اولین قربانیهای کارتنخوابی
سال 83 اولین آمارها از گوشه و کنار شهر، خبرگزاریها و رسانهها تا حتی جلسات هیاتدولت از فوت کارتنخوابها و بیسرپناهها اعلام شد. 80 نفر، 23 نفر و... . 24 آذرماه 83 وزیر کشور از وجود حدود 6هزار کارتنخواب در تهران سخن به میان آورد. او درخصوص تعداد افرادی که در سرمای زودرس آن سال جان باختهاند، گفت: «حدود 80 نفر از این افراد به علت بیخانمانی، بیکاری و اعتیاد جان باختهاند.» همان دوران بود که استارت اولین حرکات دانشجویی در واکنش به چنین فجایعی خورد؛ حرکتی که جنبش عدالتخواه دانشجویی آن را پایه گذاشت و بعد از نامهنگاریها آنها را به تحصن و بستنشینی مقابل نهادهای مختلف مسئول در این حوزه کشاند. تحصنها از مقابل شهرداری احمدینژاد آغاز شد و بعد به مقابل استانداری تهران، سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت و کمیته امداد رسید. این حرکت دانشجویی سوای ثمرات خرد و کلان متعدد، دو ثمره اصلی داشت؛ اول اینکه تمام نهادهای مسئول و مذکور اقدام به ارائه گزارش نسبت به فعالیتهای خود کردند و دوم اینکه مقام معظم رهبری نیز از این اقدام دانشجویان تقدیر و تشکر کردند.
اولین گرمخانهها
نجمالدین محمدی، مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران چندیپیش و در جریان نشست خبری خود در ارتباط با ایجاد اولین گرمخانهها در تهران گفت: «سال ۸۳، اولین گرمخانههای تهران در پارک تختی به صورت سازه چادری ایجاد شد. بعد از آن در سال ۸۵ اداره کل آسیبهای اجتماعی شهرداری برای کاهش آسیبها شکل گرفت. پس از آن، چندین گرمخانه دائمی تاسیس شد و برای افرادی که نیاز به خدمات شبانهروزی داشتند، گرمخانههای اسلامشهر و لویزان ایجاد شدند.»
همچنان کارتنخوابها قربانی میشوند
سال 83 و ماجراهایی که حول یک دغدغهمندی دانشجویی در ارتباط با وضعیت کارتنخوابها صورت گرفت، همه ماجرا نبود. یعنی نه انتظار میرفت که اینطور باشد و ما سالهای بعدش کارتنخواب جاندادهای کنار خیابانهای شهر نبینیم و نه اینطور هم شد که در باغ سبزی روی کارتنخوابها باز شد. از 83 تا همین امروز هربار جمله مرگ کارتنخوابها را در اینترنت جستوجو میکنیم به قدر وسع هرسال از یک تا دهها نفر بودهاند که از این کارتنخوابها و خیابانگردها به هر دلیلی، ازجمله سرما و اوردوز مواد و گرسنگی و مشکلات بهداشتی جان دادهاند و سوژه رسانهها شدهاند. آخرین اینها هم بعد از فوت دو کارتنخواب معتاد پشت درهای بسته گرمخانه تهرانسر، فوت بانوی کارتنخواب شیرازی به نام گلبس بود که همچون نمونههای سال 83 پای جریان دانشجویی را به میدان مطالبهگری در این حوزه باز کرد و حالا دوشب است که فعالان دانشجویی شیراز و دانشجویان بسیجی با تحصن و تجمع اعتراضی مقابل ساختمان شورای شهر شیراز انتقاد خود را به وضعیت رسیدگی به این افراد اعلام کردهاند و خواستار توضیح و رسیدگی مسئولان شهری به این افراد هستند.
ساماندهی کارتنخوابها وظیفه شهرداری است یا نه؟
خوانش مواضع مسئولان و نهادهای مختلف در ارتباط با مسئولیت داشتن و نداشتن در قبال کارتنخوابها و بیخانمانها نشان میدهد هیچکدام تمایلی برای قبول مسئولیت آنها ندارند و غریبی و بیکسی آنها محدود به خیابانها و نبود خانهای گرم و خانوادهای دلسوز نیست و از لحاظ قیم سیاستگذار و مسئولیتپذیر هم همچون بیخانمانی و بیسرپناهی، بیمسئول و بیمسئولیتپذیرند. با همه اینها اما همانطور که بالاتر گفته شد، اولین حرکت جدی بعد از اتفاقات و جنبشهای سال 83 ایجاد گرمخانهها توسط شهرداری در مناطق مختلفی از تهران بود که همانطور که از اسمشان پیداست، ایجاد فضا و سرپناهی گرم جهت گذران شرایط سخت در فصول مختلف برای کارتنخوابها و افراد بیسرپناه از چشماندازهای آنها بود.
رسیدگی به کارتنخوابها وظیفه شهرداری نیست
این جمله و از این دست جملات را هم همچون همان آمار فوت متعدد در حوزه کارتنخوابی و کارتنخوابان بسیار میتوان در فضای رسانهای دید و البته فقط هم معطوف به شهرداری نیست. بهزیستی، کمیته امداد و... هرکدام به اندازه خود در این حوزه و در قبال مسئولیتهای خود مواضع متفاوتی گرفتند و اغلب هم از پذیرش مسئولیت کارتنخوابها شانه خالی کردند.
بعد از فوت دو کارتنخواب در نزدیکی گرمخانه تعطیل تهرانسر با حسن خلیلآبادی، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران گفتوگو کردیم و او در اینباره به «فرهیختگان» گفت: «مددسراها و سامانسراها و رسیدگی به آنها و همچنین رسیدگی به وضعیت این افراد در حوزه وظایف شهرداری نیست و وظیفه نهادهای حمایتی مثل بهزیستی، کمیته امداد و... است. سابقا در شهرداری تهران سیاست کلانی وجود داشته است که برای مسائل سیاسی، وظایف سازمانهای دیگر را برعهده میگرفت. وضعیت مالی شهرداری هم آن موقع خوب بود و با سیستم شهرفروشی درآمد خوبی داشتند ولی ما چون در محدودیتهای مالی هستیم و آن هم برای رعایت قانون است، این تمکن مالی را نداریم. ما وظایف اولیه خودمان که نگهداشت شهر و پرداخت حقوق پرسنل شهرداری و... است را انجام میدهیم و اضافهکاریهایی که از سابق برعهده ما گذاشته شده را نمیتوانیم پیش ببریم و آن امکاناتی را که قبلا برای هر موضوعی وجود داشته، اصلا برای رضای خدا، نمیتوانیم ادامه بدهیم و مسئولیتی هم نداریم. ما وظایفی داریم و میتوانیم همیار بقیه سازمانها باشیم نه اینکه وظایف آنها را انجام بدهیم.»
وظیفه ساماندهی کارتنخوابها هیچ ارتباطی با شهرداری ندارد
نجمالدین محمدی، مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران هم در ارتباط با وظایف شهرداری در قبال کارتنخوابها چندی پیش گفته بود: «قانون مقرر کرده ما زیرساخت ایجاد کنیم؛ بنابراین وظیفه ساماندهی کارتنخوابها هیچ ارتباطی با شهرداری ندارد. سازمانهای متولی با بودجههای شهرداری تکلیف دارند کارتنخوابها را ساماندهی کنند و باید در گرمخانهها هریک اتاق میداشتند و به وظیفه ساماندهی خود میپرداختند. ساماندهی به این معنا که فرد به آغوش خانواده بازگردد، مربوط به چندین سازمان است.»
وضعیت گرمخانههای تهران مناسب نیست
صدها نشست خبری هم برگزار شود و صدها بار هم مسئولان مختلف از قبول مسئولیت کارتنخوابها و معتادان و خیابانگردها و بیخانمانها شانه خالی کنند و مسئولیت را متوجه سازمان دیگری بدانند و خود را لابهلای مرزهای گسترده این مسئولیتپذیری غرق کنند و البته فرار، آن چیزی که مهم است افرادی هستند -که همین حالا بیدلیل اگر از سر جای خودتان بلند شوید و در خیابان قدم بزنید میبینید- که سری در سطل زباله فرو کردهاند و دستی مقابلتان دراز میکنند؛ معتادی پایپ شیشه را با فندک اتمیاش داغ میکند و در دنیای ایدهآل برآمده از اعتیادش سیر میکند و لذت میبرد. اینها واقعیتهایی هستند که تا نمیرند، واقعی نیستند و کسی دربارهشان آنطور که باید تصمیمگیری نمیکند.
