

این اسامی نمایندگانی بود که گزارش شد روز پانزدهم اردیبهشت ماه موج اولیه جذب امضا برای مطرح کردن استیضاح وزیر ورزش را کلید زدهاند. نمایندگانی که عمدتا برای شمالغرب کشور هستند و شایعه شده بود که ساماندهیشان برای قصه استیضاح وزیر ورزش از طرف زنوزی مالک تراکتورسازی صورت گرفت. کسی که بعد از شکست تیمش مقابل سپیدرود ته جدولی، کورس قهرمانی لیگ برتر را از دست داد.
این روزها اما قصه استیضاح وزیر ورزش بازیگران پنهان دیگری هم پیدا کرده که به صورت پنهان مشغول تلاش برای برکنار شدن وزیر ورزش در مجلس هستند.
بازیگران پنهان
این شایعات به صورت جدی در محافل ورزشی مطرح شده و حتی به گوش خود وزیر ورزش و اطرافیانش هم رسیده که در قصه استیضاح، بازیگرانی از بدنه مدیریت ورزش وارد بازی شدهاند. بخشی از این مدیران که در مجلس هم ارتباطات خوبی دارند، مدیران سابق رشتههای ورزشی مختلف هستند که جایی در برنامههای سلطانیفر ندارند و تا او باشد به آنها پست و مقامی نمیرسد. آنها در راه افتادن موج استیضاح علیه وزیر ورزش نقشی ندارند اما روی موج دوم آن سوار شدند و با انتقال اطلاعات علیه وزیر و تماس با نمایندگان بیطرف در مجلس علیه او رای جمع کردهاند.
این آدمها که بعضا چهرههای شناخته شدهای هستند و بسیار هم در مجلس نفوذ دارند، حساب کهنه خود را با سلطانیفر به این صورت صاف میکنند.
مدیران ناراضی
مدیران ناراضی شاغل در بدنه ورزش ایران دومین گروه پنهانی هستند که علیه وزیر ورزش فعالیت میکنند. بخشی از این مدیران در باشگاههای مختلف ورزشی فعالیت دارند و بخش دیگر در جمع روسای فدراسیونها و کارمندان عالیرتبه تربیتبدنی شهرستانها قرار دارند که هرکدام دلایل خود را برای ریختن نفت روی این آتش دارند. مثلا فدراسیونهایی هستند که بر سر بودجه یا بررسی عملکرد نامطلوبشان در مسابقات بینالمللی، با وزارت ورزش و جوانان به مشکل خوردهاند و حالا فرصت را برای خلاص شدن از سر وزیر ورزش مغتنم میشمارند.
از چند رئیس فدراسیون بهعنوان گردانندگان اصلی موج دوم تبلیغات علیه وزیر صحبت میشود.
شمشیر دولبه نمایندگان تزریق شده به ورزش
این وسط گروه دیگری هم هستند که در معادلات باید روی آنها حساب کرد. از مدتها پیش رسم غلطی پایهگذاری شد که نمایندگان مجلس به عضویت در هیاتمدیره باشگاهها یا هیاترئیسه فدراسیونها انتخاب میشدند تا هوای وزیر ورزش را در انتخابات مختلف داشته باشند. رسم و بدعت غلطی که باعث شد تا موجی از آدمهای سیاسی و بدون تخصص وارد حوزههای مدیریت ورزشی شوند. آدمهایی که همین حالا هم با روسای فدراسیونهای خود هماهنگند و میتوانند بهعنوان چاقوی دولبه علیه وزیر در مجلس عمل کنند. در محافل ورزشی و حتی راهروهای وزارت ورزش و جوانان بهشدت این شایعه مطرح شده که برخی از همین نمایندگان مشغول فعالیت علیه وزیر ورزش هستند. حتی صحبت شده که برخی از نمایندگانی که در دورههای قبل در مجلس حضور داشتند و دیگر در مجلس نیستند هم هنوز ارتباطات ورزشی و سیاسی خود را حفظ کردهاند و در میانه ماجرای استیضاح نقشآفرینی میکنند.
پاتک وزارت ورزش
از صبح دیروز سایت اطلاعرسانی وزارت ورزش و جوانان بهعنوان پاتک به استیضاحکنندگان وزیر ورزش، با تعدادی از مدیران منصوب خود در ورزش مصاحبههایی انجام داد که تمام آنها دو محوریت مشخص داشت. یکی جا انداختن نیت استیضاحکنندگان بهعنوان یک اقدام قبیلهای در اعتراض به قهرمان نشدن تراکتورسازی و دوم نمایش حمایت مدیران ورزشی و اهالی سیاسی حاضر در ورزش از سلطانیفر.
تعدادی از روسای فدراسیونها، پیشکسوتان ورزش و اعضای هیاتمدیره و همچنین چند نماینده مجلس با هدف شکستن رایهای منفی علیه وزیر با سایت وزارت ورزش مصاحبه داشتهاند و محور همه حرفهایشان همین دو بندی بود که مطرح کردیم.
نارضایتی جامعه ورزش پنهان کردنی نیست
این در حالی است که نمیشود و نباید نارضایتی اهالی جامعه ورزش را از وزیر ورزش کتمان کرد. در بحثهای مربوط به فوتبال کار به جایی رسیده که هر تیمی قهرمان شود، هم طرفداران آن تیم و هم طرفداران تیمهای بعدی از وزارت ورزش گله دارند! دلیلش هم انتخاب اعضای هیاتمدیره و مدیر برای دو تیم مطرح پایتخت است که از سوی وزارت ورزش و جوانان صورت میگیرد. این را اضافه کنید به نگاه همیشگی تیمهای شهرستانی مطرح به قصه تیمدار وزارت ورزش در لیگ که هر اتفاقی را به تلاش وزارت برای مقام آوردن تیمهای خود تفسیر میکنند. بماند که در منهای فوتبال هم اوضاع برای وزیر خوب نیست. بسیاری از ورزشکاران المپیک و پارالمپیک هنوز پاداشهای خود را نگرفتهاند و مدام علیه وزارت ورزش و جوانان اعتصاب یا تحصن میکنند. به همه اینها اضافه کنید مشکلات مالی کشور را که باعث شده تا بسیاری از فدراسیونها هم بودجههای خود را نگیرند. در فوتبال هم پرداختیها به باشگاهها به پایینترین حد خود رسیده و حتی بسیاری از باشگاههای صنعتی با پایان فصل، بودجهای برای پرداخت مطالبات اهالی ورزش ندارند. طبیعتا این فشارها به نمایندگان شهرستانی منتقل میشود. همه انتظار دارند وزارت ورزش و جوانان از طریق ارتباطات شهرستانی خود به باشگاهها کمک مالی کند یا با مدیران باشگاهها برخورد کند.
تلاش نمایندگان برای رایآوری
در سال انتخابات، بر تعداد نمایندگان ناگهان دلسوز شده برای ورزش هم افزوده میشود. همین دیروز بود که تصویری از یکی از خانمهای نماینده اصفهان در فضای مجازی منتشر شد که عکسی از خود را با تاج در فضای مجازی منتشر کرده بود و زیرش نوشته بود که برای احقاق حقوق سپاهان با تاج صحبت کرده است.
خندهدار اینکه تاج خودش متهم است که نماینده باشگاههای اصفهانی در فدراسیون فوتبال است ضمن اینکه به خاطر اصلیت اصفهانی و سابقه ورزشی خود، قطعا بیش از نماینده اصفهان حواسش به تیم سابق خودش است.
به هر حال در فوتبال دوستی ناگهانی تعدادی از نمایندگان مجلس نوعی نگاه کاملا آشکار به صندوقهای رای امسال دیده میشود که اصلا پسندیده نیست.
یک نکته تاریخی
اینکه چقدر نماینده برای استیضاح رای جمع کرده باشند مهم نیست. تا زمانی که تعداد امضاها به زیر 10 نرسد استیضاح قانونی است. در 16 مهر سال 91و در میانه استیضاح محمدعباسی، وزیر ورزش وقت، تعداد امضاهای پس گرفته شده آنقدر زیاد شد که تعداد آرای باقیمانده به زیر عدد 10 رسید و استیضاح در میانه کار شکست خورد بیآنکه به رایگیری نیازی احساس شود. بنابراین این را باید درنظر گرفت که تا روز استیضاح و حتی تا میانههای آن تلاش برای کاستن از تعداد آرای جمع شده ادامه دارد.
* نویسنده : هومن جعفری روزنامهنگار
