«فرهیختگان» گوش شنوای قصه دراماتیک زندگی یک دانشجوی بورسیه شد
دوباره به دانشگاه صنعتی شاهرود مراجعه کرده‌ام و دانشگاه هم باید به تعهدات خود عمل کند. ‌باز گفتند مازاد نیرو داریم. من اعلام کردم خودتان در گذشته در فراخوان، جذب دو عضو هیات‌علمی را اعلام کرده‌اید، باز جواب دادند تشخیص ما بر این بوده که به این شکل عمل شود.
  • ۱۳۹۷-۱۰-۱۱ - ۱۹:۳۹
  • 00
«فرهیختگان» گوش شنوای قصه دراماتیک زندگی یک دانشجوی بورسیه شد
گفتند مـازاد هستی!/ هیچ وقت از ایران نمی‌روم
گفتند مـازاد هستی!/ هیچ وقت از ایران نمی‌روم
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، ماجرای بورسیه‌های اعزام به خارج از کشور وزارت علوم داستانی است که دفتر آن هنوز باز است و دانشجویانی که در مسیر دعواهای سیاسی به بهانه این مساله گرفتار شده‌اند، کم نیستند. عباس تنهاییان یکی از این دانشجویان است که مقط دکتری خود را در رشته بیوتکنولوژی دانشگاه مشهد به پایان رسانده و قصه پرغصه او در بدعهدی‌های وزارت علوم و عدم همکاری دانشگاه‌های داخل که حتی با لغو اجباری بورسیه اعزام به خارج، تعهدات خود را عملی نمی‌کنند، شنونده آن را خیلی ناراحت می‌کند؛ پژوهشگری که با زحمت زیاد و به‌رغم محدودیت‌های فراوان مالی و رعایت نشدن حقوق علمی‌اش، ‌کارنامه درخشانی در تولید علم، پژوهش و ارائه محصولات کاربردی به جامعه علمی ایران داشته است. او برای گفت‌وگو به محل روزنامه آمده بود تا درددل‌های خودرا از رسانه ما به گوش مسئولان برساند، اما نمی‌دانم آیا گوش شنوایی هست یا...؟ این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

او خود را این‌طور معرفی می‌کند: «عباس تنهاییان هستم، تحصیلکرده کارشناسی رشته کشاورزی از دانشگاه صنعتی شاهرود و کارشناسی‌ارشد بیوتکنولوژی از دانشگاه فردوسی مشهد. از حدود10 یا 12 سال پیش یکی از نقاط قوت یا ضعف من در سیر زندگی علمی‌ام این بود که من همزمان با درس خواندن در این دو دوره تحصیلی مشغول کار بودم. اگرچه خانواده من زحمات فراوانی برای من کشیدند و هیچ وقت راضی نبودند در حین تحصیل کار کنم، ولی تلاش کردم برای تامین زندگی خودم دست‌به‌کار شده و حین تحصیل در دانشگاه مختصر درآمدی هم داشته باشم.»

او می‌افزاید: «این کار تا حدودی افت تحصیلی هم برای من ایجاد کرد، اما هیچ‌وقت باعث نشد از تحصیل دست بکشم. بعد از دوره کارشناسی‌ارشد ازدواج کردم، چون دوست داشتم در زندگی وابستگی مالی نداشته باشم. تلاش کردم در حوزه کاری خودم شغلی داشته باشم، از آنجا که در 10 سال گذشته،  بیوتکنولوژی رشته جدیدی در ایران بود و عده‌ای هم با درجه کارشناسی‌ارشد در دانشگاه‌ها عضو هیات‌علمی شده بودند، سعی کردم در استان خودمان این کار را پیگیری کنم، اما متاسفانه خیلی وقت‌ها چرخه روابط بر ضوابط می‌چربد. من موفق نشدم هیات‌علمی شوم و به ناچار برای تامین معاش به همان کارهای جانبی در حین تحصیل پرداختم. یکی از این فعالیت‌ها تولید گیاهان زینتی و بهسازی گیاهان بود که مشغول به کار در همین حوزه شدم و محل کارم در شهرک صنعتی شاهرود و یکی از شهرداری‌های نزدیک به شهر شاهرود بود. درکنار این مساله در برخی از هنرستان‌ها و البته در برخی از دانشگاه‌های علمی- کاربردی نیز مشغول تدریس شدم.»

  همه صلاحیت‌های علمی لازم را داشتم

تنهاییان ادامه می‌دهد: «این روند ادامه داشت تا اینکه فراخوان‌های دانشگاهی را به صورت تصادفی دیدم و متوجه شدم دانشگاه صنعتی شاهرود، امکان بورس دانشجوی دکتری بیوتکنولوژی به خارج از کشور را دارد؛ البته از کسانی که دوره کارشناسی‌ارشد را هم در این رشته طی کرده باشند. در فراخوان -که افراد زیادی هم ثبت‌نام کرده بودند (حدود سال 89)- شرکت کردم و مدارک را هم تحویل دادم. در آن دوره هم ضوابط سختی وجود داشت و حتی خود دانشگاه مربوطه هم ضوابط علمی را با جدیت رعایت می‌کرد؛ مثلا شرط معدل، داشتن حداقل یک مقاله، ترجیحا مدرک کارشناسی‌ارشد از دانشگاه دولتی طراز اول و مواردی از این دست. من هم همه شرایط لازم راداشتم و البته کارشناسی‌ارشدم را هم از دانشگاه فردوسی مشهد اخذ کرده بودم که از جمله مهم‌ترین دانشگاه‌های کشور در رشته بیوتکنولوژی بود، بنابراین همه شرایط لازم را برای این کار داشتم.»

  هیچ حمایتی از هیچ‌کس نداشتم

 او در ادامه با تاکید بر اینکه از هیچ حمایت خاصی در این مسیر برخوردار نبوده، می‌گوید: «در روند کار مورد تایید قرار گرفتم و تعدادی هم کارشناسی‌ارشد غیرمرتبط بودند که طبیعتا حذف شدند. من و یک نفر دیگر به وزارت علوم برای مصاحبه معرفی شدیم، مصاحبه برگزار شد، اتفاقا حاشیه‌هایی هم در این مورد بود که از آنها می‌گذرم. دوباره به مصاحبه دعوت شدم و حتی تست شخصیت هم از ما گرفتند که برای اولین بار این کار انجام می‌شد. به بنده اعلام شد باید زمان لازم طی شود که روند گزینش و صلاحیت‌های عمومی انجام شود. حدود یک سال این پروسه طول کشید و بنده در این مسیر هیچ نوع سفارش و حامی نداشتم، که اگر بود، قطعا مشکلات بعدی برای من پیش نمی‌آمد.»

او ادامه می‌دهد: «بنده پذیرفته شدم و قرار هم بر این شد که بورسیه خارج از کشور بشوم. قبل از اینکه بخواهم این روند را طی کنم، به پژوهش خیلی علاقه‌مند بودم و در پی این بودم که در بهترین جا درس بخوانم و بعدا خدمات علمی را به کشورم ارائه دهم که البته ادعا نیست و واقعیت است. برای تحصیل زحمت بسیاری کشیده بودم و به دنبال دانشگاه مناسبی در خارج از کشور بودم. از دانشگاهی در زوریخ ایمیلی دریافت کردم که رزومه علمی و فعالیت‌های پژوهشی من مورد توجه آنها قرار گرفته بود، بنابراین در تلاش بودم نامه بورسیه را از وزارت علوم دریافت کنم و به دانشگاه خارجی ارائه دهم. در همین ایام (حدود سال 90 یا 91) بحران ارزی شدیدی به وجود آمد که قیمت ارز به‌شدت افزایش پیدا کرد. در پی این بودم که شرایط ر ا فراهم کنم، چون 6 ماه فرصت داشتم تا معرفی‌نامه وزارت علوم را ارائه کنم. وزارت علوم به دلیل این بحران به برخی از دانشجویان اعلام کرد به خاطر بحران ارزی بهتر است در ایران ادامه تحصیل دهند، چون دولت بودجه لازم را ندارد و در بسیاری از رشته‌ها حتی اگر دانشجویان تاییدیه داشتند، از رفتن منع‌شان می‌کردند.»

