

نوع سیاستگذاری در واحد امارات به چه صورت است؟
در سیاستگذاری تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی، سه دهه پیشبینی شده بود؛ دهه اول، تاسیس، دهه دوم، رشد و دهه سوم، تثبیت. در دهه دیگری که بعدا اضافه شد، بهنام دهه چهارم، بحث بینالمللی شدن دانشگاه مورد توجه بوده است؛ یعنی باید از مرزهای خودمان بیرون برویم. این موضوع چیز پیچیده و گزافی هم نیست، مثلا در تولید یک محصول اگر سازنده نتواند گستره پوششی خود را به بیرون از مرزها ببرد، قطعا از بیرون از مرزها میآیند و مشابه آن محصول را به مصرفکننده عرضه میکنند. شما نگاه کنید «مکدونالد» وقتی مکدونالد شد که به بیرون از مرزهای خود رفت و الان برندی جهانی است، کمااینکه دیگرانی هم بودند که همزمان با مکدونالد شروع کردند، ولی امروز اصلا حتی نامی هم از آنها نیست. پس قاعدتا نامگذاری دهه چهارم دانشگاه آزاد اسلامی با هدف بینالمللی شدن یک حرکت درست بوده است.
به همین دلیل دانشگاه آزاد اسلامی چهار واحد دانشگاهی در خارج از کشور تاسیس کرد، که اولین آن، واحد امارات بوده که قدمتی 24ساله دارد؛ یعنی یک دانشگاه با 24 سال سن که قطعا باید بازتابهای متفاوتی در بین دانشگاهها داشته باشد. واحدهای بینالمللی دیگر دانشگاه آزاد اسلامی، آکسفورد، لبنان و افغانستان هستند.
واحد امارات رشد خوبی در دوران پس از تاسیس داشته، چون چهارمین دانشگاه امارات از نظر قدمت است و امروز 82 دانشگاه فقط در دبی به رقابت برای جذب دانشجو میپردازند. اتفاقاتی طی سالهای گذشته افتاد که این دانشگاه را به حاشیه برد. واحد امارات به خاطر روابط سیاسی ایران و امارات متاسفانه با بحرانهای خاصی روبهرو شده است. قسمتی از این بحرانها به خاطر چالشهای سیاسی ایران و امارات بوده، بهطوری که از پنج سال اخیر در حوزه ویزا و روادید برای دانشجویان و اساتید مشکلاتی پیش آمده که این مساله تا امروز ادامه دارد.
ولی آنچه مشخص است، دولت امارات برای وجود و ادامه فعالیت دانشگاه آزاد اسلامی در این کشور محدودیتی در نظر نگرفته است و من در اولین جلسهای که در مجموعه نظارتی امارات (مرکز توسعه دانش و نیروی انسانی دبی) رفتم، در آنجا صراحتا گفتند دولت دبی درصدد تعطیل کردن دانشگاه آزاد اسلامی نیست و باید استانداردها رعایت شوند، این در حالی است که آنها با کسی هم رودربایستی ندارند.
آنچه این واحد را بعضا با مشکلاتی روبهرو کرده، به خاطر تخلفات واحد بوده است. همه این مسائل باعث شد ما کارمان را با جدیت در راستای کاهش تخلفات متمرکز کنیم و با تجربهای که از زندگی در خارج از کشور داشتم، سعی کردم با کمک همکاران این تخلفات را، که اکثر آنها آموزشی است، به حداقل برسانیم.
پس اولین استراتژی ما در این واحد رعایت قوانین استاندارد دانشگاهداری در امارات است که طی یک سال اخیر پرونده ما را که در وضعیت سیاه بود، به خاکستر تبدیل کرده است. نوع این تخلفات هم در حوزه آموزشی ازجمله کسب مجوزهای لازم آموزشی و مسائلی از جمله مجوز رشتهها بوده است.
فضای فیزیکی که در اختیار شما است، به چه صورت است و قوانین موجود چگونه اجرا میشود؟
فضایی که در اختیار ما قرار دارد 2000 مترمربع و به صورت مشترک با دیگر دانشگاهها است، یعنی یک فضای مخصوص نداریم و بسیاری از سالنها و محوطه دانشگاه با دیگر دانشگاههای امارات مشاع است. از سوی دیگر همین مساله باعث میشود قوانین خاصی برای این نوع محیط در نظر گرفته شود.
