درباره عباس نعمتی، نویسنده سریال «بوی باران» که حاشیه‌ساز شد

هیچ عقل سالمی مخالف جذب تمامی نیروهای همسوی داخل نیست و بدیهی است که اختلافاتی هم بین تفکرات مختلف وجود داشته باشد. اینکه یک متهم در سال ۷۸، نویسنده یک سریال ۷۰ قسمتی در سال ۹۸ می‌شود، نکته قابل تاملی است، اما اینکه این امکان برای همه فراهم است یا خیر، سوال مهم‌تری است.

  • ۱۳۹۸-۰۶-۰۲ - ۱۲:۳۹
  • 10
درباره عباس نعمتی، نویسنده سریال «بوی باران» که حاشیه‌ساز شد

کاربلد، متهم یا سوگلی میرباقری؟

کاربلد، متهم یا سوگلی میرباقری؟
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، این بار بینندگان «بوی باران» به این سریال طولانی و تلخ اعتراض نداشتند. داستان تازه از مشهد شروع شد و سخنرانی وحید جلیلی. او ضمن انتقاد از سیاه‌نمایی در «بوی باران» و با اشاره به سریال «گاندو» ادعای نفوذ در صداوسیما را نیز مطرح کرده بود. او در همین قیاس‌ها و نقدها طعنه‌ای هم به گذشته نویسنده این سریال زده بود. عباس نعمتی، نویسنده سریال بوی باران است؛ فیلمنامه‌نویسی که در دانشگاه آزاد اسلامی حقوق خوانده و هنوز به 40سالگی نرسیده، اما در کارنامه‌اش سریال‌های مختلف و زیادی دیده می‌شود. ماجرایی که جلیلی درباره نعمتی به آن اشاره کرده بود، به سال 78 برمی‌گشت و انتشار نمایشنامه «کنکور وقت ظهور» در هفته‌نامه دانشجویی «موج». نعمتی البته در گفت‌وگو با خبرآنلاین درباره آن ماجرا این‌گونه توضیح می‌دهد: «من یک نمایشنامه طنزی در نشریه دانشجویی «موج» امیرکبیر که ۱۵۰ نسخه داشت، دقیقا ۲۰ سال پیش نوشته‌ام؛ در انتهای تابستان ۱۳۷۸. بعد که شلوغ شد و من رفتم خودم را تحویل دادم، آیت‌الله بهجت ورود کرد و پیغام داد به حضرت آقا، آیت‌الله شاهرودی، آقای مروی و مرتضوی که قاضی دادگاه مطبوعات وقت بود که ایشان توهین نکرده و آزادش کنید. حتی به دادگاه ما پیغام دادند که من قبلا آدم پیش مرتضوی فرستاده‌ام. اگر می‌گویید این مطلب توهین به مقدسات است، می‌خواهند زنگ بزنند، می‌خواهند مکتوب بپرسند و من بگویم توهین به مقدسات نیست. آقای مرتضوی در دادگاه تایید کرد ایشان نماینده قبلا فرستاده و الان باید برای دادگاه ثابت شود. اینها همه در صورتجلسه دادگاه هست؛ جلوی چندصد نفر. حکم دادگاه من یک سال بود. حضرت آقا هم ورود کردند و دستور آزادی مرا دادند.»

حالا دوباره آن ماجرا در تابستان داغ دیگری مطرح می‌شود. فارغ از دفاعیات نعمتی در گفت‌وگویش نگاهی داریم به روند حضور نعمتی در وزارت کشور و صداوسیما. البته تماس‌های متعدد با نعمتی برای گفت‌وگو با «فرهیختگان» هم نتیجه نداشت.

 سابقه نوشتن

حضور به‌عنوان نویسنده در سریال‌های «چراغ جادو» به کارگردانی همایون اسعدیان، «اولین شب آرامش» به کارگردانی احمد امینی، «تا صبح» به کارگردانی محمدعلی باشه‌آهنگر، «گمشده» به کارگردانی امیر قویدل، «نون و ریحون» به کارگردانی فرزاد موتمن، «تکیه بر باد» به کارگردانی محمود معظمی، سرپرست نویسندگان مجموعه تلویزیونی «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»، «اولین انتخاب»، «آرماندو» و «ازیادها رفته»، کارنامه کاری نعمتی را تشکیل می‌دهند. «بوی باران» تازه‌ترین اثر اوست. در این میان گفته می‌شود به پروژه‌هایی کمک‌هایی کرده است، اما نخواسته اسمش منتشر شود.

نکته دیگر درباره نعمتی افول در نوشتن است. اگر «اولین شب آرامش» و «تکیه بر باد» را موفق‌ترین کارهای او بدانیم، بی‌شک «از یادها رفته» و « بوی باران» ضعیف‌ترین فیلمنامه‌های نعمتی است. در «از یادها رفته» شاهد کپی آشکاری از «شهرزاد» بودیم و در دومی سرگردانی نویسنده و کارگردان میان ژانرهای مختلف را شاهدیم. اما این تمام ماجرا نیست. چند نفر از فیملنامه‌نویسان جوان، فضا و شرایط کاری مشابه نعمتی را تجربه کرده‌اند؟ در نمونه‌های موفقی که درمورد او اشاره شد، نکته مهم اینجاست که نویسنده کمتر از 30 سال داشته است.

 آیــا شرایـط بــرای همــه فیلمنامه‌نویســـان جــوان همین‌گونه است؟ به چه تعداد از نویسندگان جوان در این اندازه اعتماد می‌شود؟ نعمتی حدود 10 تا 12 اثر تلویزیونی داشته است؛ یعنی اگر فرض را بر این بگیریم که او کار جدی‌اش را با «اولین شب آرامش» و از سال 85 شروع کرده است (یعنی 25 سالگی) تا الان به‌طور میانگین هر یک سال و دوماه یک اثر را به او سپرده‌اند.

اشتباه نشود. کسی با کارکردن و حتی زیاد کار کردن یک هنرمند مشکلی ندارد؛ به شرطی که مشخص شود همگان می‌توانند از چنین شرایطی استفاده کنند. سوال اساسی اینجاست که چقدر از این شرایط عباس نعمتی به رابطه خوبش با مرتضی میرباقری، معاون سیما برمی‌گردد؟ آیا کم شدن حضور فیلمنامه‌نویسان قدیمی در تلویزیون به دلیل نفوذ بالای نعمتی است؟ آیا اینکه برخی از فیلمنامه‌نویسان از او به‌عنوان مافیای فیلمنامه نام می‌برند، صحیح است؟

 ارتباط با میرباقری

«طی حکمی از سوی دکتر مرتضی میرباقری، معاون رئیس سازمان در امور سیما، عباس نعمتی به‌عنوان دبیر شورای هماهنگی تولیدات نمایشی سیما منصوب شد.» تاریخ این خبر به اردیبهشت 86 برمی‌گردد؛ یعنی احتمالا نعمتی در آن زمان 26ساله بوده و خبری هم از کارنامه کاری اکنونش نبوده است. سوال اساسی اینجاست که میرباقری با توجه به چه توانایی‌هایی، چنین مسئولیتی را برعهده او می‌گذارد؟ ممکن است جواب میرباقری این باشد که آن فرد یک عباس نعمتی دیگر بوده است. خوشحال می‌شویم چنین جوابی از او بشنویم، زیرا برای خودمان این سوءتفاهمات حل می‌شود. همچنین نعمتی از سال 87 تا 89 «قائم‌مقام مدیرکل اداره طرح و برنامه سیما» هم بوده است؛ یعنی طرح برنامه‏هایی که از تلویزیون پخش می‌شده، ابتدا باید توسط او تایید می‌شده است. اینجا هم ردپای میرباقری دیده می‌شود.

اما قصه به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ عباس نعمتی در دوره معاونت اجتماعی مرتضی میرباقری در وزارت کشور هم مسئول بخش موسسات غیردولتی و غیرحاکمیتی بود. امیدواریم این بار هم یک عباس نعمتی دیگر به وزارت کشور رفته باشد و با این نعمتی فیلمنامه‌نویس نسبتی نداشته باشد. به هرحال سریال‌هایی که نعمتی نوشته، همیشه در بهترین زمان ممکن پخش شده و حاشیه‌های فراوانی هم داشته است؛ سریال‌هایی که بودجه‌های زیادی هم داشته‌اند و از حمایت‌های لازم برخوردار بوده‌اند. شاید با رفتن میرباقری از سیما معلوم شود که نعمتی به دلیل توانایی‌هایش در این مدت فعال بوده یا دلیل دیگری وجود داشته است.

 تلخ یا سیاه‌نمایی

یکی دو هفته گذشته مخاطبان «بوی باران» به تلخی بیش از حد آن اعتراضاتی داشتند و این اعتراضات در فضای مجازی به بالاترین حد خود رسید. البته «بوی باران» به‌جز آشفتگی ژانر به حد اغراق‌شده‌ای تلخ است. این تلخی را برخی سیاه‌نمایی تعبیر کرده‌اند. البته که تفاوت این دو کاملا مشخص است. نعمتی در پاسخ به اتهام سیاه‌نمایی در همان گفت‌وگو با خبرآنلاین گفته است: «من حدود چهار سال درگیر بحث آسیب‌های اجتماعی بودم؛ هم در پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات و هم وزارت کشور. خیلی ایران را گشتم و مستند ساختم. کوچه به کوچه رفتم. زمان آقای سرافراز به من سفارش می‌دهند یک سریال بنویس درباره آسیب‌های اجتماعی، به من سفارش نداده‌اند درباره دستاوردهای انقلاب بسازم. در دیدار آقا با مسئولان درخصوص آسیب‌های اجتماعی ایشان می‌فرمایند توقع دارند بحث آسیب‌های اجتماعی در صداوسیما گفتمان‌سازی شود و می‌گویند در گونه‌های موثر مثل سریال این اتفاق رخ دهد. کارگردان ما خدمت آقا می‌رسد و می‌گوید سریالی با محوریت آسیب‌های اجتماعی داریم و در آن موضوعات حاشیه‌نشینی، اعتیاد، طلاق و خانواده زندانیان را کار کردیم و توضیح می‌دهند؛ اینکه زاویه دیدمان این است که آسیب‌های اجتماعی را از زاویه کسانی که کمک می‌کنند ببینیم؛ مثل کاراکتر سیاوش و ترانه و سهیل و سیمین در مدرسه و نه صرفا به‌عنوان عامل جذابیت. آقا هم این روش و مسیر را تایید می‌کنند. بعد اینها می‌گویند مشکلات را نشان دادی؟ اصلا انقلاب ما آرمانش عدالت است، این چه توقعی است که من سریالی بنویسم که از دردهای مردم نگوید؟ تازه من بخش مثبتش را نوشتم. کاراکتر سیاوش را نوشتم که حالا به فقرا غذا می‌دهد، ولی کارتن‌خواب‌ها را هم نشان می‌دهم. قصه از زاویه ترانه است تا از چشم او ما مشکلات خانواده زندانیان را ببینیم.»

البته پیش از این و در سریال «دوران سرکشی» هم چنین اتهامی به نویسنده و کارگردانش زده بودند. با توجه شرایط زندگی مردم، توقع شاید این است که در ساعات پایانی روز که اکثر خانواده‌ها دور هم نشسته‌اند، نباید از تلخی و غم و اندوه صحبت کرد.

کسی منکر وجود بخش‌های غم‌انگیز خانواده و جامعه نیست، اما نگاه افراطی و طرح مساله بدون ارائه پیشنهادات اصلاحی، همین فضا را ایجاد می‌کند؛ فضایی که مخاطب را پس می‌زند و باعث می‌شود تعداد تماشاگران یک سریال به‌مرور کمتر شود. شاید بهتر بود نویسنده به این فکر کند که شاید حرف درستی را به شیوه نادرستی گفته است که مخاطبان و کارشناسان او را به سیاه‌نمایی و تلخی متهم می‌کنند.

نکته پایانی اینکه هیچ عقل سالمی مخالف جذب تمامی نیروهای همسوی داخل نیست و بدیهی است که اختلافاتی هم بین تفکرات مختلف وجود داشته باشد. اینکه یک متهم در سال 78، نویسنده یک سریال 70 قسمتی در سال 98 می‌شود، نکته قابل تاملی است، اما اینکه این امکان برای همه فراهم است یا خیر، سوال مهم‌تری است. اگر کسی براساس یک روند سالم و بدون رانت رشد کرده باشد، قابل‌ستایش است، اما نزدیکی با فلان معاون و قراردادن او به‌عنوان نردبان را کسی تایید نمی‌کند. کاش نعمتی و میرباقری در گفت‌وگویی همه این شایعات را تکذیب کنند. کاش خبر برسد که تعداد زیادی فیلمنامه‌نویس در تلویزیون آماده همکاری هستند و قرار نیست اکثر پروژه‌های مهم به نعمتی سپرده شوند.

 

* نویسنده : سیدمهدی موسوی‌تبار روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران