به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، جاسوسی، دنیای پر رمز و راز و جذابی برای همه مردم دنیاست. جاسوسها وارد یک زندگی دیگر میشوند و نقش انسانی فرضی را بازی میکنند. خیانت میکنند در حالی که خیانت آنها برای کسانی دیگر فداکاری بهحساب میآید. موضوعاتی که جاسوسان با آنها سر و کار دارند، بسیار مهم و هیجانانگیز است و همه اینها باعث میشود که فیلمها و داستانهای جاسوسی، جزء پرطرفدارترین آثار در دنیا باشند. ابتدای تیتراژ یکی از فیلمهای کلاسیک جاسوسی، از قول ناپلئون بناپارت نوشته شده بود که «یک جاسوس در جبهه دشمن، معادل ۱۲ هزار سرباز در میدان نبرد است.» مشخص است که چنین نقشآفرینی حساسی برای یک شخصیت، چقدر همذاتپنداری با او را جذاب وسرگرم کننده میکند. جاسوسها با اسلحه و اکشن از سویی و موزیکهای آرامبخش از سوی دیگر، با میهمانیها و رقصها از سویی و صحنههای چندشآور مرگبار و اتاقهای شکنجه از سوی دیگر، با رجال سیاسی از سویی و قاچاقچیان انسان از سوی دیگر، با کارتنخوابها و دورهگردهای فقیر از سویی و تالارهای اشرافی از سوی دیگر، با جهانی از تناقضهای یکجا جمع شده سر و کار دارند. اما مسلم است که هدف از نگارش داستانهای جاسوسی و ساخته شدن فیلمهای آن، صرفا سرگرم کردن مخاطب نیست.
همذاتپنداری با جاسوسهای یک کشور، نهاد ناخودآگاه مخاطب را به سمت پذیرفتن رفتارهای خلاف اخلاق در سیاست آن کشور سوق میدهد و باعث میشود که او با هولناکترین تصمیمات سیاستمداران کنار بیاید. خاستگاه اصلی داستانهای جاسوسی، کشور انگلستان است. این نوع داستانها برای سطوح مختلفی از سلیقهها تولید میشوند. از جیمز باند که برای عامترین مخاطبان ادبیات و سینما ساخته شده تا داستانهای گراهام گرین، سامرست موام، جان لوکره، فردریک فر سایت و امثال آنها که خودشان عضو سازمان امنیت خارجی انگلستان «ام آی سیکس» بودند و داستانهایشان بهلحاظ ادبی غنای بالایی دارد، افراد زیادی دست به قلم شدهاند یا پشت دوربین قرار گرفتند تا از طریق ایجاد همذاتپنداری بین مخاطبانشان با جاسوسهای انگلستان، هم انگلیسیها را نسبت به رفتارهای دولت خودشان توجیه کنند و هم از نفرت مردم کشورهای غارت شده توسط انگلستان بکاهند.
در فیلم «بندزن، دورهگرد، سرباز، جاسوس»، رئیس اداره امنیت انگلستان، نیروهای ایالات متحده را «عموزادههای آمریکایی» خطاب میکند و چنین چیزی در عالم واقع هم وجود دارد. پیوندهای سیاسی آمریکا و انگلستان تا ادبیات و سینما هم امتداد پیدا میکنند و اگر انگلستان خاستگاه ادبیات جاسوسی جهان دانسته شود، ادامه آن را میتوان در فیلمهای آمریکایی دید. داستانهای جیمزباند درباره یک مامور امنیتی به نام «007» در انگلستان نگارش میشوند و در آمریکا فیلمهای سینمایی آن ساخته میشود. غیر از حوزه آنگلوساکسون، فرانسویها هم داستانهای محدودی با موضوعات جاسوسی دارند و در ایتالیا و اسپانیا هم نمونههایی از این دست دیده میشود. اما این کشورها در چنین زمینهای به اندازه حوزه انگلیسیزبان فعالیت و رشد نکردهاند. روسیه هم با اینکه ادبیاتی غنی داشت و بهنظر میرسید میتواند در زمینه داستانهای جاسوسی بسیار پیشرفت کند، چندان به این حوزه ورود نکرد. سیستم امنیتی روسیه شورایی، بهقدری پیچیده و اهل مخفیکاری بود که اجازه نوشته شدن داستانی درباره خودش یا ساخته شدن یک فیلم در این فضا را نمیداد. البته ماموران امنیتی روس در فیلمهای زیادی توسط غیر روسها نمایش داده شدهاند. اخیرا چین، نویسندهای بسیار محبوب به نام «مای جیا» را به جهان معرفی کرده که پیش از این افسر اداره اطلاعات کشورش بوده است.