تحولات آموزشی در امارات چگونه است و واحد شما چگونه خود را با سیستم آنجا یکی میکند؟
سرعت تحولات دانشگاه در امارات بسیار سریع است و ما باید خودمان را با این تحولات همسان کنیم؛ یعنی اگر دانشگاهی با سرعت 100 کیلومتر حرکت میکند، ما هم باید قدرت همسانسازی با این سرعت را داشته باشیم.
سیاستگذاری آموزشی در امارات به چه صورت است؟
سیاستگذاری آموزشی واحد در امارات توسط دانشگاه آزاد اسلامی تعیین میشود. مدل سیاستگذاری دانشگاهی در امارات به این صورت است که دانشگاههای خارجی که شعبه هستند، باید براساس قوانین دانشگاه مادر در کشور مبدا عمل کنند. البته یکسری سیاستهای کلی به دانشگاهها ابلاغ میشود و این سیاستگذاری کلی مثلا به این صورت است که میگویند باید استانداردهای آموزشی شما با استانداردهای دانشگاه مادر یکی باشد. به این معنی که اگر دانشجویی از اینجا به ایران آمد و امتحان داد، هیچ تفاوتی در نتیجه وجود نداشته باشد. البته سیستم آموزشی امارات نیز تا امروز اینکه یک سیاستگذاری کلان به ما بدهد و بگوید باید ذیل این قوانین دانشگاه اداره شود، این کار را نکرده است. شاید در آینده تصمیم بگیرند یکسری استانداردهای محلی برای 10 سال آینده تعریف کنند، اما تا به امروز چنین اتفاقی نیفتاده است.
شما موافق تاسیس دانشگاه در خارج از کشور هستید؟
قطعا ایده تشکیل دانشگاه در خارج از کشور ایده بسیار درستی بوده است و زمانی که دانشگاه آزاد اسلامی در امارات تاسیس میشود، چهارمین دانشگاه دبی بوده است. این بسیار مهم است که ایران بهعنوان چهارمین کشور در امارات دانشگاه تاسیس کرده و حتی قابلتوجه است که اولین مدرسهای که در امارات تاسیس شده، ایرانیان آن را تاسیس کردهاند که توحید نام دارد؛ یعنی اصلا در امارات حتی مدرسه عربی وجود نداشته و ایرانیان برای اولین بار مدرسهای به شکل امروزی تاسیس میکنند و بعدها انگلیسیها دست به تاسیس مدرسه میزنند. پس تاسیس یک محل آموزشی و دانشگاهی در یک کشور دیگر اهمیت بالایی خواهد داشت، چه از لحاظ فرهنگی و چه از لحاظ تاثیرگذاریهای اجتماعی. همه این موارد ارزشها و امتیازات ما را نشان میدهد. الان استراتژی این دانشگاه باید تغییر کند و خیلی باید روی آن فکر و کار شود. ما از لحاظ مجوز مشکلی نداریم و به استانداردها نزدیک شدهایم و نکته مهم آنجایی است که این برند که بهعنوان دانشگاه آزاد اسلامی در اختیار ایران است، دیگر بهراحتی به هیچ کشوری در دنیا نمیدهند، چون در حال حاضر نزدیک به 82 دانشگاه و موسسه آموزشعالی در دبی وجود دارد که تنها حدود پنج دانشگاه اماراتی است و مابقی از دانشگاههای خارجی هستند و دیگر دولت امارات مجوز تاسیس دانشگاه را به کشوری نمیدهد و دلیلی هم که برای حرفشان دارند این است که میگویند کسیکه میخواهد بیاید اینجا، میخواهد چه فضای خالی آموزشی را در اینجا پر کند؛ یعنی سیستم اشباع شده است و رقابت تنگاتنگ.
آنجا به شما کمک مالی میشود؟
خیر، مدل دانشگاهداری در امارات به این صورت است که میگویند هرکس دانشگاه تاسیس میکند، باید خودش هزینه خودش را دربیاورد و حتی مالیات پنج درصد نیز از دانشگاه میگیرند و امتیازات خاصی هم نمیدهند.
