

چندسالی میشود که وقتی در مورد ورزشکارهایی که رتبه جهانی گرفتهاند، صحبت میشود، نام زنان ورزشکار در کنار مردان آورده میشود. وقتی کیمیا علیزاده، اولین مدال المپیک زنان را به دست آورد دنیای ورزشی زنان نفسی راحت کشید. اگر قرار باشد از زنان ورزشکار کشورمان صحبت کنیم نام مریم طوسی، ندا شهسواری، زهره وطنخواه، لیلا رجبی، سارا خادمالشریعه، زینب گیوه، الهه احمدی، زهرا نعمت و خیلیهای دیگر برسر زبانهاست. در این باره حمیده عباسعلی، قهرمان کاراته، سپیده توکلی، رکورددار دوومیدانی و سارا عبدالمالکی، قهرمان و مربی راگبی که مقامهای آسیایی و جهانی زیادی دارند و جزء زنان برتر ورزشی کشورمان هستند میهمان دورهمی روزنامه ما شدهاند تا از دغدغهها و خاطراتشان بگویند. دورهمی دوستانهای که خاطرات دوستهای قدیمی عرصه ورزش را زیر رو کرد و مشکلات زیادی در آن مطرح شد؛ مشکلاتی که از تبعیض بین بانوان و آقایان ورزشکار شروع و به نداشتن قراردادهایی خوب و حقوق ختم میشد. گویی زنان ورزشکارمان خودشان با چنگ و دندان رتبههایشان را حفظ کردهاند و برای ماندن در عرصه ورزش تلاش میکنند.
ملیپوش هفتگانه ایران حقوق نداریم
سپیده توکلی، دختری که نامش در دوومیدانی بر سر زبانهاست و توانسته با تلاشهای خود مدالهای زیادی کسب کند و رکورددار ایران باشد، از مشکلات و سختیهایی که در این رشته دارد برایمان صحبت کرده است. شاید آن روز که مادرش اجازه نداد رشته تکواندو را ادامه بدهد نقطه آغاز پیشرفتهایش بود. حالا اما سختیهای زیادی را در این رشته تحمل کرده است و این روزها بدون مربی و حقوق در اردوها شرکت میکند تا آمادگی بدنی خود را از دست ندهد. شاید اولین مشکلی که به چشم میآید این است که خانمها همیشه به دلیل اینکه تبلیغات در موردشان انجام نمیشود، اسپانسرهای خوبی هم ندارند زیرا افرادی که اسپانسر میشوند میخواهند دیده شوند. به همین دلیل است که ورزش بانوان بدون اسپانسر و حامی برگزار میشود. مشکلی که شاید بیشتر از همه تو ذوق میزند این است که امکاناتی که در اختیار آقایان قرار دارد هرگز در اختیار بانوان قرار نمیگیرد. بهعنوان مثال وقتی قرار است به اردوی تمرینی برویم برای آقایان بهترین امکانات مانند، ماساژور، استخر و... وجود دارد ولی برای بانوان فقط یک زمین تمرین در نظر گرفته میشود که آن هم خیلی با کیفیت نیست. اگر قرار باشد از مشکلات حرف بزنیم؛ از نداشتن مربی گرفته تا تقدیر نکردن همه و همه دست به دست هم دادهاند تا مشکلات ورزش بانوان زیاد شود اما شاید باورش سخت باشد که بانوانی که در رشته دوومیدانی کار میکنند یکسال است که حقوقی دریافت نکردهاند. تصور کنید من بهعنوان یک دونده زن بعد از گرفتن مدال به کشور برگشتهام و نهتنها تقدیر نشدهام، بلکه مربی هم ندارم و درکنارش حقوقم هم قطع شده، واقعا اگر انگیزه شخصی نباشد هیچکدام از ما نباید ورزش کنیم. در حال حاضر براساس قانون جدید قرار است حقوقی دریافت نکنیم اما به جای آن حق اردو، پول مکمل و لباس دریافت کنیم که متاسفانه حق اردو آنقدر کم است که چیزی باقی نمیماند و لباسها هم آنقدر بیکیفیت است که اصلا از آن نمیتوان استفاده کرد. در کنارتمام اینها در نظر بگیرید که برای ورزش دوومیدانی که هفتگانه است برای هر ماده یک کفش احتیاج است که هر کدام تقریبا 150 دلار است که باید از کشورهای دیگر خرید، زیرا در ایران این کفشها تولید نمیشوند و ما باید تمام این هزینهها را خودمان شخضی پرداخت کنیم. اگر دانشگاه آزاد اسلامی تیمی برای دوومیدانی تشکیل نمیداد وضعیت دوومیدانی بانوان خیلی بدتر بود، تقریبا دو سال است که از زمانی که دادگان آمده وضعیت ورزشکاران زن در باشگاه خوب شده است. زمانی که مدال آسیایی گرفته بودم تنها کسی که از من تقدیر کرد، دادگان بود رئیس فدراسیون حتی یک خسته نباشید هم به من نگفت.
دانشگاه آزاد اسلامی به داد کاراته رسید
مشکلات جلوی پیشرفتمان را نگرفت
شاید روز اولی که در هشت سالگی وارد باشگاه کاراته شده بود، هرگز فکر نمیکرد که میتواند مقام جهانی را کسب کند. دختری که انحصاری بودن رشته کاراته را از دست مردان خارج کرد و نام بانوان ایرانی را برای اولین بار در رشته کاراته جهانی کرد. حمیده عباسعلی که سالهاست برای این رشته تلاش میکند از مشکلات رشتهاش برایمان میگوید. متاسفانه توجهی که به آقایان دارند به خانمها ندارند و این موضوع در مبلغ قراردادها هم مشخص است، زیرا مبلغ قرارداد آقایان با خانمها تفاوت فاحشی دارد. همین مبلغ قراردادها نشان میدهد هنوز به خانمها آنطور که بایسته و شایسته است، توجه نمیشود.در کاراته تعداد مدالها و رتبههایی که به دست آوردهایم میتواند در نرخ قرارداد تاثیر بگذارد. متاسفانه مبلغ قرارداد من با آقایی که به تعداد من مدال و رتبه دارد، بیشتر است و این موضوع واقعا ناراحتکننده است. زیرا ما هم به همان اندازهای که آقایان برای به دست آوردن مدال تلاش میکنند تمرین میکنیم.البته در بین تمامی باشگاهها تنها باشگاهی که قراردادهای بهتری میبندد دانشگاه آزاد اسلامی است. به همین دلیل تمامی ملیپوشها در تیم دانشگاه آزاد اسلامی بازی میکنند. به هر حال مزایایی که دانشگاه آزاد اسلامی برای اعضای باشگاههایش در نظر میگیرد و رقم قراردادهایش و اینکه پول بازیکنها را سر وقت میدهد باعث میشود بیشتر ورزشکارها عضو تیمهای دانشگاه آزاد اسلامی شوند.تفاوت و بیتوجهی بین خانمها و آقایان همیشه وجود داشته است، اما چون بازیهای آسیایی، پوشش خبری بالایی داشت و مستقیم پخش میشد این امر باعث شد توجه به ورزش بانوان بیشتر شود. این خود یک اتفاق خوب بود که بالاخره ورزش بانوان دیده شد.مردم نگاهشان به ورزش بانوان تغییر کرده است؛ زیرا چند سالی است که مطبوعات و رسانهها توجه بیشتری به ورزش بانوان دارند.
البته مشکلات تا امروز نتوانسته جلوی پیشرفت من را بگیرد. این را باور داشته باشیم که زنان با علاقه خودشان توانستهاند به موفقیت برسند.در حال حاضر برای مسابقات لیگ جهانی فرانسه آماده میشوم؛ مسابقاتی که خودمان به صورت شخصی باید هزینههایش را پرداخت کنیم و اگر نتوانیم اسپانسر پیدا کنیم نمیتوانیم به این مسابقات برویم. متاسفانه هر سال برای بازیهایی مانند لیگ فرانسه که میتواند در بالا رفتن رتبهمان کمک کند باید خودمان دنبال اسپانسر باشیم.
در راه پرتاب نیزه راگبی را کنار گذاشتهام
دختر راگبیکار ایران که بر اثر یک سانحه تصادف و ضربهای که به نخاعش وارد شد، روی ولیچر نشست روزهای سختی را گذراند تا از تخت بیمارستان پایین بیایید و دوباره بتواند وارد عرصه ورزشی شود. سارا عبدالمالکی اگر چه بعد از تصادف هرگز نتوانست راه برود اما حالا تصمیم دارد وارد ورزش پرتاب نیزه شود. درددلهایش زیاد است. روزهای سختی را گذرانده که به گفته خودش اگر کمک مردم و همراهی آنها نبود خانوادهاش داغدار میشدند. اینکه بگویم تنها این روزهای سخت برای من بوده شاید بیانصافی باشد زیرا خانوادهام بیشتر از من سختی کشیدهاند. سختیهای خانوادهام هنوز ادامه دارد؛ زیرا برای درمان و فیزیوتراپی باید هر روز به بیمارستان بروم.روزهایی که راگبی بازی کردهام روزهای خوب و بد ورزشیام بود؛ روزهایی که حق و حقوقی برایمان در نظر گرفته نمیشد و هر بار که به اردو فرستاده میشدیم هزار و یک مدل منت سرمان میگذاشتند. زمانی که قرار بود برای مسابقات برونمرزی اعزام شویم، برگهای باید امضا میکردیم مبنیبر اینکه هیچ حق و حقوقی از تیم ملی نمیخواهیم و اگر آن برگه را امضا نمیکردیم از اردو اخراج میشدیم.اما شاید بتوان گفت تبعیضی که همیشه بین تیم راگبی بانوان و آقایان وجود داشت آزاردهندهتر بود، زیرا زمانی که قرار بود به اردو برویم نهتنها هیچ امکاناتی برای بانوان وجود نداشت؛ بلکه از سر و ته اردو هم میزدند. چند سالی که در تیم راگبی تهران و کرج بازی کردم تنها به دلیل علاقه و همت خودم پیشرفت کردم.برای مثال قرار بود برای روزهایی که به اردو میرویم روزی 10هزارتومان به ما بدهند که همان هم پرداخت نمیشد. بعدها وقتی یک روز به وزارت ورزش و جوانان رفتم فهمیدم حق اردوی ما روزی 30 یا 50 هزارتومان بوده است.شاید از جمله بدترین خاطراتم این بوده که وقتی تصادف کردم مسئولان فدراسیون راگبی وعدههای زیادی به من دادند؛ از جمله اینکه گفتند وقتی تیم به اردوهای مختلف اعزام شود تو را هم میفرستیم اما نهتنها این کار را نکردند؛ بلکه حتی برای مربیگری هم از آنها پولی دریافت نکردم.حالا این روزها به فکر این هستم که وارد تیم پرتاب نیزه شوم. البته هنوز نتوانستهام تمرینهایم را شروع کنم. البته این موضوع را هم باید بگویم در آینده میخواهم روی پاهایم راه بروم و در دوومیدانی شرکت کنم.
نویسنده: مطهره واعظی پور
