

در این میان برخی مسئولان و تصمیمگیران کشور با این تحلیل که جنگ آغاز شده را میتوان با استراتژی مذاکره برد- برد متوقف کرد، پا در میدان مذاکرات متعدد بهصورت مستقیم با طرف آمریکایی گذاشتند؛ غافل از اینکه حتی درصورت موفقشدن در انجام یک توافق با طرفهای غربی بهدلیل اینکه در جهان امروز، وزن و اهمیت کشورها در حوزه بینالملل بهاندازه زیاد به قدرت اقتصادی آنها بستگی دارد و به همین دلیل، امروزه در میان کشورها برای کسب قدرت بیشتر در حوزه اقتصادی، جنگی پنهان و بعضا آشکار شکل گرفته است، نمیتوان انتظار داشت جمهوری اسلامی ایران با به سرانجام رساندن هر توافقی در موضوعی مشخص، با موقعیتی ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک از تیررس رقبا و دشمنان منطقهای و فرامنطقهای خود در این جنگ در امان بماند.
به همین دلیل باید در ابتدا این باور اجتماعی را حاصل کرد که جنگ اقتصادی تحمیلشده علیه ایران، همانگونه که اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا در جریان مواضع موافق و مخالف سناتورهای آمریکایی درخصوص توافق هستهای با ایران، طی نامهای به سناتورها قول داد فشار اقتصادی علیه ایران را بهعنوان یک استراتژی دائمی همچنان حفظ کند؛ نه یک تاکتیک موقتی، بلکه یک استراتژی دائمی است و درواقع کشورهای غربی خصوصا آمریکا، هجوم به اقتصاد ایران را بهعنوان یکی از راههای موثر غلبه بر ایران در نظام جهانی درنظر گرفتهاند؛ لذا این موضوع ارتباطی به یک دولت خاص در طرفین منازعه ندارد.
ضمن اینکه جنگ اقتصادی بخشی وسیعتر در عرصه جنگ نرم است که دشمن از این طریق پروژه تغییر در ساختار قدرت و مناسبات ارزشی مربوط به آن را از درون دنبال میکند. بر همین اساس نامگذاری و مفهومسازی این مساله به اسم جنگ، بیانگر آن است که چالشی بر سر موجودیت نظام اسلامی وجود دارد. به این معنا در شرایطی قرار گرفتهایم که این جنگ چالشی بر سر موجودیت جمهوری اسلامی است و مساله بر سر «هست و نیست» یا «بود و نبود» نظام با تمام ابعاد آن است.
بنابراین در چنین میدان نبردی انتظار از بدنه دانشجویی معتقد به انقلاب اسلامی در دانشگاهها بهعنوان جریان پیشبرنده اجتماعی این است که چند اقدام اساسی را در دستورکار خود قرار دهند.
باورمندی به جنگیبودن شرایط مهمترین عامل برای نقشآفرینی جریان دانشجویی معتقد به انقلاب اسلامی این است که با همه وجود جنگ را باور کنند و بدانند این جنگ بر سر موجودیت ماست؛ آنوقت است که جنگ در رأس امور قرار میگیرد و همهچیز با منطق جنگی سنجیده میشود. در این شرایط که دشمن بهدنبال از پا درآوردن تودههای اجتماعی در عرصه اقتصادی است، تحلیلها و مطالبات مسائل با منطق جنگی بیان میشود، نه با دیدگاههای سیاستزده و رویکردهای انتخاباتی.
آمادگی برای نبرد در جنگ هر جنگی جهت مقابله با دشمنان نیازمند انجام عملیاتهای آفندی در کنار اقدامات پدافندی است و این مهم زمانی میتواند در دستورکار قرار گیرد که قواعد و شرایط آن جنگ مورد شناسایی دقیق قرار گیرد تا بتوان با شناخت نقاط قوت و ضعف خود و دشمن، نسبت به انجام اقدامات آفندی بهموقع و موثر گام برداشت. واقعیت این است که بخش عمدهای از جریان دانشجویی شناخت درست و واضحی از مشکلات و مسائل اساسی اقتصادی ندارند و بر همین اساس بعضا بهدلیل نگاه به مصالح ملی از عینک سیاسی، تصمیماتی میگیرند که نتیجهای خلاف آنچه را دنبال میکردند برای کشور رقم میزند؛ لذا ضروری است جریان دانشجویی جهت حضور در میدان نبرد اقتصادی بهسرعت با شناسایی مسائل و رویکرد مسالهمحور با تحقیق و بررسی جوانب موضوع، اقدام به طرح مطالبات اقتصادی جامعه و ارائه راهکارها کند.
شکستن محاصره تبلیغاتی دشمن دشمن در جنگ اقتصادی تلاش میکند با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی و همچنین برخی اقدامات نفوذیهای فکری و تشکیلاتی خود در کشور اینگونه القا کند که جمهوری اسلامی در وضعیت آچمز و بنبست قرار گرفته و امکان رفع مشکلات اقتصادی با استفاده از ظرفیتهای درونی وجود ندارد، لذا باید برای عبور از شرایط کنونی بهسمت واگذاری امتیازات بیشتر به طرف غربی پیش رود. در این شرایط یکی از اقداماتی که با ایجاد تسلط جریان دانشجویی به مسائل اقتصادی و رویکرد طرح مطالبات برمبنای مسالهمحوری بههمراه ارائه پیشنهادهای عملیاتی برای رفع مشکلات میتواند فراهم کند، دمیدن روحیه خودباوری و امید به جامعه و باور به عدم وجود بنبست در کشور است که این امر خود موتور محرک اجتماعی برای مقابله با دشمن است.
تربیت نیروی انسانی برای مقابله با دشمن شاید بتوان یکی از مهمترین اقدامات جریان دانشجویی در حوزه جنگ اقتصادی را انجام فعالیت در جهت فرهنگسازی و تغییر نگاه بدنه دانشجویی پیرامون اشتغال دانست. واقعیت این است که یکی از نیازهای اساسی جامعه جوان، اشتغال است که عموما جریان دانشجویی برای این دغدغه اجتماعی برنامهریزی مناسبی ندارد و در طول سال تحصیلی کمتر شنیده میشود که نشستها و کارگاههایی برای برآورده کردن این نیاز اساسی و مهم گام بردارد. این انتظار از جریان دانشجویی میرود در شرایط جنگ اقتصادی یا توجه بیشتر به ظرفیتهای بومی و ملی و ارائه الگوهای موفق در کارآفرینی و اشتغالزایی، ضمن اینکه زمینه دور شدن خود از سیاستزدگی را فراهم کرده و برای خود خلق بدنه اجتماعی میکند، زمینه تربیت نیروی انسانی برای مقابله با دشمن را نیز فراهم کند.
واقعیت این است که در این میدان نبرد، با حرف نمیتوان بر دشمن فائق آمد؛ ضمن اینکه پذیرش نقش و سهم مهم دولت و دیگر دستگاههای اجرایی، نظارتی و تقنینی در این جنگ بهمعنای رفع مسئولیت از دیگران نیست و یکی از اصلیترین ظرفیتهای مهم کشور در جهت فائق آمدن بر دشمن، بدنه دانشجوی مومن انقلابی است که ضمن تعیین و شناختن وظایف و تکلیف خود در این جنگ تحمیلی، باید هرچه سریعتر برای تحقق مطالبه رهبر انقلاب جهت عبور کشور از مشکلات اقتصادی گامهای اساسی بردارد.
* نویسنده : علی خضریان قائم مقام مدیرمسئول