مزیت تاسیس دانشگاه در خارج کشور بهخصوص امارات چه چیزهایی میتواند باشد؟
خیلیها به ما میگویند دلیلی داشته که در یک کشور دیگر و بهخصوص امارات رفتهاید و دانشگاه تاسیس کردهاید؟ این سوال گرچه ساده اما استراتژیک است که اولا امارات یک کشور نیست و یک مرکز برای منطقه در برخی حوزهها شده است. الان بسیاری از رفت و آمدها و معادلات و معاملات از طریق امارات انجام میشود و بودن ما بهصورت رسمی و با مجوز در آنجا بسیار مهم است. جالب است کسانی که مخالف تاسیس دانشگاه در امارات بودهاند، پس از بازدید از اینجا و در جریان قرار گرفتن فضای این منطقه تاکید داشتند که به هیچ وجه نباید این نقطه استراتژیک را از دست داد، چون دیگر امکان چنین مجوزی نخواهد بود و اگر اینجا تعطیل شود، امکان حضور ما در این فضای علمی دیگر شکل نخواهد گرفت.
نکته دیگر مطرح شدن اسم دانشگاه آزاد اسلامی است. مساله اینجاست که در امارات چیزی به نام دانشگاه آزاد اسلامی شناخته نمیشود، بلکه در آنجا نام دانشگاه، «جامعه الایرانیه» است و آن چیزی که در ایران به نام دانشگاه آزاد اسلامی، دولتی یا غیرانتفاعی مطرح میشود، آنجا به این شکل نیست و به اسم دانشگاه ایرانی در بین مراکز علمی شناخته میشود و ذهنیت آزاد و دولتی و... وجود ندارد. این مساله به این معنی است که هر مشکلی برای دانشگاه به وجود میآید، شامل یک عقبه میشود که این عقبه ایرانی بودن است و البته در داخل ایران برخی از ارگانها و نهادها به این مساله واقف هستند. به هرحال این سیستم دارای یک پتانسیل بسیار مناسب برای تعامل با خارج است؛ یعنی ما در بحث انتشارات، تولیدات علمی و تماس با مجامع بینالمللی میتوانیم مانور زیادی در این واحد بدهیم یا بهطور مثال گاهی نیاز میشود یک گروه یا فردی برای یک موضوع خاص علمی باید به ایران بیاید که به دلایلی از جمله تحریم مقدور نیست، خب با ظرفیت موجود بهراحتی میتواند این اتفاق صورت گیرد. یا بهطور مثال شاید در برخی جاها مشکلاتی در دسترسی به آزمایشگاهها وجود داشته باشد که این ظرفیت نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد. ما نمیتوانیم یک گوشه بنشینیم و از این ظرفیتها استفاده نکنیم. الان در امارات نزدیک به 11 میلیون نفر زندگی میکنند که از این تعداد تنها 5/1 میلیون نفر آن اماراتی و مابقی خارجی هستند که هیچ جای دنیا چنین ترکیبی وجود ندارد که نسبت مهاجران با ساکنان بومی به این صورت باشد. همین است که ما نمیتوانیم این شرایط را با چشم اغماض ببینیم و نمیتوانیم این پدیده امارات را حذف کنیم.
