به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، دو روز پیش یک فیلم از بخش خبر تلویزیون تاجیکستان به دستم رسید. داشت خبر افتتاح یک پارک (باغ) در تاجیکستان را میخواند. دیدم میگوید امامعلی رحمان (رحمانف سابق)، رئیسجمهور (بالاترین مقام رسمی تاجیکستان) بههمراه شهردار دوشنبه برای افتتاح این باغ حضور پیدا کرده است. بعد شروع کرد به تعریف از جزئیات این پارک، آنقدر که به تعداد نهالها و چراغهای کاشتهشده هم اشاره کرد. چند دقیقه داشت همین را توضیح میداد. گفتم عجب! برای این پارکچه که مساحتش یکشصتم یکی از پارکهای تهران هم نیست، چه تبلیغات و با چه جزئیاتی گزارش میکند. یکی هم اگر داخل ایران نگاه کند، با شرح این جزئیات واقعا فکر میکند آنور آب، در تاجیکستان خبری است! حالا کار نداریم برای افتتاح یک پارک پنجهکتاری در همین تهران خودمان، رئیسجمهور که اصلا، معاونان و وزرا هم آن را چیزی نمیدانند که مثلا برای افتتاحش حضور پیدا کنند. نه اینکه کسر شأنی باشد و این حرفها، بیشتر بهخاطر اینکه «پارک پنجهکتاری که دیگر این حرفها را ندارد!» و اصلا چرا اینطور تحلیل نکنیم که حضور بالاترین مقام رسمی یک مملکت برای افتاح یک پارک، یعنی لابد خدمات آنقدر محدود است که افتتاح یک پارک را اینطور گزارش میکنند. حال آنکه شهرداری (مجموعه شهرداری منظورم است، نه شهردار) در همین تهران خودمان اگر نه ماهی که دوماه یکبار، روبان یکی از پروژههای مشابه به آن پارک را میبُرد و البته ما بلد نیستیم نشانش دهیم. حالا ممکن است بگویید خب اینجا ایران است و ما که نباید خودمان را با تاجیکستان مقایسه کنیم. اتفاقا حرف منم همین است و از این میترسم که ما آنقدر نتوانیم افتتاحشدهها و بهرهبرداریشدهها را درست نشان دهیم که یک روز پل طبیعت تهران را مثلا با این پارک فسقلی در دوشنبه مقایسه کنند!
این مقدمه را گفتم که برسم به اخبار خودمان و گزارشهای نسبتا بدی که هر شب باید تحملشان کنیم. هر روز هم نمونه تازهای از عجایب اخبار رونمایی میشود. آخریاش همین قضیهای که من در نوشتن حیا میکنم بنویسمش و نمیدانم سردبیر اخبار چطور راضی شد بندهخدا آقای حیاتی آن را به زبان بیاورد. این هم البته از کجسلیقگی است که سرمایهای مثل حیاتی را حیف ادبیاتی میکنیم که نمیدانیم چه کسی به خورد صداوسیما داده است؟
غرض اشارهای به سیاست کلی اخبار و رویکرد تهدیدمحوری است که نفس خبر را قربانی سلیقه شخصی مدیران میکند وگرنه درست خواندن خبر و گزارش واقعی ساختن اصلا نباید کار سختی باشد. نگاه تهدیدمحور و ضدامید (در مقایسه با شرح خبر افتتاح پارک در دوشنبه) اخبار تلویزیون را با دو مثال که اتفاقا از یک بخش خبری و در یک شب پخش شد، توضیح میدهم. خبر 20:30 یکشنبه، 14 مهر با این گزارش پیش از تیتراژ شروع میشود؛ صف طولانی در مقابل در اداره گذرنامه، شکایت مردم از نحوه صدور گذرنامهها (که ممکن است نتیجه دقیقهنودی بودن مردم باشد) و... . بعد وارد بخش اخبار میشویم و تصویری پیاپی منفی از فضایی که پیرامون راهپیمایی اربعین وجود دارد به تصویر کشیده میشود. این اتفاق در حالی میافتد که تکتک نفرات حاضر در صف طویل مقابل اداره گذرنامه یک سوژه و یک زندگی دارند که اخبار میتواند با گزینش مناسب جنبه مثبت این در صف ایستادن و این انتظار و این تلاش برای یک پیادهروی را به تصویر بکشد که نمیتواند. چون زاویه دوربین تهدیدمحور است. اشتباه نکنیم؛ آن چیزی که تلویزیون نشان داد نقد به اداره گذرنامه و پلیس و اینها نبود که اتفاقا شاید لازم باشد، بلکه یک تصویر منفی عمومی از جمعیتی بود که در روزهای آتی قرار است بزرگترین راهپیمایی دنیا را رقم بزنند. حالا چرا این تصویر رقم میخورد؟ چون زاویه عینک خبرنگار یا شاید زوایه نگاه سردبیر بخش خبری تهدیدمحور است.
این نگاه تهدیدمحور دقیقا در چند گزارش جلوتر در همان بخش خبری روی دیگر خود را نشان میدهد؛ اینبار گزارش درباره لردگان است و مساله ابتلای افراد محدودی به ایدز و اغتشاشهایی که طی دو روز قبل در این شهر صورت گرفته. گزارش چطور شروع شود خوب است؟ با این صدا: این مردم شهید دادهاند، جانباز دادهاند و... . آدم میماند. خب اینها چه ربطی به اصل اتفاق دارد؟ این چه دوقطبیای است که بخش خبری بهراحتی و بدون اینکه متوجهش باشد به آن دامن میزند!؟ یک مطلقگرایی عجیب و غریب. نتیجهاش اینکه این تصور به وجود بیاید که هرکس کمی اعتراض دارد یعنی نه انقلابی است، نه جانباز و نه اساسا واجد هیچ ویژگی مثبتی. روز قبلش هم گزارش خبر با «جانم فدای رهبر» مردم معترض مقابل فرمانداری شروع میشود و مساله ایدز. تصویری که برساخته میشود این است: «معترضان حتما باید معتقد به رهبری باشند که مثلا به مشکلاتشان رسیدگی شود.» چه کسی جز تلویزیون پای رهبری را به این ماجرا باز کرد؟ این چه شیوهای در پخش خبر است؟ کی رویکرد رهبری در مواجهه با «مردم» با این دوربین و این زوایه نگاه بوده است؟ مردمی در منطقهای دچار مشکلی شدهاند. آن منطقه بخشی از حکومت جمهوری اسلامی است و اتفاقا مسئولان و وزارت بهداشت هم چندبار تاکید کرده که همه تلاش خود را برای درمان بیماران صورت خواهد داد. هیچکدام از مسئولان هم تبصرهای نزدند که اگر این مردم دارای ویژگیهایی مثل انقلابیگری نباشند، درمانشان نمیکنیم! بعد یک دوقطبی الکی توسط صداوسیما ساخته میشود. بهجای آن موضع انتقادی منفی در مقابل اداره گذرنامه، باید مساله روستای چنارمحمودی لردگان با عینک نقادانه نگاه میشد که بهانه دست ضدانقلاب نیفتد! ضدانقلابی که منتظر نشسته از ضعف رسانهای و بخش خبری صداوسیما و آب گلآلود هر اعتراضی در ایران سوءاستفاده کند.