
فرهیختگان آنلاین: در روزهایی که جهان درگیر عصر «ترامپیسم» شده است، اتفاقات عجیب پس از روی کار آمدن رئیسجمهور تازه ایالات متحده جهان را تحتتاثیر خویش قرار داده است.
کشوری در میانه خطرات

دستورات اجرایی دونالد ترامپ در هفته اول روی کار آمدن که همه برگرفته از وعدههای انتخاباتی او بود، نهتنها دنیا که در خود آمریکا نیز با واکنشهای متفاوتی روبهرو بوده است. در شرایطی که قانون ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا که اتباع ایران را نیز مشمول میشود، این روزها بهشدت واکنشهایی به همراه داشته اما اتفاق دیگری موضوع نوشته حاضر را تشکیل میدهد. یکی از ایالتهای مخالف ترامپ که از قضا معمولا رای آن نیز بهطور کامل به سبد دموکراتها اختصاص پیدا میکند، غربیترین ایالت آمریکا یعنی کالیفرنیاست. در این ایالت از زمانی که ترامپ بهعنوان پیروز انتخابات اعلام شد، اعتراضهای گستردهای برپا بوده است و آنان تاکنون واکنشهای متفاوتی را از خود به نمایش گذاشتهاند. اما خبری که دو روز پیش خبرگزاری فرانسه از این ایالت مخابره کرد شاید یکی از عجیبترین اتفاقات تاریخ ایالات متحده را رقم بزند. خبرگزاری فرانسه خبر میدهد «شماری از فعالان در ایالت کالیفرنیا که بعد از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا خواهان جدایی این ایالت از ایالات متحده شده بودند، مجوز جمعآوری امضا را برای به رای گذاشتن این طرح دریافت کردهاند.» در این طرح که «کالگزیت» خوانده میشود در صورت برگزاری همهپرسی و رای موافق مردم، بندهای موجود در قانون اساسی ایالت کالیفرنیا که براساس آن «کالیفرنیا بخشی جدانشدنی از ایالات متحده بوده و اینکه قانون اساسی ایالات متحده، قانون اصلی کشور است» لغو خواهد شد. اما اگر این اتفاق به وقوع بپیوندد تاریخ آمریکا دچار اتفاقی عجیب خواهد شد. همین طرح کافی است تا بتوان دوباره نگاهی به تاریخ ایالات در آمریکا داشت. تاریخی خواندنی که اکنون جدایی یکی از ایالتهای آن میتواند دستمایه اتفاقی تاریخی باشد.
قانون اساسی ایالاتمتحده
کشف اتفاقی قاره آمریکا در سال 1429 چهره جهان را دگرگون کرد. آمریکای شمالی در این میان به دست فرانسه، انگلیس، هلند و نروژ افتاد. اگرچه انگلیسیها دیرتر از دیگر اروپاییها به دنیای جدید پا گذاشته بودند اما طی درگیریهای متعدد تا سال 1764 توانستند خود را به صورت قدرت بلامنازع آمریکای شمالی تثبیت کنند. انگلستان که به مدد انقلاب صنعتی و داشتن کارآمدترین ارتش و بزرگترین نیروی دریایی جهان حریفی در این نقطه از دنیا در مقابل خود نمیدید، ناگهان با چالش بزرگی از سوی مستعمرهنشینان شرق ایالات متحده فعلی روبهرو شد. چالشهایی که به جنگ میان آنان و انگلستان منجر و در جولای 1781 به استقلال آمریکا انجامید.