این سیاستگذاری چقدر با هدف اولیه پذیرش دانشجوی خارجی در دانشگاهها متناسب است؟
بهتر است به قبلتر برگردیم. سیاست تاسیس دانشگاه این بوده است که در کنار واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی، واحدی تاسیس شود که اقدام به پذیرش دانشجوی خارجی کند و هدف از بهکارگیری دانشجوی خارجی این بود که محتوای تولیدشده علمی توسط فرهیختگان و دانشمندان ایرانی به جوامع علمی از طریق این افراد انتقال داده شود. اینکه حالا در عمل این کار انجام شده یا نه، مساله دیگری است که جای بحث دارد. ولی هدف اصلی از تاسیس دانشگاه بینالمللی این بوده که ما در جوامع علمی بینالمللی حضور داشته باشیم همانگونه که دانشگاههای آمریکایی، هندی، کانادایی، انگلیسی و... هستند. الان تعداد دانشگاههای انگلیسی در مقایسه با دیگر دانشگاهها در امارات بیشتر است و جدای از بحثهای علمی، همین کشورها پول زیادی درحال کسبکردن هستند. پس بحث رقابتپذیری یک بحث بسیار پیچیده است؛ یعنی شما با یک معادلات بازی پیچیدهای روبهرو هستید. برای درک بهتر، فکر کنید فردی میآید و کیروش را مربی تیم ملی میکند و به او میگوید باید براساس ساختار و قوانین روز دنیا رفتار کنید و دیگر کسی به مسائل شخصی و اعتقادی او کاری ندارد. اصلا فرض کنید میخواهید روی داوطلب ایرانی کار کنید و گستره 70درصد آن بانوان هستند و قوانین موجود که برای دانشگاه لحاظ شده شاید تصمیم به حضور در این واحد را کمرنگ کند و این داوطلب خیلی راحت جذب دانشگاه کناری ما میشود. میخواهم بگویم باید نگاهها به دانشگاههای بینالمللی عوض شود. اگر ما چیزی برای ارائه داریم، آنقدر خوب ارائه کنیم که مخاطب آن را بپذیرد، نه اینکه اول الزامات جلوی پای دانشجو بگذاریم و بعد به او بگوییم به دانشگاه بیاید. یا مثلا در حوزه دروس نیز وضعیت مشابهی داریم؛ مثلا درمورد درس وصیتنامه امام(ره) یا قانون اساسی در دانشگاه آزاد اسلامی، خب این درس را چگونه باید به یک دانشجوی فرانسوی ارائه بدهیم؟ بههرحال به دلیل نبود قوانین جدا برای دانشگاههای بینالمللی، بعضا دیده میشود قوانین موجود داخلی نمیتواند پاسخگوی واحدهای بینالملل باشد و همین مسائل است که دانشگاه را با برچسب تخلف در امارات درگیر میکند. معتقد هستم که نگاه سازمان مرکزی باید تغییر کند. البته این حرف به این معنی نیست که هرچیزی ما درخواست کردیم باید عملی شود، بلکه قوانینی تصویب شود که تمامی برنامهها و نقشه راه مشخص باشد. الان در امارات دانشگاههای خارجی، سیاستهای آموزشی و پژوهشی خود را براساس دانشگاه مادر که مدل عملیاتی در امارات است، پیاده میکنند؛ یعنی واحدهای خارجی به نوعی مصرفکننده و مجری پیادهسازی استراتژیها و سیاستها هستند و واحدهای مادر هستند که باید این سیاستگذاریها را ابلاغ کنند.
درباره مشکلات واحد بگویید و اینکه این مشکلات چقدر برای شما ایجاد مشکل کرده است؟
اگر از همان مساله سیاستگذاری عبور کنیم، در موضوعات آموزشی نیز بعضا این ناهماهنگیها مشکلاتی را به وجود میآورد. بهطور مثال به یکباره بخشنامهای مبنیبر تعویق یا تعجیل آزمونی صادر میشود. این بخشنامه شاید برای واحدهای داخلی ایجاد مشکل نکند، اما در واحدهای بینالملل که دانشجویان و اساتید از سال قبل و با توجه به تقویمهای آموزشی برنامهها و بلیتهای هواپیما و سفر خود را تنظیم کردهاند، پذیرفتنی نیست یا حتی مورد سوال از دستگاه نظارتی امارات قرار میگیریم. اما بهطور کلی اگر این مشکلات برطرف شود، این واحد قطعا یک واحد استراتژیک برای نهتنها دانشگاه آزاد اسلامی، بلکه ایران خواهد بود.
از تعداد دانشجویان، اعضای هیاتعلمی و رشتهها بگویید.
در ابتدا که واحد تاسیس شد، رشتههای کامپیوتر و معماری بسیار خوبی داشته است و بعد رشتههای حقوق، گرافیک و مدیریت هتلداری اضافه شدند که به دلایلی بعدها بعضی از این رشتهها بدون دانشجو ماندند که الان یکی از برنامههای ما جذب دانشجو در این رشتهها بوده و فعالیتهای خوبی صورت گرفته است. الان در رشتههای دکتری، همچون مدیریت، حقوق، معماری و شهرسازی پذیرش دانشجو داریم و رشتههایی همچون حقوق، روانشناسی و شاخه روانشناسی سلامت در حال حاضر با استقبال خوبی روبهرو شدهاند. در مجموع در حال حاضر در مقطع لیسانس پنج رشته، چهار رشته در کارشناسیارشد و در مقطع دکتری چهار گروه فعال داریم که دانشجو پذیرش شدهاند. البته بیش از 100 عنوان رشتههای دارای مجوز وجود دارد. از سوی دیگر مجموع دانشجویان ما امروز 1300 نفر هستند که عمدتا در تحصیلات تکمیلی درس میخوانند. البته خود این مساله جای نقد کارشناسی دارد. بهنظرم هرم تحصیلی باید از پایین به بالا باشد. بهطور مثال در دانشگاه تربیت مدرس ابتدا به جذب دانشجو در مقاطع تحصیلات تکمیلی پرداختند که بعدها این نظریه تصحیح شد. در بحث هیاتعلمی نیز شرایط مناسبی داریم، بهطوری که تعداد اعضای هیاتعلمی به 100 نفر میرسند که مجموعهای از استادان صاحبنام ایرانی و خارجی هستند. از این تعداد نزدیک 25 نفر مقیم امارات و مابقی از ایران میآیند. از سوی دیگر طی سالهای اخیر به دلیل جایگاه دانشگاه، اساتید خارجی خوبی برای تدریس به واحد آمدهاند. مثلا گروه حقوق، معماری و شهرسازی و روانشناسی دارای اساتید ممتاز ایرانی هستند که این مزیتها باعث شده دانشجویان ترغیب به حضور در این واحد شوند.
پراکندگی دانشجویان خارجی واحد به چه صورت است؟
در حال حاضر تعداد دانشجویان خارجی زیاد نیست و دلیل این مساله چند مورد است؛ اول اینکه چون تعداد دانشجویان ایرانی در واحد زیاد شده است، اکثر کلاسها به صورت زبان فارسی برگزار میشود و به همین دلیل اساتید نیز مجبور هستند به فارسی تدریس کنند. البته این اتفاق مربوط به 6 سال اخیر است و اشتباه و تخلف است و ما در تلاش هستیم زبان تدریس در کلاسها همان انگلیسی شود. نکته دیگر عدم حضور دانشجویان خارجی، وجود درسهایی است که برای دانشجویان خارجی نامفهوم است. خود این مساله مشکلات زیادی را برای ما به وجود آورده است که اگر برای جایگزینی این دروس انعطافپذیری بیشتری بود، قطعا تاثیرات مثبتی روی جذب دانشجویان خارجی میگذاشت. یا مثلا در بحث رقابتپذیری، دانشگاههای رقیب آمدهاند و دوره سهساله لیسانس برگزار میکنند که خود این مساله به دلیل کاهش هزینهها و... باعث میشود دانشجو به طرف دانشگاه دیگری سوق پیدا کند. یا مثلا درباره اعتبار مدارک و همسانسازی آنها در امارات مشکلات خاصی وجود دارد که کسانی که دروس حوزوی خواندهاند، از این دسته هستند. بهطورکلی میتوان گفت سازمان فعلی برای اداره یک دانشگاه خارجی طراحی نشده است. حتی این مساله تا جایی رفت که اخیرا آقای دکتر طهرانچی دستوری دادند برای حل این مساله، کمیتهای برای واحدهای بینالملل و خارج از کشور تشکیل شود که حلقه وصلی بین سازمان و واحد بینالملل باشد.
مدل پذیرش شما در واحد چگونه است؟
ما دیگر نمیخواهیم هیچ کنکوری برای هیچ ملیتی برگزار کنیم. قبلا در این واحد - که یک چالش نیز محسوب میشد- اینطور بود که تمامی پذیرشها باید ذیل کنکور باشد و یکی از چیزهایی که ما با آن چالش داشتیم، همین موضوع بود که تازه الان این موضوع حل شده و البته در عوض آن سختگیریهای پذیرش را بیشتر کردهایم و مثلا معدل پذیرش را از 14 به 15 آوردیم و در همخوانی رشتهها در مقاطع مختلف و مدرک زبان هم به همین شکل رفتار کردیم.
* نویسنده : محمدرضا حیاتی روزنامهنگار