ورود چینیها به دنیای ادبیات جاسوسی و احتمالا در مرحله بعد سینما، ممکن است گشایشهای سبکی خاصی را در این زمینه به وجود بیاورد. یک سری از فیلمهای جاسوسی آمریکا دارای قهرمانی از سینمای اکشن هستند که عضو سازمان سیا یا عضو سابق آن بهحساب میآیند و به توریستیترین کشورهای دنیا میروند تا پر تیر و ترقهترین صحنههای زد و خورد را خلق کنند. جیسون استاتهام در بسیاری از فیلمهای اینچنینی بازی کرده است و شمایلی از این نوع سینما محسوب میشود. گذشته از چنین آثاری، باقی فیلمهای جاسوسی دنیا عموما اقتباسی از یک رمان هستند. طبیعی است که نگارش داستان جاسوسی، چنانکه دقیق باشد و تمام جوانب اطراف خود را رعایت کرده باشد، کاری بسیار مشکل است و سینما بدون تکیه بر ادبیات، بسیار دشوار خواهد توانست از پس این موضوع بربیاید.
عمدهترین موضوعاتی که داستانهای جاسوسی در ادبیات و سینما سراغشان رفتهاند را میشود در چند مورد دستهبندی کرد: 1- جنگ جهانی دوم و برخورد با گشتاپو 2- دوران جنگ سرد و شوروی 3- کشمکشهای بین اعراب و اسرائیل 4- حضور آمریکاییها در کشورهای دیگر بهخصوص آمریکای لاتین.
1 این نوع فیلمها هشداری هستند راجعبه خطری که آمریکاییها ادعا میکنند از بیخ گوش جهان رد کردهاند. آنها به نحوی با این نوع فیلمها القا میکنند که در صورت دخالت نکردن آمریکا در امور بینالمللی و استیلای آلمان هیتلری بر دنیا، جهان امروز میتوانست چه نظم ظالمانهای پیدا کند. مرثیهخوانی برای یهودیانی که قربانی نژادپرستی نازیها بودند، بخش دیگری از مضمون این نوع آثار را تشکیل میدهد.
قصه «کتاب سیاه» از میانه حوادث جنگ جهانی دوم و نفوذ به درون گشتاپو شروع میشود. پل ورهوون، کارگردان مشهور هلندی، این فیلم را در سال 2006 ساخت. قهرمان فیلم، دختری است از یک خانواده ثروتمند یهودی که حین فرار از معرکه جنگ، خانواده خود را از دست داده است و در پی یک سلسله اتفاقات به گروههای آزادیبخش میپیوندد. گروه از او میخواهد با یک فرمانده آلمانی طرح دوستی بریزد، اما جریان قصه تغییر میکند و دختر عاشق فرمانده آلمانی میشود. جنگ تمام میشود و دختر که در مظان اتهام به خیانت و همکاری با نازیهاست باید بیگناهی خود را ثابت کند تا از اعدام بگریزد. ورهوون 15 سال روی داستان کار کرده است. اتفاقاتی تودرتو در روایت فیلم، مخاطب را دائم غافلگیر میکند. البته فیلم خالی از جانبداری سیاسی نسبت به یهودیان نیست و قصهاش بهنفع صهیونیستهایی که این روزها سرزمین فلسطین را اشغال کردهاند، تمام میشود. این فیلم تا زمان ساخت، با بودجه ۱۷ میلیون یورویی، پرخرجترین فیلم هلندی عنوان گرفته بود و البته پرفروشترین فیلم سینمایی هلندی در هلند شد.
2 در دوران جنـــگ ســــــرد مشخــص بـــــود که انگیزه آمریکاییها از ساختن فیلمهای جاسوسی با موضوع مقابله با شوروی چیست و حتی آلفرد هیچکاک هم در فیلمهایش به ماموران امنیتی روس متلک میانداخت؛ اما سالها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، طی چند سال اخیر، مجددا هالیوود در این زمینه فعال شده است و چنین چیزی میتواند دلایل سیاسی خاصی داشته باشد.
«شکار زیر دریایی اکتبر سرخ» که جان مک تیرنان در 1990 آن را کارگردانی کرد، یکی از فیلمهای جاسوسی آمریکا با حال و هوای روسوفوبیا (وحشت از روسیه) بود که خطر حمله اتمی این کشور را جدی و نزدیک بهنظر میرساند. داستان «بندزن، خیاط، سرباز، جاسوس» به سال 1973 بازمیگردد. دورانی میانه جنگ سرد که کشورها چهارچشمی مراقب رفتارهای مشکوک همدیگر هستند. سرویس اطلاعات جاسوسی بریتانیا هم سعی در کنترل اوضاع دارد و به دنبال راهی برای کاهش تنش میان کشورهاست، اما سرویس جاسوسی بریتانیا در یک عملیات شکست میخورد و برای جبران این شکست، تصمیم گرفته میشود یک جاسوس کارکشته به نام جورج اسمایلی که در بازنشستگی به سر میبرد را به کار برگرداند تا از خیانتهای انجام گرفته، پرده بردارد. اسمایلی با قبول درخواست سازمان، بار دیگر بر سر کار خود بازمیگردد، اما متوجه میشود که اوضاع بسیار پیچیدهتر از چیزی است که سازمان فکر میکرده. شاید انتظار میرود که بازیگران فیلم جاسوسی، از بدنی توانمند برخوردار باشند، اما بر خلاف انتظار در هیچ صحنهای از فیلم، بازیگران متکی به توانایی بدنی خود نیستند؛ این را میتوان تاکیدی از جانب کارگردان قلمداد کرد که برای حل کردن این پازل جاسوسی، باید تواناییهای ذهنی را درگیر کرد.
3 هالیوود پر از یهودیانی است که به نفع رژیم صهیونیستی یا در مذمت دشمنان یهودیان در جنگ جهانی دوم فیلم میسازند. البته بعضی از فیلمهای این دسته را آمریکاییهای غیریهودی ساختهاند؛ مثلا «جاسوسبازی» ساخته تونی اسکات. اما خود رژیم صهیونیستی هم اخیرا به شکل مستقیم به سینمای جاسوسی ورود جدیتری کرده و یک فیلم و یک سریال ساخته که هر دو از لحاظ ساختاری ضعیف و ناموفق بودهاند. البته صهیونیستها بهرغم موفقیتهایشان در سینما، در ادبیات تا آن اندازه پیشرفت نکردهاند. فیلم «مامور مخفی» با موضوع جاسوسی هستهای رژیم صهیونیستی در ایران و سریال «جاسوس» با موضوع الیاس کوهن که بیش از 50 سال پیش تا مقام معاونت وزارت دفاع سوریه پیش رفت و جاسوس رژیم صهیونیستی بود، این دو نمونه هستند.
«مامور مخفی» داستان یک مامور زن سازمان موساد به نام «راشل» است که برای جاسوسی به ایران میرود تا اطلاعات محرمانهای از برنامه هستهای ایران و نیروگاههای اتمی این کشور کسب کند. شاید یکی از عجیبترین مسائل درباره فیلم برای مخاطب ایرانی هنگام تماشا این باشد که چطور فیلمی محصول رژیم صهیونیستی که به موضوع عملیات موساد علیه برنامه اتمی ایران میپردازد در تهران فیلمبرداری شده است. کارگردان فیلم در نشست خبری توضیح داد که او یک واحد فیلمبرداری در تهران داشته است که گویا «بهخاطر حفظ امنیتشان» نمیدانستهاند با چهکسی در تماسند و موضوع برای آنها به این شکل بوده که با گروهی در بلژیک کار میکنند. فرد رابط از طریق تلفن همراه بهصورت آنلاین و همزمان فیلمبرداری صحنهها را که در آن بدل بازیگر ریچل (دیانه کروگر) در خیابانهای تهران، بازار و... حضور داشته است به کارگردان که در نیویورک بوده حتی در ساعت سه نیمهشب نشان میداده و او کارگردانی میکرده است.
4 از سیاهترین بخشهای تاریخ آمریکا، حضور ارتش این کشور در شرق و جنوبشرق آسیاست که این موارد اگر به ادبیات جاسوسی توجه شود، خصوصا درمورد ویتنام، نمونههای شاخصی داشته، اما سینما با اینکه تا به حال چنین جنگهایی را بارها از نظر گذرانده، با نگاه جاسوسی به آن نپرداخته است. اما کشورهای دیگر به کرات موضوع سینمای جاسوسی آمریکا قرار گرفتهاند. «آرگو» که به موضوع نجات 6 گروگان آمریکایی از تهران میپردازد و «آخرین چیزی که او میخواست» با موضوع ماجرای معروف به «مک فارلین» -که یک پروژه در حال ساخت است- از نمونههای هالیوودی مرتبط با ایران هستند. «سالوادور»، ساخته الیور استون که به حضور آمریکا در السالوادور نگاهی انتقادی دارد، از نمونههای خلاف جریان این نوع فیلمها بهحساب میآید.
«آرگو» روایت بنافلک، کارگردان آمریکایی از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران است. ساخت و نمایش این فیلم با سروصدای زیادی همراه بود و توانست جایزه اسکار خود را از دستان میشل اوباما، همسر رئیسجمهور وقت آمریکا دریافت کند. در ایران انتقادهای زیادی درمورد تحریفات تاریخی این فیلم مطرح شد که سینمای ایران همچنان پاسخ درخوری به ساخته بنافلک نداده است. ماجرای تسخیر لانه جاسوسی (سفارت آمریکا در تهران) در سال ۱۹۷۹، یکی از جنجالیترین اتفاقات میان ایران و ایالات متحده به حساب میآید. در حاشیه این رویداد مهم که تا مدتها تیتر خبرگزاریها و رسانههای جهان بود، اتفاقی دیگر هم بهوقوع پیوسته بود که در آن دوران، بهصورت وسیع به آن پرداخته نشد و اینکه ۶ نفر از کارمندان سفارت آمریکا، طی یک عملیات امنیتی، موفق به فرار شده و خود را به محل اقامت سفیر کانادا در تهران رسانده و برای مدت دو ماه در آنجا مخفی شده بودند؛ همین موضوعی شد تا بنافلک جرقه ساخت «آرگو» به ذهنش برسد و در سال ۲۰۱۲ این اثر را کارگردانی کند.
معرفی ۱۵ رمان امنیتی پرمخاطب دنیا
جاسوسها غافلگیرتان میکنند
قرار است میخکوب شوید، گره پشت گره بیاید، مدام درمورد عاقبت آدمها حدس بزنید و حدسهایتان غلط از آب دربیاید؛ به دنبال کشف رمز باشید و در آخر اتفاق اصلی بیفتد و اما ممکن است باز هم حدستان اشتباه بوده باشد. همه اینها زمانی اتفاق میافتد که شما داستانهایی با تم جاسوسی میخوانید. کسی که بخواهد در خواندن کتاب یا دیدن فیلم غافلگیر شود و دنبال رمزگشایی باشد، حتما این مدل کتابها را میخواند و برایش جذاب است که انتهای داستان قرار است چه اتفاقی بیفتد. در این گزارش سراغ کتابهایی رفتیم که با تم جاسوسی نوشته شده است. برخی از این کتابها، نویسندگانشان جاسوس بودهاند و بعد از تمام شدن ماموریت، همه خاطراتشان یا بخشی از آن را نوشتهاند؛ خاطراتی که گاهی باعث شده نگاه مردم به برخی مسائل عوض شود و با دید دیگری به آن نگاه کنند.
