

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، موسسه جوانان آستان قدس رضوی سلسلهنشستهای «بزم اندیشه» را با موضوع تحلیل و ایدهپردازی بیانیه «گام دوم انقلاب اسلامی» در مجتمع دانشجویی امامرضا(ع) راهاندازی کرده است. در این نشست جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی کشور همچون دکتر مسعود معینیپور «مدیر شبکه 4 سیما»، دکتر علی باقری «معاون سابق دبیر شورای امنیت ملی» و دکتر مسعود شجاعی ابعاد مختلف بیانیه را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهاند.
جوانگرایی، «جوان تراز انقلاب اسلامی»
مهمترین ویژگی این بیانیه ژرفای عمیق متن و یکبار مصرف نبودن آن است، هرکس از هر زاویه دید میتواند نسبت به این بیانیه خوانش متفاوتی داشته باشد و نمیتوان یک یا چند خوانش محدود برای آن قائل شد. گرچه مبانی نظری قوی و خللناپذیر در بیانیه وجود دارد، [اما این بیانیه] تنها یک چارچوب نظری برای مبانی و چشمانداز انقلاب نیست بلکه بهصورت محسوس، به عرصه عمل [نیز] ورود پیدا میکند.
در متن بیانیه به دو محور درک درست از گذشته و ترسیم درست آینده اشاره شده است که اگر ما درک درستی از گذشته نداشته باشیم، دروغ جای واقعیتها را میگیرد. پس لازمه درک درست از گذشته، نگاه واقعبینانه به تاریخ است و در واکاوی واقعیتها با موفقیتها و ناکامیها مواجه میشویم که میتواند گشایشگر مشکلات پیشرو باشد.
شمشیر جوان تراز انقلابی برنده است
باقری ادامه داد: «وقتی هدف جوان مسئولیتپذیری باشد اگر دولت هم نخواهد پست و مسئولیتی به او بدهد، میتواند موانع را با لیاقت و شهامت خود کنار بزند و جایگاه خود را به دست آورد. باید همگان بدانند که شمشیر جوان تراز انقلاب، برنده است و در میدان میتواند تحولات خوبی را رقم بزند.»
باقری شرط مشروعیت همه مقامهای حکومت جمهوری اسلامی را «طهارت اقتصادی» دانست و عنوان کرد: «مشروعیت به این معناست که اگر کسی طهارت اقتصادی نداشته باشد مشروع نیست و در بحث طهارت همیشه فساد در مقابل آن قرار میگیرد، اما رهبر معظم انقلاب از لفظ فساد استفاده نمیکنند و میگویند در دستگاههای حکومتی افراد باید طاهر باشند، یعنی حتی از منطقه شبهه -که بین طهارت و فساد است- مبری باشند، پس در توجه به صلاحیت مسئولان حکومتی، «طهارت» مورد تایید است نه عدم فساد.»
مسئولیت و مدیریت حق جوانان نیست بلکه تکلیف آنهاست
معینیپور شیوه تفکر امامخمینی(ره) و رهبری را مورد تحلیل قرار داد و عنوان کرد: «ویژگی دستگاه فکری امامخمینی(ره) بهعنوان یک فقیه دانا، یک سیاستمدار و سیاستگذار و رهبری بهمثابه ادامهدهنده انقلاباسلامی، معطوف به حوزه نظر و عمل بوده است، درواقع این دو فقیه از فقه فردی و اجتماعی عبور کرده و حوزه عمل را در حوزه فردی و اجتماعی امتداد میدهند. مشکل اساسی جمهوری اسلامی در دوره اخیر این است که مبانی نظری انقلاب اسلامی را در عرصه اجتماعی امتداد نداده، بهطور مثال با وجود اینکه سازه امنیتی را در رده بالا داریم، اما «نظریه پشتیبان امنیتی» که بتواند با فضای اجتماعی تعامل پیدا کند، وجود نداشته است. مسئولیت و مدیریت حق ما نیست بلکه تکلیف ماست. درواقع آنقدر زمینههای خدمات اجتماعی در جمهوری اسلامی وجود دارد که هرکسی صادقانه کار کند، جستوجو میشود و مورد استقبال قرار میگیرد و از طرفی چون ملاک و معیار انقلاب الهی است، دستوپا زدن برای کسب قدرت بیمعناست، پس نگاه باید تکلیفی و ملاک و معیار الهی باشد.»