پیروزی بر انگلیس این امید را بین آمریکاییها برانگیخت که از این پس میتوانند بر سرنوشت خویش حاکم باشند. اما این شادمانی دیری نپایید. نتیجه انقلاب، کنفدراسیونی مرکب از 13 ایالت مستقل بود. این ایالات وجوه مشترک زیادی با هم نداشتند و به علت نداشتن یک دولت مرکزی خود را درگیر مسائلی دیدند که قبلا به آن فکر نکرده بودند. بنجامین فراکلین در جولای 1775 اندیشه تدوین قانون اساسی را با کنگره قارهای در میان نهاد. بنابر اصول طرح قانون اساسی، موافقت همه 13 ایالت برای قانونی شدن آن لازم بود. قانون اساسی 1777 ایالات متحده ایجاد کشور جدید را رسمیت بخشید. در این سند تاریخی برای اولینبار از مستعمرههای سابق بهعنوان ایالات متحده آمریکا نام برده شده بود. برای آن که ایالات متحده بتوانند ضمن همکاری با یکدیگر استقلال خود را حفظ کنند، پیشنهاد شد که حکومت از نوع کنفدراسیون باشد. اما مشکلات این حکومت کنفدراسیونی تاسیس یک حکومت فدرال را مورد توجه قرار داد. به تدریج بحثها به جایی رسید که قانون اساسی ایالات متحده آمریکا شکل گرفت. قانونی که بعدها با متممهایی روبهرو شد و همان تا امروز در این کشور برقرار است.
گاورنر موریس و فدرالیسم آمریکایی
اما در بحثهایی که درباره قانون اساسی ایالات متحده انجام شد، نطق توفانی گاورنر موریس در تاریخ ماندگار شد: «آقایان، من بهعنوان نماینده آمریکا به اینجا آمدهام، اما به خودم اجازه میدهم که خود را نماینده تمام بشریت بدانم، زیرا آنچه در این کنوانسیون میگذرد، بر تمامی جامعه انسانی تاثیر خواهد گذاشت. متاسفانه در اطرافم میشنوم که ما اینجا گرد آمدهایم تا درباره ایالاتی که از آن آمدهایم چانه بزنیم. این کشور باید متحد شود.» فدرالیسم آمریکایی نوعی حکومت است که در آن اختیار اداره کشور به دو واحد مجزا سپرده میشود؛ یکی خود ایالات و دیگری دولت مرکزی. فدرالیسم باعث گسترش ایالات متحده به سمت غرب و پیوستن سرزمینهای جدید به آن شد.
این بدان علت بود که مردم سرزمینهای مجاور میتوانستند با حفظ قوانین خود (تا آنجا که با قوانین آمریکا در تضاد نباشد) به عضویت آن درآیند. این مساله باعث شد در پایان قرن نوزده ایالات متحده در شرق و غرب همسایهای به جز اقیانوس نداشته باشد. البته گسترش ایالات متحده به سمت غرب گرچه امکان دستیابی آن را به سرزمینهای جدید و منابع عظیمی زیرزمینی فراهم میکرد، به قیمت جان سرخپوستان تمام میشد. افزایش جمعیت و تحرک سریع آمریکاییها باعث پیشروی سرزمینهای جدیدی میشد. ایالات متحده که در زمان استقلال از 13 ایالت تشکیل شده بود، پس از تصویب قانون اساسی این کشور در سال 1790، به تدریج سرزمینهای جدیدی جذب کرد. بهطور کلی سرزمینهای جدیدی که پس از استقلال به این کشور پیوستند یا از طریق ایجاد مهاجرنشین در غرب این کشور (تنسی و میشیگان)، یا از طریق خرید سرزمینهای جدید (لوئیزیانا و آلاسکا) یا از طریق جنگ (تگزاس، اریزونا، نوادا و کالیفرنیا) به دست ایالات متحده افتادند.
جدایی از ایالاتمتحده
اکنون ایالت کالیفرنیا در میانه تصمیمی تاریخی ایستاده است؛ تصمیمی که به نظر میرسد چندان جدی پنداشته نشود و همه کارهایی که درباره آن انجام میشود بیشتر در اعتراض به ترامپ است تا قصد واقعی برای جدایی از ایالات متحده آمریکا. با همه این اوصاف اما این اتفاق میتواند در تاریخ ایالات متحده رخدادی مهم و عجیب باشد. کالگزیت فارغ از آنکه موفق شود یا نه رویدادی است که ایالات متحده آمریکا را در عصر تازه خویش مستحکمتر خواهد کرد. عصری که با رای آوردن ترامپ آغاز شده و اکنون با فرامین اجرایی او ریشههای گوناگون آمریکا را با خطر مواجه خواهد کرد. اتحادی که زمانهای مایه شکلگیری ایالات متحده شده و در جایجای قانون اساسی آن دیده میشود، اکنون بهشدت به خطر افتاده است.
نویسنده : سجاد صداقت خبرنگار گروه اندیشه
