؛ اعضای کنگره، گروه‌های لابی واشنگتن و سیاستمداران با نفوذ گذشته آمریکا. براساس برخی گزارش‌ها، این گروه مورد حمایت آموزشی و دسترسی دانش سری عملیات نظامی در سایت‌های وزارت انرژی در ایالت نوادا قرار دارد.

عملیات پنهانی که با استفاده از منابع مالی مورد حمایت قرار گرفته‌اند، شامل مبلغ 400 میلیون دلار با هدف بی‌ثبات کردن ایران بوده که این بودجه در اختیار رئیس‌جمهور سابق آمریکا جورج دبلیو بوش و با هدف تمرکز بر کمپین «تبلیغات، اطلاعات غلط و دستکاری وضعیت نقدینگی داخل ایران» بوده است.

 با این حقایق نتیجه‌ای که رهبری ایران گرفته این است که سخنان دائمی آمریکا درباره حقوق بشر و تروریسم اساسا چیزی جز ابزار سیاست خارجی نیست که در برابر کشورهایی به کار می‌برد که در برابر سلطه‌طلبی او تسلیم نمی‌شوند و در جست‌وجوی استقلال خود هستند.

   اقدامات نظامی

مهم‌ترین حادثه اقدام مستقیم نظامی آمریکا در سرنگونی هواپیمای مسافربری پرواز 655 توسط ناو وینسنس در تیرماه 1367 بوده است. همه 290 سرنشین ازجمله 66 کودک در این حمله کشته شدند. آمریکا این حادثه را این‌گونه توجیه کرد که گمان کرده هواپیما یک جت جنگنده است که خارج از مسیر پرواز تجاری در حرکت بوده و به پیام‌های رادیویی واکنشی نشان نداده است، اما تحقیقات بعدی نشان داد که هواپیما در مسیر پروازهای غیرنظامی و دور از ناو جنگی آمریکا در حال پرواز بوده است. ایالات متحده اظهار تاسف خود را از مرگ انسان‌های بی‌گناه اعلام کرد، اما از این حمله عذرخواهی نکرد. آنچه تمام این سناریو را عجیب و غریب کرد این بود که آمریکا به جای قبول مسئولیت در قبال این واقعه غم‌انگیز یا عذرخواهی از ایران و پذیرش هرگونه اقدام اشتباه، به خدمه ناو آمریکایی وینسنس پاداش نیز داد. علاوه‌بر این، آمریکا به سکوی نفتی ایران حمله کرد. این حمله بخشی از عملیات Mantis Praying بود که بزرگ‌ترین عملیات نظامی آمریکا علیه تاسیسات نفتی بعد از جنگ جهانی دوم بوده است. این حمله جانبدارانه آمریکا از صدام موجب تخریب سکوهای نفتی ساسان و سیری شد و در نتیجه آن چند کشتی از بین رفت و افراد زیادی کشته شدند.

   پشتیبانی از تهاجم منطقه‌ای علیه ایران

صدام حسین در شهریورماه 1359 تجاوزی همه‌جانبه را به ایران تدارک دید. اگرچه آمریکا ادعای بی‌طرفی می‌کرد، اما این کشور نقش فزاینده‌ای در پشتیبانی از تلاش‌های جنگی عراق علیه ایران داشت تا حدی که به صدام در دسترسی به سلاح‌های شیمیایی کمک کرد. ایالات متحده در شهریورماه 1392 به دلیل استفاده از سلاح‌های شیمیایی تا مرز جنگ با سوریه پیش رفت، اما تنها کشوری بود که با محکوم کردن عراق به دلیل استفاده از سلاح‌های شیمیایی علیه ایران و طرح موضوع در سازمان ملل متحد مخالفت کرد، در خالی که به کارگیری سلاح‌های شیمیایی کشته و مجروح شدن 100هزار ایرانی را در پی داشت. براساس شواهد افشا شده در مردادماه 1392، ایالات متحده از حملات شیمیایی صدام حسین علیه ایران مطلع بوده است و بدتر آنکه همچنان از حکومت او حمایت می‌کرد.

   جنگ سایبری

ایالات متحده و رژیم صهیونیستی نخستین جنگ سایبری دولتی را در تاریخ علیه برنامه هسته‌ای ایران طرح‌ریزی کردند. براساس گزارش نیویورک تایمز، رئیس‌جمهور اوباما از نخستین ماه‌های ریاستش فرمان تشدید حملات سایبری علیه ایران را صادر کرد. منابع خبری به مجله «تایمز» گفتند که حمله سایبری ایالات متحده به‌عنوان بخشی از عملیات خرابکارانه‌ای است که «games Olympic» نام دارد و پروژه مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران است. »

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