الهام فخاری، عضو شورای شهر تهران هم با ما همعقیده است. او آذرماه در ارتباط با وضعیت گرمخانهها گفت: «وضعیت گرمخانهها در شهر تهران اصلا مناسب نیست. تعداد تختهایی که الان در گرمخانهها درحال سرویسدهی به بیپناهان هستند، متناسب با تعداد آنها نیست.»
همه زیرساختها برای شهرداری آماده شده تا از خود سلبمسئولیت نکند
مرتضی طلایی، عضو کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای شهر سابق تهران در ارتباط با اقدامات مدیریت شهری سابق در حوزه سازماندهی و ساماندهی وضعیت کارتنخوابها به «فرهیختگان» گفت: «سیاست ما در دوره سابق مدیریت شهری این بود که هر پهنه و منطقهای در شهر تهران گرمخانهای داشته باشد، این هم البته با ملاحظاتی بود، مثلا برخی مناطق ویژه معتادان، برخی ویژه بانوان و... نمونهاش هم همان گرمخانه ویژه بانوان در منطقه چیتگر.
مشکل اما در حوزه آسیبهای اجتماعی این نیست. هیچ دستگاهی عملا مسئولیت حوزه آسیبهای اجتماعی در کشور را به خاطر موازیکاریهایی که وجود دارد، نمیپذیرد. زنان سرپرست خانوار هم همینطور هستند، هرکس توپ را در زمین سازمان دیگری میاندازد. عدمموفقیت در ساماندهی آسیبهای اجتماعی در کشور ناشی از همین بلاتکلیفی و چندوجهی و چندمسئولیتی بودن در امر رسیدگی به آنهاست و چون لبههای مشترک دارد همه میتوانند بگویند وظیفه ما نیست و وظیفه دیگری است. با این همه اما در دوره قبلی مدیریت شهری، ما به دلایل گوناگونی موضوع آسیبهای اجتماعی و رسیدگی به آن را بهعنوان اولویت خودمان قرار دادیم، چون بلاتکلیف بود، کسی مسئولیت آن را نمیپذیرفت، چهره شهر تهران را مخدوش کرده بود، به لحاظ انسانی اینها همنوعان ما بودند و هستند و علیرغم تمام مشکلات، انسانیت پابرجاست و شهرداریها هم بهعنوان یک نهاد عمومی در جامعه براساس مسئولیتپذیری اجتماعی در مدیریت شهری پذیرفتند که در این حوزه ورود کنیم. در بخشهای مختلفی هم ورود کردیم و اقدامات بسیاری انجام دادیم؛ هم در بخشهای کالبَدی ازجمله توجه به مناطق آلوده شهر، ساماندهی بافتهای فرسوده و... و هم در بخشهای درمانی و خدماتی و رفاهی اقدامات زیادی انجام شد. مسئولیتپذیری اجتماعی باعث میشد تا منابعی که در اختیار ما بود را برای مردم هزینه کنیم. ما تا حدی کار را پیش بردیم که اگر کسی از شهر دیگری هم میآمد، میتوانستیم به او اسکان دهیم تا به کارهایش برسد. امکان سلبمسئولیتها برای همه دستگاهها وجود دارد، الان همه زیرساختها برای شهرداری فراهم است تا شانه خالی نکند، سازمان خدمات اجتماعی و اورژانس اجتماعی و امکانات و.... وجود دارد، بودجه وجود دارد و هزینه میکنند و حقوق میدهند اما به راحتی میگویند که وظیفه ما نیست.»
شهرداری تهران مکلف به ایجاد زیرساخت و فضاهایی برای ساماندهی کارتنخوابهاست
مضاف بر اعضای سابق مدیریت شهری باید با شورای پنجمیها هم حرف میزدیم اما هیچکدام از اعضای کمیسیون اجتماعی شورای شهر پاسخگو نبودند و بعد از این سراغ علی صادقی، معاون حمایتهای اجتماعی سازمان رفاه و خدمات و مشارکت اجتماعی شهرداری تهران رفتیم.
صادقی در ارتباط با اقدامات شهرداری در مواجهه با پدیده کارتنخوابی و زیرساختهای موجود و امکانات درحال استفاده این سازمان به «فرهیختگان» گفت: «شهرداری تهران امسال با راهاندازی 17 مرکز گرمخانه در سطح مناطق 22گانه درحال انجام مسئولیت است. انجام خدمات بهداشتی، مشاوره و مددکاری، خوابگاهی، استحمام و نظافت و درمانی و... ازجمله اقداماتی است که در گرمخانهها صورت میگیرد. بعد از 12 سال از آغاز به کار گرمخانهها در تهران، ما دومین مرکز جنرال بانوان را افتتاح کردیم که در منطقه 12، خیابان انبارگندم با ظرفیت 150 تخت قرار دارد. مجموعا 200 تخت برای خانمها در تهران وجود دارد که البته این تعداد کم است و باید به 500 مورد برسد.
به صورت کلی ظرفیت مجموع 17 گرمخانه 1500 تا 1700 تخت است که با قابلیت کف خواب جمع آنها به دوهزار و 500 میرسد. سوای این گرمخانهها دو سامانسرای شبانهروزی هم داریم که ظرفیت مردان آن 300 نفر و زنان 150 نفر است. در ارتباط با کارتنخوابها و تعداد آنها اعداد متغیر است و هر دستگاهی یک آماری اعلام میکند. در این حوزه نمیتوان با قطعیت صحبت کرد اما 5000 نفر آماری است که ما در طول سال خدمترسانی کردیم و هیچوقت نبوده که کمبودی باشد و نتوانیم کارتنخوابی را پوشش دهیم. در زمان بارش برف و باران خودروهای خدمات اجتماعی سیار به خدمترسانی کارتنخوابهای ناتوان و دور از گرمخانهها میپردازند. با این همه اما نکته دیگری هم وجود دارد که باعث میشود برخی کارتنخوابها علاقهای به حضور در گرمخانهها نداشته باشند و از آن فراری باشند، سبک زندگی متفاوت و دوریگزینی یکی از این علتهاست. عدماستعمال دخانیات و موادمخدر و همچنین زندگی آلوده و فرار از استحمام نیز علل دیگر این اتفاق است. در چهار گرمخانه هم امکان ترکاعتیاد فراهم است.
درمورد چشمانداز و ظرفیتی که باید به آن برسیم دو نگاه وجود دارد؛ یکی اینکه در هر منطقه یک گرمخانه داشته باشیم و دوم اینکه در پنج پهنه مختلف شهر بتوانیم پنج گرمخانه ویژه و جنرال که قابلیت خدماتدهی تخصصی برای 500 تا 1000 نفر بهمنظور خروج کامل از وضعیت پیشآمدهشان داشته باشد، ایجاد کنیم. اجرای این مهم را در سال 98 دنبال میکنیم و انشاءالله اجرایی میشود تا سوای محفوظ ماندن از سرما و... بتوان خدمات کاملتری به آنها ارائه داد و بهطور کامل بهبود یابند.
در ارتباط با این موضوع هم که آیا ساماندهی کارتنخوابها وظیفه شهرداری است یا خیر، باید بگویم تصور همه این است که متولی آسیبهای اجتماعی در کشور بهزیستی است. اما سوای این هر آنچه شما در منظر شهری مشاهده میکنید که کارتنخوابی هم جزئی از اینهاست، شهرداری تهران مکلف به ایجاد زیرساخت و فضاهایی است برای حفظ و نگهداری و ساماندهی آنها. این را ما نه بهعنوان یک مسئولیت مدنی و انسانی میگوییم بلکه حق مسلم آن کارتنخواب است که تامین اجتماعی بشود، این وظیفه شهرداری است تا به او رسیدگی بکند.
با جمعبندی آن چیزی که گفته شد مثل آنچه تا امروز پیش آمده است بازهم انتظار این نیست که شقالقمری بشود و دیگر شاهد وضعیت اسفبار کارتنخوابها نباشیم اما حداقل انتظار این است که با یک نگاه انسانی و مسئولانه گامی درجهت بهبود کمی و کیفی زندگی این افراد برداریم و اقداماتی که نشانههای حرکاتی از روی رفع مسئولیتی صورت میگیرد، جای خود را به اقدامات متعهدانه و دلسوزانه بدهد تا حداقل شاهد فوت و مرگ کارتنخوابها نباشیم.
* نویسنده : ابوالقاسم رحمانی روزنامهنگار