حرف آزاد استاد

شاید امضای قانون «کپی رایت» در حوزه‌های فنی-مهندسی یا پزشکی و... به‌صرفه باشد ولی باید توجه داشت که حوزه علوم‌انسانی و هنر ریشه در فرهنگ ایرانی– اسلامی ما دارد و واردات منابع علوم‌انسانی نمی‌تواند پاسخگوی نیاز جامعه باشد. بنابراین اگر بخواهیم تغییر و تحول در این حوزه داشته باشیم باید موضوع اقتصاد مقاومتی را سرلوحه کارمان قرار دهیم و مانع رشد ترجمه شویم.

  • ۱۳۹۸-۰۳-۲۰ - ۱۸:۳۳
  • 00
حرف آزاد استاد

حاشیه‌ای بر بحث تعالی‌بخشی علوم‌انسانی و هنر

حاشیه‌ای بر بحث تعالی‌بخشی علوم‌انسانی و هنر
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در چند سال گذشته در حوزه علوم‌انسانی و هنر تاکید زیادی از سوی دست‌اندرکاران نظام مقدس جمهوری اسلامی به‌ویژه مقام معظم رهبری به موضوع تغییر و تحول شده است. در همین راستا در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نشست‌هایی علمی بسیاری برگزار و هیات‌های اندیشه‌ورزی در دانشگاه‌ها با حضور فرهیختگان تشکیل شده است. دانشگاه آزاد اسلامی نیز برای تحقق‌بخشی تغییر و تحول در علوم‌انسانی و هنر، معاونت جدیدی را با عنوان علوم‌انسانی و هنر راه‌اندازی کرده است. هدف این مقاله، نگارش حاشیه‌ای بر حضور معاونت علوم‌انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی در نخستین نشست هم‌اندیشی اساتید دانشکده‌های علوم‌انسانی و مدیریت در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک است که حول محور تغییر و تحول در حوزه علوم‌انسانی برگزار شد. در این نشست موضوعاتی از قبیل وابستگی علوم‌انسانی به منابع ترجمه‌ای، تعامل حوزه و دانشگاه، نقش اساتید، بازنگری دروس علوم‌انسانی و هنر، عقب‌ماندگی در تحولات علوم‌‌انسانی، کارگروه‌های تخصصی و... مطرح شد. آنچه مسلم است اینکه تعالی علوم‌انسانی و هنر علت تامه ندارد و این علت‌‌های ناقصه هستند که با در کنار هم قرار گرفتن شان می‌توانند به هدف غایی و تعالی برسند؛ لذا بحث موضوع ترجمه که یکی از علت‌های مهم تحقق تعالی علوم‌انسانی است بررسی می‌شود. این مبحث بیشترین موضوع بحث هم‌اندیشی جلسات است، اما باید توجه داشت که سخن از ترجمه بدون اشاره به موضوع «کپی‌رایت» که ملزوم ترجمه است، بی‌نتیجه خواهد بود.

«... باید آرای دیگران ترجمه شود، دانش جهان در گرو دانش بشریت است و ما باید از دانش بشریت بهره‌مند شده و با آخرین دستاوردها در همه حوزه‌ها مخصوصا حوزه علوم‌انسانی آشنا شویم.» این بخشی از صحبت‌های استاد خسروپناه است؛ اما سوال اینجاست که چگونه و به چه قیمتی باید از دانش بشریت استفاده کنیم؟ آیا هر منبعی که در خارج از کشور چاپ می‌شود ارزش ترجمه و انتشار در کشورمان را دارد؟ قطعا پاسخ این است که منابعی باید ترجمه شوند که با فرهنگ و اندیشه اسلامی- ایرانی ما سازگاری داشته باشند. اما این اتفاق به‌ندرت می‌افتد و معمولا به خاطر سودجویی و عدم امضای قانون «کپی‌رایت» یا همان حق مولف هر اثری به راحتی ترجمه می‌شود و انتشار می‌یابند. در اینجا سعی شده با یک مثال موضوع بهتر تبیین شود؛ فرض شود استاد دانشگاهی یک درس تخصصی علوم‌‌انسانی را در دانشگاه‌های مختلف در 22 ساعت تدریس می‌کند و در هر کلاس به‌طور متوسط 30 دانشجو دارد، در این صورت در یک ترم حدودا 330 دانشجو خواهد داشت. وی اگر یک کتاب 150 دلاری لاتین را تهیه و برای ترجمه بین دانشجویان تقسیم کند ظرف یک‌ماه می‌تواند آن را آماده چاپ و انتشار کند و به آسانی خواسته یا ناخواسته آداب و رسوم اجتماعی و فرهنگ غربی را به فرهنگ جامعه ایرانی تحمیل کند. حال اگر همین استاد بخواهد با پژوهش و تحقیق اثری را تالیف کند نیاز به زمان، هزینه تالیف، داوری، گرفتن مجوز انتشار و دریافت فیپا از کتابخانه ملی دارد که این موضوع قیمت تمام‌شده اثر را نسبت به ترجمه بالا خواهد برد و در نتیجه مورد استقبال جامعه قرار نخواهد گرفت. حال با یک حساب سرانگشتی می‌توان فهمید که سود در ترجمه است و تالیف جایگاهی ندارد و درواقع پاشنه‌آشیل تحقق تعالی در علوم‌انسانی خواهد بود. شاهد مطلب هم سخنان استاد خسروپناه است که اشاره دارد: «بیش از 95 درصد ترجمه‌های ما ارزش علمی ندارند؛ چراکه مترجمان ما فهم فلسفی ندارند.» برهمین اساس باید برای ضرورت ترجمه بی‌حساب و کتاب تدبیری اندیشیده شود.

به نظر می‌رسد در این راستا پذیرش قانون «کپی‌رایت» می‌تواند به این موضوع سروسامان دهد؛ چراکه «کپی‌رایت» نوعی حفاظت قانونی از آثار چاپ‌شده و چاپ‌نشده ادبی، هنری و علمی است. این آثار به هر صورت که منتشر شوند اگر دارای ماهیتی قابل درک باشند، مشمول حمایت «کپی‌رایت» می‌شوند و جامعه را ملزم به رعایت حقوق قانونی پیش‌بینی‌شده مالکیت مادی و معنوی می‌کند.

همچنین حدود 130 سال از تاسیس قانون «کپی‌رایت» در جهان و نزدیک به 80 سال از قانون‌گذاری و ضوابط اجرای تصویب حق مولف در ایران می‌گذرد. در این مدت چند مصوبه ازجمله مصوبه سوم آذر 1348، دی ماه 1352 و 1379 با تاکید بر حمایت از حقوق پدیدآورندگان داخلی به تصویب رسیده است، اما درخصوص بین‌المللی، قانون «کپی‌رایت» هنوز به امضای کشور ما نرسیده و این وضعیت ما را در زمره کشورهای افغانستان، ترکمنستان، عراق، کویت و... قرار داده است.

دولت جمهوری اسلامی بنابر دلایلی در این مورد سکوت اختیار کرده است و به‌رغم فشارهای داخلی و خارجی حاضر به امضای معاهده‌های بین‌المللی نمی‌شود. عدم امضای قانون «کپی‌رایت» از طرف ایران به این معنی است که هر فردی می‌تواند آثار دیگران (خارج از کشور) را بدون هیچ‌گونه محدودیتی وارد کشور کند. این شرایط معمولا رضایت ناشران و مترجمان متجاوز به آثار بیگانگان است، اما از طرفی مایه تأسف پدیدآورندگان و خالقان آثار ماندگار است که به‌دلیل هزینه‌‌های بالای نشر توان رقابت با آنها را ندارند و در نتیجه به‌مرور زمان تالیف به بوته فراموشی سپرده خواهد شد و ما همچنان وارد‌کننده تفکرات دیگران خواهیم بود که این امر با روح تحقق تعالی علوم‌انسانی و هنر و همچنین اقتصاد مقاومتی در تضاد کامل است.

اما شاید امضای قانون «کپی رایت» در حوزه‌های فنی-مهندسی یا پزشکی و... به‌صرفه باشد ولی باید توجه داشت که حوزه علوم‌انسانی و هنر ریشه در فرهنگ ایرانی– اسلامی ما دارد و واردات منابع علوم‌انسانی نمی‌تواند پاسخگوی نیاز جامعه باشد. بنابراین اگر بخواهیم تغییر و تحول در این حوزه داشته باشیم باید موضوع اقتصاد مقاومتی را سرلوحه کارمان قرار دهیم و مانع رشد ترجمه شویم. در این صورت است که آثار علمی اسلامی- ایرانی خلق خواهد شد، فضای نابرابری رقابت از بین خواهد رفت و فضایی برای نفس کشیدن محققان و پژوهشگران داخلی باز خواهد شد. براین اساس پیشنهاد می‌شود:

الف) قانون «کپی‌رایت» امضا شود تا مانع نشر آثار غربی بی‌کیفیت در کشور عزیزمان شود.

ب) حداقل اگر قانون «کپی‌رایت» به هر دلیلی امضا نمی‌شود، برای ورود منابع به‌صورت افست و ترجمه، مخصوصا کتب علوم‌انسانی و هنر چارچوب و مقررات ویژه‌ای وضع شود تا هر اثری بدون حد و مرز وارد کشور نشود.

 

* نویسنده : عسگر اکبری عضو هیات‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران