به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در ماههای اخیر شاهد دیدارهایی از سوی رهبر انقلاب با شماری از استعدادهای برتر و نخبگان علمی کشور بودیم؛ دیدارهایی که در آن رهبری به امر تقویت بنیه علمی کشور و حمایت از تولیدات و محصولات داخلی و شرکتهای دانشبنیان پرداختند. ایشان در دیدار اخیر خود که بسیاری از نخبگان شرکتهای دانشبنیان هم حضور داشتند، به بیان بخشی از مشکلات و محدودیتهای مربوط به این شرکتها پرداخته و اعلام کردند که گاهی بسیاری از این محدودیتها سد راه شرکتهای دانشبنیان داخلی شده و آنها را از ادامه مسیر باز میدارد.
ایشان به این نکته نیز اشاره داشتند که ایران همراستا با پیشرفت علم در دنیا در حرکت است و بهرغم تمام تحریمها و محدودیتهای جهانی، برای برخاستن، دستش را روی زانوهای خود گذاشته و از توان دانشمندان و نخبگان خود برای عقبنماندن از این جریان علمی استفاده میکند، این درحالی است که بسیاری از کشورهای دنیا ازجمله آمریکا سعی میکنند با بهانهتراشی این جریان علمی را نفی کرده و آن را ساختگی و غیرواقعی نشان دهند. رهبر انقلاب در ادامه با اشاره به شکلگیری سههزار شرکت دانشبنیان در کشور، بر لزوم توجه بیشتر به نیازها و مطالبات محققان و دانشجویان نخبه و برتر کشور تاکید کردند و اینکه باید با برآورده کردن نیازهای این قشر و برداشتن محدودیتها از سر راهشان، مسیر را برای رسیدن آنها به مقصد مهیا کرد تا محصولات در کمترین زمان به تجاریسازی برسد و وارد بازار شود. به این بهانه، با بابک نگاهداری، رئیس پژوهشگاه و شبکه آزمایشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی گفتوگو کردیم که متن آن را در ادامه میخوانید.
چه محدودیتها و قوانین محدودکنندهای پیشروی شرکتهای دانشبنیان قرار دارد؟
فعالیتهای دانشبنیان در کشور ما در سالهای گذشته افزایش پیدا کرده که یکی از بخشهای آن مربوط به توسعه شرکتهای دانشبنیان است، اما در این زمینه هنوز هم به وضعیت مطلوب نرسیدهایم. محدودیتهایی نیز در سطوح مختلف پیشروی این قبیل فعالیتها وجود دارد. بهرغم تاکیدهای مکرری که مقام معظم رهبری داشتند مبنیبر اینکه تکیه اصلی اداره کشور مبتنیبر توانمندیهای داخلی باشد ولی هنوز در ردههای میانی کشور این باور نهادینه نشده است. درنتیجه خیلی وقتها برای پاسخگویی به نیازهای کشور به جای توجه به توانمندی شرکتهای دانشبنیان داخلی، همچنان چشم به آن سوی مرزها داریم و دنبال این هستیم که از شرکتهای خارجی و حوزههای آن سوی مرز برای حل مشکلات استفاده کنیم. به نظر من باید با توجه به این رویکرد در سیاستگذاریهای کلان کشور، تغییراتی ایجاد شود و نظارتی بر مدیریتها صورت گیرد تا به توانمندیهای داخلی توجه بیشتری شود.
بحث دیگر که در لایه پایینتر مطرح میشود، مقررات و قوانین دستوپاگیری است که برای ایجاد فضاهای دانشبنیان کشور وجود دارد؛ از استقرار آنها گرفته تا مجوزشان برای محصولات مختلفی که تولید میکنند. متاسفانه این مقررات باعث میشود فرآیند انجام این کارها در کشور بیش از حد طولانی شود و کسی که فعالیت اقتصادی دانشبنیان انجام میدهد، بهطور قطع زمان برای حضورش در بازار یک مولفه استراتژیک و کلیدی است و هرگونه مقررات و فرآیندهای دستوپاگیری که حضور او را در بازار و اخذ مجوز به تأخیر بیندازد، قطعا لطمات جبرانناپذیری را به فعالیتها و شرکتهای دانشبنیان خواهد زد. مساله دیگر در رشد فعالیتهای شرکتهای دانشبنیان، توجه به بحث مسائل فرهنگی این قضیه است؛ به این معنا که فرهنگ استفاده از محصولات دانشبنیان داخلی بین مردم باید توسعه پیدا کند. این امر دو بعد دارد: یکی بحث ترویج این فرهنگ و ایجاد این باور در مردم است که محصولات ساخت داخل و شرکتهای دانشبنیان داخل در حال حاضر از کیفیت قابلتوجه و قابلرقابتی با محصولات خارجی برخوردارند. این قضیه اگر تبدیل به یک باور و فرهنگ عمومی مردم شود، به توسعه بازار فعالیت شرکتهای دانشبنیان با خرید بیشتر مردم کمک خواهد کرد. اما این مساله یک روی دیگر هم دارد و آن شرکتهای دانشبنیان و محصولاتشان است و نظام استاندارد حاکم بر تولید محصولات. از آن طرف هم، باید سازمان استاندارد کشور و مجموعه نظارتهای استاندارد بهگونهای باشند که کیفیت محصولات داخلی تضمینشده باشد، بهطوری که محصولات با کیفیت پایین اجازه ورود به بازار پیدا نکنند و باور عمومی مردم و اعتقادشان به محصولات داخلی خدشهدار نشود. اگر استانداردهای لازم رعایت نشود و نظارتهای کیفی مقتضی صورت نگیرد، با ارائه محصولات بیکیفیت، باور عمومی مخدوش میشود و به اعتقاد به استفاده از تولیدات داخلی ضربه میخورد. به نظر من، سازمان استاندارد و سازمانهای نظارت کیفی باید بر این مقولهها نظارت بیشتری داشته باشند تا بتوانیم شاهد توسعه هرچه بیشتر شرکتها و فعالیتهای دانشبنیان باشیم.
یکی از مباحثی که در شرکتهای دانشبنیان بیش از هر چیز اهمیت پیدا میکند، سرمایهگذاری روی تجاریسازی محصولات است. طبق گفته ستاری، نباید با سرمایههای دولتی به سمت تولید محصول برویم و باید به سمت سرمایهگذاران بخش خصوصی برویم. چطور میتوانیم سرمایهگذاری بخش خصوصی را در کشور تقویت کنیم؟
در کشورهایی که فعالیت دانشبنیان در آنها بیشتر توسعه پیدا کرده، بخش خصوصی نقش خیلی مهمی در سرمایهگذاری ایفا میکند. سرمایهگذاریای که روی کارهای دانشبنیان صورت میگیرد، ذاتا یک سرمایهگذاری خطرپذیر است، بهگونهای که ممکن است هم باعث رشد سرمایه شود و هم امکان خطر در آن بیشتر خواهد بود. ما باید شرکتهای سرمایهگذار خصوصی و شرکتهای مادر تخصصی بزرگ را مجاب کنیم تحتعنوان شرکت مادر، شرکتهای دانشبنیان کوچک را تحتپوشش و سرمایهگذاری خود قرار دهند و خریدار محصولات باشند. متاسفانه در بحث نهادهای خصوصی در کشور ما آنطور که باید، سرمایهگذاریهای خطرپذیر شکل واقعیاش را پیدا نکرده و هنوز هم سرمایهگذاران دولتی هستند که سعی میکنند نقش سرمایهگذار را در این زمینه داشته باشند. این سرمایهگذاران دولتی هم ظرفیتهای محدودی دارند و هم اینکه امکان سرمایهگذاری آنها از نظر مجموعه قوانین و مقررات شاید برای سرمایهگذاری خطرپذیر خیلی فراهم نباشد، ولی ما باید به این سمت حرکت کنیم که بخش خصوصی را با مجموعه مقرراتی که وضع میکنیم و موانع دست و پاگیری که از مسیر آنها برمیداریم، به سمت سرمایهگذاریهای خطرپذیر تشویق کنیم.
چطور میتوانیم بخش خصوصی را در این راستا تقویت کنیم تا به سرمایهگذاری خطرپذیر تشویق شوند؟
ما باید شرکتهای مادر تخصصیهای بزرگ را در بخش خصوصی تقویت کنیم تا بتوانند نقش پوششی و حمایتکننده و خریدار شرکتهای دانشبنیان کوچک را داشته باشند و شرکتهای دانشبنیان کوچک هم برای این شرکتهای مادر تخصصی بزرگ کار کنند و محصولاتشان پاسخگوی نیاز آنها باشد اما اینها باید برای نهادینهشدن در بخشهای خصوصی تقویت شوند، چراکه بخشهای دولتی معمولا مجموعههای خوبی برای این کارها و سرمایهگذاریها نیستند.
چند سالی است رهبری به مقوله علم و دانش و نیز شرکتهای دانشبنیان اهمیت ویژهای دادهاند، بهطوری که طی چهار ماه، چهار دیدار با نخبگان و حتی دیداری با دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف داشتهاند. چرا تا این اندازه این موضوع برای ایشان مهم است و اصولا چرا رهبری به این موضوع پرداختهاند؟
من واقعا احساس میکنم تنها راه پیشرفت واقعی کشور و برونرفت از مشکلات، توجه به توانمندیهای دانشبنیانهای داخلی است. مقام معظم رهبری هم بهعنوان رهبر استراتژیک کشور کاملا از این موضوع مطلع هستند و با حرکتهای نمادین خود و تشویق و توجه به فعالیتهای دانشبنیان این تمرکز را ایجاد و این پیام را به مجموعه مدیریتی کشور ارسال میکنند که همه باید از تقویت توانمندیها و تولیدات دانشبنیانهای داخلی پشتیبانی کنند تا بتوانیم بر مشکلات فائق آییم. بالاخره شرایط تحریم هم شرایط حساسی برای تقویت توانمندیهای داخلی است. خوشبختانه در شرایط تحریم، بیشتر توجه مدیران داخلی به ناچار هم که شده به توانمندیهای داخلی جلب میشود و دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان و مراکز تولیدی دانشبنیان باید این فرصت را مغتنم بشمارند. تا زمانی که درهای کشور به سوی محصولات خارجی بسته است، باید از این فرصت برای تقویت تولیدات دانشبنیانهای داخلی استفاده کرد.
دانشگاه آزاد اسلامی از نظر آزمایشگاهی منبعی غنی است ولی گاهی احساس میشود نیروی کارآمدی برای استفاده بهینه از این قابلیتهای آزمایشگاهی وجود ندارد. نظر شما بهعنوان رئیس پژوهشگاه و شبکه آزمایشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی در اینباره چیست و چگونه میتوان نیروهای کارآمد را وارد آزمایشگاهها کرد تا از این ظرفیتهای بالای آزمایشگاهی در کشور نهایت استفاده را داشته باشیم؟
شاید آزمایشگاههای دانشگاه آزاد اسلامی در کل کشور بینظیر باشد و برداشت من این است که تاکنون استفاده خوبی از این ظرفیت بینظیر نشده است؛ ظرفیتی که 11هزار آزمایشگاه، کارگاه و 147 هزار تجهیزات آزمایشگاهی دارد، باید بیش از اینها به آن توجه داشته باشیم. ما هرچقدر بتوانیم بین منافع فردی اعضای هیاتعلمی دانشگاه و کارشناسان آزمایشگاهها با منافع سازمانی دانشگاه آزاد اسلامی در حوزه آزمایشگاهها همسویی ایجاد کنیم، این چرخ بزرگ آزمایشگاههای دانشگاه آزاد اسلامی را بهتر میتوانیم به حرکت درآوریم. مجموعه نامهها و دستورالعملهایی که در دوره جدید ابلاغ شده، تماما با این هدف بودهاند که هم اعضای هیاتعلمی و کارشناسان آزمایشگاهها از ارائه خدمات آزمایشگاهی در این شبکه سود ببرند و هم دانشگاه سود ببرد. ما در آییننامههای اجرایی تا 40 درصد برای اعضای هیاتعلمی و کارشناسان ارائهکننده خدمات آزمایشگاهی سود تعیین کردهایم و دانشگاه آزاد اسلامی هم 60 درصد سود را میبرد، بنابراین یک بازی برد- برد است؛ منافع سازمانی و منافع فردی اعضای هیاتعلمی، که سعی کردهایم زاویه میان این دو را کم و نزدیک کنیم تا انشاءالله چرخهای آزمایشگاههای دانشگاه آزاد اسلامی بهتر از گذشته بچرخد.