در گفت‌وگوی «فرهیختگان» با حسن مصطفوی مدیرتولید سینما و شبکه نمایش خانگی مطرح شد
اگر بخواهیم با همین روال و با این دستمزدهایی که الان وجود دارد، پیش برویم، فکر می‌‌کنم تا سال دیگر، سینمای ایران تعطیل می‌‌شود. دلیلش این است که من وقتی می‌‌خواهم فیلمی را تهیه کنم، باید چهار تا پنج میلیارد هزینه کنم. وقتی این مقدار هزینه می‌‌کنم فیلم باید 12 تا 15 میلیارد بفروشد تا اصل پول من برگردد .
  • ۱۳۹۸-۰۷-۲۰ - ۱۱:۰۱
  • 00
در گفت‌وگوی «فرهیختگان» با حسن مصطفوی مدیرتولید سینما و شبکه نمایش خانگی مطرح شد
با این دستمزدها سینما سال بعد تعطیل می‌شود
 با این دستمزدها سینما سال بعد تعطیل می‌شود

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در دهه70، با پای پیاده فاصله میان خزانه تا یوسف‌آباد را طی می‌کرد تا به تمرین تئاتر برود؛ همان سال‌هایی که برای زندگی‌اش حتی دستفروشی هم می‌کرد و در آژانس مشغول به کار بود. اما چرخ روزگار چرخید و این عشق سینما که با عکس ‌نمکی‌ فخیم‌زاده زندگی می‌کرد و آرزویش بود یک بار او را ببیند، با وی به همکاری پرداخت. در ادامه پله‌های ترقی را بیشتر طی کرد؛ از بازیگری تئاتر آغاز کرد و به کارگردانی تئاتر رسید. چند فیلم کوتاه ساخت و درنهایت با وجود اینکه فارغ‌التحصیل فیلمسازی بود، ناخواسته وارد تولید شد. ‌حسن مصطفوی‌ امروز برای خودش برندی است. تنها مدیرتولید سینمای ایران است که دو فیلم اسکاری در کارنامه خود دارد. آثار نام‌آشنای بسیاری در کارنامه دارد؛ جدایی نادر از سیمین، فروشنده، گناهکاران، لامپ 100، گینس، قسم، شهرزاد، گلشیفته، هیولا و... و البته همکاری با کارگردانان‌ شهیری چون فرامرز قریبیان، اصغر فرهادی، مهدی فخیم‌زاده، حسن فتحی، بهمن قبادی، بهرام بهرامیان، محمدحسین لطیفی، محسن تنابنده، سعید آقاخانی و نیکی کریمی. همین تنوع کاری سبب شده رابطه بسیار خوبی با بدنه سینما داشته باشد و حتی برای احقاق حق آنها از منفعت خود بزند تا جایی که به‌دلیل نوع برخورد کارگردانی مشهور با نیروی خدماتی، قید آن اثر را زده و ترجیح می‌دهد در آن کار حضور نداشته باشد. تمام این روحیات و البته سابقه کار در آثار مهم این سال‌ها سبب شده سراغ او برویم، سوالاتی صریح بپرسیم و پاسخ‌هایی روشن دریافت کنیم. در ادامه شما را به مطالعه این گفت‌وگوی پر از جزئیات دعوت می‌کنیم.

آقای مصطفوی، خیلی از مردم ما سال‌هاست عنوان ‌مدیر تولید‌ را در تیتراژ فیلم‌ها و سریال‌ها مشاهده می‌کنند، ولی شاید ندانند یک مدیر تولید چه وظایفی به عهده دارد. برای ما می‌گویید وظایف حرفه‌ای یک مدیرتولید چیست؟

مدیرتولید، امین تهیه‌کننده است؛ یعنی بعد از تهیه‌کننده، نفر دوم یک فیلم محسوب می‌شود. کسی است که تهیه‌کننده استخدامش می‌کند برای انعقاد قراردادها و مدیریت پولی که او یا سرمایه‌گذار در اختیارش گذاشته و البته مدیریت کل پروژه. من همیشه می‌گویم که مدیرتولید، قلب یک فیلم است و برنامه‌ریز، مغز آن فیلم. یک جورهایی بدمن فیلم هم هست، چون مدیرتولید کسی است که باید در صورت لزوم گیر بدهد که کارت را درست انجام بده، چرا دیر آمدی، چرا خوب انجام ندادی و... .

انتخاب عوامل فیلم هم با شماست یا فقط چانه‌زنی‌ها و انعقاد قرارداد جزء مسئولیت‌هایتان است؟

قطعا، من خودم در پروژه‌هایی که هستم، معمولا ورود می‌کنم و برایم خیلی مهم است که با چه کسی کار می‌کنیم؛ چه در مورد بازیگر و چه عوامل پشت دوربین، چون معتقدم فیلم خوب زمانی ساخته می‌شود که عوامل خوبی در راس آن فیلم باشند. در بعضی کارها جوری است که کارگردان مستقیم ورود می‌کند، اما ما قطعا تعامل داریم با تهیه‌کننده و کارگردان.

باور رایج بر این‌ است که تهیه‌کننده یک پول محدودی در اختیار مدیرتولید قرار می‌دهد و می‌گوید این را تا پایان پروژه برسان. چنین چیزی واقعیت دارد؟

بله، عمدتا به همین شکل است. ما یک برآوردی به تهیه‌کننده یا سرمایه‌گذار اعلام می‌کنیم و مجبوریم براساس آن برآورد زمانی و مالی که داریم، کار را تا انتها پیش برده و تحویل دهیم.

اینکه شنیده می‌شود در برخی مواقع، بعضی تهیه‌کنندگان درصدی از پول را همان ابتدا در جیب خودشان می‌گذارند و مابقی پول را به مدیرتولید می‌دهند تا پروژه را پیش ببرد، درست است؟

من چنین موضوعی را ندیده‌ام. ما تهیه‌کننده خوب، کم نداریم. تهیه‌کننده خوب، باسواد و مولف بسیار زیادی داریم. من در کارهایی که کردم به چنین موضوعی برنخوردم.

