

او همایش نکوداشت صدمین سال تاسیس سازمان را با نگاه به تغییر و اصلاح ثبت سنتی به ثبت الکترونیک آغاز کرد؛ تکلیفی که برنامه توسعه پنجم در تسریع در اجرای کاداستر و ایجاد بانک جامع اطلاعات املاک در افق برنامههایش قرار داده بود. نیاز کشور از یکسو و کمبود بودجه از سوی دیگر باعث میشد او با سرعت پیادهسازی فرآیندهای ثبت الکترونیک را پیش برد و از بهینهسازی سامانههای موجود و هر ظرفیت ممکن برای راهاندازی سامانههای مطلوب بهرهبرداری کند اما نهاد سردفتری ایران نیز سابقهای صدساله داشت و در دل خود نخبگانی پرورده بود.
پرتو نقرهای (که مایکروسافت امنیتش را تضمین نمیکرد) زینتبخش سامانهای شد که ورود اطلاعات ارسالی و دریافتیاش با تاخیرهای مکرر از تونلها میگذشت و به چار مرداب همپوشان میریخت و در برابر سردفتر اسناد رسمی ایرانی رخ آبیاش میگشود، سردفتری که رمزنگاری نامتقارن گواهی الکترونیکی را کنار مهر خود میدید، پارتبندیها و زبانهها و فیلدها را وارسی میکرد و میکوشید این ساز ناکوک را با همه دانستههای حقوقیاش تطبیق دهد و به هزار جهد آهنگی دلنشین به تسکین آلام مردمش با آن بنوازد، آخر سردفتر اسناد رسمی دانا، نماد شکوه عقلانیتگرایی یک ملت بود و یک قرن بود به رفعتنازع میپرداخت.
اکنون اما پیانوی ناساز سامانه، که هویت را بههمان سنت سدههای پیشین، بیومتریک میشناسد، با بخشنامهای محل سوال، اسکن اثرانگشت سردفتر را نیز برای هر سند طلب میکند، سردفتری که امنیت سرمایه را میشناسد و نظارت بر عملکرد را از بازرسی خراسان و قم فرا نگرفته، که حقوقخوانده و ثبت رسمی را گلوگاه امنیت سرمایه میداند و تخصصش جرائم حوزه مواد مخدر و تخلفات نیروهای مسلح نیست، سردفتری که یکتنه، امین مردم و حاکمیت بوده، اکنون درگیر مشکلات ناشی از رکود، قانون را تمکین میکند اما به بیخبریاش از تغییرات ناگهانی حوزه عملش و به مدیریت بخشنامهای سازمان ثبت اعتراض دارد.
کانون سردفتران و دفتریاران امسال همایش ششم دی روز سردفتر را لغو کرده و در اعتراض به این رویهها، به دیوان عدالت دادخواهی میکند؛ اعتراض به بیتوجهی به شأن و نقش کلیدی سردفتر اسناد رسمی، چون اوست که باید این پیانو را بنوازد.