کیم
کیپلینگ در این رمان، داستان زندگی یک پسر بچه هندی را به تصویر میکشد که با هدف جاسوسی تربیت شده است. او در این مسیر از تجربه هرگونه رذالت، پستی و دشمنی کوتاهی نمیکند. این کتاب ابتدا بهصورت دنبالهدار از دسامبر ۱۹۰۰ تا اکتبر ۱۹۰۱ و همینطور در مجلهای انگلیسی با عنوان «کسل» از ژانویه یا نوامبر ۱۹۰۱ منتشر شد و اولین چاپ آن بهصورت کتاب، در اکتبر ۱۹۰۱ و توسط انتشارات مکمیلن انجام شد. داستان «کیم»، علیه پشتپرده بازی بزرگ که برخورد دو امپراتوری روسیه و بریتانیا در آسیای مرکزی بود، ساخته و پرداخته شده است. اصطلاح «بازی بزرگ» اولینبار در این رمان، به این برخورد و مقابله نسبت دادهشده و عمومیت یافته و تم رقابت و فتنهانگیزی قدرتهای بزرگ، معرفی شده است. رمان برای تصویر کردن مردم، فرهنگ و ادیان و مذاهب گوناگون هندوستان، مشهور است و تصویر زندهای از هند، جمعیت فراوانش، ادیان و خرافات آنها و زندگی در بازارها و خیابانها به دست میدهد. سال ۲۰۰۳، رمان کیم در فهرست نظرسنجی دوستداشتنیترین رمانهای انگلیسی بیبیسی قرار گرفت. به زبانی دیگر «کیم»، رمانی جادویی است که نقش مهمی در شکلگیری و پیشرفت رمانهای جاسوسی در دومین نیمه قرن بیستم ایفا کرد. داستان این رمان درباره نوجوانی یتیم است که در جنگ بریتانیا و روسیه بر سر سلطه بر آسیا، برای جاسوسی به کار گرفته میشود.
سی و نه پله
رمان «سیونه پله» یکی از معروفترین رمانهای کلاسیک در حیطه ادبیات جاسوسی-معمایی است که در سال 1915 میلادی و توسط نویسنده انگلیسی، جان بوکان نوشته شده است. ریچارد هانی، قهرمان همهفنحریف این رمان ناگهان و ناخواسته خود را در وسط معمایی هولناک مییابد و باید هرطور شده خودش و کشورش را از این ورطه نجات دهد. این شخصیت در چند رمان دیگر این نویسنده نیز ظاهر شده است. براساس سیونه پله چندین فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی ساخته شده که از مهمترین آنها میتوان به فیلمی با همین نام توسط آلفرد هیچکاک در سال 1935 و سریالی با نام ماجراهای ریچارد هانی در سال 1978 که در تلویزیون ایران نیز نمایش داده شد، اشاره کرد. فیلم هیچکاک در همان زمان توانست خیلیها را شگفتزده کند. با خواندن این کتاب حتما چندینبار غافلگیر خواهید شد.
رمزگشایی
مای جیا برای نمایشگاه امسال کتاب که چین بهعنوان میهمان ویژه انتخاب شده بود، به تهران آمد تا کتابش را برای مخاطبان ایرانی امضا کند و از کتابش بگوید. او درباره کتاب «کشف رمز» یا «رمزگشایی» گفته است: «اصلا ما در چین، چیزی به نام رمان جاسوسی نداریم. اصل رمان جاسوسی، به اروپا و آمریکا تعلق دارد. و قدیمیترین رمانهای جاسوسی به انگلیس تعلق دارد. هر چند رمان من، توسط رسانههای انگلیسی زبان بهعنوان یکی از 10 رمان برتر جاسوسی جهان معرفی شده، منتها من میخواهم بگویم این رمان جاسوسی که من نوشتم با آن ذهنیتی که همه از رمانهای جاسوسی دارند، کاملا متفاوت است. در رمانهایی که من نوشتم، مساله جاسوسی مثل یک لباس بیرونی میماند، یعنی این فقط ظاهر قضیه است. داخل این لباس، جان انسان قرار دارد و اسرار مربوط به جان انسان. من به دنبال رمزگشایی از اسرار مربوط به جان انسانها هستم. بهنظرم، فضای رمان جاسوسی این ظرفیت را دارد که ما اسرار جان انسان را داخلش افشا کنیم.» کتاب «رمزگشایی»، داستان یک نابغه مبتلا به اوتیسم است که به یک رمزشکن قهار تبدیل میشود. «رمزگشایی» اثری رویاگون، معمایی و پریشان به سبک آثار داستانی کلاسیک چین است، اما خواننده در انتها به اندازه شخصیت اصلی داستان دوست دارد از راز و رمز کدها سردربیاورد.
جاسوسی که از سردسیر آمد
رمان «جاسوسی که از سردسیر آمد»، سومین رمان جان لوکاره و اولین اثر اوست که موفقیتهای بینالمللی را برای این نویسنده به ارمغان آورد. لوکاره در رمان جاسوسی که از سردسیر آمد، جهانی را خلق میکند که مشابهش در هیچ یک از آثار داستانی و معمایی سابق به چشم نخورده است. این نویسنده با بهرهگیری از دانش و تجارب فراوان خود از سالهای فعالیتش در سازمان جاسوسی انگلستان، پشت پرده اتفاقات و معادلات جاسوسیهای بینالمللی را با توصیفاتی جذاب و فراموش نشدنی به تصویر کشیده است. داستان کتاب، به ماموری انگلیسی به نام الک لیماس میپردازد که بسیار تمایل دارد این حرفه را کنار بگذارد، اما قبل از آن، باید آخرین -و شاید سختترین- مأموریت خود را به سرانجام برساند. زمانی که آخرین مامور تحت فرمان لیماس کشته شده و او برای بازگشت به لندن فراخوانده میشود، امیدی به پایان این جاسوسبازیها در دل او شکل میگیرد، اما مقام ارشد لیماس، نقشههای دیگری در سر دارد.
هویت بورن
رابرت لودلوم در ۷۰ سالگیاش به فراموشی مختصری دچار شده بود. این مساله الهامبخش او شد تا شخصیت «جیسون بورن» را با رمان «هویت بورن» خلق کند؛ مردی که هیچ حافظهای ندارد و از مهارتهای شگفتانگیزی برخوردار است.
او با کمک گرفتن از همین توانمندیها، دور جهان میگردد تا بفهمد کیست و چرا سازمان سیا و فردی به نام «کارلوس شغال» میخواهند او را بکشند. اقتباسهای سینمایی از این مجموعه رمان که «مت دیمن» نقش «بورن» را در آنها ایفا میکند، هم از فیلمهای جاسوسی پرطرفدار است. «هویت بورن» را «داگ لیمان» در سال ۲۰۰۲ روی پرده برد. «برتری بورن» (۲۰۰۴)، «اولتیماتوم بورن» (۲۰۰۷)، «میراث بورن» (۲۰۱۲) و «جیسون بورن» (۲۰۱۶) قسمتهای بعدی این مجموعه فیلمهای اقتباسی اکشن هستند.
مامور مخفی(مامور سری)
رمانی است نوشته جوزف کنراد که در سال ۱۹۰۷ منتشر شده است. داستان در لندن، سال ۱۸۸۶ اتفاق میافتد و به آقای آدولف ورلاک و کارش که جاسوسی برای کشور ناگفتهای (احتمالا روسیه) است، مربوط میشود. «مأمور مخفی» یکی از داستانهای سیاسی کنراد است که در آن نویسنده از داستانهای سابقش که در مورد دریانوردی بود، به سمت نوشتن رمان سیاسی حرکت کرد. این رمان در فهرست بهترین کتابهای قرن بیستم کتابخانه مدرن رتبه چهلوششم را دارد.
