مروری کوتاه بر کارنامه یکسال اخیر شورای شهر تهرانمطالبه شفافیت شاید یکی از جدیترین مطالبات در شرایط کنونی است. مدیریت شهری تهران هم با راهاندازی سامانه شفافیت در همین مسیر گام گذاشت و با انتشار فیش حقوقی مدیران شهری سعی کرد به این مطالبه پاسخ دهد اما در این حوزه هم انتظارات همچنان برآورده نشده است؛ چراکه دریافتی مدیران و مزایایی که دارند لحاظ نشده و صرفا مبالغی درج شده که در حکم آنها بوده است.
از تهی سرشار
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، حتما نهادها و سازمانها و مجموعههای مختلف یک گزارش کار از آنچه در طول یکسال از ابتدا تا انتها انجام دادهاند، دارند و نسبت به آن هم از گذشته خود میگویند و هم برای آینده برنامهریزی میکنند. حالا اما سوای این گزارشهایی که در سازمانها و... وجود دارد، یک نمود بیرونی، یک برآورد کلی و یک گزارش کار عمومی نسبت به برخی سازمانها و مجموعهها هم وجود دارد. مثلا عموم مردم در ارتباط با وضعیت دولت، دستگاه قضایی، شهرداری و... میتوانند جمعبندیهایی داشته باشند، میتوانند در انتهای یکسال یا هر بازه زمانی دیگری این جمعبندی را داشته باشند که مثلا شهرداری در یکسالی که گذشت چه اقداماتی برای شهر و برای شهروندان انجام داده است و... . رسانه و نویسنده این گزارش هم، هم بهعنوان شهروند پایتخت و هم بهعنوان عضوی از جریان رسانهای به جمعبندی اهم اتفاقات یکسال اخیر مدیریت شهری تهران میپردازد؛ اقداماتی که البته کم نبوده و میتوان برای بهبود روند بررسی در بخشهای مختلفی دستهبندی کرد. سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، عمرانی و حملونقل و ترافیک و زیستمحیطی و... دستهبندیهایی هستند که میتوان اقدامات مدیریت شهری دوره پنجم را ذیل آنها تعریف و بررسی کرد.
تغییر 3 شهردار، 3 مشی مدیریتی
بدون اطالهکلام و با ورود مستقیم به بررسی اقدامات مدیریت شهری، اولین موضوعی که میتوان و البته باید به آن اشاره کرد، تجربه سه مدل مدیریتی مختلف بر پایتخت با انتخاب سه شهردار در یک دوره مدیریتی یکساله از سوی مدیریت شهری دوره پنجم بوده است. شورای شهر تهران با ریاست محسن هاشمی، در ابتدای راه و پس از آغاز به کار و در اواخر شهریورماه، محمدعلی نجفی را بهعنوان شهردار تهران معرفی کرد. گزینهای که از ابتدا حواشی زیادی به دنبال داشت و در آخر هم با تکیه بر همان حواشی و بهانه بیماری بعد از حدود 6 ماه فعالیت از شهرداری تهران استعفا کرد و به زندگی جدیدش پرداخت و تصاویرش با همسر جدید را در فضای مجازی آپلود کرد. بعد از نجفی شورای 21نفره تهران، سیدمحمدعلی افشانی را برای تصدی شهرداری تهران برگزید. افشانی هم همچون نجفی 6 ماه میهمان بهشت بود تا اینکه قانون منع بهکارگیری بازنشستگان مانع ادامه کار او در مسند شهرداری تهران شد و او هم مجبور به کوچ از بهشت شد. بعد از افشانی، شورای شهر تهران مجبور شد سومین شهردار تهران در یکسال گذشته را انتخاب کند و با حواشی بسیار پیروز حناچی جایگزین افشانی شد. این موضوع یعنی تغییر و انتخاب سه شهردار در طول یکسال، آنقدر موضوع مهمی هست که بشود بسیاری از معضلات موجود در مدیریت شهر را به آن گره زد اما همین هم حجم انتقادات و هم نفس انتقادات به مجموعه مدیریت شهری را توجیه میکند.
