

تربیت و تحویل میلیونها نفر نیروی متخصص و کارشناس در رشتههای گوناگون و متنوع به بخشهای عمومی و خصوصی کشور خدمت ماندگار و بزرگی است که از عهده دانشگاههای دولتی به تنهایی برنمیآمد. دانشگاه آزاد اسلامی بهعنوان یک الگوی موفق آموزش عالی توانست آرامش را به خانوادهها هدیه کرده و نگرانی آنها از تحصیلات عالی فرزندانشان را مرتفع کند؛ چراکه ظرفیتهای محدود دانشگاههای دولتی در دهههای پیشین، سالانه صدها هزار جوان مشتاق آموزش عالی را پشت سد کنکور نگه میداشت. استعدادهای فراوانی که از تحصیلات عالی محروم میشدند و آنها که تمکن کافی داشتند، برای ادامه تحصیل به دیگر کشورها سفر میکردند و اکثرا با عدم بازگشت، از خانواده دور میشدند و اینگونه بود که سرمایههای زیادی از استعدادهای جوانان کشور از دست میرفت. اعتبار این دانشگاه، نزدیکی به محل سکونت در هر یک از شهرها و مناطق کشور، تنوع رشتهها و آسانی پذیرش در این دانشگاه عواملی هستند که دانشگاه آزاد اسلامی را بهعنوان اولویت انتخاب خانوادهها و متقاضیان آموزشعالی قرار داده است. متاسفانه در سالهای اخیر با توسعه موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی و دیگر نمونههای موسسات آموزش عالی که اغلب فاقد هیاتعلمی و زیرساختهای دانشگاهی هستند، صدمات و آسیبهای جبرانناپذیری به آموزشعالی ایران وارد شده است. البته این موضوع که وزارت علوم در یک فرآیند اشتباه و غیرمنطقی به اعضای هیاتعلمی خود که بعضا سمتهای مدیریتی در این وزارتخانه و دانشگاههای تابعه دارند، مجوز راهاندازی موسسات و به عبارت بهتر مدرسههای آموزش عالی میدهد، باید از سوی دستگاههای نظارتی از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی و سازمان بازرسی کل کشور مورد بررسی و تحقیق و تفحص قرار گیرد.
این مساله از آن جهت مورد توجه قرار دارد که کیفیت بسیار پایین آموزشی و تحقیقاتی و بیبرنامگیهای فرهنگی و دانشجویی در اینگونه موسسات آموزش عالی ایران را به سوی ناکجاآباد میبرد و سرمایههای مردم و گرانبهاترین سرمایه جوانان یعنی عمر آنان را تلف میکند. موسسات آموزش عالی در حالی به پذیرش دانشجو میپردازند که مدارک آنها غالبا به دلیل فقدان استانداردهای لازم و نداشتن زیرساختهای قانونی برای ارائه آموزش عالی فاقد اعتبار لازم در داخل و خارج از کشور هستند. شاید بتوان در یک تحلیل از اواخر دهه ۸۰ شمسی توسعه مراکز آموزش عالی فاقد کیفیت را نوعی تقابل با مجموعه موفق دانشگاه آزاد اسلامی قلمداد کرد، اما آیا دانشگاه آزاد اسلامی با این حجم از خدمات و تولید علم و تربیت نیروی متخصص موردنیاز کشور شایسته اینگونه برخورد است؟ امروزه معتبرترین دانشگاههای جهان که همواره در رتبهبندیهای بینالمللی جایگاههای برتر دنیا را به خود اختصاص میدهند، یا دانشگاههای غیردولتی هستند یا بیش از ۹۰ درصد از بودجه خود را از منابع غیردولتی تامین میکنند و دانشگاه آزاد اسلامی میتواند در این زمینه نمونه بارز اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی قلمداد شود.
هزینه تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی برای خانوارهای ایرانی بسیار ارزانتر است، چراکه هزینه تحصیل یک دانشجوی کارشناسی در دانشگاه دولتی از محل بودجه عمومی کشور تامین میشود که این هزینه طبق برآورد کارشناسان، برای دوره کارشناسی چهار برابر هزینه تحصیل یک دانشجوی مشابه در دانشگاه آزاد اسلامی است، درحالی که تامین تحصیل دانشجوی دولتی از پول بیتالمال و از منابع همه ملت هزینه میشود، اما در دانشگاه آزاد اسلامی با یکچهارم هزینههای موجود در دانشگاههای دولتی نه از بیتالمال بلکه از منابع افراد و اشخاص تامین شده است.