به علت تروریستی بودن موضوع کتاب، این کتاب یکی از سه کتابی بود که دو هفته بعد از حملات 11 سپتامبر در مطبوعات آمریکا در مورد آن صحبتهای زیادی شد. داستان «مامور مخفی» مربوط به ماموریت فردی است در لندن که در اوایل قرن بیستم میلادی میگذرد، از حادثه واقعی تلاش مردی برای منفجر کردن رصدخانه گرینویچ، الهام گرفته شده و کاوشی چندوجهی درباره انگیزهها و اخلاقیات آدمی است. شخصیت اصلی رمان، آدولف ورلوک، هیچ شباهتی با جیمز باند ندارد.
درحقیقت او و آشوبگران دور و برش را بیشتر میتوان تروریست نامید تا جاسوس؛ خرابکارانی که بهجای آرمانهای سیاسی، عواطف آشوبطلبانه و تعصبهای غیرمنطقی را انگیزه خود قرار دادهاند. ورلوک در ظاهر ازدواج موفقی کرده و تشکیل خانواده، پوشش بسیار موجه و خوبی برای او به حساب میآید. در حالی که همسر ورلوک امیدوار است بتواند برای مراقبت از برادر عقبافتادهاش، استیوی، از کسی کمک بگیرد، ورلوک از استیوی در یکی از عملیاتهای انفجاریاش استفاده میکند و همین کار، باعث به وجود آمدن چرخهای از خشونت، قتل و انتقام میشود.
معمای شنها
یک رمان کلاسیک دیگر که داستانی جاسوسی و جذاب درباره یک سرویس مخفی آلمانی را برای مخاطب به قلم چالدرز روایت میکند. چالدرز براساس یک داستان واقعی «معمای شنها» را به رشته تحریر در آورده است. البته او به اصل داستان چندان وفادار نبوده و تخیلش را در این حوزه به کار برده است؛ او از موفقیت یک سرویس مخفی آلمانی که در کشتی ماموریتش را دنبال میکند، داستانی جذاب روایت کرده و هوش، هنر جاسوسی و استفاده از تکنولوژی مدرن آن روز را عامل موفقیت این گروه نمایش میدهد.
امور روزانه سیا
فیلیپ اگی، در 1957 به سیا پیوست و مدت 12 سال بهعنوان مامور مخفی در اروگوئه، اکوادور و مکزیک فعالیت کرد. در سال 1969 از سیا استعفا داد و پس از اینکه متقاعد شد سیا برای صلح جهانی تهدیدی بزرگ به حساب میآید، تصمیم گرفت کارها و عملیات آنان را به تفصیل افشا کند. سال 1975 کتابی تحت عنوان «در داخل کمپانی: امور روزانه سیا» نوشت که در سراسر جهان باعث شگفتی شد. او در این کتاب از نام ۲۵۰ افسر و همکارش در سازمان سیا که در سراسر جهان مشغول به فعالیت بودند، پرده برمیدارد و راز جنگ سرد در آمریکا را مطرح میکند.
از روسیه با عشق
«از روسیه، با عشق» اثر «یان فلمینگ»، پنجمین و شاید بهترین رمان مجموعه جاسوسی «جیمز باند» است. اقتباس سینمایی آن با درخشش «رابرت شاو» و «شان کانری» در سال ۱۹۶۳ هم به جذابیت کتاب «فلمینگ» ساخته شده است. «اریک امبلر» که خود جنایینویس مشهوری است و کتاب «سفر به ترس» را در کارنامهاش دارد، درباره خالق رمانهای جیمز باند گفته است: «منتقدان کمتر به خوب نوشته شدن داستانهای جیمز باند اشاره میکنند. فکر میکنم برای مردی متمدن و جذاب همچون آقای فلمینگ، خوب نوشتن امری محرز است.»
تب و نیزه
این کتاب را میتوان یک اثر جسورانه توسط خاویر ماریاس معرفی کرد. او یکی از ظریفترین و با استعدادترین نویسندههای اسپانیایی است. سه بخش جاسوسی، عاشقانه و هنری در این اثر قابل توجه است. «تب و نیزه»، مخاطب را به دنیایی که نویسنده از تاریکیها تصویر میکند، میبرد. قهرمان کتاب، جیمه دزا که از همسرش در مادرید جدا شده است، در لندن زندگی میکند. دوست قدیمیاش سر پیتر ویلر -که در آکسفورد بود و جاسوسی بازنشسته شده است- او را برای یک کار جدید در اطلاعات انگلیس استخدام میکند. تا با تفسیر حالت و رفتار افراد، بتواند بفهمد حرکت بعدی آنها چیست.