شما تجربه فعالیت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی را دارید. بحثی که طی سال‌های اخیر حسابی گل کرده، بحث پول‌های مشکوک یا سرمایه کثیف است که بالاخص در سینما و شبکه نمایش خانگی، حسابی سر و صدا کرده. صادقانه بگویید آیا به وجود چنین پول‌ها و سرمایه‌هایی اعتقاد دارید؟

اول باید تعریف کنیم که پول کثیف یعنی چه؟ من سریال ‌شهرزاد‌ را در خدمت آقای ‌محمد امامی‌ و فیلم ‌گینس‌ و ‌لامپ 100‌ را هم در خدمت آقایان امامی، دلاویز و اسدزاده بودم و می‌گویند که در این آثار پول کثیف وارد شده. من می‌گویم اول باید پول کثیف را تعریف کنیم. من یک مصاحبه از آقای ‌داریوش ارجمند‌ خواندم که طی آن گفته بودند: ‌عوامل ‌شهرزاد‌ باید بیایند و پول‌هایی را که به‌عنوان دستمزد گرفته بودند برگردانند.‌ یا این جریانی که به وجود آمد که عوامل ‌شهرزاد‌ باید بیایند و پول‌ها را پس بدهند و آقای ارجمند هم گفته‌اند که: ‌نمی‌دانید چه بریزوبپاشی بوده.‌

من سر آن کار بودم، چه بریزوبپاشی بود؟ من حاضرم به‌عنوان کسی که قراردادها را با بازیگران، عوامل و حتی کارگردان منعقد کردم اعلام کنم چه کسی در آن پروژه رقم غیرمتعارف گرفته یا چه بریزوبپاشی انجام شده. ما متاسفانه به برخی کارها عادت کرده‌ایم؛ مثلا الان داریم با هم حرف می‌زنیم، پنج نفر هم نشسته‌اند؛ نفر اول می‌گوید مصطفوی خیلی آدم خوبی است، نفر دوم هم می‌گوید خیلی آدم خوب و نازنینی است و این دایره تعریف تا نفر پنجم می‌رود، بعد یک نفر می‌گوید من شنیدم این آدم خرده‌شیشه هم دارد، نفر دوم هم می‌گوید بله خرده‌شیشه دارد و پول من را خورده و همین سیکل تا نفر پنجم می‌رود و بزرگ‌تر می‌شود. این قضاوت‌ها از کجا می‌آید؟ آقای ارجمند شما به‌عنوان بزرگ‌تر و پیشکسوت، مگر سر سریال ‌شهرزاد‌ حضور داشتید که می‌گویید بریزوبپاش بوده. من به‌عنوان مدیرتولید اگر می‌گویم چنین اتفاقی نیفتاده به این دلیل است که من آنجا کار کردم. اگر ‌هادی رضوی‌ به‌عنوان سرمایه‌گذار، اختلاس کرده یا پول مشکوک آورده یا هر چیز دیگری، هر کاری دوست دارند با او بکنند، ولی این چه پروپاگاندایی است که ایجاد شده؟ گفته‌اند عواملی که کار کرده‌اند باید پول‌هایشان را برگردانند. من برای چه باید برگردانم؟ الان شما دارید در روزنامه کار می‌کنید، سابقه مثلا 10 ساله هم دارید، من هم مثلا مدیرمسئول روزنامه هستم. حالا می‌آیند و می‌فهمند که من کلاهبردارم یا اختلاس‌گرم، حالا شما باید حقوق این همه سال را برگردانی؟ شما تلاش کردی و دستمزدت را هم گرفتی.

بنابراین من می‌گویم اول باید ببینیم پول مشکوک چیست. ثانیا خیلی از همکاران و حتی بازیگرانی که متاسفانه علیه ‌محمد امامی‌ حرف زدند، من خبر دارم که می‌آمدند دنبال امامی که کارشان را انجام دهد. کارگردانان و تهیه‌کنندگان می‌آمدند و می‌گفتند که سرمایه‌گذارشان ‌محمد امامی‌ باشد، ولی وقتی ایشان را گرفتند، همین‌ها کشیدند کنار و حتی برخی از آنها علیه او مصاحبه کردند. این نهایت بی معرفتی است. من می‌گویم ‌محمد امامی‌ یک خطایی مرتکب شده، قانون وجود دارد، قوه قضائیه وجود دارد که رسیدگی می‌کند، ولی منی که تا دیروز جلوی این آدم دولا راست می‌شدم، چرا الان که او را گرفته‌اند، دارم او را می‌کوبم. واقعا دلم به درد می‌آید، چون دیدم کسانی که از کنار ‌محمد امامی‌ وضع‌شان خوب شد و به لحاظ مالی و موقعیتی رشد کردند، ولی وقتی ایشان را گرفتند، بی‌محبتی کردند.

ورود پول‌های مشکوک به شبکه نمایش خانگی را هم قبول ندارم. من ‌شهرزاد‌ را کار کردم، سریال‌های ‌گلشیفته‌، ‌ممنوعه‌، ‌هشتگ خاله سوسکه‌ و ‌هیولا‌ را کار کردم و در تمام این کارها، پول مشکوکی ندیدم. فکر می‌کنم بخشی از این قضایا از بی‌مهری همکارانی که تهیه‌کننده‌نما، بازیگرنما، کارگردان‌نما و منتقدنما هستند، صورت گرفته؛ کسانی که تاب و توان دیدن پیشرفت سریال را ندارند، وگرنه من لااقل به‌عنوان کسی که پنج تا سریال نمایش خانگی پرمخاطب کار کرده‌ام، پول مشکوک ندیده‌ام. خدا شاهد است که ندیده‌ام.

شاید چون رقم واقعی هزینه‌کرد این سریال‌ها به‌راحتی اعلام نشد، این حساسیت‌ها در مورد آنها شکل گرفت.

اتفاقا بارها اعلام شد. ‌شهرزاد1‌ را نبودم، ولی فکر می‌کنم حدود 11میلیارد هزینه‌اش شد. فصل دوم هم حدود 14 تا 15 میلیارد. اصلا چه لزومی دارد که هزینه‌ها اعلام شود؟ مگر این همه ارگان و شرکت که در مملکت ما وجود دارند، هزینه‌های خود را اعلام می‌کنند؟ هزینه‌های تولید یک فیلم یا سریال، جزء اسرار آن کار است که نباید علنی شوند. در غیر این ‌صورت، شرکت‌ها، ادارات و نهادها هم باید هزینه‌ها و بودجه خود را اعلام کنند. نمی‌دانم چرا در مورد سینما و تلویزیون، این میزان حساسیت در مورد هزینه و بودجه وجود دارد.

چون بحث دستمزد بازیگران این سریال دهان‌به‌دهان چرخید که حاکی از رقم‌هایی نجومی بود.

من مدیرتولید آن سریال بودم. نه آقای ‌شهاب حسینی‌، نه خانم ‌ترانه علیدوستی‌ و نه هیچ‌یک از بازیگران آن سریال، رقم نامتعارفی نگرفتند. با توجه به سابقه آقای حسینی و خانم علیدوستی، رقم نامتعارفی پرداخت نشد.

ببینید، در همان فصل اول ‌شهرزاد‌، زمزمه پول‌های مشکوک در این سریال شنیده و رسانه‌ای شد. خب تهیه‌کنندگان آن فصل، دو نفر بودند؛ ‌هادی رضوی‌ که داماد وزیر بود و می‌شد حدس زد به چه جاهایی وصل است، اما در مورد ‌محمد امامی‌ شناختی اینچنینی وجود نداشت. بالاخره باید دید امامی به کجا وصل بود که توانست چنین سرمایه‌ای را در فیلم وارد کند.

من چیزی در این رابطه نمی‌دانم. در رابطه با آقای رضوی باید بگویم که ایشان، یک درصدی سرمایه‌گذار بودند. در فصل دوم، صددرصد مالکیت متعلق به آقای امامی بود، ولی من مورد خارج از عرفی ندیدم که بگویم اینجا آقای امامی بریز و بپاش کرد یا اینجا پول نامتعارفی به کسی داد یا قراردادی صوری بست. خدا شاهد است تمام عوامل فیلم، رقم‌های نرمالی گرفتند و هیچ‌کس رقم نامتعارفی در آن سریال نگرفت.

آقای امامی در دادگاه متهم شد به هزار میلیارد که گویا بخشی از آن وارد ‌شهرزاد‌ شده که با این هزینه‌هایی که شما اعلام می‌کنید، 15 میلیارد که در هزار میلیارد رقمی محسوب نمی‌شود.

من یک سوال دارم. فرض کنیم آقای امامی هزار میلیارد اختلاس کرده، واقعا ایشان باید هزار میلیارد برای ‌شهرزاد‌ هزینه کند؟ پس دوستان چرا باید چنین حرف‌هایی در مورد ‌شهرزاد‌ به زبان بیاورند؟ من در جایی شنیدم که حتی گفته‌اند برای ‌شهرزاد‌، 40 میلیارد خرج شده. پول دست من بود، کجا خرج شده؟

از آن 14 تا 15 میلیارد هزینه فصل دوم ‌شهرزاد‌، چقدرش دستمزد بازیگران بوده؟

تقریبا یک‌سوم آن. البته تمام عوامل سریال ‌شهرزاد‌ با توجه به سختی کار، رقم متعارفی گرفتند.

بعد از ‌شهرزاد 1‌، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی رفتند سر کار ‌فروشنده‌ فرهادی که شما در آن فیلم هم بودید. همان‌جا بحث افزایش دستمزد بازیگران کلید خورد که خیلی‌ها گفتند به‌دلیل ‌شهرزاد‌ است، چون به این دو بازیگر رقم‌های بالایی داده و حالا این دو به سینما آمده و برمبنای دستمزد ‌شهرزاد‌، پول طلب می‌کنند. قطعا این مورد را که شنیده‌اید؟

بله، این را شنیدم، ولی ارتباطی ندارد که ما بگوییم افزایش دستمزد بازیگران از ‌شهرزاد‌ شروع شد. تعداد بازیگران کم است و ما چهره جدید کم داریم. وقتی این حجم کار شروع شده، پس همه سر کار هستند و طرف به‌عنوان بازیگر مجبور است به پروژه‌ای که می‌خواهد بپیوندد یا دوست ندارد در آن پروژه حاضر شود رقم بالایی را اعلام کند و می‌آید یک رقمی اعلام می‌کند تا آن پروژه قبول کند، بنابراین بازیگران ما کم هستند و ربطی به این ندارد که ‌شهرزاد‌ را مقصر می‌کنند.

این فرمولی که شما می‌گویید، همیشه بوده، ولی همیشه ما افزایش دستمزد نداشتیم.همیشه ما اینقدر تولیدات نداشتیم.

شما ببینید در همین دو سال گذشته، حجم تولیدات شبکه نمایش خانگی چقدر بوده؟ زمانی که ما ‌شهرزاد‌ را شروع کردیم، چه سریالی وجود داشت؟ همین الان چهار، پنج سریال در حال فیلمبرداری هستند. وقتی سریالی حدود یک سال فیلمبرداری دارد و همزمان این میزان کار مشغول ضبط است، خب همه بازیگران را با خودش می‌برد؛ یعنی سینما و شبکه نمایش خانگی فقر بازیگر پیدا می‌کنند و خودبه‌خود دستمزدها بالا می‌رود.

یعنی بپذیریم تنها دلیل افزایش دستمزد بازیگران همین مورد است؟

البته که تورم هم زیاد شده. صادقانه بگویم من معتقدم دلیل گران شدن دستمزد بازیگران، کمبود بازیگر است و اینکه من تهیه‌کننده، من مدیرتولید و من کارگردان، سراغ چهره جدید نمی‌رویم؛ یعنی سرمایه‌گذار دنبال این است که حتما چهار تا اسم داشته باشد، درحالی‌که من معتقدم اگر شما متن خوبی داشته باشی و کارگردانی‌ات خوب باشد، قطعا بازیگر در وهله بعدی است، ولی وقتی اینها خوب نیستند و سرمایه‌گذار به دنبال این است که در وهله اول بازیگر بیاورد، خب همین اتفاق هم می‌افتد.

حتی ‌پوران درخشنده‌ در جایی اعلام کردند بازیگری که تا پارسال 200 میلیون می‌گرفت، الان با یک میلیارد و 200 میلیون تومان هم راضی نمی‌شود کار کند؛ یعنی افزایش دستمزد بازیگران تا این میزان و با این ضریب است؟

همه آنها این‌طور نیستند. بازیگری که 600، 700 می‌گرفته، الان یک‌میلیارد می‌گیرد. بازیگری که یک میلیارد می‌گرفته، الان یک میلیارد و 300 می‌گیرد. من صنعتی حرف می‌زنم و دوستان بازیگر همه برای من قابل‌احترام هستند، اما من معتقدم تعداد بازیگرانی که می‌توانند دستمزد میلیاردی طلب کنند، چهار یا پنج نفر بیشتر نیستند؛ به دلیل اینکه فیلم‌هایشان می‌فروشد. بازیگرانی که فیلم‌شان نمی‌فروشد و نمی‌توانند سرمایه را برگردانند، نمی‌توانند دستمزد میلیاردی طلب کنند. در همه جای دنیا هم همین است.

خب پول مشکوک یعنی همین. الان کدام بازیگر ما می‌فروشد که همچنان دارند دستمزد میلیاردی می‌گیرند.

شما ببینید فیلمی ساخته شد که حجم زیادی از سوپراستارها را در خود جای داد و حتی یک‌سوم هزینه فیلم را هم برنگرداند. من می‌دانم سرمایه‌گذار آن فیلم چه کسی بوده، اما این را می‌دانم که قطعا اگر چنین فیلم‌هایی ساخته می‌شود و این حجم بازیگر در آن می‌آیند، اول از همه تصمیم سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده است. فکر می‌کنند با آوردن این حجم از بازیگر قطعا فیلم‌شان می‌فروشد، ولی این‌طور نیست.