تنهاییان ادامه می‌افزاید: «من و یک نفر دیگر که اعلام نیاز دانشگاه صنعتی شاهرود را داشتیم و دانشگاه مربوطه برای اعزام را هم پیدا کرده بودیم، با بحران ارزی مواجه شدیم. این امر همزمان شد با تولد فرزند اول من و مشکلات مالی و حاشیه‌‌های مختلفی که برای من ایجاد شد. بحران ارزی آنقدر سنگین بود که توصیه از وزارت علوم به ما شد که ما نامه بنویسیم و اعلام کنیم که به دلیل بحران ارزی از بورسیه انصراف می‌دهیم. در این روند چند اتفاق برای من و برخی از دانشجویان آماده به اعزام رخ داد که بعدا متهم شدیم به اینکه ما صلاحیت علمی نداشته‌ایم، که خیلی بی‌انصافی و تنگ‌نظری بود. بنده قبلا بدون حمایت وزارت علوم هم می‌توانستم برای ادامه تحصیل به خارج از ایران بروم؛ رایزنی‌هایی از طریق برخی از دوستان دانشگاهی انجام داده بودم که امکان نتیجه‌گیری از آن هم وجود داشت.»

  بحران رسانه‌ای بی‌اساس در زمینه بورسیه‌ها

او به بحران رسانه‌ای در مورد بورسیه‌ها هم اشاره کرده و این‌طور ادامه می‌دهد: «در طول این سال‌ها به دلیل غرض‌ورزی‌های سیاسی کار بدون هیچ مستندی در معرض فعالیت رسانه‌ای قرار گرفت و وجهه علمی ما تخریب شد که گویی ما صلاحیت علمی لازم را نداشتیم که البته مراحل تایید علمی ما با رعایت تمام ضوابط و شاید خیلی سخت‌تر از امروز طی شده است. نکته جالب دیگر این است که بسیاری از کسانی که این ادعا را مطرح کردند، با همین سازوکار تایید شدند و بورس تحصیلی گرفتند. در دوره ما اتفاقا شرایطی چون شرط معدل و داشتن مدرک کارشناسی‌ارشد از دانشگاه دولتی طراز اول با جدیت از دانشجویان خواسته می‌شد، اما امروز شاید این قوانین شکل‌های دیگری به خود گرفته باشد. این کار به این حجم از جنجال نیاز نداشت تا افراد دارای صلاحیت را تخریب کنند، به هرحال فشارها خیلی زیاد شد، من امتحان جامع را دادم و به من اعلام شد که تشخیص بر این است که باید دوباره امتحان جامع بدهی؛ یعنی به همین راحتی یک سال معطلی! و خیلی از مشکلاتی که قابل‌بیان نیست و این معطل شدن برای کسی که در شهر بزرگی چون مشهد زندگی می‌کند و شغل و حقوق و بیمه ندارد، خیلی وحشتناک است. من از همه این حقوق محروم بودم، چون تعهد تحصیلی داشتم؛ یک مسیر یک‌طرفه. از آن طرف هم هیچ هزینه‌ای پرداخت نمی‌شد و مزایای یک دانشجوی دکتری مثل وام و سایر امکانات دانشگاه را هم نداشتم؛ کسی که شغلی ندارد و به خاطر تعهد تحصیلی حتی حق ندارد بیمه داشته باشد! این مشکلات باز هم تا حدودی افت تحصیلی برای من ایجاد کرد که البته غیرقابل اجتناب بود.»

او تاکید می‌کند: «با این حال دست از پژوهش‌های تخصصی نکشیدم؛ در پروسه پژوهشی، دست دانشجو برای نشان دادن توانمندی‌هایش باز‌تر است، ‌چون پژوهش کاملا با آموزش متفاوت است و هرچه تلاش کند به صورت عینی نمود خواهد داشت.»

  فعالیت‌های پژوهشی، بدون حمایت مالی

تنهاییان در ادامه به فعالیت‌های مهم پژوهشی خود اشاره کرده و می‌گوید: «من در طول فعالیت پژوهشی خود ترکیبات مهم ضدمیکروبی از شیر شتر را فراهم کردم و آن را به صورت نوترکیب در سلول‌های انسانی به تولید رساندم. این ترکیب خواص فوق‌العاده ضدمیکروبی و البته خواص ضدسرطانی هم دارد؛ این محصول را که اولین پژوهش من در تکنیک کشت سلول بود، تولید کردیم. به دلیل هزینه کشت سلول و محدودیت‌هایی که داشتم، همین ترکیب را با خلاقیت در فضای دیگری هم تولید کردم که هم مقرون به‌صرفه است و هم جنبه خوراکی پیدا می‌کند.»