مامور ما در هاناوا
«مامور ما در هاوانا»، هجدهمین کتابی است که گراهام گرین نوشته است. این رمان در سال 1958 و در زمانی منتشر شد که زمانه مستعد درگیری و خشونت بود؛ سالهای جنگ جهانی دوم بهسرعت فراموش میشد و یادگار جنگ طولانی (جنگ سرد) به رگ زندگی عمومی مردم جهان سرایت کرده بود. در این میان، گرین با حس شوخطبعی معروفش، یکی از بامزهترین جاسوسهای زمانه را به خوانندگان خویش معرفی میکند. مردی معمولی که دوست دارد وقت خودش را به بطالت و نوشیدن در کوبا بگذراند. کسی که نمایندگی فروش یک برند جاروبرقی را اداره میکند هرچند کسبوکارش چندان رونقی ندارد. دختری تازه بالغ دارد با خواستههایی بیپایان. نسخه سینمایی آن در سال 1959 میلادی توسط کارول رید ساخته شد و در سال 1963 مالکوم ویلیامسان، این رمان را به صحنه اپرا کشاند.
آشِندن، یا مأمور انگلیسی
مجموعه داستان «آشِندن، یا مأمور انگلیسی» ارتباط نزدیکی با تجربیات «سامرست موام» بهعنوان افسر سازمان جاسوسی در اروپای زمان جنگ جهانی اول دارد. گفته میشود به این دلیل که «وینستون چرچیل» اعلام کرد این اثر برخلاف قانون اسرار رسمی است، نیمی از دستنوشته این کتاب را سوزاند. «جان لوکری»، موام را اولین فردی دانسته که «درباره جاسوسی با رویهای غیرتوهمی و واقعگرایانه» قلم زده است.
خیاطی از پاناما
جان لو کری این کتاب را نوشته است و داستانی عجیب، جنایی و پر از رمز و راز دارد و ماجرای سرویس مخفی را به تصویر میکشد که در قالب یک خیاط، ماموریت جاسوسی خود را دنبال میکند. داستان این جاسوسی پر از تنشهای روانی، درگیریهای فیزیکی و ماجراجویی عاطفی بین شخصیتهای داستانی است. جاسوس قصه تلاش دارد رمز و راز زندگی آنها را بررسی کند. جان بورمن فیلمی هم با اقتباس از این کتاب نوشته است و پیرس برازنان در آن بازی میکند.
جاسوسی برای تمام فصول
کتاب «جاسوسى براى تمام فصول» اثر «دوان. آرکلاردیچ» یکى از جاسوسان کارکشته سازمان «سیا» است. نویسنده کتاب در قالب خاطرهنویسى به دوران طولانى خدمت خود در سازمان سیا میپردازد که تمامى این خاطرات در پنج فصل جداگانه و بهصورت مستقل ارائه میشود. کلاردیچ ماجرایی را دنبال میکند که ارتباط مستقیمی با یک گروه تروریستی و جاسوسی دارد. این گروه که کاملا غیردولتی است به صورت خودسرانه فعالیتهایی را موازی با سازمان سیا دنبال کرده و دردسرهایی را برای آنها ایجاد میکند.
پنج دوست کمبریجی من
دربــــاره گــروه کمـبــریج کتابهای زیادی در غرب و بهخصوص در بریتانیا منتشر شده است؛ با وجود این کتاب «پنج دوست کمبریجی من»، سر وصدای زیادی به پا کرد و به فاصله کوتاهی در کشورهای غربی ترجمه و منتشر شد. این کتاب روایت چگونگی شکلگیری و فعالیت گروه موسوم به جاسوسان کمبریج است و پرده از اسرار عجیبترین ماجرای جاسوسی قرن برمیدارد.