این درست است که گفته می‌شود رقمی که بازیگران می‌گیرند با رقمی که در قراردادهایشان می‌آید، یکی نیست؟ برخی بازیگران رقمی بالاتر از آنچه می‌گیرند، در قراردادهایشان می‌آورند تا در کار بعدی برمبنای همان رقم، دستمزد بگیرند.
من به‌عنوان یک حرفه‌ای که سال‌هاست در سینما کار می‌کنم تا حالا نشده با یک بازیگر دو قرارداد ببندم. اصلا این‌طور نبوده.

چون آنها مالیات نمی‌دهند، بنابراین شنیده شده که برخی از آنها، چنین ترفندهایی را هم به کار می‌گیرند.

بازیگران و همه عوامل سینما موظف هستند قراردادهایشان را به اداره مالیات ارائه دهند و این‌گونه معاف می‌شوند، در حالی‌که اگر ارائه ندهند، مشمول مالیات می‌شوند. من موضوع قرارداد و چنین چیزی را تا حالا نشنیده‌ام، چون کسی که چنین کاری می‌کند، آدمی کاملا غیرحرفه‌ای است.

یک بازیگر می‌گوید من از تو 600 میلیون می‌گیرم، اما تو در قراردادم بنویس 800 میلیون. مدیرتولید کار بعدی این بازیگر، به رقم قرارداد قبلی او نگاه می‌کند. مگر خود شما بر مبنای همین رقم، وارد گفت‌وگوی اولیه با یک بازیگر نمی‌شوید؟
معمولا قرارداد قبلی و چیزی که وجود دارد و چیزی که بسیاری از بازیگران ما رعایت نمی‌کنند، عدم‌تفکیک میان فیلم هنری و فیلم تجاری است. شما وقتی فیلم هنری کار می‌کنی، قطعا باید دستمزدت با فیلم تجاری فرق کند، اما متاسفانه برخی بازیگران ما رعایت نمی‌کنند و قیمتی را که در فیلم تجاری می‌گیرند، در فیلم هنری طلب می‌کنند.

قرارداد قبلی را خود بازیگر به شما می‌دهد که برمبنای آن وارد گفت‌وگو شوید؟

معمولا خود بازیگر اعلام می‌کند. جاهایی هم هست که ما از آنجاها استعلام می‌کنیم.

‌یک سوال هم در مورد فیلم ‌قسم‌ که این روزها به روی پرده است، دارم؛ در پیش‌تولید عنوان شد که ‌اوج‌، سرمایه‌گذار این کار است و با همین عنوان، فیلمبرداری شروع شد. حتی خبرنگاران وقتی در اثنای فیلمبرداری با پروژه تماس می‌گرفتند، گفته می‌شد که ما هنوز نمی‌توانیم بگوییم اوج سرمایه‌گذار است یا نه. درنهایت هم اوج کنار گذاشته شد. درباره این موضوع که خیلی هم رسانه‌ای شد، توضیح می‌دهید؟

سرمایه‌گذار این کار، در ابتدا اوج بود که بعدا کار را واگذار کرد به آقای ‌محسن تنابنده‌ با تهیه‌کنندگی جناب ‌جلیل شعبانی‌. کار را شروع کردیم و پیش رفتیم. از جایی قرار شد اوج دیگر با ما همکاری نداشته باشد، به دلیل آن چیزهایی که می‌خواستند و کارگردان زیر بار نرفت و اوج خیلی دوستانه رفت کنار و سرمایه، کاملا شخصی شد. مضاف بر اینکه اوج کنار کار بود و کار را رها نکرد و جوی کاملا دوستانه برقرار بود و فقط یک اختلاف سلیقه در فیلمنامه و نوع گرفتن میان آقای تنابنده و موسسه اوج مطرح بود که کاملا هم منطقی بود که خودشان با احترام کنار رفتند.

در مورد ‌گلشیفته‌، نخستین موردی که خیلی عجیب می‌زد، حضور ‌مهناز افشار‌ در قالب آن نقش با آن گریم بود، در حالی‌که می‌دانیم ایشان خیلی سخت چنین نقش‌هایی را می‌پسندند. مهناز افشار انتخاب اول آقای شعیبی بود؟ چون شنیده شد که ایشان برای پذیرش چنین نقشی، دستمزد بالایی طلب کرده بودند.

بگذارید با جزئیات در این مورد صحبت کنم. خانم افشار نمی‌‌خواستند در این سریال حضور داشته باشند به خاطر اینکه هم‌‌زمان درگیر فیلم جیرانی و تئاتر ‌بینوایان‌ پارسایی بودند. یک روز من به همراه سرمایه‌‌گذار و کارگردان به تالار وحدت رفتیم و ایشان را متقاعد کردیم که بیاید. وی گفت من به‌لحاظ زمانی نمی‌‌توانم و شرایطم طوری است که گرفتارم. ما گفتیم تمام این شرایط را به جان می‌‌خریم و دوست داریم که شما باشی و سرمایه‌‌گذار هم اصرار داشت که ایشان باشد. خانم افشار آمد و حتی یک جایی خارج از قرارداد هم با ما همکاری کرد. این چیزی که می‌‌گویند دستمزد میلیاردی گرفته، من به شما اعلام می‌‌کنم که هرگز چنین چیزی نبوده است. ایشان تقریبا چهار ماه کار کردند.

شما در حالی صحبت از همکاری جانانه مهناز افشار می‌‌کنید که برخی رسانه‌‌ها، همان زمان، از کارشکنی ایشان گزارش دادند. اینکه فشار وارد کردند که نام ‌گلشیفته‌ باید روی فیلمنامه گذاشته شود، اینکه ایشان در محتوا اثر گذاشتند و...
من خیلی صادقانه عنوان کنم که در رابطه با اسم ‌گلشیفته‌، شرط افشار این بود. گفت من زمانی می‌‌آیم که اسم ‌گلشیفته‌، اسم کاراکتری باشد که من بازی می‌‌کنم. این مال زمانی بود که ایشان هنوز جلوی دوربین نرفته بودند که ما هم پذیرفتیم. اسمی که ایشان قرار بود در سریال بازی کنند، اسم دیگری بود؛ ایشان گفت من به شرطی می‌‌آیم که اسم کاراکترم ‌گلشیفته‌ شود. یک پیشنهاد بود که ما می‌‌توانستیم بپذیریم یا نپذیریم پس تحمیلی در کار نبود آن هم قبل از اینکه قرارداد ببندند.

ایشان اصلا بی‌‌نظمی نداشت. روز اولی که آمد، مدام می‌‌گفت من گرفتارم و هر لحظه می‌گفت، باید بروم سر فیلمبرداری، تئاتر دارم و... همه اینها را گفته بودند. ایشان خیلی حرفه‌‌ای آمدند و خیلی حرفه‌‌ای هم رفتند. در پایان فیلمنامه هم دخالتی نداشتند.

وقتی بنرهای شهری ‌گلشیفته‌ در اتوبان‌‌ها نصب شد، در کمال تعجب، هیچ عکسی از مهناز افشار در آن به چشم نمی‌خورد. همان زمان ایشان گفتند این اتفاق حاصل اتفاق‌‌های غیرسینمایی است که همین قضیه، شائبه‌‌ها را در مورد درگیری ایشان با گروه تقویت کرد.

هیچ درگیری داخل گروه اتفاق نیفتاد. یک زمانی ارشاد اعلام کرد که تصویر ایشان نباشد، بعد رفتیم صحبت کردیم و حل شد و تصویر ایشان آمد.

هزینه تولید این کار که گفته می‌‌شد بالا بود را قبول دارید؟
نه، اصلا بالا نبود.

شما در سه کار شاخص این سال‌‌های شبکه نمایش خانگی حضور داشتید: شهرزاد، گلشیفته و هیولا. بالاترین هزینه متعلق به کدام یک از این کارها بود؟
قطعا ‌شهرزاد‌.

چرا؟
چون شهرزاد کاری تاریخی بود و به‌لحاظ شوتینگ، کار طولانی‌مدت بود.

همین دیگر. ببینید همه می‌‌دانند که ‌شهرزاد 3‌، آن وضعیت و کثرت مخاطبان ‌شهرزاد 1‌ را نداشت. اصرار کارگردانان و برخی بازیگران بر ادامه این سریال تا فصل سوم و حتی دودلی فتحی تا همین اواخر مبنی‌بر ساخت ‌شهرزاد 4‌، اینها آستانه حساسیت‌‌ها را بالا برد. سریالی که افت مخاطب پیدا کرده چرا باید تا این میزان اصرار از سوی عوامل برای ساخت مواجه شود.

اصلا قرار نبود فصل چهارمی برای این سریال ساخته شود. از ابتدا هم قرار نبود. بین فصل 1 و 2 فاصله افتاد (نزدیک یک سال) ولی فصل 2 و 3 فقط در توزیعش فاصله افتاد و برای ضبطش تنها دو، سه هفته فاصله بود.

بحثی که در همین گیرودار رخ داد، مطالبه مردمی بود. وقتی بحث اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان مطرح شد، بسیاری از مردم زیر پست‌‌های شبکه اجتماعی بازیگران کامنت می‌‌گذاشتند که حالا با مسجل‌شدن این اتفاق، یا بیا موضع‌گیری کن یا دستمزدهایت را پس بده یا حتی اصلا در فصل جدید بازی نکن. شما به‌عنوان یک عضو این سریال، چه موضعی در برابر این اعتراض‌‌ها داری؟

من اصلا این شکل اعتراض را وارد نمی‌‌بینم. شما گفتید محمد امامی هزار میلیارد اختلاس کرده، سخنگوی قوه قضائیه چه زمانی اعلام کردند که این هزار میلیارد از صندوق ذخیره فرهنگیان است؟ چه زمانی اعلام کردند که سریال شهرزاد با پول صندوق ذخیره فرهنگیان ساخته شده؟ در هزار میلیارد، 15 میلیارد، رقمی محسوب می‌‌شود؟ فرض بر اینکه اصلا این اتفاق افتاده، خانم علیدوستی یا آقایان کیانیان، فتحی، حسینی و... چرا باید دستمزدی که گرفته‌‌اند را پس بدهند؟ مگر ما کار نکردیم؟ همین همکاران ما قضاوت می‌‌کنند و به این اتفاق دامن می‌‌زنند. من به‌عنوان مدیرتولید، داریوش ارجمند را به مناظره دعوت می‌‌کنم، بنشیند مقابل من و بگوید کجا بریز و بپاش بوده. کجا ما پول الکی به بازیگری دادیم؟ کجا فتحی به‌عنوان کارگردان پول الکی گرفته؟ بنشینیم صحبت کنیم و خودتان قضاوتمان را منعکس کنید. بخش عمده ظهور این حساسیت‌‌ها، تقصیر همکاران ماست. من تهیه‌‌کننده‌‌ای را دیدم که بعدها به محمد امامی بد و بیراه گفت. اما همین تهیه‌‌کننده، پسری را آورد و توانست یک میلیارد و 800 میلیون پول از او بگیرد تا فیلمی را تهیه کند. ایشان هم از دستمزد و هم از درصد برداشت. برای آن پسر مجوز کارگردانی و پروانه ساخت گرفت. دو بازیگر گذاشت کنار آن پسر و تیم را جمع کرد. فیلم هم نفروخت. این یکی از بدترین پولشویی‌‌های سینما بود. حالا این آدم گناهش بیشتر است یا اینکه می‌‌گویند محمد امامی پولشویی کرده است؟ به پیر، به پیغمبر من بازیگران، تهیه‌کنندگان و کارگردانانی را دیده‌‌ام که قبل از اینکه محمد امامی بازداشت شود، التماس می‌‌کردند که با او دیداری داشته باشند. بعد تا ایشان را گرفتند، همه شروع کردند به زدن این آدم.

حساسیت‌‌ها روی کار محمد امامی بیشتر روی رقم دستمزدها معطوف بود. گفتن رقم‌‌ها اخلاقی نیست ولی حدودی بگویید که مثلا با توجه به آن تایم کاری، آیا بازیگران رقم بیشتری می‌گرفتند؟

مثلا شما فرض کنید بازیگری که در فیلم سینمایی  100 میلیون می‌‌گرفته‌، در این پروژه 80 میلیون گرفته، یعنی زیاد گرفته؟ بله، اگر در فیلم می‌‌گرفته 100 میلیون و اینجا از ما می‌‌گرفته 500 میلیون، این بریز و بپاش بود. واقعا هیچ بریز و بپاشی نبوده؛ خدا را شاهد می‌‌گیرم که نبوده. من می‌‌دانم که فلان منتقد اصلا در جریان سریال شهرزاد نیست، بعد می‌‌آید می‌‌گوید آقا نمی‌‌دانی چه بریز و بپاشی بود. کجا بریز و بپاش بوده؟ آخر یک نفر نیست بیاید بگوید این بریز و بپاشی که می‌‌گوید، کجا بوده؟

می‌‌گویم که بیشترش معطوف به دستمزد بازیگران است.

ببینید شهاب حسینی که نخل طلا گرفته و بازیگری جهانی است، چقدر باید سر آن کار بگیرد؟ آقای حسینی که 80 درصد بار سریال به دوش ایشان است و به‌خاطر حضور در این کار، چندین پیشنهاد سینمایی را هم رد کرد، چقدر باید بگیرد؟

این‌طور که شما می‌‌گویید، ماهی 500 میلیون هم نگرفته.

خدا را شاهد می‌‌گیرم که این میزان نگرفته است. تماشاگر بیشتر به‌خاطر حسینی و علیدوستی دارد این سریال را دنبال می‌کند. زمانی می‌‌شود بریز و بپاش که حسینی در فیلمی بگیرد 10 هزار تومان اما اینجا بیاید بگوید 50 هزار تومان می‌گیرم. این می‌‌شود غیرمتعارف.

