
![شورای [نامگذاری خیابان] شهر تهران](https://farhikhtegandaily.com/images/news/27198/thumbs/27198.jpg?v=1555479000)
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، فاصله شمال و جنوب و شکاف موجود بین این دو را همه میدانیم و شنیدهایم؛ هم در کتابهای درسی و هم در اظهارات مختلف در اینباره شنیدهایم که شمالنشینها همیشه غرق در نعمات و جنوبنشینها هم کذا... . بین مصادیق بسیار جهت نشاندادن این موضوع هم میتوان به پایتخت کشور اشاره کرد؛ جایی که همواره شمالش به موازات بلندیها و دامنهها و... اوج گرفته و جنوبش در حضیض فقر و ناتوانی دست و پا زده است.
غرض از نگارش گزارش اما تشریح این دانستهها نیست؛ غرض کمافیالسابق رمزگشایی از رویهای است که شورای شهر تهران با تغییرنام معابر و خیابانها دو سالی است آن را پیش گرفته، البته اگر ممکن باشد.
این روزها جز از سیل و تبعات و خسارات و آخرین وضعیت مناطق درگیر با سیل نوشتن اجحاف در حق خود و هموطنانمان است، چنین قصدی هم نداشتیم و مشتاق بودیم اگر این گزارش را هم میشد در همان موضوع، با محوریت وضعیت پایتخت بنویسیم اما چه میشود کرد که همانقدر که حادثه خبر نمیکند، اقدامات مسئولان هم در باب مقابله با حادثه حساب و کتابی ندارد و فعلا خبری نیست.
27 اسفند 97 را اگر موعد آغاز سیلابها در نظر بگیریم، تا 27 فروردین 98 میشود یک ماه که از این واقعه وسیع و فراگیر میگذرد؛ حادثهای که برخی مناطق کشور را هم درگیر خودش کرد و هزاران میلیارد خسارت زد و چند ده نفر هم کشته داد. در این یک ماهی که البته ادامهدار هم هست، یکی از موضوعاتی که باید مورد توجه قرار میگرفت؛ هم پیش از وقوع سیلابها و هم پس از وقوع آنها اقدامات مسئولان برای پیشگیری و مقابله با وضعیتهای بحرانی بود؛ هم در تمام استانها و بیشتر در تهرانِ پایتخت.
جز تغییرنام و تشخیص باغ، خبری نیست
اخبار و اظهارات و مصوبات شورای شهر تهران را بالا و پایین میکنم. در باب پیشگیری تقریبا خبری نیست، مصوبهای هم که بتوان به آن استنادی کرد، نیست، در سامانه جامع مصوبات، چند مصوبه وجود دارد که تقریبا همهاش در راستای رویه کلی شورای شهر پنجم و در ارتباط با تغییرنام معابر و خیابانهاست. بعد از فوت مرحوم جمشید مشایخی خیابان «ج» در منطقه ولنجک به نام ایشان خورد و بعد از آن هم پای مرده و زنده هنرمندان و... به تابلوهای آبی بالای ورودی خیابانها باز شد و نوبت به محمدرضا شجریان، عزتالله انتظامی، غلامحسین امیرخانی، علی نصیریان، داود رشیدی، محمدعلی کشاورز و... رسید و تصویب شد تا خیابانهایی در مناطق شمالی تهران تغییرنام بدهند (فروغ فرخزاد، اخوانثالث، بیژن ترقی، منوچهر آتشی، عمران صلاحی، محمد قهرمانی، اسماعیل شاهرودی، پروین دولتآبادی، سیمین بهبهانی، فریدون مشیری، محمدعلی سپانلو، سیدکریم امیریفیروزکوهی، امیر هوشنگ ابتهاج، سیمین دانشور و... هم در نوبت بعدی تغییرنامها هستند)؛ خیابانهایی که خیلیهایشان هویت دارند و این مقبول اهالی محلات و حتی برخی خانوادههای هنرمندان هم نیست که هویت دیرینه محلات دستخوش تغییر شود.
زهرا نژادبهرام، عضو هیاترئیسه شورای شهر تهران هم در همین ارتباط و با اشاره به تغییرنامهای متعدد در شورای شهر تهران گفت: «هویت محله، منطقه و ساختار آن مسالهای نیست که تازه ایجاد شود و طی سالیان سال رقم خورده است. خیابان جدید، محله جدید و گذر جدید نامگذاری کنید ولی هویت خیابان را نگیرید؛ به نظرم در این مسائل فقط با شهردار منطقه صحبت کردهاید ولی آیا نظر مردم محله را جویا شدهاید؟ البته خانواده برخی هنرمندان نیز موافق نامگذاری جدید نیستند. از طرفی این اساتید باعث سربلندی تهران هستند و نامشان بر تارک بافت فکری همه ماست و نباید نامگذاری جدید فقط در مناطق یک، دو و سه تهران باشد، در حالی که باید مناطق مرکزی نیز مد نظر قرار گیرد.»
چرا فقط شمال تهران؟
در ادامه موضوع قبلی و در ادامه شکاف و تبعیض در پرداخت منطقهای و شمالی جنوبی در تهران و با استناد به اظهارات نژادبهرام که گفت این اساتید باعث سربلندی تهران هستند و نامشان بر تارک بافت فکری همه ماست و نباید نامگذاری جدید فقط در مناطق یک، 2 و 3 تهران باشد درحالی که باید در مناطق مرکزی نیز مدنظر قرار گیرد، سوالی ایجاد میشود که چرا یک اتمسفر خاص محل این تغییرات است؟ مناطق مرکزی و جنوبی و شرقی تهران خیابانی ندارند که بتوان تغییرنام داد؟ اجباری است که محلاتی با چنین هویتهای دیرینه، آن هم فقط در مناطق شمالی دستخوش تغییر شوند؟
برای مقابله با بحران چه کردید؟
محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران بعد از وقوع سیلابها و در دو، سه روز گذشته طی اظهاراتی به عدمآمادگی زیرساختها در تهران برای مقابله با سیلاب اشاره کرد و گفت: «وقوع بارندگیهایی فراتر از میزان انتظار ممکن است به انتقال روانابهای شمال و مرکز تهران به مناطق فرورفته در جنوب تهران و خسارات سنگین بینجامد.»
احمد مسجدجامعی دیگر عضو شورای شهر تهران با اشاره به مشکلات حاصل از سیل اخیر در نقاط مختلف کشور گفت: «من زمان بارندگیهای اخیر در ستاد بحران بودم، موضوع تغییرات اقلیمی جدی است و اتفاقا به تهران هم کشیده خواهد شد. شانس تهران این بوده که میزان بارندگیای که در خوزستان بود در اینجا نبوده است. ما باید به ظرفیتهای جدید فکر کنیم چون در شرایط جدید قرار گرفتیم و شهر تهران برای ظرفیتهای جدید آمادگی ندارد. شبی که در ستاد بحران بودم، تعداد نقاط آب گرفته شهر حدود ۵۰ نقطه بود. همان موقع گفته شد ابری از سمت قزوین به تهران درحال حرکت است که اگر در تهران ببارد ظرفیت مقابله نداریم و بیشتر از این کاری نمیتوانیم کنیم. حالا خوشبختانه آن توده ابر به تهران نرسید.»
با توجه به این اظهارات و با نگاهی به افعال و مصوبات شورای شهر به خوبی مشخص میشود علاوهبر وجود آگاهی نسبت به عدمآمادگی تهران در برابر سیلاب احتمالی، مدیران شهری اهتمامی به تصویب مصوبات جدیتر در جهت مقابله و مدیریت سیلاب احتمالی نشان نمیدهند و وقت بسیاری را صرف نامگذاری این خیابان و آن پارک و بوستان و... میکنند. جنوب تهران هم جمعیت بالایی را در خود جای داده و هم مدتهاست بار آسیبها و دورریزهای مناطق شمالی و مرکزی را به دوش میکشد و سزاوار نیست در موعد بحران هم بیشترین آسیبها را متحمل شود و کسی هم کاری برای رفع آن انجام ندهد.»
چند خیابان ایجاد و احداث کردهاید؟
سوای حفظ هویت تاریخی و فرهنگی موجود علامت سوال بزرگ موجود در ذهن مردم و شهروندان تهرانی این است که چرا به جای تغییرنام خیابانهای قدیمی خیابانهای جدیدالاحداث با اسامی هنرمندان نامگذاری نمیشود؟ یا اصلا خیابان جدیدی احداث شده است که امکان نامگذاری داشته باشد؟ پاسخ سوال مشخص است، همانطور که بخشی از خط 6 و 7 مترو افتتاح و بازگشاییشان در شرایطی انجام شد که نه ایمنی رعایت شده بود و نه تغییری شگرف در آنچه بود و تعطیل بود، در نامگذاریها هم همین رویه پیش رفته است و صرفا خیابانهایی تغییرنام میدهند که مدیریت شهری جدید نقشی در ایجاد آنها نداشته است و سوای تخریب هویت، سعی در سندزنی این خیابانها به نام خود دارد تا احتمالا فرداروزی بهعنوان دستاورد مدیریت شهری از آن یاد کند.
