

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، امروز پنجم دی 1397، حدود سه سال از سالروز اجرای برجام در سال 1394 میگذرد. محمدجواد ظریف روز گذشته با روزنامه خراسان به گفتوگو نشسته و چند موضوع مهم و اساسی را مطرح کرده است. درمیان این صحبتها دو بخش از بقیه مهمتر جلوه میکند؛ اول آنجایی که درمورد اصل مذاکرات برجام و اهداف آن صحبت و صریحا ابراز میکند هدف از برجام مسائل اقتصادی نبوده است. دومین بخش هم مربوط به ماجرای SPV است و ابراز ناامیدی از اروپا. نکته متفاوت سوای اصل مصاحبه هم موضع روزنامه خراسان است. خراسان با وجود اینکه خود از حامیان سرسخت و به اصطلاح پایکار برجام بود و از ابتدا تا چندی بعد از اجرای برجام هم با تمامقوا از فرآیند مذاکراتی دستگاه سیاست خارجی دولت یازدهم با 1+5 حمایت میکرد، در توضیحات مفصل خود تلاش میکند خود را از وضعیت قبلی جدا کند و به عبارتی حاضر نیست حامی تمامقد ظریف باقی بماند.
اول: ماجرای اینکه برجام برای رفع مشکلات اقتصادی بود یا خیر، اساسا به مساله مذاکرات برنمیگردد، چراکه با رجوع به فرآیند انتخابات سال 92 و بعد از زمان شکلگیری دولت حسن روحانی به وضوح مشخص میشود که نه مذاکرات بلکه دولت حسن روحانی از پایه برمبنای وعدههایی برای رفع مشکلات اقتصادی تشکیل شد و بعدا مذاکره با طرفهای خارجی برای رفع این مشکلات در دستور کار قرار گرفت و درنهایت به حصول برجام منتج شد. همه یادشان هست که شعار «چرخ سانتریفیوژ بچرخد چرخ زندگی مردم هم بچرخد» شعار پیشبرنده روحانی در ایام انتخابات بود و بعد از آن با ورود به فرآیند مذاکراتی با 1+5 و هرجایی که دولت نیازمند فضاسازی برای ادامه کار بود، این وعدههای اقتصادی و گرهزدن همه چیز از آب خوردن مردم تا معیشتشان و پیشرفت کشور به مذاکره بستگی داشت که این امر رسانههای حامی دولت را فعال نگه میداشت تا افکار عمومی را مدیریت کنند. به عبارتی با استناد به اظهاراتی مانند وعده لغو بالمره همه تحریمها یا ارسال نامه مکتوب به رهبری و تکرار این ادعا، میتوان به واقع به این نتیجه رسید که اظهارات آن روز دولتیها با مواضع امروزشان چقدر متفاوت است. درکنار این موضوع البته باید به این نکته هم اشاره کرد که توضیحات محمدجواد ظریف درباره حضور دریاصفهانی محکوم امنیتی و تقدیر مجدد از نقش وی در مذاکرات بازگوکننده، شکاف بزرگی میان دولت و دستگاه امنیتی و قضایی کشور است که با وجود اثبات یک اتهام و صدور حکم همچنان حاضر به پذیرش آن نیستند.
دوم: همانطور که خبرنگار روزنامه خراسان به درستی در توضیحات ابتدایی خود عنوان کرده، استفاده محمدجواد ظریف از افعال ماضی درخصوص وعدههای اروپاییها نشانه مهمی از ناامیدی جدی او از اروپاست. این البته اولینبار نیست که اینگونه اظهارنظری درخصوص SPV بیان میشود، چراکه اگر این حرف در کنار سخنان سیدعباس عراقچی که گفته بود «اروپاییها یا نخواستند یا نتوانستند که سازوکار مالی با ایران را اجرایی کنند» قرار گیرد، به وضوح این نتیجه حاصل میشود که یا قرار نیست از اساس سازوکار مالی با اروپا آن هم بعد از این همه خلفوعده به راه بیفتد یا اگر با احتمال کمی SPV روزی اجرایی شود، کارکرد خاصی نخواهد داشت و به عبارتی گرهی از مشکلات اقتصادی کشور باز نخواهد کرد. این موضوع البته پیش از این گویای این است که ایده مرکزی دولت و اصرار بر آن یعنی مذاکره مستقیم با آمریکا و بعدا ادامه تلاش برای حل مشکلات اقتصادی از مسیر اروپا تا چه میزان زمینگیر شده است. در این بین البته باید به این نکته هم توجه داشت که گام بعدی دولت چیست و اساسا حسن روحانی بعد از ناامیدی از اروپا چه خواهد کرد و چه ایدهای خواهد داشت. هم حسن روحانی و هم دیپلماتهای دستگاه سیاست خارجی بارها گفته بودند که تا زمانی در برجام خواهد ماند که منافع اقتصادی کشور را تامین کند.
بخشی از گفتوگوی محمدجواد ظریف با روزنامه خراسان
درباره موضوع SPV آیا قرار است ضربالاجلی برای اروپا تعیین کنیم؟ تا چه مدت قرار است این تعلل ادامه یابد؟
اروپا یکی از انتخابهای ماست و تنها انتخاب ما نیست. ما روابط خود را با کشورهای مختلف گسترش میدهیم. حتما همسایگان اولویت مهمتری از اروپا هستند. روابط ما با روسیه، ترکیه، عراق و دیگر همسایگان و روابط با چین هم به لحاظ حجم و قابلاعتماد بودن از روابط با اروپا مهمتر هستند. البته اروپاییها یک فرصت جدی در ایران داشتند و این فرصت را به خاطر بیعملی و انفعال در برابر آمریکا یا ناهماهنگی داخلی یا فرصتطلبی (که میخواستند هم از منافع استفاده کنند و هم هزینهای ندهند) از دست دادند. متاسفانه اروپا آمادگی هزینه کردن ندارد. این باعث میشود اروپاییها نتوانند از شرایط بینالمللی بیشترین استفاده را بکنند، در شرایطی که میتوانستند و دیگران استفاده کردند. کسی که در قضیه SPVضرر کرده، اروپاست. اروپا برای ما یک روزنه است که این روزنه SPV را هم داشته باشیم. همزمان روزنهها با چین و دیگر کشورها را دنبال میکنیم. اروپاییها اگر بخواهند از منافع برجام استفاده کنند، باید آمادگی هزینه دادن را داشته باشند و ما روشهایی را داریم و این روشها را استفاده میکنیم تا اروپاییها این را متوجه شوند که اگر میخواهند از منافع برجام و روابط با جمهوری اسلامی استفاده کنند، باید آمادگی هزینه کردن در این روابط را داشته باشند.
با توجه به تعریفی که گفتید، عملا مهمترین هدف از برجام مسائل اقتصادی و رفع تحریمها بود، اما الان به دو شاخص میرسیم. درباره دستاوردهای برجام یکی بههم خوردن اجماع بینالمللی و لغو قطعنامهها بود ودیگری رفع تحریمها که الان داریم آن را خارج از چارچوب برجام پیگیری میکنیم.
ما باید این دو موضوع را از هم جدا کنیم؛ یکی اهداف راهبردی ما از برجام و دیگری مابهازاهای اقدامات ما و غرب. بله، غربیها باید هزینه میدادند که آن هزینه اقتصادی بود. آن زمان یک معادلهای درست شد بین اقدامات ما و اقدامات غربیها. اقدامات ما هستهای بود و اقدامات آنها اقتصادی، بنابراین در اینکه غربیها در انجام تعهدات خود کوتاهی کردند، شکی نیست. اما این واقعیت به این معنی نیست که هدف از برجام اقتصادی بود. اصلا اینطور نیست. مذاکرات ما درباره برجام تا فروردین ۹۴ (یعنی سه ماه قبل از توافق نهایی برجام) صرفا هستهای و امنیتی بود. آقای دری اصفهانی که واقعا هم خدمات شایانی به برجام کرد، در فروردین ۹۴ در لوزان وارد مذاکرات شد؛ یعنی تا آن زمان ما بحث تخصصی اقتصادی نمیکردیم. بحثهای هستهای، امنیتی و خارج شدن از شورای امنیت بحثهای اصلی ما بود و اینکه کسی بگوید هدف برجام اقتصادی بود، با واقعیات و خطوط قرمزی که برای ما ترسیم شده بود، همخوانی ندارد.
