

آقای زنگیآبادی حالا که فصل مسابقات دوچرخهسواری تمام شده بد نیست کمی در مورد این فصل صحبت کنیم.
بسیار هم خوشحال میشوم کمی در مورد تیم خوبی که امسال داشتیم صحبت کنیم. همانطور که میدانید امسال تیم ما در مرحله نهایی مسابقات به مقام دومی رسید. مسابقاتی که البته ما با هزار داستان در آن شرکت کردیم. در زمان حضور آقای دادکان تیم ما با وجود نتایج بسیار خوبی که کسب کرده بود، منحل شد. امسال هم دکترجوانمرد در حالی تیم را دوباره زنده کردند که هم بودجه فصل باشگاه از قبل بسته شده بود و برای دوچرخهسواری بودجهای دیده نشده بود و هم اینکه اصلا فرصتی برای تیم بستن نداشتیم. دو روز مانده به مسابقات تازه تیم ما شروع به کار کرد.
از کجا بازیکن جذب کردید؟
هرکه بیرون مانده بود را جذب کردیم. واقعا سخت بود اما همتی داشتیم و تیم را جمع کردیم. بودجهای هم نبود و دکتر جوانمرد، از بودجه تیمهای دیگر کم کرد تا دوچرخهسواری زنده شود که باید تشکر کنیم. فرصتی نبود اما همت اهالی دانشگاه آزاد بالا بود و با دلگرمیای که دادند وارد مسابقات شدیم.
نتایج خوبی هم گرفتید.
ممنونم. در مرحله اول که قهرمان شدیم. در مرحله دوم هم قهرمان شدیم اما اختلاف امتیازمان کم شد. دلیلش هم غیر از اینکه کمبود نفر داشتیم و تیمهای دیگر به خاطر داشتن زمان زیاد خودشان را خوب آماده کرده بودند، این بود که حادثهای پیش آمد. در مسابقات چهارکیلومتر، لاستیک دوچرخه بچههای تیم ما ترکید و کلا از مسابقه حذف شدیم. همین حذف شدن کمک کرد تا تیم رقیب نزدیک به 100 امتیاز فاصله خود را با ما کم کند. حتی اگر در مسابقه میماندیم هم 50 امتیاز میگرفتیم اما تیم حذف شد و هیچ امتیازی نگرفتیم. همین یکی کار را خراب کرد و در مرحله سوم عقب افتادیم و نایب قهرمان شدیم. البته ناراضی نیستم. تیمی که در دو روز جمع شود و نایب قهرمانی بیاورد، کارش را درست انجام داده است.
کمی در مورد دوچرخهسواری کشور صحبت کنید.
دوچرخهسواری اوضاع بسیار بدی دارد. چه در سطح فدراسیون و چه در سطح باشگاهی. متاسفانه کارهای زیربنایی به صورت کامل از دستور کار خارج شده است. وضع لیگ هم بسیار بد است. زمانی که رئیس فدراسیون بودم چند لیگ داشتیم. هم لیگ برتر و هم لیگ یک، هم تیمهای آقایان و هم تیمهای بانوان. برای تیمهای پایه هم لیگ داشتیم. الان هیچکدام از اینها نیست. لیگها هم کم تعدادتر شدهاند و هم برگزاریشان نیمبند است. از تیمهای پایه هم که کلا خبری نیست. تعداد باشگاهها کم شده. واقعا جا دارد از دانشگاه آزاد اسلامی تشکر کنیم که یک تیم را احیا کرد. کاش بقیه باشگاههای قدیمی هم دوباره به دوچرخهسواری برگردند. امسال در رشته دوچرخهسواری امدادی فقط چهارتیم شرکت کردهاند که این یک فاجعه است.
فدراسیون چه میکند؟
نمیدانم. چه بگویم؟ همین چندوقت پیش تیمشان عازم مسابقات آسیایی است اما تیم جوانان ندارند. نمیبرند. فکر میکنند تیمشان نتیجه نمیگیرد و اعزام نمیکنند که خیلی کار اشتباهی است. خب نتیجه نگیرند، تیم پایه باید برود شرکت کند که دو سال بعد در یک رده بالاتر مدال بیاورد. که در چهار سال بعد دو رده بالاتر مدال بیاورد. اینکه نمیشود شما بازیکن پایه را به مسابقات اعزام نکنی. طرف چند سال بعد میشود بازیکن تیم بزرگسالان، اما تجربه مسابقات بینالمللیاش صفر است! این اصلا سیاست درستی نیست. زمانی که من رئیس فدراسیون بودم همیشه در تورنمنتهای آسیایی 14 ، 15 مدال میآوردیم. الان شده دو یا سه مدال. چرا؟ چون پشتوانهسازی نمیکنیم. چون از وقتی که من از فدراسیون جدا شدهام اعزام بازیکنان پایه به مسابقات آسیایی قطع شده یا کمرنگتر از قبل است. پس ما پشتوانهای نمیسازیم و تیم هم نتیجه نمیگیرد.
در لیگ چطور؟
لیگ حاضری خوری داریم. متاسفم که این را میگویم. از دانشگاه آزاد اسلامی امسال نمیشد انتظار پشتوانه داشت چون تیم منحل شده بود و دوباره در حال بازگشت بودیم. از بقیه تیمها متاسفانه آبی هم گرم نمیشود. روزمرگی دارند. همین که ورزشکاران دوچرخهسواری حال حاضر را جذب کنند برایشان بس است. دستشان درد نکند که سرمایهگذاری میکنند. ممنون هم هستیم اما پایهها را فراموش کردهاند. اگر بتوانیم در بودجه سال بعد دانشگاه آزاد اسلامی برای تیمهای پایه کاری انجام بدهیم، خیلی خوب است. دوچرخهسواری پشتوانه میخواهد و این پشتوانهها را باید بسازیم.
حرف آخر؟
تشکر میکنم از مسئولان محترم دانشگاه آزاد اسلامی که دوباره این رشته را احیا کردند. دوچرخهسواری در دیگر کشورها، شأن و اعتباری بیش از کشور ما دارد. کاش مسئولان ورزش ایران اهمیت این رشته را درک کنند.
* نویسنده : هومن جعفری روزنامهنگار