عمران، حملونقل و ترافیک
این حوزه، یعنی حوزه عمران، حملونقل و ترافیک شاید یکی از مهمترین موضوعاتی است که میتوان از مدیریت شهری و مجموعه شهرداری انتظار داشت. یعنی مردم سوای اینکه آیا زبالههایی که تولید میکنند توسط شهرداری بهموقع جمعآوری میشود یا نه یا اینکه بلوارهای شهر و جداول و... رنگآمیزی میشود یا نه به این نکته توجه دارند که آیا خیابانی به خیابانها اضافه شده است، مترو گسترش یافته؟ اتوبان، تونل و... افزایش داشته یا خیر و خیلی دیگر از اینجور ساختوسازها. اما نگاهی به کارنامه یکسال گذشته به خوبی این را نشان میدهد که جز چند افتتاح خفیف از پروژههای نیمهکاره دوره قبلی، هیچ اتفاق خاص دیگری در این حوزه نیفتاد اما در سوی دیگر که تعطیلی و حاشیهسازی در این حوزه باشد، ماجرا پر و پیمانتر است. مدیریت شهری جدید در همان ابتدای کار دو خط 6 و 7 از خطوط مترو را به بهانههای مختلف تعطیل کرد و برای بازگشایی آن هم جز وعده و وعید تا بهحال اتفاقی نیفتاده است. زمزمههایی برای گرانکردن بلیت مترو و اتوبوس و حتی پولیشدن تونلها و اتوبانها هم موضوعاتی است که میتوان از آن بهعنوان حاشیههای حوزه عمران و حملونقل یاد کرد. اجرای طرح ترافیک جدید و پولی شدن محدوده زوج و فرد و حواشی گذشته و آینده آن هم مباحثی است که جز تزریق جو روانی منفی به جامعه خروجی دیگری برای پایتخت نداشته است.
امیدی که ناامید شد
اگر همین حالا از آنهایی که به لیست 21نفره فعلی شورای شهر رای دادهاند تا آنها تصدی مدیریت شهری جدید را برعهده گیرند، سوال کنیم چرا این افراد را انتخاب کردهاند، یکی از دلایلی که عنوان میکنند حتما همسویی سیاسی و جناحی دولت با شهرداری و مجموعه مدیریت شهری است. این البته موضوع کماهمیتی نیست، قبلا هم گفتیم و البته هویداست که در گذشته همواره یکی از ایراداتی که به مدیریت شهری وارد بود، همین ناهماهنگی سیاسی و جناحی دولت و شهرداری بوده است و البته همین بهانه مدیران شهری برای وجود کاستیها هم بود. اینکه میگفتند دولت بودجه نمیدهد و سنگاندازی میکند و... خلاصه این همسویی در دوره جدید مدیریت شهری انتظارات را ایجاد کرد تا شاهد مدیریتی باشیم که به راحتی با دولت مراوده داشته باشد و حقوق خود را مطالبه و البته دریافت کند. این انتظار با ماجرای حضور شهردار در جلسات هیاتدولت تقویت هم شد اما درنهایت آن چیزی که عیان شد و تا امروز رویت شده است چیزی جز ادامه بدعهدیهای دولتی نیست. یعنی این همسویی نتوانسته باعث گشایش در کار مدیران شهری شود و همچنان سال به سال و حتی روزبهروز به بدهکاریهای دولتی به مجموعه مدیریت شهری اضافه میشود. چندهزارمیلیارد بدهی که به اذعان برخی مدیران از سال 89 انباشته شده و دولت ریالی از آن را پرداخت نکرده است.
در حوزه اجتماعی و فرهنگی هم تقریبا هیچ
نمیدانم برای ورود به اقدامات فرهنگی و اجتماعی دقیقا باید از کجا شروع کرد؛ بیلبوردهای شهری یا بنرهای مراسم مختلف یا کشتهشدن کارتنخوابها در نزدیکی گرمخانه نیمهکاره اما هرکدام از اینها قصه مفصلی دارد. در خیابان پشتفرمان درحال حرکت و ناگهان مشاهده بیلبوردهایی که کاملا آمرانه قصد دستور دادن به مخاطب را دارند و احتمالا طراحان و ایدهپردازانشان وهم تاثیرگذاری با آنها را داشتهاند. قرار ما و انواع و اقسام دیگری از بیلبوردهای شهری که هرکدام با کمترین کیفیت در طراحی نهتنها کمکی به زیبایی شهر کمکی نکردهاند بلکه در انتقال مفاهیم مهم شهروندی هم کارا نبودهاند و فقط پهنههای مهمی را که میشد بهتر از آنها استفاده کرد، اشغال کردهاند. ضعف در طراحیها و المانهای شهری در ایام مختلف را هم البته باید به این موضوع اضافه کرد و آن را هم باید در ضعف سازمان فرهنگی برای آمادهسازی شهر به منظور مراسمهای مختلف لحاظ کرد. در حوزه اجتماعی هم تا چشم کار میکند خبر خاصی نیست. اخبار از وجود کارتنخوابها و متکدیان و... همچنان نگرانکننده است. با اینکه افشانی قول جمعآوری تمام متکدیان را داده بود اما چیزی که وجود دارد، رشد زیاد آنها از بهشتزهرا تا خیابانهای مرکز و شمال تهران است. مرگ دو کارتنخواب در نزدیکی گرمخانهای در منطقه 21 و البته شانه خالیکردن شورا از پذیرش مسئولیت ساماندهی آنها را هم میتوان از نقاط ضعف مدیریت شهری تهران برشمرد.
سلامت و محیطزیست
این حوزه شاید برای مثال زدن و تشریح و فهم حوزه دست به نقدی باشد، آن هم با توسل به ماجرای مجوز شورای شهر تهران برای تخریب 62 باغ در تهران که این روزها حسابی سوژه رسانههاست. اگر قرار باشد اولویتبندی صورت بگیرد و از بدترین به سمت بد و خوب و... اقدامات شورای شهر را بررسی کنیم، بعد از تغییرات زیاد در حوزه مدیران شهری و شهرداران این مجوز بدترین کاری بود که شورای شهر پنجم در کارنامه خود ثبت کرد؛ مجوزی که به موجب آن چیزی بالغ بر 16 هکتار از باغهای پایتخت که از منابع زیستمحیطی و گیاهی و تنفسی شهر هستند، تخریب و به برج و باروهایی تبدیل میشوند که همین حالا اگر سر برگردانید انواع مدلهایش را میبینید. عدمتوسعه حملونقل عمومی و فرسودگی 50 درصدی ناوگان اتوبوسرانی و عدمنوسازی آن و عدمتوسعه خطوط مترو نواقص دیگری است که به موجب آن و با افزایش تردد اتومبیلهای شخصی و موتورسیکلتها به آلودگی هوای شهر آلوده تهران دامن زده است. در حوزه کاهش آلودگی هوا سوای عدمتوسعه ناوگان حملونقل عمومی مدیران شهری قائل به تاثیرگذاری طرح ترافیک جدید و... هستند که البته این هم با اظهارات برخی دیگر از مدیران رد شد و باد و باران و نزولات الهی عامل بهبود حداقلی هوای تهران در سال گذشته عنوان شد.
حرکت در مسیر شفافیت، البته به کندی
مطالبه شفافیت شاید یکی از جدیترین مطالبات در شرایط کنونی است. مدیریت شهری تهران هم با راهاندازی سامانه شفافیت در همین مسیر گام گذاشت و با انتشار فیش حقوقی مدیران شهری سعی کرد به این مطالبه پاسخ دهد. البته تا این جای کار هم اتفاق مبارکی رخ داده و شاید اولین سازمانی است که در حد انتشار فیش حقوقی مدیران خود اقدام به روشنگری و شفافیت کرده است. اما در این حوزه هم انتظارات همچنان برآورده نشده است؛ چراکه دریافتی مدیران و مزایایی که دارند لحاظ نشده و صرفا مبالغی درج شده که در حکم آنها بوده است.
مطالب پیشنهادی