او به فعالیت دیگر پژوهشی خود هم اشاره کرده و می‌گوید: «در دومین اقدام خود، روی حشره‌ای مطالعه کردم که از آن برای مبارزه بیولوژیک استفاده می‌شود. نمونه سنتتیک این کار در دنیا تولید و پژوهش‌های زیادی هم درباره آن انجام شده و کشورهایی مثل ژاپن با همه قوانین سفت و سختی که دارند،‌ سراغ این تکنولوژی رفته‌اند. به این نتیجه رسیدم که این ترکیب را به صورت خاصی با یک فرآیند خاص تولید کنیم، آن هم به روش ترشحی که همواره هزینه کمتری داشته باشد. بنده حمایت مالی نداشتم، ولی چون عاشق پژوهش بوده و هستم، با کمترین هزینه این مهم را پیگیری کردم.»

او اضافه می‌کند: «در پژوهش دیگری هم از نوعی زنبور در راستای یک ترکیب استفاده کردم. همچنین در زمینه خون انسان هم فعالیت خاصی انجام دادم که البته همه این اقدامات پشتوانه علمی کاملا استانداردی دارد. این نکته را هم اضافه کنم که در برخی تحقیقات این امکان به وجود می‌آید که حتی از برخی از این ترکیبات به‌عنوان جایگزین مهمی برای مواد نگهدارنده مصنوعی که در مواد غذایی استفاده می‌شود هم استفاد کرد، این است که همه این تحقیقات و ترکیبات، حساب‌شده و براساس مبنای علمی و نیاز‌های روز انجام پذیرفته است. این اقدامات پژوهشی باعث شد با گروه‌های دیگری چون میکروبیولوژی و صنایع غذایی هم همکاری‌های علمی داشته باشم و این موفقیت‌های پژوهشی مهم را به دست آورم. این نکته هم مهم است که همه این پژوهش‌ها در راستای اقتصاد، آینده و چشم‌اندازهای کشور انجام شده و هر قسمت از این فعالیت‌ها واقعا توانایی نوشتن یک پایان‌نامه را هم دارد.»

او ادامه می‌دهد: «در همین اثنا من دوباره امتحان جامع دادم و با نمره بالا قبول شدم و در عین حال پژوهش هم می‌کردم که فرزند دومم هم به دنیا آمد و البته خیلی انگیزه‌بخش هم بود. ‌در همه این مراحل با تمام وجودم عنایت علی‌بن موسی‌الرضا(ع) همراه من بود و اگر نبود، قطعا با فشاری که آقایان به من وارد کردند، محال بود بتوانم کاری انجام دهم. البته در اثر همین فشار‌ها با کمک اهل‌بیت (علیهم‌السلام) کارنامه پژوهشی موفقی داشتم و تاکنون هشت مقاله‌ آی‌اس‌آی با امتیاز بالا در ژورنال‌های آمریکا، آلمان، هلند و... چاپ کرده‌ام. در داخل هم چندین مقاله درجه بالای‌ آی‌اس‌آی داشتم که به‌خصوص در حوزه نانو، از جایگاه مهم علمی برخوردار است که تحت نظر دکتر شهریاری دانشگاه مشهد انجام شده است. هرچیزی که روی آن دست گذاشتم، تا به نتیجه نرسیده بود، اعلام نکردم. الان هم کارهای جدیدی در دست دارم که باید به نتیجه برسد تا آنها را اعلام کنم. این پژوهش‌ها در خیلی از دانشگاه‌ها مطرح شده و مورد مطالعه قرار گرفته است تا در آینده نزدیک تجاری‌سازی شود. گروه علمی ما نیز‌اکنون در حوزه دندانپزشکی به موفقیت‌های علمی در حوزه ضدمیکروبی دست پیدا کرده که البته کل این اقدامات چشم‌انداز چندده‌ساله هم داشته است.»

  ادامه ماجرا

من به دلیل بحران ارزی لغو بورسیه شدم و حاشیه‌های زیادی را در حوزه مالی برای من ایجاد کردند، اما دوره دکتری را در دانشگاه مشهد ادامه دادم. اگر این فشارها نبود، قطعا خیلی از پژوهش‌های من تبدیل به محصول هم می‌شد. من درسم را ادامه دادم و تعداد مقالات و پژوهش‌های من در سطحی بود که استادان امر با نگاه دقیق علمی این اقدامات را رصد می‌کردند و این فعالیت‌ها مورد تایید آنها بود. در خلال این اقدامات یک ترکیب ضدسرطانی را هم که حاصل تلاش من در این سال‌هاست، ثبت کردم و بیش از 10 طرح پژوهشی مصوب دارم که همگی در جای خود مورد توجه‌ هستند.»

