

اوضاع هفتهبههفته بدتر و وخیمتر میشد، بزرگانی چون فردیناند، رونی و اسکولز از دست مورینیو حرص میخوردند و به احترام هواداران و شخص فرگوسن تحمل میکردند. پیرمرد دوست داشتنی اما ساکت به نظر میرسید و دل به معجزهای از سوی مورینیو بسته بود. کاسهها لبریز شدند و آقای خاص اخراج شد. کار دیگر تمام بود و یک معجزهگر باید وارد میدان میشد، کسی که کیمیاگری بداند و اردوگاه از هم گسیخته و نابود شده شیاطین سرخ را به جادوی خود احیا کند.
نامهای بزرگی مانند زیدان بر سر زبانها افتاده بودند و کار حتی به شایعه بازگشت فرگوسن هم کشید اما این سولشایر بود که پشت میز سرمربیگری نشست و به هواداران قول بازگشت به روزهای طلایی را داد. او حتی با اعتمادبهنفسی که از مربی پیر خود، به ارث برده به هواداران قول قهرمانی هم داد.
هرچه سولشایر خوب نتیجه گرفت، باشگاه با او بد تا کرد. اوج این ناهماهنگیها البته در عدم خرید بازیکنانی بود که وی پیشنهاد کرده بود و پنجره نقلوانتقالاتی زمستان برای شیاطین سرخ چندان جذاب و مفید نبود. پیروزی 3 بر صفر برابر فولام یکی از بهترین نتایج بود که پس از ثبت رسمی در تابلوی نتایج، تشویق طولانی مدت هواداران را به صورت ایستاده و در اوج احترام به همراه داشت، پیروزی در خانه لسترسیتی همچنین پیروزی برابر برایتون و پیروزی یک بر صفر برابر تاتنهام اینها نتایج فوقالعادهای بودند که توسط تیم تازه احیا شده سولشایر کسب میشد و فرگوسن در اظهارنظری کوتاه در نشریه «سان لندن» گفت: «این پسر، خیال من را راحت کرده، اوضاع خوب است و بهتر خواهد شد.» یکشنبه آینده، پنجم اسفندماه نیز منچستریونایتد فارغ از فضای لیگ قهرمانان اروپا، برابر لیورپول رده دومی که سایه کابوسناک منچسترسیتی شده است، صفآرایی خواهد کرد.
نشریه «گاردین» در ستون تحلیل فوتبال لیگ برتر خود با اشاره به عملکرد خوب سولشایر در منچستریونایتد نوشته است: «سولشایر مانند فرگوسن، وسواس برنده شدن دارد، او از تیمش بازی زیبا میخواهد و همزمان برایش بدیهی است که تیمش باید پیروز میدان شود وگرنه هیچ کاری نکرده و مستحق اعتراض هواداران است. او تابلوی نتایج را به رسمیت میشناسد و وقتی شکست میخورد یا تن به تساوی میدهد، قبل از هر سوالی از سوی خبرنگاران، با صدای بلند عذرخواهی میکند.»
روزنامه «دیلی تلگراف» درباره وضعیت این روزهای منچستریونایتد نوشته است: «سولشایر از داشتههای خود آگاه است و خوب میداند که باید از پوگبا و مارسیال نهایت استفاده را داشته باشد. او اهل گوشه و کنایه زدن نیست، از تهدیدهای تیمش، فرصت میسازد و به جای درگیری با ستارههای پرحاشیه تیمش، با آنها دوست میشود و از آنها ستاره کلیدی تیم میسازد. این منچستر اگر نیمار را خریداری کند، به شرط عدم مصدومیت به اوج خواهد رسید حتی اگر فضای لیگ قهرمانان اروپا کمی بر خلاف جهت آرزوهایش حرکت کند.» سولشایر نیامده بود که بماند، او تا سه روز پس از امضای رسمی پیشقرارداد خود، با لقب مربی موقت در رسانههای منچستر و لندن معرفی میشد اما پس از درخشش اولیه، باشگاه را به حمایت از خود ترغیب کرد. این مربی جوان، از خانواده سرخ منچستر است و هواداران دوستش دارند، همان هوادارانی که پس از چند باخت سنگین حتی به فرگوسن هم رحم نکردند اما در هر حال فعلا سولشایر را دوست دارند و از او حمایت میکنند. معجزه این مرد جوان نروژی در اردوگاه شیاطین، به ثبت رسیده و او اکنون به افقی البته ممکن و دست یافتنی به نام قهرمانی فکر میکند. او امانتدار خوبی است و بارها در این مدت کوتاه تاکید کرده که به وقتش سکان هدایت منچستریونایتد را به یک مربی بزرگ تقدیم خواهد کرد. این برای او فقط یک سکوی پرتاب نیست بلکه بهانهای است تاریخی برای ضمیمه شدن در دفتر تاریخ حرفهای فوتبال.»
* مترجم : بابک سرانیآذر
