

کسانی که نمیتوانند حکومت و ارزشهای اسلامی را تحمل کنند؛ بروند
هاشمیرفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی در خطبههای نمازجمعه تهران / 28 آبان 61
نکتهای که باید توجه کنید این است که نباید فکر کنید انقلابمانتمام شده و داریم ثمره آن را میچینیم. نه، ما هنوز در حال انقلاب هستیم و نمیدانیم چه وقت این انقلاب به نتایج نهاییاش میرسد. تداوم انقلاب کاملا محسوس است. ممکن بود ساه لوحانی باشند که خیال کنند با سقوط شاه و خانواده پهلوی و جابهجایی حکومت، انقلاب تمام شده و انتظار داشته باشند که بعد از سقوط شاه باید به همه شعارهایی که در دوران انقلاب میدادیم، برسیم. این اشتباه ناشی از این میشود که اینها فکر میکنند ما فقط با شاه مبارزه داشتیم و طرف ما شاه بود. بله، اگر همهچیز در حکومت خانواده پهلوی خلاصه میشد همینطور بود؛ اما واقعیت این نبود. ما با آمریکا و استثمار غرب و جنایتکارانی که از طریق خانواده پهلوی وعمالش بر سر ما حکومت میکردند، مبارزه میکردیم. شاه در حقیقت خاکریز اول میدان نبرد ما بود. ما وقتی با آمریکا مواجه بودیم اولین خاکریز دشمن، شاه بود. ما این خاکریز را به اصطلاح امروز فتح کردیم اما خاکریزهای متعدد و سنگرهای فراوانی پشت آن بود که باید فتح میشد. دومین خاکریز – شاید روی حساب – لیبرالیسم بود... . فتح سنگر دوم را باید به حساب تداوم انقلاب بگذاریم. جناحهای چپ و گروههای چپنما خاکریز سوم و خطرناکتر از خاک ریز دوم هستند... . معلوم استکه یک انقلاب نمیتواند تمام قشرهای گذشته را راضی کند. این فکر، فکر خامی است. به هر حال انقلاب، تضادهایی هم به همراه دارد؛ شما نمیتوانیدسرمایهدار و استثمارگر را با استثمار شده – هر دو را – راضی کنید. نمیتوانید خانمهای عفیف و متقی را با خانمهای هرزه با هم راضی کنید؛ یا این ناراضیمیشود یا آن. نمیتوانید ولگردها را با انسانهای صاف و سالم راضی کنید. بهطور طبیعی، تصفیهای باید میشد و آرامترین نوعش همین بودهکه ما انجام دادیم. ادارات، بانکها، شرکتها و سازمانهایمان را به هم نریختیم؛ آدمها را بهتدریج کنار گذاشتیم. آنهایی را که جرمی داشتند، مجازات کردیم و آنهایی که قابل عفو بودند، همینطور که دیدهاید و میبینید، بارها مورد عفو امام قرار گرفتند. خوب، البته عدهای هم وجود دارند که نمیتوانند حکومت را تحمل کنند و ناراضی میشوند؛ اینها از این کشور میروند، خب بروند! باید هم اجازه داد آنهایی که میخواهند فساد کنند، طبعشان با جامعه ما نمیسازد، ارزشهای اسلامی را قبول ندارند، ضد این ارزشها فکر میکنند و به تصورشان در جاهای دیگر راحتتر میتوانند زندگیکنند و در صورت ماندن هم جز مزاحمت چیزی ندارند، نق میزنند و فقط مصرف میکنند، بروند جای دیگر با میل خودشان زندگی کنند... . البته دشمنان ما برنامههایی برایخودشان دارند؛ از همین تیپها، یکی که وضع بدتری دارد، تا به آنجا میرسد بوقها پیدایش میکنند و دست به مصاحبه با او میزنند؛ چیزی هم به او میدهند. این چه ارزشی دارد؟!
گفتیم خانمهایی که مقداری از موهایشان بیرون است خودشان آدم شوند ولی مثل اینکه احتیاج به خشونت دارند!
هاشمیرفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی در خطبههای نمازجمعه تهران/ 12 اردیبهشت 65
ما الان افرادی را میبینیم و هرقدر نصیحت میکنیم و از طریق تقوا میخواهیم به این محیط سالم برسانیم هنوز مقاومتهای منفی هست و خانمهایی متاسفانه پس از [گذشت] هفت سال از انقلاب هنوز به این راضیاند که مقداری از مویشان بیرون باشد. تا به حال با اینطور افراد خیلی با نصیحت و موعظه برخورد کردهایم و هنوز هم بعضی از شهرهای بزرگ این بلیه را دارند و در بعضی مغازهها اینگونه مسائل ترویج میشود و در بعضی ادارات هنوز خوب مراعات نمیشود و اینها خطرناک است و فکر میکنم که پس از هفت سال تحمل ما هم تمام بشود. مردم حزباللهی چندبار طغیان کردند و دیدیدکه در خیابانها ریختند و از همین تریبون نمازجمعه، وزیرکشور و دیگران خواهش کردند و به آنها وعده دادیم که اینها خودشان آدم میشوند و باز میبینیم که مثل اینکه اینها یک مقدار احتیاج به خشونت دارند... البته شورای عالی قضایی یک پیشنویس لایحهای را تهیه کرده و ما قبلا به حزبالله وعده داده بودیم که به آن عمل میکنیم و مقدماتش را فراهم کردهاند و همین روزها به مجلس میآید. این لایحه در نظر گرفته است که اردوگاههایی در مناطقی در نظر بگیرند برای بازسازی خانمها و آقایانی که دچار مرحلهای از فساد اخلاق هستند... . فکر شده که اینها نوعا آدمهای مرفهی هستند که درد مشقت کار و این حرفها را نچشیدهاند و با پولهای بادآوردهای که یا شوهرشان دزدیده یا خودشان میدزدند یا به ارث رسیده یا از راههای دیگر، دیگر اینجوری بار آمدهاند و فکر شده که در هر منطقهای یک اردوگاه برای اینها درست کنند و در آن اردوگاه وسایل کار و معلمان اخلاق نیز بگذارند. احکام دادگاه! یعنی همین جوری نیست که از خیابان بگیرند و به آنجا ببرند. این افراد را تحویل دادگاههای فوری میدهند و دادگاهها اینها را محاکمه میکنند و اگر دیدند که مداومت بوده، اینها را تحویل به اردوگاه میدهند. تعیین هم میکنند سه ماه، دو ماه، پنجماه، یکسال، دوهفته آنجا بمانند درس بخوانند و کار هم کنند. خرجشان را هم باید خودشان در آنجا بدهند، چون اینها نوعا از قشر مرفه هستند. یا آنجا کار کنند و خرج خودشان را بدهند، یا اینکه در همانجا نخواستند کار کنند آنجا بنشینند و خرجشان را هم شوهرانشان باید بدهند، دولت خرجی به اینها نخواهد داد... . ضمنا کسانی که در مغازهها و دستفروشیها اینها را تشویق میکنند که اینجور باشید و کسانی که اینجور لباسها را وارد میکنند و کسانی که به نحوی ویدئو و نوار وارد میکنند و میآورند؛ همه توی این مجموعه خوابیده. انشاءالله وقتی این قانون به مجلس آمد و بحثهایش را شما نیز از تریبون مجلس خواهید شنید، آن موقع مقصر خودشان هستند... . ببینید من بارها در این بحث گفتم که به اینها اهانت مرگ بر بیحجاب و اینها نکنید، بگذارید کمکم بفهمند، اما نمیفهمند. بعضیهایشان عناد دارند، بعضیهایشان اصولا ضد انقلاب هستند. یعنی چون با انقلاب مخالف هستند اینجوری میکنند که بگویند ما با انقلاب نیستیم. به هرحال مطمئن باشید که از این به بعد انشاءالله با آمدن قانون [شاهد اینگونه مسائل نخواهیم بود] حرکت که قانونی باشد، دیگر در جمهوری اسلامی ما تحمل نمیکنیم که برای تضعیف خانواده و تضعیف رابطه زن و شوهر و تضعیف رابطه بچه و مادر، تضعیف خواهر و برادر و به هم زدن این نهاد مقدس، افراد لاابالی و هوسباز بتوانند مصلحت این جامعه را به بازی بگیرند.
اصول خود را فدای دریافت اسلحه نمیکنیم/ تا آمریکا حامی اسرائیل است آن را شیطان بزرگ می دانیم
هاشمیرفسنجانی، نماینده امام در شورای عالی دفاع در خطبههای نمازجمعه تهران/ 16 آبان 65
وضعی که بین ایران و آمریکا از اول انقلاب به دنبال حرکت دانشجویان خط امام پیش آمد در اوایل کار کسی فکر نمیکرد که این همه منشأ آثار باشد. آثار ابتدایی آن شکستن ابهت آمریکاییها بود و حرکت دانشجویان خط امام از دید افرادی که از غول آمریکا ترسیده بودند، نوعی جنون عنوان شد. ولی آثار بعدی آن نشان داد که این حرکت سوای شکستهای جهانی آمریکا، شکستهای درونی نیز برای خود آمریکاییها در هیات حاکمه آنها در پی داشته است. پس از تسخیر لانه جاسوسی، آمریکا ابتدا با ایران قطع رابطه کرد و ما آن را به فال نیک گرفتیم. آنها فکر میکردند که ایران قطعا به علت شرایط پس از انقلاب مجددا به سوی آمریکا خواهد آمد. آن زمان آنها قدرت واقعی انقلاب را نفهمیده بودند و تصور میکردند انقلاب ایران یک موج است و پس از برخورد با مشکلات این انقلاب شکست خواهد خورد... اگر ما به آمریکاییها وابسته بودیم هرگز موفق به ساخت موشک نمیشدیم، در حالی که الان موشکهای با برد بیش از 60 تا 70 کیلومتر و موشکهای با برد بالاتر از آن و پیشرفته در حال طراحی و آزمایش است... مجموعه گزارشهایی که ماموران امنیتی ما دادهاند نشان میدهد که وحشت عجیبی آنان را در هتل فراگرفته بود. این نشان میدهد که تجدید رابطه با ما چقدر برای آنان اهمیت دارد. یکی از حربههای کهنه و زنگزده که هر وقت ما پیروز شدهایم به کار بردهاند، مساله دریافت اسلحه اسرائیلی از سوی ایران است. آخر ما چه لازم داریم که از اسرائیل بگیریم. در جنگ مسالهای نداریم که ما اصول خود را فدای دریافت اسلحه بکنیم. کل اعتباری که با سخاوتمندی بسیاری برای خرید اسلحه و ملزومات ساخت آن در داخل تصویب کردهایم، معادل دو میلیارد و 300 میلیون دلار است که صرف خرید اسلحه و مواد خام آن میکنیم و ارزش کل اسلحهای که میخریم شاید به 1.5 میلیارد دلار نمیرسد، و اسلحهای که ما به کار میبریم الزاما از نوعی نیست که فقط در انحصار آمریکا باشد، علاوهبر این فروشندگان اسلحه برای فروش به ما مسابقه گذاشتهاند، از طرف دیگر ما عمده اسلحه خود را در داخل میسازیم.
مگر ممکن است اسرائیل که این همه بغض با ما دارد و ما را رقیب اصلی خود در لبنان میداند، به ما اسلحه بدهد. اصولا جنگ اصلی ما با اسرائیل است و عمده اختلاف ما با عراق هم مربوط میشود به ممانعت عراق از جنگ ما با اسرائیل. برخی سلاحهای ما مانند هواپیماها در انحصار آمریکاست، که ما قطعات این سلاحها را از منابع مختلف و از دلالهای دنیا گاهی ارزانتر و گاهی گرانتر خریداری میکنیم ولی حتی اگر هواپیماهای ما هم بخوابد، حاضر نیستیم از اسرائیل قطعهای بگیریم. این فرمایش حضرت امام مبنیبر اینکه تا وقتی آمریکا آدم نشود، ما با آمریکا رابطه برقرار نمیکنیم راهنمای سیاست خارجی کشور ماست... . تا هنگامی که آمریکا، اسرائیل را حمایت میکند ما آمریکا را همین شیطان بزرگ میبینیم و دشمنی ما با آمریکا به قوت خود باقی است و تا این جنایات اسرائیل در لبنان و جنایات آمریکا در منطقه باقی است، با آمریکا رابطه برقرار نمیکنیم و از اصول خود عدول نمیکنیم.
نوهام از من رنجید و گفت میخواهم به جاسبی/ رای بدهم دوستان انقلابی ما هم اینگونه رای میدهند!
هاشمیرفسنجانی، خطبههای نمازجمعه تهران/ 28 خرداد 72
مردم ایران با مشارکت خود در انتخابات ریاستجمهوری نشان دادند که در مقایسه با بسیاری از کشورهای مدعی دموکراسی نظیر آمریکا، از انتخابات بیشتر استقبال کردهاند. 57 درصد از مردم ایران که حق رای داشتند در این انتخابات شرکت کردند و این در حالی است که در آخرین انتخابات ریاستجمهوری آمریکا کشوری که داعیه مهد دموکراسی را در جهان دارد تنها 53 درصد از واجدان شرایط شرکت کردند... . من برای ایران کشوری آباد و مستقل را میبینم. اکنون 80 درصد از برنامه تعدیل اقتصادی انجام شده است و برنامه دوم دوران تثبیت دستاوردهای برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور است... . مردم با مشارکت خود در انتخابات 6 دوره ریاستجمهوری نشان دادهاند که حضور جامعه انقلابی ما در صحنه آرا و عقاید پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون حضوری منظم و پایداری بوده است و این میتواند مجامع بینالمللی را در شناخت مردم ایران کمک کند. این انتخابات برای کسانی که مدعی هستند ایرانیان کلیشهای رای میدهند باید درسی باشد. با وجود مشکلات، تعداد آرا در این دوره از دورههای قبل بیشتر بود و این امر بیانگر رشد مردم در جریانات و حرکت انقلاب است... . مردم حضور خود را در صحنه 15 ساله انقلاب با وجود تبلیغات سوء و انواع توطئهها حفظ کردهاند که این نشاندهنده نظمی یکنواخت و عمومی است... برای من قابل پیشبینی بود که میزان آرا از نظر نسبت کمتر شود چراکه کار دشواری را در دوره بازسازی برعهده داشتم و با این وجود خود را برای هرگونه فداکاری برای ملت ایران آماده کرده بودم... قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری گروهی از نمایندگان مجلس نزد من آمدند و خواستار توقف تکنرخی کردن ارز شدند، زیرا معتقد بودند که این مساله باعث کاهش حضور مردم در انتخابات ریاستجمهوری میشود اما من موافق نبودم و مردم را هوشیار میدیدم... . روزی در اتاق نشسته بودم و دیدم نوه کوچکم روی لبه بالکن راه میرود. خیلی خطرناک بود و ممکن بود پایین بیفتد. آوردم نصیحتش کردم و گفتم که این کار خطرناک است و ممکن است بیفتی و خون میآید و باید آمپول بزنی و... اما هرچه گفتم فایدهای نداشت و اصرار داشت کارش را تکرار کند. دست آخر تشر زدم و تهدیدش کردم و وقتی دید جدی هستم قدری رنجید و از پیش ما رفت. رفته بود آنطرف به مادرش گفته بود برویم و من میخواهم به دکتر جاسبی رای دهم. البته نمیخواهم بگویم آنهایی که رای دادند بچهاند. غرض آن است که بچه انسان هم وقتی عصبانی میشود اینطور عکسالعمل نشان میدهد. دوستان انقلابی ما وقتی چیزی را از ما نمیپسندند و مثلا وقتی میخواهند رای بدهند اگر چه مسلمان و متعهد هم هستند اما میروند و اینگونه رای میدهند. این البته اشکالی ندارد و ما نباید از این چیزها برنجیم.
هیچچیز ارزش این را ندارد که در دل مردم شک بیندازیم که انتخابات آزاد است یا آرایشان دزدیده میشود!
هاشمیرفسنجانی، رئیسجمهور نمازجمعه تهران 26 اردیبهشت 76
اولین مساله مهم ما انتخابات است که در جمعه آینده بناست به لطف خداوند برگزار شود. چند نکته و نصیحت را مطرح میکنم... مجریها و ناظرها همه مسئولیت گرفتند که قانون را اجرا کنند، مسئولیت گرفتند که از طرف مردم یا رهبری وکیل هستند که قانون را اجرا کنند، حق سوءاستفاده از پست و مقامشان را ندارند، بهعنوان یک شخص همهمان حق داریم به هرکس رای بدهیم، از هرکس تعریف کنیم، نظراتمان را بدهیم.
شخصی- مگر آنها که از قانون ممنوع شدهاند که نباید بگویند- نگویند گناه نکنند، این گناه بزرگ را، این گناه را کوچک فرض نکنید خیلی گناه بزرگی است. بقیه مسئولان اجرایی و ناظر باید واقعا این کار را بکنند، همان که رای مردم هست بیاید در صندوق و همان خوانده شود و همان اعلام شود. ممکن است کسی فکر کند که حالا ما اگر تغییراتی بدهیم شخص مقبولی که خودمان به او ایمان داریم به سرکار میآید خوب برای جامعه نفعی است ولی این کار ضرر بنیانی دارد، اعتماد مردم را ضعیف کردن بزرگترین جنایت است به ملت و نظامی که میخواهد به اتکای مردم این همه مشکلات را حل کند.
شما که میدانید ما همیشه با اعتماد مردم کار کردهایم، با اعتماد مردم پیروز شدیم، با اعتماد مردم در جنگ فاتح شدیم، با اعتماد مردم کشور را ساختیم، خب این اعتماد اینقدر سرمایه عظیمی است، چه درآمدی از این باارزشتر است که ما به خاطر آن در دل مردم شک بیندازیم که مردم شک بکنند اینها راست میگویند یا نه، انتخابات آزاد است یا نه، آرای ما دزدی میشود یا نه، باید واقعا مسئولان اجرایی و ناظران بهگونهای کار کنند که خیال مردم راحت باشد، البته این را هم میدانم عدهای هستند که ما هر کاری بکنیم آنها حرف منفی میزنند که درست نبود و تقلب شد... . هر مقامی از رئیسجمهور، شورای نگهبان، وزارت کشور، ائمه جمعه، ناظران همه و همه مسئول هستند، فرض بر این است که ما طبق قانون اساسی و همچنین توصیههای رهبر معظم انقلاب میخواهیم مردم به پای صندوق بیایند و رایشان را بدهند، ما از مردممان که نمیترسیم، مردم ما که تا به حال هرجا انبوه مردم بودند ما سود کردهایم... ما واقعا برسیم به یک محیط و فضایی که همه مردم ما احساس کنند رأیی که به صندوق میاندازند تاثیر خودش را دارد. حداقل آن این است که این تاثیر در مجموعه پشتوانه مسئول اجرایی یا نماینده مجلس یا فرد دیگری توانمندی او را ارائه میکند، به هر حال بنده با گذشت نزدیک به ۲۰ سال از انقلاب و این همه آگاهی که در مردم هست و این تبلیغات خوبی هم که در این مدت هفت، هشت ماه شده، آقایانی که در میدان بودند زحمت کشیدند و تا به حال حرفهایشان را زدهاند و مردم هم میدانند و میتوانند بفهمند که هر یک از اینها الان چه میخواهند و به دنبال چه هدف و اصولی هستند که انشاءالله ما یک انتخاب خوبی را بکنیم و نمونه خوبی باشد و به رخ دشمنانمان که مدعی دموکراسی هستند بکشانیم که چنین انتخابات سالمی است.
بهعنوان یک فرد آگاه شهادت میدهم که آیتالله خامنهای حتی در مقاطع بسیاری با رهبری خودشان مخالفت کرد
هاشمیرفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام/ 7 آذر 76
مساله اساسی ما که همه مردم و شاید خارجیها انتظار دارند حقایقی در خطبههای نمازجمعه درباره آن گفته شود مساله ولایت فقیه و بحثهای جاری است که این روزها در ایران و در دنیا در این مورد [حرف] است. (اشاره به غائله 23 آبان که منتظری راه انداخت) انصافا بحث حساسی است و چشمهای زیادی به اینجا دوخته شده و گوشهای زیادی منتظر خبرهای ایران است. اگرچه آن کانون مساله چیز مهمی نیست و اتفاق قابلتوجهی نبوده است. اگر میبینید موج و حساسیت دارد به دلیل حساسیت مساله است و بهخاطر چیزی است که 20 سال است با آن مواجهیم. برای اولینبار زمینهای پیش آمده که این مساله به این صورت مطرح شود... . من فکر میکنم بهعنوان یک نفر آشنا و مطلع بتوانم منصفانه و به دور از هیجانهایی که در سطح جامعه است بحث را باز کنم... . در پیشنویس اولیه قانون اساسی که به مجلس خبرگان رفت بحث ولایت فقیه پیشبینی نشده بود و در این مجلس علما این مساله را مطرح کردند که حکومت اسلامی بدون ولایت فقیه نمیتواند وجود داشته باشد. هنگامی که این اصل در مجلس خبرگان تحت بررسی بود، آقایانی که در دولت بودند گفتند که ما از دولت استعفا میدهیم و فکر میکنم کارگردان این امر هم آقای امیرانتظام بود. این گروه خدمت حضرت امام رفتند، فکر میکردند که امام از پذیرش استعفای آنها خودداری میکند. اما امام(ره) به آنان گفت اگر میخواهید استعفا بدهید مانعی ندارد. منصب ولایت در دست شخصیت منحصر و صالحی است و کسانی که فکر میکنند با تلاش و برنامهریزی، ایشان مسند را به دست آوردهاند، سخت در اشتباه هستند. آیتالله خامنهای در این راه نهتنها برای خود یک قدم برنداشتند و نهتنها کوچکترین علاقهای به این مسند نداشتند بلکه در بسیاری از موارد با این امر مخالفت میکردند و اینکه من، ایشان و مرحوم حاج سیداحمد آقا اینطور برنامهریزی کردهایم درست نیست... . باید با یک مقایسه منصفانه و منطقی دوره هشت ساله رهبری ایشان را با گذشته ارزیابی کنیم. در این هشتسال ایران مخروب و ویران، به کشوری پیشرفته، نیرومند و بالنده با دسترسی به صنایع پیچیده دنیا و قدرت دفاعی عظیم تبدیل شد. آنچنانکه هیچقدرتی جرات نمیکند به این کشور و سرزمین مقدس اسلامی ایران خیانت و تجاوز کند و اگر امروز جامعه ما همچنان انقلابی و باطراوت در صحنه دفاع از ارزشها باقی مانده است مستقیما دستاورد رهبری داهیانه حضرت آیتالله خامنهای است... . من بهعنوان یک فرد آگاه و شاهد و دستاندرکار مسائل در 20 سال اخیر شهادت میدهم که رهبر عزیزمان حضرت آیتالله خامنهای در جهت تعیین رهبری برای خودشان هیچ قدمی برنداشتهاند و در مقاطع و برهههای بسیاری نیز با این امر مخالفت کردهاند... . این حمایت مردم که بسیار خودجوش و باارزش بود نشان داد که مردم ما به خوبی میدانند و آگاه هستند و همواره از حق دفاع میکنند... آیتالله خامنهای با رای قاطع نمایندگان خبرگان بهعنوان رهبر انقلاب اسلامی برگزیده شدند و این حرکت بدون هیچگونه برنامهریزی قبلی انجام و بهطور طبیعی با نظرات حضرت امام منطبق شد.
نیروی انتظامی جلوی آشوب 18 تیر را گرفت و ضدانقلاب با شنیدن نام بسیجیان به لانههای خود خزیدند
هاشمیرفسنجانی،در خطبههای نمازجمعه تهران/ اول مرداد 78
آشوبهای دانشجویی تهران (18 تیر 78) که به کمک عوامل بیگانه صورت گرفت، بسیار تلخ و ناپسند بود. یکی از تلخیهای این حادثه شکست حریت و قداست مقام معظم رهبری و ولایت بود که چنین حرکتی حتی در پیش از انقلاب و در رژیم طاغوت هم رخ نداده بود. در فکر و اندیشه آحاد مردم، قداست رهبری بهگونهای است که هیچکس اجازه چنین گستاخیای را به خود نمیداد، اما به هر حال این قضیه تلخ بهعنوان لکه ننگینی در تاریخ و انقلاب ما به ثبت رسید و یک اثر تلخی در ذائقه مردم گذاشت، چون همه ما میدانیم که به چه مقام و چه شخصیتی اهانت شد. همه مردم قبول دارند که کشور از این جریان نامیمون و زشت ضرر کرده و از نظر سیاسی که میتواند، نقطه سیاهی در دنیا به وجود آید، از نظر اقتصادی نیز القای بیثباتی را در پی دارد. القای بیثباتی در کشور باعث میشود، آنهایی که قصد سرمایهگذاری در داخل را دارند، ریسک کنند و یکی از نقاط منفی در دنیا برای سرمایهگذاری، ریسک است و این میتواند یک خسارت مالی طولانی را به دنبال داشته باشد. به گفته دوست و دشمن، ولایت فقیه بهعنوان ثبات و لنگر کشور است... همین اسلامی بودن و فقیه بودن رهبر است که مردم به آنجا پناه میبرند. مسالهای که بارها اثر خود را نشان داده و امروز نیز یکبار دیگر نشان داد، این نقطه اتکا و تعادلی که در بطن جامعه جریان دارد، بسیار ارزشمند و بااهمیت است. حضور میلیونی جامعه اسلامی ایرانی در راهپیمایی اخیر که در حمایت و بیعت مجدد با رهبر معظم انقلاب اسلامی صورت گرفت به دنیا ثابت کرد که آنچه به این غائله پایان داد، حضور همیشگی مردم بود. اقتدار و استحکام ایران در این حادثه یک بار دیگر به نمایش گذاشته شد و نشان داده شد که ایران بسیار مستحکمتر از آن است که آنها بخواهند با انقلاب طرف شوند و این حرکت مردمی، روحیه ضدانقلاب را بهشدت در هم کوبید و روحیه دوستانمان را قوی و بلند کرد. استکبار و دشمنان هیچگاه آمار دقیق و درستی را اعلام نمیکنند، همه میدانند که جلوی این حادثه را نیروی انتظامی گرفت و بسیجیان آخر کار وارد صحنه شدند و همین که نام بسیجیان شنیده شد، ضد انقلابها به لانههای خود خزیدند.
با ورود مردم به صحنه که برای تایید انقلاب و پاسخ به تبلیغات خارجیها انجام گرفت افق آینده انقلاب روشن شد. البته در این جریان به نقش مقام معظم رهبری بهعنوان رتبه اول باید نگریست و به نقش رئیسجمهوری و نقش شورای عالی امنیت ملی باید اهمیت داد آنها نقش موثری داشتند. از همه طرفها درخواست دارم اظهارنظری در مورد مسائل اخیر نکنند تا کمیتهای که از سوی شورای عالی امنیت ملی انتخاب شده بتواند گزارش کار را ارائه کند. رسانهها (مطبوعات) نباید اصل را بر افزایش تیراژ قرار دهند. آنها وظیفه دارند دوستیها را عمق ببخشند و از ایجاد اختلاف پرهیز کنند. رادیوهای خارجی فارسیزبان از آشوبهای تهران آنقدر دروغ ساختند و موضوع را بزرگ جلوه دادند تا هرکس باور خامی از موضوع داشته باشد. برای برخورد با این سمپاشیها احتیاج به همکاری نیروهای فرهنگی جامعه است.
* نویسنده : حانیه موحدین روزنامهنگار