  آقایان مسئول خودشان بورسیه‌اند

تنهاییان از وزارت علوم خیلی دلخور است و از کم‌توجهی آنها و مشکلاتی که برای او به وجود آورده‌اند، شکایت دارد. او در این‌باره می‌گوید: «افرادی که با من و امثال من این برخورد را در وزارت علوم کردند، اصولی‌ترین ابعاد انسانی را زیر پا گذاشتند و من بدون واهمه این را می‌گویم؛ به فرض محال که از 3000 بورسیه، 2900 نفر بدون شایستگی بودند، که قطعا این‌طور نبوده و دروغ است، چرا باید به فرض محال 100 نفری که شایستگی داشته‌اند، زیر تیغ بروند؟ نکته دیگر من این است که خود آقایان با همین سازوکار بورسیه شدند و بازگشتند و جذب شدند و بر کرسی مدیریت کشور نشستند. چرا وقتی خودشان از این امتیازات بهره می‌بردند، این کار را خلاف قانون و عدالت نمی‌دانستند؟ به فرض محال، تشخیص بر نبود صلاحیت اکثریت و ترجیح بر رعایت عدالت است و این کار باید قربانی داشته باشد. این هم صحیح نیست و اکثر افراد دارای صلاحیت بودند، آیا لازم بود هم روند تحصیل افراد را مختل و هم شخصیت انسانی و اجتماعی افراد را لگدمال کنید؟ بدون هیچ محکمه و دادگاه و قانونی، به صورت کلی در رسانه اعلام شود که این بورسیه‌‌ها غیرقانونی بوده و اسامی افراد علنی شود؛ بدون اینکه کسی از روند ضوابط اجراشده برای این افراد باخبر باشد. به این مساله توجه کنید که ما تحت چه فشار اجتماعی و حتی خانوادگی قرار گرفته‌ایم! افرادی که این کار را کردند، به جرم انجام‌نداده ما را محکوم کردند، درحالی که وکیل‌مدافعی نداشتیم و همه کارها تحت تاثیر فعالیت‌های سیاسی آقایان قرار گرفت و حتی خانواده‌های ما هم از حرف و سخن مردم تحت فشار قرار گرفتند و این واقعا کار منصفانه‌ای نبوده است.»

  هیچ وقت از ایران نمی‌روم

تنهاییان به‌رغم همه این مشکلات تمایلی برای ترک کشور ندارد. او در این‌باره می‌گوید: «شرایط خانوادگی و روحی من و البته علاقه وافر من به پژوهش در کشور، مانع از این بوده که از ایران بروم. درآمد مختصر من از پژوهش تا امروز مرا با همه سختی‌ها پیش برده، بنابراین توانایی در امثال من موجود بوده و هست و من با تمام توان در حال فعالیت هستم. ‌البته تلاش کردم به‌رغم همه محدودیت‌ها از کار مجدانه علمی خودم دست برندارم و دنبال سرهم کردن و استفاده از مقالات ضربدری و برخی دیگر از شگردها برای پیشرفت نبودم، حتی در بسیاری موارد به نام استادان کار کردم و آنها طرح‌های مرا به نام خودشان ارائه کرده‌اند، چون محدودیت مالی داشتم، دانش خودم را به نام دیگران ارائه کردم و خیلی از اینها به محصول هم تبدیل شده‌اند. افتخار می‌کنم دانش من در هرحال به محصول تبدیل شده و صرفا نوشته‌ای روی کاغذ نیست.»

  تعهداتی که بدون اجرا مانده است

این پژوهشگر فعال کشور در ادامه گفت‌وگو با «فرهیختگان»، از عملی نشدن تعهدات وزارت علوم و دانشگاه خود می‌گوید و ادامه می‌دهد: «در تابستان تحصیل من تمام شده و وزارت علوم هزینه دانشگاه مشهد را هم پرداخت نکرده و من با اینکه تحصیلم به صورت کامل پایان یافته، نمی‌توانم مدرکم را دریافت کنم. یک بار گفتند سن‌تان قانونی نیست و یک‌بار هم گفتند معدل‌تان کم است. من نه سن و نه معدلم مشکلی داشت و نه اینکه در مصاحبه‌ها رد شده بودم، رساله‌ام هم که آماده بود. بعد از همه اینها، مطرح شد که شغل غیرمرتبط و همزمان با تحصیل داری! درحالی که واقع امر این بود که من شغل همزمان با تحصیل و البته هیچ درآمد قابل‌توجهی هم نداشتم، ‌حضور من هم در دانشگاه خیلی زیاد بود که در سیستم الکترونیکی حضور و غیاب قابل‌رویت است، پس غیبت هم نداشتم، شبهه کردند که چطور زندگی خود را می‌گذرانید؟ دقیقا با همین عبارت، من پاسخ دادم کسی که شاغل است، باید سابقه بیمه داشته باشد، من سابقه بیمه ندارم. دفترچه بیمه سلامت خودم را ارائه کردم! این بیمه برای افرادی است که شغل و بیمه تامین اجتماعی ندارند‌، چندماه قبل از اینکه به کلاس هم بروم، ‌بیمه نداشتم و خانواده من هم بی‌بهره از بیمه بودند و از کمترین خدمات بهداشتی و درمانی برخوردار!»

او اضافه می‌کند: «بعد از اینکه ادعای بنده اثبات شد که شغل همزمان نداشتم، پذیرفته شد که مستندی در این زمینه وجود ندارد‌ و تحصیل من بلامانع اعلام شد، اما تا همین امروز هزینه‌های دانشگاه را پرداخت نکرده‌‌اند و بعد از این همه سال مشکلات، این مسائل ادامه دارد. همین الان را در نظر بگیرید که زندگی در شهری مثل مشهد چقدر برای افرادی مثل ما مشکل و طاقت‌فرساست. هنوز هم این آزار و اذیت دانشگاه ادامه دارد و مدرک تحصیلی من هم ارائه نشده است. از دانشگاه صنعتی شاهرود پذیرش داشتم و به وزارت علوم هم اعلام شده بود و حکم هم داده بودند‌. همه شرایط قانونی من فراهم است، اما وزارت علوم به تعهدات خود عمل نمی‌کند. پس هم از دریافت مدرک تحصیلی و هم از حقوق اولیه خودم محروم شده‌ام. تا امروز هیچ پولی هم اعم از وام و کمک‌هزینه‌های تحصیلی دریافت نکرده‌ام و هیچ پولی هم برای ما واریز نشده است (همان مبلغ 700 هزار تومان در ماه که به دانشجویان دکتری می‌دهند). وقتی باز پیگیری کردم، در مکاتبه اعلام کردند مازاد نیرو داریم. حتی بعد از این برخورد، فراخوان دادند و اعلام کردند دو نفر عضو هیات‌علمی می‌خواهیم.»

او ادامه می‌دهد: «الان دوباره به دانشگاه صنعتی شاهرود مراجعه کرده‌ام و دانشگاه هم باید به تعهدات خود عمل کند. ‌باز گفتند مازاد نیرو داریم. من اعلام کردم خودتان در گذشته در فراخوان، جذب دو عضو هیات‌علمی را اعلام کرده‌اید، باز جواب دادند تشخیص ما بر این بوده که به این شکل عمل شود.»

  ادعاهای من مستند است

تنهاییان در پایان می‌گوید: «من به همه تعهدات خودم پایبند هستم. مستند همه این ادعاها، از جمله حکم دانشگاه و اعلام مازاد نیرو و اعلام نیاز دانشگاه و... را هم دارم. دانشگاه صنعتی شاهرود در حالی که عضو هیات‌علمی بیوتکنولوژی کشاورزی می‌خواهد، کسی را جذب کرده که رشته‌اش ژنتیک و اصلاح نباتی است. این افراد هم حتما توانمندی علمی دارند و انسان‌های فرهیخته‌ای هستند‌، اما بین کسی که یک ثبت اختراع دارد با بنده که هشت مقاله JCR، دو مقاله IST و بیش از 10 کار پژوهشی ثبت‌شده دارم، فرق وجود دارد. ‌اینها هم محترمند، ولی این جذب‌ها به بیوتکنولوژی نزدیک نبوده است. متاسفانه دانشگاه شاهرود هم از پیگیری کار بنده سر باز می‌زند و وزارت علوم هنوز در پروسه تسویه‌حساب من به درستی اقدام نمی‌کند و افراد مختلف در نوبت پرداخت بدهی‌های وزارتخانه باقی مانده‌اند.»

 

* نویسنده : مهدی صادقی روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران