

یک وزارتخانه نخودی در بودجه 98
«سهم بودجه فرهنگی با سرفصلهای فرهنگ، گردشگری و تربیتبدنی از بودجه عمومی کشور در دو سال اخیر در حدود 2.5 درصد بوده است.» این را سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در صبحگاه سوم دیماه، یعنی روز قبل از حضور رئیسجمهور در مجلس برای تقدیم لایحه بودجه سال 98 گفت اگر هزینههای دولت به 40 بخش تقسیم شوند سهم بودجه فرهنگی کشور یکچهلم این مقدار خواهد بود و تا اینجای کار تقسیمبندیها به نظر تا حدودی معقول میرسند. اما صالحی که به آذربایجانغربی رفته بود تا در جلسه شورای فرهنگ عمومی استان که در محل دفتر امامجمعه ارومیه برگزار شد، شرکت کند، در ادامه صحبتهایش گفت که در ردیف بودجه سال ۹۸ از میان ۱۰ردیف اصلی بودجهای، فرهنگ در رتبه هشتم قرار دارد؛ یعنی این 40بخش فرضی بهطور مساوی تقسیم نشدهاند و سهم بعضی از نهادها بسیار بیشتر از حوزه فرهنگ است. اما ماجرا وقتی عجیبتر میشود که توجه کنیم از همین 2.5 درصد، تنها حدود یک هفتم از بودجه فرهنگی، به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعلق میگیرد و معاونت گردشگری ریاستجمهوری که نهادی مستقل از این وزارتخانه است و همینطور هزینههای ورزشی هم تحتعنوان بخشی از بودجه فرهنگی کشور قرار میگیرند. با این حساب سهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از بودجه سال ۹۸ چیزی کمتر از چهاردهم درصد کل بودجه خواهد بود و این رقم بهطور دقیق برابر است با ۱۴۱۵میلیارد و ۶۱۶میلیون تومان.
افزایش عددی و کاهش عمقی بودجه فرهنگی
بودجه وزارت فرهنگ در سال ۹۸، در حدود 178 میلیارد تومان افزایش پیدا کرده که در نسبت به سال گذشته 14درصد افزایش عددی داشته است. اما با احتساب نرخ تورم سال پیشرو میشود فهمید که بودجه فرهنگی ۹۸ در حقیقت کاهش بسیار محسوسی هم پیدا کرده است. حمید زمانزاده، معاون پژوهشکده بانک مرکزی میگوید تورم سال ۹۸ را میتوان در حدود ۲۰درصد متصور بود. گذشته از اینکه رقم اعلامی همین پژوهشکده برای تورم سال آینده، هنگام تماس مستقیم با وضعیت بازار ممکن است تغییر کند و بیشتر اعلام شود(و احتمال کمتر شدن آن تقریبا وجود ندارد)، رقم ۲۰درصد، برای پیشبینی تورم سال آینده را کسی اعلام میکند که در همان صحبتها، تورم امسال را ۲۵درصد اعلام کرده بود؛ یعنی همین سالی که طی ۶ ماه در آن دلار از حدود ۳۵۰۰ تومان تا مرز ۲۰,۰۰۰ تومان صعود پیدا کرد.
محاسبه تورم به شیوه «نقطهای» باعث میشود که میزان آن بسیار پایینتر به نظر برسد. اما بازیهای ریاضیدانان با آمار، واقعیتهای اقتصادی را تغییر نخواهد داد. در این میان تنها چیزی که واقعیت دارد سهمی است که وزارت فرهنگ از بودجه عمومی کشور دریافت میکند. اما تورم، مسئولیت غولآسای خودش برای به زانو نشاندن تمام محاسبات خوشبینانه را بهرغم تمام آمادگیها و تجهیزات پیشگیرانه، با غافلگیری تمام انجام خواهد داد. به هرحال اگر تمام پیشبینیهای پژوهشکده بانک مرکزی هم درست از آب دربیاید، افزایش بودجه 14درصدی وزارت فرهنگ در ظرف تورم 20درصدی، به معنای کاهش بیش از 5درصدی بودجه این وزارتخانه نسبت به سال پیش است. نکته جالب اینجاست که بودجه وزارت فرهنگ برای سال 98، درحالی تنها 14درصد بالاتر رفته که افزایش کل بودجه عمومی کشور در حدود 40درصد بوده است. بخشی که نتوانست در بودجه امسال سهم بیشتری نسبت به سایر بخشها داشته باشد، بانکها و موسسات دولتی بود. به عبارتی دولت از هنرمندان گرفت و به بانکداران داد.
بودجهنویسی غیرفرهنگی و صدمات جبرانناپذیر
بودجه عمومی کشور شامل اموری دهگانه است؛ مثل امور معیشت، رفاه، دفاعی و امنیتی، محیطزیست، سلامت و امور فرهنگی که امور فرهنگی خودش اعم از فرهنگ دینی، گردشگری، تربیتبدنی و ورزش، سینما، تئاتر، موسیقی و... است. چنانکه وزیر ارشاد در سوم دیماه امسال بیان کرد، رتبه امور فرهنگی (که شامل ورزش و گردشگری و... هم میشود)، در برنامه بودجه سال 98 رتبه هشتم را دارد. بودجه فرهنگی کشور در سال ۹۷ نسبت به سال ۹۶ کاهش داشت و در همان ایام احد آزادیخواه، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در واکنش به این شکل از بودجهنویسی دولت گفت: «اگر صددرصد بودجهای که برای بخش فرهنگی در نظر گرفته شده به آن اضافه شود، میتوانیم گام بزرگی در عرصه فرهنگی کشور برداریم» که این به عبارتی یعنی اگر بودجه فرهنگی سال ۹۶ دو برابر میشد، امکان داشت تغییر محسوسی در این حوزه مشاهده شود. اما دولت، ابتدا در سال گذشته به میزان قابل توجهی این بودجه را کاهش داد و امسال مقدار کمی به آن اضافه کرد که باز هم در نسبت با تورم موجود در جامعه، شاهد کاهش کلی نرخ بودجه فرهنگی هستیم. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در همان سخنرانی که طی سفرش به آذربایجان غربی انجام داد، اشاره به یک مساله اجتماعی و بسیار مهم در سطح کشور کرد که با موضوع فرهنگ پیوندی مشخص داشت.
او به این اشاره کرد که بنیان خانواده در سطح جهانی دچار بحران است و به تاثیراتی اشاره کرد که این رویه در خانوادههای ما داشته است. مساله بحرانهای خانوادگی در ایران، تنها یک مساله(و البته یکی از مهمترین مسائل) فرهنگی کشور است. در این خصوص به ارتباط میان کاهش بودجه فرهنگی کشور با مسائل امنیتی هم اشارههایی شده است. اما این مسالهها بسیار بیشتر از اینها هستند و عدم توجه به آنها میتواند در بلندمدت یا حتی میانمدت، صدمات جبرانناپذیری را برای جامعه در پی داشته باشد که بازگرداندنشان به وضع سابق، در بعضی موارد شاید حتی با تخصیص دهها برابر این بودجهها هم امکانپذیر نباشد.
رشد ۲۰۰ درصدی بودجه میراث فرهنگی
تمام آمارها و تحلیلهای جزءبهجزء که بر کم شدن بودجه فرهنگی کشور دلالت میکنند، وقتی جنبه فاجعهبار خودشان را بیشتر نشان خواهند داد که دقت شود همین بودجه پایین هم بین نهادهای مختلفی که زیرمجموعه امور فرهنگی بودجه هستند، با نسبت یکسان تقسیم نشده و بعضی از ردیفها افزایشی بسیار جزئی یا حتی کاهش داشتهاند و صرفا یک مورد خاص بوده که تمام بودجه را بلعیده است. معاونت میراث فرهنگی و گردشگری ریاستجمهوری که مجموعه جدایی از وزارت فرهنگ و به عبارتی دور از تیررس استیضاح مجلس شورای اسلامی است، یک افزایش ۱۸۰درصدی را در بودجهاش شاهد بود. این در حالی است که این سازمان پیش از این شامل دو زیرمجموعه بود که از این میان، پژوهشگاه میراث فرهنگی تنها ۱۲درصد در بودجهاش رشد داشت و بودجه مرکز مطالعات میراث ناملموس منطقهای هم رشد منفی داشته است و حالا مجموعه سومی با عنوان توسعه ایرانگردی و جهانگردی به سازمان میراث فرهنگی اضافه شده که تنها دو میلیارد و ۱۰۰میلیون تومان بودجه به آن اختصاص داده شده؛ اما افزایش ۱۸۰ درصدی بودجه این معاونت ریاستجمهوری، تماما در خود نهاد معاونت متمرکز شده است.
به این ترتیب خود سازمان میراث فرهنگی۲۰۰ درصد افزایش بودجه داشته است در هیچ بخشی از بودجه کشور چنین چیزی وجود ندارد که مبلغی تا این حد هنگفت، بدون بیان ریز مخارجی که پیشبینی شدهاند، به یک نهاد پرداخت شود. بودجه سال ۱۳۹۸ به این شکل تدوین شده که سهم تولیدات فرهنگی بسیار پایین است اما بیشتر رقمی که به مبلغ بودجه اضافه شده، مربوط به بخش بانکداری میشود. طی چند سال اخیر متاسفانه حوزه فرهنگی، هنری کشور مناسبترین بستر برای پولشویی به دست مطابق گزارش یک روزنامه فرهیختگان در دوم دیماه ۱۳۹۷ منتشر کرد، ۷۷ درصد انتشاراتیهای کشور هیچ کتابی منتشر نمیکنند یا بحث اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان و وامهای کلانی که در این خصوص از بانک سرمایه گرفته شد، با سینما و شبکه نمایش خانگی ارتباط مستقیم داشت. هنر بازاری طبیعتا اولویتهای فرهنگی را در نظر نمیگیرد و روی همین حساب نیازی اساسی درخصوص حمایت از فعالیتهای متعهد فرهنگی احساس میشود؛ اما وضع در جایی بغرنجتر میشود که بودجه بانکها افزایش پیدا کند و بودجه تولیدات نمایشی و ادبی پایین بیاید تا در نتیجه خاطرات اختلاس از بانکها و موسسات مالی و پولشویی در سینما و انتشارات، ذهن جامعه را آزار بدهد. تمام اینها وقتی در کنار بودجه عجیب و غریب سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار میگیرند، ابهامات را چند برابر خواهد کرد.
* نویسنده : میلاد جلیلزاده روزنامهنگار
