حجاب شبه‌ترجمه‌ها بر یکی از بزرگ‌ترین آثار معنوی چین باستان

از جمله تحریفات له‌گین حذف‌کردن دلخواه کلمات و عباراتی از دائودِه جینگ است که به‌نظر او «برخلاف روح این کتاب» است.(۱۱) این کارها کجا و انتظار اهل خرد کجا.

  • ۱۳۹۸-۰۵-۰۲ - ۱۳:۴۱
  • 00
حجاب شبه‌ترجمه‌ها بر یکی از بزرگ‌ترین آثار معنوی چین باستان

مغالطات شبه‌معنوی درباره جانِ دائودِه جینگ

مغالطات شبه‌معنوی درباره جانِ دائودِه جینگ
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، اورسولا له‌گین (2018-1929م.)، رمان‌نویس سبک علمی‌تخیلی فمینیستی، در سال 1997 شبه‌ترجمه‌ای از «لائودْزی دائودِه جینگ» به دست داد(1) که تحریفی جدی بر این کتاب بود. جالب آنجاست که او زبان چینی کهن و حتی نو نمی‌دانست(2)، بلکه از ترجمه پُل کاروس(3) بهره جسته بود که در اثر خودش الفاظ چینی دائودِه جینگ را لیست کرده و در مقابل هر لفظ چینی، معنی انگلیسی را نیز نوشته است. البته از این حیث ابتکاری در کار له‌گین نبود، چه پیش از او دیگرانی [هم] دست به چنین شبه‌ترجمه‌هایی زده بودند، همچون ویتر بینر (1944)(4) که چینی نمی‌دانست ولی گمان می‌کرد با «روح چینیان» آشناست(5) و استیفن میشل (1988)(6) که مدعی است تمارین ذِن بودایی بصیرتی بدو بخشید که بی‌آنکه زبان چینی بداند، «این متن را در سطحی فهم می‌کند که دیگر مترجمان هرگز فهم نکرده‌اند»(7) و او عموما خود را «تابع روح متن و نه معنای لفظی» می‌داند(8) و توماس مایلز (1992)(9) که چینی نمی‌دانست، ولی از چند دانشجوی چینی (بی‌ذکر نام آنها) در دانشگاه ویرجینیای غربی برای شبه‌ترجمه‌اش یاری گرفت.(10)

از جمله تحریفات له‌گین حذف‌کردن دلخواه کلمات و عباراتی از دائودِه جینگ است که به‌نظر او «برخلاف روح این کتاب» است.(11) این کارها کجا و انتظار اهل خرد کجا. توقع ناچیز خردمندان از کسی که اقدام به ترجمه دائودِه جینگ می‌کند آن است که مطالعه تفاسیر کهن (دست‌کم اهم تفاسیر، همچون هه شانگ‌گنگ و وانگ بی) از لوازم کارش باشد. چه کنیم که این گروه شبه‌مترجمان نخستین شرط بدیهی -یعنی مطالعه خود متن- را هم احراز نکرده‌اند. با این همه، جایزه غفلت بزرگ‌تر را به اقبال بی‌نظیر مخاطب غربی و غرب‌زده ‌باید داد که درست به دائودِه جینگ‌هایی روی آورده‌اند که تدوین‌گران آنها حتی با زبان مبدأ آشنایی نداشته‌اند، تا چه رسد به شناخت زمینه‌های تاریخی و تا چه رسد به آشنایی با تفسیر و چه رسد به مطالعه تطبیقی آن درنظر به سنن دیگر و نهایتا چه رسد به دست‌یابی به معارف باطنی و تأویل. مخاطب این آثار عموما کسانی‌ هستند که می‌خواهند از حبس مادیت عالم مدرن وارهند به‌شرط آنکه از ایدئولوژی‌های حاکم بر عصر خود مهجور نمانند و تعلیم را هم در ساده‌شده‌ترین صورت ممکن و در کوتاه‌ترین زمان دریافت کنند. این اقبال به سرزمین ما هم کشانیده شد. مترجم محترم شبه‌ترجمه له‌گین در مقدمه خود می‌نویسد:
«دلم می‌خواست که یک دائو دِه جینگِ بی‌پیرایه صاف و بی‌نقش فراهم کنم، که نمی‌شد، یعنی راستش را بخواهید دل و جگرش را نداشتم. بود تا سال 1999، که در توکیو به دائو دِه جینگ خانم له‌گین برخوردم. خودش بود. همانی که من در دل داشتم.»(12)

اینکه بعد مسافت ما با متون اصلی از «ترجمه ترجمه» هم گذشته و به «ترجمه ترجمه ترجمه» رسیده است (اثر له‌گین خود «ترجمه ترجمه» است)، بحثی دیگر است که البته جای زار گریستن دارد. اما عجالتا بازگردیم به له‌گین. او در سال 1998 در کنفرانسی با موضوع «دائوئیسم و محیط‌زیست» شرکت کرد و به نقدهای بسیاری که از سوی چین‌شناسان و محققان غربی رشته ادیان بر شبه‌ترجمه او از دائودِه جینگ طرح شده بود، چنین پاسخ داد: «به‌نظرم، دفاع در برابر بی‌مایه و مبتذل ساختن دائوئیسم جزئی اجتناب‌ناپذیر و لاینفک از کار شما محققان است، ولی شما نیز همچون مدافعان محیط‌زیست در محافظت از دائوئیسم توفیق کامل نخواهید داشت. در دسترس بودن [دائوئیسم] نیز امر اجتناب‌ناپذیر دیگری است. مردم می‌خواهند که از رودخانه و بیابان استفاده کنند. متون دائویی محبوب و عامه‌پسند است. مهاجمان وحشی به دروازه شهر رسیده‌اند - و من آنجایم.»(13)

اعترافات له‌گین به‌عنوان پاسخ به نقد، مغالطه‌ای از نوع حمله به‌ خود برای برانگیختن احساسات و البته جلب ترحم است. اخباری که از آن کنفرانس رسیده، نشان می‌دهد خطابه او البته موفق و تاثیرگذار بوده است. در ادامه سخنان خود می‌گوید: «من شدیدا شما محققان را در این سخن تایید می‌کنم که ما ناعالمان و غیرمحققان دانش تاریخی ضعیفی داریم و تفسیر را از اکتشاف حدسی بازنمی‌شناسیم و حتی چینی هم نمی‌دانیم؛ اگر ما تازه‌کاران متون شما را به‌کار می‌گیریم، شما هم نوشته‌های ما را به‌کار گیرید. از کوشش‌های ما و خطاهای ما استفاده کنید، از خامی‌ها و بدفهمی‌های ما از دائوئیسم استفاده کنید، همچون علائم راهنمایی و رانندگی و هدایتی برای آثار خودتان: اینکه چه چیزی نیازمند توضیح بیشتر است، چه چیزی در سنت زنده می‌ماند و تغییر می‌پذیرد، چه چیزی ترجمه‌شدنی (در همه معانی کلمه) است و چه‌چیزی نه. علیه نادانان و احمقان اعلان جنگ نکردن، بلکه از حماقت و جهل راهنمایی‌گرفتن، به‌نظر می‌رسد که کاملا با روح کتاب لائودزی همسو باشد.»(14)

در اینجا له‌گین به‌جای آنکه پاسخگوی نقد باشد، نادرستی رفتار ناقد را نشانه می‌رود و توصیه‌های اخلاقی برای او دارد، آن هم بر مبنای «روح کتاب لائودزی»! آیا اینکه از بی‌ادبان ادب می‌توان آموخت، توجیهی برای اشاعه بی‌ادبی تواند بود؟ [گویی] اکنون یکی از بی‌ادبان به اعتراض برخاسته و می‌گوید: «اینقدر بی‌ادبی را نقد نکنید؛ بروید و همچون لقمان از ما بی‌ادبان ادب آموزید، حقا که این به روح تعلیم و تربیت نزدیک‌تر است.» درحقیقت، این بی‌ادب عالمی را به فساد می‌کشاند و می‌خواهد موجودیت خود را -به‌سبب وجود لقمان- موجّه شناساند. یکی از مغالطات شایع «روحیون»، توسل به «روح» طریقت، فرد یا کتاب است درمقابل گرفتار‌شدن در بند قالب آنها.(15) اینان با طریقت و فرد و کتاب کار ندارند، بلکه با «روح» آنها کار دارند و دیگران اگر لفظ و ظاهر را درمی‌یابند و اینان نه، همچنان روح‌ورزانی بی‌غمند، چه «روح» را می‌یابند و نیازی به چیزی جز آن نمی‌بینند. به له‌گین و هم‌کیشان او توان گفت که نه‌فقط از الفاظ کتاب لائودزی محرومند، بلکه از روح آن هم بی‌خبرند. اساسا مشاهده روح پس از مشاهده قالب است. این چه تردستی است که اینان می‌بازند و هنوز بویی از پوست نبرده، خود را رسیده به مغز می‌دانند؟ «روح کتاب لائودزی» با روح همه سنن راست‌آیین هم‌سخن است: البته که از بی‌ادبان ادب توان آموخت، اما در‌عین‌حال، بی‌ادبی او را بر همگان روشن ‌باید ساخت، مبادا آن بی‌ادبی که در لباس ادب خود را پنهان ساخته، همه‌گیر گردد.

 

پی‌نوشت‌ها:
1. Tao Te Ching: A Book about the Way and the Power of the Way, (pseudo)translated by Le Guin (Boston, US & London, UK: Shabhala, 1997).
2. له‌گین خود می‌نویسد: «این کتاب صرفا بازگردانی است و نه ترجمه. من چینی نمی‌دانم» (همان، ابتدای بخش یادداشت‌ها).
3. Paul Carus.
4. The Way of Life According to Laotzu: An American Version, (pseudo)translated by Witter Bynner (New York, US: John Day Co. , 1944).
5. همان، ص 14.
6. Tao Te Ching: A New English Version, (pseudo)translated by Stephen Mitchell (New York, Us: Harper & Row, 1988).
7. مصاحبه مطبوعاتی. بنگرید به https://t. me/Daoismir/169.
8. می‌گوید: «من احساس می‌کنم [در ترجمه] آزادی بسیاری دارم، چراکه تابع روح متن هستم و نه معنای لفظی آن».
Web Article - Conversation: Stephen Mitchell, Author of the New Translation of Homer’s The Iliad.
Web Access: https://www. pbs. org/newshour/arts/conversation-stephen-mitchell
9. Tao Te Ching: About the Way of Nature and Its Power, (pseudo)translated by Thomas H. Milles (New York, US: Avery Publishing Group, 1992).
10. همان، ص vii.
۱۱. له‌گین در توضیح حذف عبارتی از دائودِه جینگ، بند 25 می‌نویسد: «گمان می‌کنم که نسخه‌نویسی کنفوسیوسی ذکر شاه را وارد متن کرده باشد. وجود شاه معنای این شعر را ضایع می‌کند و بر ضد روح این کتاب است. من او را از سلطنت خلع کردم»
(Tao Te Ching، 1997، ص 114).
12. لائوزه، دائو ده جینگ، برگردانی از اورسولا‌ ک. له‌گین، ترجمه ع. پاشایی (تهران: نشر نگاه معاصر، 1386)، پیشگفتار مترجم.
13. Web Article - Remembering Ursula K. Le Guin (1929–2018): Author, Activist, Amateur Scholar of Religion.
Web Access: http://rsn. aarweb. org/remembering-ursula-k-le-guin
14. همان.
15. بنگرید به یادداشت شماره 10. له‌گین در جای دیگر بسیاری از ترجمه‌های دائودِه جینگ را نقد می‌کند به این علت که به «روح این کتاب» خیانت می‌کنند (Tao Te Ching، 1997، ذیل منابع).

 

* نویسنده : اسماعیل رادپور پژوهشگر موسسه‌‌پژوهشی حکمت و فلسفه ایران

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران