

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، انتخاب نهایی نماینده سینمای ایران برای رقابت در بخش بینالملل اسکار 2020، واکنشهای جدی و اعتراضی بسیاری را به خود دید. از شتابزدگی در اعلام گزینه نهایی تا توجیهنبودن هیات انتخاب نسبت به این انتخاب و البته انتقادهایی که از سوی عوامل فیلمهایی همچون «متری شیشونیم»، «قصر شیرین» و «شبی که ماه کامل شد» در فضای رسانهای مطرح شده است. بههمیندلیل گفتوگویی داشتیم با «رائد فریدزاده»؛ معاون امور بینالملل بنیاد سینمایی فارابی تا به پرسشهای ما در این زمینه پاسخ دهد.
چرا امسال برای معرفی نماینده سینمای ایران به اسکار، تا این اندازه شتابزدگی دیده شد؟ چه شد که بدون انتشار لیست هیات انتخاب یا نامزدهای سینمایی، بهیکباره و در شوکی عجیب، نام یک مستند بهعنوان نماینده سینمای ایران در اسکار 2020 اعلام شد؟
امسال کادر آکادمی و آن بخشی که مربوط به معرفی فیلمهای خارجی و غیرانگلیسیزبان به اسکار است، دچار تغییر و تحولات جدی شد. افراد جدیدی آمدند و به مانند سالهای گذشته با ما بامماشات و ارفاق همکاری نکردند که زمان معرفی را به تعویق بیندازیم. یک زمان مشخص و معینی برای هیات انتخاب وجود داشت که در یک برهه زمانی دو، سه روزه باید اعضا را اعلام میکردیم چون اخطار دادند که اگر این اتفاق نیفتد، عملا دسترسی به معرفی فیلم از بین میرود. البته که یک تغییر و تحولات نرمافزاری و ساختاری هم داشتند که شما باید از طریق سامانه وارد شوید و این سامانه، هرچندوقت یکبار، کنترل و چک میشود و درصورت تایید به مرحله بعد میروید که در آنجا اعضا را معرفی میکنید تا مورد بررسی قرار گیرند. خیلی طول کشید که این اعضا طبق مقررات آنها و با بررسی رزومه مورد تایید قرار گیرند. از آن طرف با توجه به اینکه کمی زمان گذشته بود، تذکر جدی دادند که فرصت تمدید وجود ندارد و بنابراین باید هرچه زودتر گزینه نهایی معرفی شود و هم سر موعد مقرر، تمامی متریال فیلم اعم از دیسیپی، پوستر، گزارش مربوطه و فرمهای مورد نیازشان بهدست آنها برسد. با توجه به مشکلاتی که ما درحالحاضر در شکل ارسال داریم، قطعا این پروسه زمانبر بود و برای اینکه ما به این مشکل نخوریم و بتوانیم هرچه سریعتر این کارها را انجام دهیم، جلسات متعددی با اعضای هیات انتخاب گذاشتیم که نهایتا به این انتخاب رسیدیم.
تمام این محدودیتهایی که شما به آن اشاره میکنید، درست است، اما هنوز 45 روز تا پایان مهلتی که آکادمی مقررکرده، زمان باقی است که قطعا زمان کمی نیست. فکر نمیکنید امسال کمی شتابزده عمل شده است؟
این 45 روز برای این است که فیلم بهدست آنها برسد یعنی یک فرصت نهایی برای معرفی میگذارند و یک فرصت نهایی دیگر میگذارند برای اینکه فیلم بهدست آنها برسد. آنها همیشه با ما مدارا میکردند و همین سبب میشد این دو (فرصت) در یک برهه زمانی مشخص اتفاق میافتاد. سال گذشته این اتفاق در اواخر شهریورماه افتاد. امسال این شیوه ارسال و معرفی فرقکرده و متفاوتشده است. اینگونه نیست که ما خیلی عجله داشته باشیم این اتفاق بیفتد.
اگر بحث شتابزدگی مطرح نبود پس چرا جلسات اینطور پشت درهای بسته برگزار شد و نتیجه، نیمهشب و بهصورت ناگهانی اعلام شد؟
در زندگی تکنولوژیک امروز، بعضیاوقات آدم سرعت امواج را کم و بیش حس نمیکند؛ اینکه الان دیروقت است. نیمهشب اعلام کردیم برای اینکه از هرگونه سوءتفاهم و سوءتعبیر جلوگیری شود. اینگونه فکر کردیم که گزینه نهایی، سریع و بدونحاشیه و بهصورت مستقیم اعلام شود که با توجه بهسرعت روزافزون عصر تکنولوژی، سوءتفاهمها و سوءبرداشتهایی انجام نشود.
یکی از جدیترین نقدهایی که درمورد گزینه نهایی هیات انتخاب امسال مطرح است از سوی عوامل فیلم سینمایی «متری شیشونیم» مطرح میشود. بهطوری که گفته میشود فیلم پس از یک سال محرومیت بینالمللی سینمای ایران، قرار بود تا دو هفته دیگر در جشنواره ونیز نمایش داده شده و چهبسا موفق به دریافت جایزه هم شود. همین موضوع در اقبال و توجه اعضای آکادمی اسکار به این فیلم نیز تاثیر داشت. آیا اعضای هیات انتخاب این امتیاز را برای «متری شیشونیم» درنظر نگرفته است؟
آن سه گزینه نهایی (متری شیشونیم، قصرشیرین و در جستوجوی فریده)، گزینههایی بودند که همهچیز آنها بررسی شدند. آن زمانی که نتایج جشنواره ونیز اعلام میشود، تقریبا همزمان میشود با همان فرصت نهایی که داشتیم و عملا برگزاری جلسات، بعد از آن امکانپذیر نبود. کما اینکه تعدادی از این دوستان، خودشان درگیر پروژههای مشخص و داوری بودند و اینکه بتوانیم این هیات را آنجا داشته باشیم، عملا امکانپذیر نبود. از طرف دیگر، گزارش حضور بینالمللی و امکاناتی که در عرصه جهانی برای فیلمها فراهم شده بود اعم از پخشکنندگان و... اخذ و در جلسات قرائت شد. اینگونه نبود دوستان به این موضوع واقف نباشند. تمام اینها دقیقا بررسی شد و بر سر تکتک فیلمها، بحثهای خیلی جدی اتفاق افتاد که نهایتا هیات با رایگیری به این فیلم رسید. دوستان با علم به این موضوع که این فیلم در ونیز است و با آگاهی به اینکه هر فیلمی که در جشنواره است، امکان برندهشدن دارد، این انتخاب را کردند. اینطور نبوده که این مساله برای آنها مغفول مانده و نمیدانستند، کما اینکه یک از اعضای هیات انتخاب خودش داور همان بخشی است که فیلمهای اول و دوم استعداد جشنواره ونیز در آنجا حضور دارند. ما همه اینها را لحاظ کردیم و هیچ چیزی بر هیات انتخاب پوشیده نبود.
برخی معتقدند مستند بلند «در جستوجوی فریده» در رقابت با فیلمهای داستانی، از اقبال کمتری نزد داوران آکادمی اسکار برخوردار است. با چنین تعریفی موافق هستید؟
اینکه فیلمهای مستند بلند و انیمیشنهای بلند، اجازه ورود داشته باشند، چند سالی است که به قوانین آکادمی اضافه شده است. اتفاقا من فکر میکنم این انتخاب، نشاندهنده بالندگی سینمای ایران است که چنین حضوری را لحاظ کرده است. دیگر یک نوع مشخص از سینما مورد لحاظ قرار نمیگیرد و این، خیلی موثقتر از آن چیزی است که ما فکر میکنیم. الان دارند سینما را در کلیت، بررسی میکنند. اگر به همین انتخابها و گزینههای سالهای اخیر دقت کنید، یک چرخش جدی در ذائقه خود آکادمی مشاهده میشود. با گستردهشدن و متنوعشدن افراد، من با قاطعیت نمیتوانم بگویم سینمای مستند اقبال ندارد، بلکه عکسش را میتوانم بگویم که الان جشنوارههای مهم حتما به یکی از بخشهایی که جوایزی در رقابت با سینمای حرفهای اعطا میکنند، سینمای مستند است؛ چیزی که برخلاف روند معمول این سالهاست که سینمای داستانی ما کمتر آن اقبال سابق را پیدا کرده. اتفاقا درحالحاضر ما یک حضور چشمگیر و پررنگتری را در سینمای مستند در عرصه بینالملل شاهدیم.