پس اگر غیرمتعارف نبود چرا زمانی که گفته شد آقایان و خانم‌‌های بازیگر، آقای فتحی چرا در برابر این اختلاسی که شده موضعی نمی‌‌گیرید، آنها باز بی‌‌تفاوت بودند؟

آخر چه موضعی؟ مگر ما قوه قضائیه هستیم که موضع بگیریم؟ ما چه‌کاره هستیم که موضع بگیریم؟ به ما چه ربطی دارد که اختلاس کرده؟ مگر هزار میلیارد را آورده در شهرزاد؟ بخشی از آن را در این سریال آورده. بعدش هم اینکه چه‌کسی می‌داند این اختلاس کرده؟ چه چیزی ثابت شده بود؟ اصلا ثابت شده، جرم هم تفهیم و همه‌چیز هم مشخص شده مگر ما قوه قضائیه هستیم؟ ما پرسنل آن پروژه بودیم، کار کردیم و دستمزدمان را گرفتیم. بعد مگر ما باید به آدم‌‌ها جواب بدهیم؟ که آقا موضع ما این است که محمد امامی را محکوم می‌‌کنیم. نه، محمد امامی به ما بدی نکرده. من به‌عنوان کسی که نزدیک‌‌ترین شخص به محمد امامی بودم، اعلام می‌‌کنم محمد امامی، یکی از سالم‌ترین، انسان‌‌ترین، مومن‌‌ترین و درست‌‌ترین آدم‌هایی بود که من در این سینما با او کار کردم.

از چه نظر می‌‌گویید؟

از هر نظر. حالا هر کاری کرده، ولو اگر اختلاس کرده، مربوط به خودش است، به من ارتباطی ندارد. پول آدم‌‌ها را به موقع می‌‌داد، نمازش ترک نمی‌‌شد، اولین جمله‌‌اش این بود که در پروژه، دل کسی نشکند. شما بروید از تک‌‌تک عوامل پروژه شهرزاد بپرسید آیا کسی از محمد امامی ناراضی است؟ نهایت بی‌‌انصافی است که علیه او حرف‌‌هایی مطرح می‌‌شود. من چند وقت پیش برای فیلم ‌ملاقات با جادوگر‌ به قشم رفته بودم‌، سوار ماشینی شدم، راننده به من گفت خدا پدر بابک زنجانی را بیامرزد. گفتم چرا؟ گفت ما اینجا کار می‌کردیم و کلی هوای ما را داشت. اشکال ندارد، اختلاس کرده ولی یک کار فرهنگی ایجاد کرده.

به‌ لحاظ حرفه‌‌ای، محمد امامی، وظایف تهیه‌‌کنندگی را به درستی می‌‌دانست یا فقط پول را تزریق می‌‌کرد و رتق‌‌وفتق کارها به عهده شما و کارگردان بود؟

آقای امامی خیلی انسان باهوشی است. شما الان کارنامه کاری ایشان را مرور کنید، فیلم‌‌ها و سریال‌‌هایی که ایشان به‌عنوان تهیه‌کننده و سرمایه‌‌گذار حضور داشته، همه موفق بودند. اتفاقا ایشان خیلی نظر درباره کار داشتند. فیلمنامه را می‌‌خواندند و نظر روی فیلمنامه داشتند. نبض مخاطب و تماشاگر را می‌‌شناختند و می‌دانستند که در چه کاری باید سرمایه‌‌گذاری کنند.

به ‌هیولا‌ برسیم و اینکه ‌مهران مدیری‌ در چند کار اخیر خود، با ‌اول مارکت‌ همکار می‌‌کند و باز هم شائبه هزینه‌‌های بالا شنیده می‌‌شود و اینکه اصولا مدیری، وقتی به‌عنوان بازیگر هم در پروژه‌‌ای کار می‌کند، بازیگر گرانی است. این دو موضوع، تا چه اندازه درست است؟

بحث بریز و بپاش که اصلا مطرح نیست. ضمن اینکه مهران مدیری چرا نباید گران باشد؟ سینمای ما چند تا مهران مدیری، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی دارد؟ اینها زحمت کشیده‌‌اند. چرا نباید دستمزد میلیاردی بگیرند؟ البته من زمانی به هیولا اضافه شدم که پروژه کلید خورده بود، ولی اینجا هم می‌‌دانم هیچ بریز و بپاشی صورت نگرفته است.

هزینه تولید هیولا را می‌‌توانید اعلام کنید؟

نمی‌‌توانم بگویم. فیلمبرداری 6 ماه به طول انجامید، ولی بدانید هزینه این سریال، تقریبا از شهرزاد سال 95 پایین‌‌تر بوده است.

کلا مهران مدیری هنرمند عجیبی است. از یک سو بازیگر خیلی گرانی است و از سوی دیگر، به‌شدت اهل تعامل است و در این سال‌‌ها با وضعیت تلویزیون، همواره سازگار بوده و حتی در سال‌هایی که بحث اسپانسر مطرح نبود، با آنها همکاری داشته است.

آقای مدیری، انسان به‌شدت نازنینی است. ایشان به‌عنوان یک آرتیست دغدغه‌‌مند، اولین چیزی که برایشان مهم است، کار خوب است. چرا ایشان آدم موفقی است؟ اگر دنبال پول بودند که خود من به ایشان زنگ زدم برای کاری که گفتند نه، من دنبال کار خوبم. ایشان دنبال کار خوب است، ولی اگر دنبال پول بود که تندتند کار می‌‌کرد. چرا کم کار می‌‌کند؟ چون دنبال پول نیست. آدمی که دنبال پول است، پشت سر هم کار می‌‌کند.

با ‌حسن مصطفوی‌ حرف بزنی و از دستمزد بازیگران نپرسی، خیلی عجیب است. به ما بگویید در وضع کنونی سینما که دستمزدها افزایش یافته، چند بازیگر میلیاردی داریم؟

چند بازیگر هستند که دستمزد و سهمی از فروش می‌‌خواهند مثلا بین 5 تا 10 درصد که البته تقریبا تمام آن فیلم‌‌ها می‌‌فروشند؛ ولی آنهایی که دستمزد ثابت میلیاردی می‌‌گیرند، حدود پنج نفر هستند.

بحثی که در هالیوود هم مطرح است و در سینمای ما هم همین‌طور این است که بازیگران زن، کمتر از مردها دستمزد می‌گیرند. این اختلاف دستمزد در سینمای ما خیلی فاحش است؟

مثلا به اندازه یک‌چهارم دستمزد مردها نیست، ولی بله، خانم‌‌ها دستمزد پایین‌‌تری می‌‌گیرند. مثلا اگر بازیگر زن و مرد در درامی یک اندازه نقش داشته باشند، اگر بازیگر مرد یک میلیارد بگیرد، بازیگر زن 700 میلیون می‌‌گیرد.

بازیگر زن گران هم داریم؟

بازیگر زن میلیاردی نداریم، اما بازیگر زن گران حدود چهار، پنج نفر داریم.

آقای مصطفوی شما در حال حاضر و با هزینه تولید امروز، اگر بخواهید یک درام شهری نرمال بسازید، چقدر سرمایه نیاز است؟

اگر بخواهید فیلمی نرمال بسازید که شوتینگ آن 45 جلسه باشد و بازیگران معمولی خوب بگذارید، حداقل چهار تا پنج میلیارد سرمایه نیاز است.

از این میزان، چقدرش پول دستمزد بازیگران می‌‌شود؟

مثلا دو، سه بازیگر بیاورید، باید1.5 تا دو میلیارد بگذارید برای بازیگر.

شما نوروز امسال، سریال پرمخاطب ‌نون. خ‌ را به روی آنتن داشتید که پس از 9 سال غیبت در تلویزیون، یک انتخاب درست از سوی شما بود. در فصل دوم این سریال هم حضور دارید؟
خیر.

چرا؟
به دلیل پول ندادن تلویزیون. خیلی جالب است که تلویزیون آمد از ما تقدیر هم کرد ولی برای اینکه بدانید، بد نیست که هنوز هزینه فصل اول ‌نون. خ‌ را با ما تسویه نکرده‌اند و می‌‌خواهند فصل دوم آن را شروع کنند. من و فرجی از جیب خودمان پول گذاشتیم و به لطف خداوند، ما یکم به یکم هر ماه، پول تمام عوامل را دادیم و قبل از اینکه فیلمبرداری کار تمام شود، با همه عوامل تسویه کردیم و هیچ‌کس طلبکار نماند، ولی متاسفانه تلویزیون قدر تهیه‌‌کننده‌‌هایی مانند فرجی را نمی‌‌داند. من به خودم گفتم برای چه باید از جیبم خرج کنم و هیچ پولی به‌عنوان مجری طرح و جانشین تهیه‌‌کننده دریافت نکنم و تازه چهار، پنج ماه بعد، اصل پولم را بگیرم. شما فکر کن من اسفند‌ماه پولی را دادم و مرداد‌ماه، همان رقم را گرفتم. آن رقم اگر 10 هزار تومان بود با توجه به تورم موجود به پنج هزار تومان تبدیل شد. در تلویزیون تهیه‌‌کنندگانی باید کار کنند که سری‌‌سازی می‌‌کنند و با هر قسمتش، کار 6 ماهه را در چهار ماه جمع می‌کنند، روزی20 ساعت از عوامل کار می‌‌کشند بعد هر یک فصلی که می‌‌سازند می‌روند ملک می‌‌خرند. این تهیه‌‌کنندگان تا پنج سال پیش چیزی نداشتند، اما الان همه چیز دارند چون عوامل کار را استثمار کردند و برای خود دارایی فراوان دست و پا کردند. چطور است که فرامرز قریبیان با این میزان سابقه به اندازه این تهیه‌‌کنندگان دارایی ندارد؟ تهیه‌‌کنندگان تلویزیون از کجا وضع‌شان به این اندازه خوب شده؟ تلویزیون برای اینها خوب است برای من که می‌‌خواهم نرمال کار کنم و عواملم روزی 12 ساعت کار کنند و دستمزدها اول هر ماه پرداخت شود، خوب نیست.

انگار دل پری از تلویزیون دارید.

تلویزیون نزدیک به 45 هزار پرسنل دارد و یکی از دلایل پول نداشتن آن، این است که باید هزینه‌‌های جاری این پرسنل اضافی را فراهم کند. شما ببینید ‌بی‌‌بی‌‌سی‌ کلا هزار نفر پرسنل دارد یا ‌من و تو‌ کمتر از 50 نفر نیرو دارد، چرا تلویزیون ما باید تا این میزان پرسنل اضافی داشته باشد؟

و صحبت پایانی شما؟

من در سینما مدیون دو نفر هستم: ‌مهدی فخیم‌‌زاده‌ چون خیلی از او یاد گرفتم و ‌اصغر فرهادی‌ که بعد از کار کردن با ایشان، اتفاق‌‌های بسیار خوبی در زندگی کاری من افتاد. مدیرتولید یک فیلم، اولین نفری است که وارد کار می‌‌شود و آخرین نفری است که خارج می‌‌شود. ما از سوی برخی تهیه‌‌کنندگان، خوش‌استقبال و بد بدرقه هستیم. ما مدیرتولید باسابقه یا حتی عوامل تولید داریم که هر جا می‌‌روند، کسی تحویل‌شان نمی‌‌گیرد، اما بازیگری که تازه چند ماه است شروع کرده، مورد استقبال قرار می‌‌گیرند. چیزی که وجود دارد این است که اگر بخواهیم با همین روال و با این دستمزدهایی که الان وجود دارد، پیش برویم، فکر می‌‌کنم تا سال دیگر، سینمای ایران تعطیل می‌‌شود. دلیلش این است که من وقتی می‌‌خواهم فیلمی را تهیه کنم، باید چهار تا پنج میلیارد هزینه کنم. وقتی این مقدار هزینه می‌‌کنم فیلم باید 12 تا 15 میلیارد بفروشد تا اصل پول من برگردد و وقتی من بخواهم یک فیلم اجتماعی یا هنری بسازم یقینا اصل پول من برنمی‌‌گردد و مجبورم بروم کارهای کمدی و کارهایی بسازم که شاید با تفکر و روحیات شخص من سازگار نیست و متاسفانه این‌طوری سینما به قهقرا می‌رود. به‌نظر من سینمای ما ورشکسته است. چیزی که در مورد دستمزدها تاکید می‌‌کنم و در همه جای دنیا هم این اصل وجود دارد، این است که بازیگری می‌‌تواند دستمزد بالا طلب کند که فیلم اخیرش نه‌تنها پول خودش را درآورده باشد، بلکه به‌خاطر حضور آن بازیگر، یک سودی هم کرده باشد. خارج از این قاعده هر بازیگری که طلب دستمزد اضافه می‌‌کند، اشتباه است. متاسفانه این اصل توسط کارگردانان، تهیه‌‌کنندگان و مدیرتولیدهای‌مان رعایت نمی‌‌شود و سرمایه‌‌گذاران‌مان هم دنبال عکس یادگاری گرفتن با بازیگران هستند. 

 

در نقد اظهارات مدیر تولید «شهرزاد»

یعنی نمی دانید پول مشکوک یعنی چه؟

از همان ایامی که فصل اول سریال ‌شهرزاد‌ پخش می‌شد، زمزمه‌هایی راجع‌به آلوده بودن پول‌های سرمایه‌گذاری شده در این پروژه، بلند بود و همین اعتراضات بسیاری از فعالان مجازی را در این خصوص برانگیخت. این البته قابل انکار نیست که افکار عمومی مردم ایران در آن ایام به اندازه امروز روی موضوع ورود پول‌های مشکوک به سینما حساس نبود اما بودند کسانی که روی این موضوع انگشت گذاشتند و صدایشان را با هر ابزاری که می‌شد پژواک دادند. مساله اینجاست که عوامل سریال ‌شهرزاد‌ نمی‌توانند امروز بگویند که ما از ورود پول‌های آلوده به این پروژه بی‌اطلاع بوده‌ایم و در این خصوص تقصیری متوجه ما نیست. هنرپیشه‌های این مجموعه از جمله رضا کیانیان، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی؛ به طور مشخص وارد صحنه شدند و در فضای مجازی از ‌شهرزاد‌ در برابر اتهام ورود پول‌های آلوده دفاع کردند. پس از برگزاری دادگاه‌های بانک سرمایه و محکومیت افرادی از قبیل هادی‌رضوی که همراه محمد امامی، تهیه‌کننده بخش اول سریال شهرزاد بود، دیگر جای شک و شبهه‌ای در آلوده بودن پول‌هایی که به این سریال وارد شده‌اند باقی نمی‌ماند.

پنجم خردادماه سال 1398 بود که روزنامه ‌فرهیختگان‌ گزارشی درباره لزوم بازگرداندن دستمزد بازیگرانی که در پروژه‌های مشکوک شرکت کرده‌اند، منتشر کرد. در این گزارش نظر دو وکیل و حقوقدان درج شده بود. پس از آن بعضی از بازیگران ‌شهرزاد‌ واکنش‌هایی نشان دادند که به وضوح و بدون ترس از افتادن در دام قضاوت‌های شتابزده، می‌شد آنها را گستاخانه خواند. آنها گفتند  هر پولی گرفتند حق‌شان بوده و مگر کسی می‌دانسته است پول پروژه‌ها مشکوک بوده‌اند؟ بله همه می‌دانستند و بازیگران مجموعه هم بهتر از بقیه مطلع بودند. آیا این هنرپیشه‌های ‌شهرزاد‌ نبودند که پاسخ کمپین‌های فضای مجازی در اعتراض به منابع مالی پروژه‌شان را می‌دادند؟ گفت‌وگو با مدیر تولید پروژه‌هایی از قبیل ‌شهرزاد‌، ‌گلشیفته‌ و ‌هیولا‌ در شبکه نمایش خانگی و فیلم‌هایی مثل گینس‌، ‌جدایی نادر از سیمین‌، ‌فروشنده‌، ‌قسم‌، ‌لامپ ۱۰۰‌ و... در سینما، شاید خیلی بهتر نشان بدهد که اصل ماجرا چیست. مسلم است کسی که از این پول‌ها بهره و منفعتی نصیبش شده باشد، به هیچ‌وجه با منطق و استدلال و به اصطلاح معروف با ‌دودوتا چهارتا‌ زیر بار نخواهد رفت که مشکلی در کار است و منابع مالی پروژه، قانونی و مشروع نیستند. مصطفوی در گفت‌وگویی که در ادامه می‌خوانید چنان دفاعی از محمد امامی کرده که انگار نه انگار او حتی قبل از آمدنش به دادگاه و قرائت کیفرخواست مربوطه، بارها طی اظهارات متهمان و محکومان قبلی، به عنوان چهره‌ای دارای فساد گسترده مالی معرفی شده است.

مصطفوی به جای اینکه جواب استدلال حقوقدان‌ها را بدهد که با ارجاع به مواد قانونی گفته بودند عوامل شهرزاد باید پول‌شان را پس بدهند، داریوش ارجمند را به خاطر تکرار این حرف به مناظره دعوت می‌کند و در قسمت دیگری از صحبت‌هایش بارها تاکید کرده که افراد زیادی در حق محمد امامی بی‌معرفتی کرده‌اند. مصطفوی می‌گوید: ‌وقتی امامی پول داشت و در صحنه‌ حاضر بود، همه این افراد پیگیر بودند که با او کار کنند اما حالا که به مشکل خورده، دارند محکومش می‌کنند.‌ این ادبیات تنها می‌تواند از ذهنیتی برخاسته باشد که سینمای ایران را با یک سازمان مافیایی یکی می‌داند و بر روابط خانوادگی درون مافیا و لزوم وفاداری به تشکیلات، به هر قیمتی، تاکید می‌کند. مصطفوی قبل از همه این احتجاجات، ابتدا در قالب پرسشی، چنان‌که خواسته باشد ماهیت اعتراض‌ها به منابع مالی ‌شهرزاد‌ را زیر سوال ببرد، می‌گوید: ‌باید مشخص شود که پول مشکوک یعنی چه؟!‌ این بی‌معنی‌ترین حرف ممکن است. آیا کسی که این را می‌پرسد، تعریفی علمی‌تر از بقیه اقتصاددان‌های دنیا راجع‌به پول آلوده و مشکوک سراغ دارد که طبق آن می‌شود محمد امامی را از دایره شمول چنین احکامی خارج کرد؟ پول آلوده در سینما یعنی خود محمد امامی و این شخصیت خودش یک نمونه مثال‌زدنی برای چنین مواردی است و وقتی دیده می‌شود که شخصی همچنان به‌طور علنی و تمام‌قد از او دفاع می‌کند، باید نتیجه گرفت که همه جا این منطق و استدلال نیست که بن‌مایه اظهارات افراد را تشکیل می‌دهد، بلکه تامین یا تهدید منافع افراد ممکن است باعث شود آنها تا مرز انکار بدیهی‌ترین گزاره‌های منطقی هم پیش بروند. از اینجا به بعد است که افکار عمومی دیگر توان انجام کاری را ندارند. امروز هرکس که می‌خواست بفهمد، این را فهمیده است که بخش قابل توجهی از سینمای ایران به پول‌های آلوده و غیرقانونی آلوده شده است و محمد امامی، به طور اخص، شاخص‌ترین نمونه رفتارهای کلان غیرقانونی در این خصوص است. دیگر بیشتر از این نمی‌شود با تاکید بر اهرم فشار توسط افکار عمومی کار را پیش برد و حالا ماجرا به هسته سخت خود رسیده که افرادی از قبیل مصطفوی با درجات مختلفی از ریز و درشتی هستند؛ کسانی که اگر لازم باشد زیر بار رنگ‌ سفید ماست هم نمی‌روند و گرنه باید اموال و جایگاه‌های به ناحق یافته را پس بدهند. از اینجا به بعد نوبت قانون است.

 
* نویسنده : مجتبی اردشیری روزنامه‌نگار/میلاد جلیل‌زاده روزنامه‌نگار
 
مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