

درباره نامه دادسرا به سازمان لیگ صحبت میکنید.
ابتدای به امر باید بگویم ما همه سرباز وطن هستیم و هرچیزی که مسئولان در کشور تصمیم بگیرند تابع آن هستیم. قبل از پاسخ به سوال شما باید مقدماتی را عنوان کنم اما پیشتر باید بگویم یک مقدار بابت رسانهای شدن این موضوع واهمه دارم، چون احساس میکنم افرادی میخواهند سناریوی جدیدی بنویسند تا بهواسطه آن بتوانند پای من را هم به این موضوع باز کنند. بنده باشگاه تراکتورسازی را در لیگ دسته اول خریداری کرده و به لیگ برتر آوردم. در همان زمان گفتند شرایط منطقه امنیتی است که بهواسطه آن، باشگاه را به دوستانی که حریمدار حرمت مرزها و انقلاب بودند، به دیده منت سپردم تا شرایط امنیتی منطقه برطرف شود. سال گذشته متوجه شدم شرایط امنیتی منطقه برطرف شده و تیم میتواند به مالک قبلی برگردد که بلافاصله با فدراسیون فوتبال نامهنگاری کردم که اگر قرار است مالکیت تیم برگردد، به برنامهریزی قبلی برگردد. همان زمان هم معتقد بودم بهخاطر وسعت هوادارانی که تراکتورسازی دارد، نمیتوان مالکیت این باشگاه را فقط به یک فرد اطلاق کرد.
درنهایت ماجرای مالکیت تراکتورسازی به کجا خواهد رسید؟
هیچ صحبتی در این خصوص انجام نمیدهم؛ چون همهچیز به عزیزان در قوه قضائیه سپرده شده است. اگر نگاه پوپولیستی به قضیه داشتم، شاید من هم علیه این دوستان صحبتی میکردم، اما وقتی با آنها در این قوه از نزدیک آشنایی پیدا کردم، همه امور را به آنها سپردم و دیگر به خودم اجازه نمیدهم وارد مباحث قضایی شوم.
درخصوص مالکیت تراکتورسازی، مستندات کافی و وافی دارید که نشان دهد حق با شماست؟
بله، مدارک همراه من است و میتوانم آن را برای بررسی در اختیار هر مقام قضایی قرار دهم که البته پیش از این نیز این اقدام را انجام داده بودم.
پس میتوان در انتظار بازگشت مالکیت این تیم به شما ماند!
من قطعا تابع قانون هستم.
اگر مالکیت به شما برگردد، تکلیف مالک فعلی چه میشود؟ بههر حال مدیران فعلی تعهدات مالی زیادی را برای تراکتورسازی ایجاد کردهاند.
اصلا وارد این قضایا نمیشوم. زنوزی آدم محترمی است و از این اقدامات برای تراکتورسازی خیلی هم خوشحالم، اما فعلا منتظر تصمیم و حکم قوه قضائیه میمانم. البته این یک موضوع قدیمی است و برایم عجیب است چرا دوباره آن را مطرح کردهاند و عجیبتر اینکه، مشخص نیست این نامه چرا و به چه شکلی رسانهای شده است. شاید عنوان شود از طرف سازمان لیگ این اتفاق افتاده که من بعید میدانم آقای بهاروند بخواهند چنین کاری را انجام دهند.
چرایی این تخلف را در چه چیزی میدانید؟
بهنظرم میخواهند فضا را گلآلود کنند.
چطور ابتدای امسال با وجود اینکه میدانستند تیم برای شماست، اما باز هم تیم را به مزایده گذاشتند؟
تا جایی که من اطلاع دارم دوستان میگویند اصلا مزایدهای برگزار نشده است. ضمن اینکه عزیزانی که در این چندسال اخیر مدیریت باشگاه را برعهده داشتند، اینطور عنوان میکنند که اصلا تراکتورسازی در همه این سالها بازیکن سرباز به خدمت نگرفته است!
پس این همه بازیکن سرباز که در این سالهای اخیر راهی تراکتورسازی شدند، سرباز نبودند؟
دوستان اینطور میگویند و گویا ما اشتباه میدیدیم! حتی میگویند شکایتی هم از طرف دیگر تیمها نبوده و این صحبتها خیلی جالب است.
الان هم که موضوعیت کار زنوزی بهخاطر دارابودن مالکیت دو باشگاه در لیگ برتر با اشکال مواجه است.
ما باید رنجکش و زحمتکش جنگ باشیم. بسیجی یعنی نوکر مردم و من هم سعی میکنم نوکر مردم باشم و هیچگاه دلم نمیخواهد برای تراکتورسازی حاشیهای ایجاد شود، حتی به قیمت اینکه مالکیتم از بین برود؛ یعنی حاضرم مالکیتم از بین برود، اما به تراکتورسازی آسیبی نرسد.
چهبسا شکایت به فیفا هم باعث تعلیق فوتبال ایران شود، اتفاقی که این روزها بهخاطر منع بهکارگیری بازنشستگان بیخ گوش فدراسیون ایران قرار دارد.
همان موقعی که مالکیت باشگاه را گرفتند، برخی گفتند چرا شکایت نمیکنید که اگر این کار را میکردم، فوتبال ایران تعلیق میشد. اما از آنجا که مادر واقعی هیچگاه حاضر نمیشود بچهاش را دو تکه کند و میگوید اشکال ندارد نامادری آن را اداره کند، من هم چنین کاری را انجام ندادم.
درباره قانون منع بهکارگیری مدیران بازنشسته صحبتی ندارید؟
با احترامی که برای نمایندگان مجلس قائل هستم، بهنظرم میشد درخصوص این قانون تصمیمات دیگری اتخاذ کرد. زمانی یک نفر کار یدی میکند، پس بهتر است بعد از یک مدت بازنشسته شود، اما کسی که کار فرهنگی انجام میدهد، نمیتوان در اوج پختگی از وی بخواهیم دیگر کتاب ننویسد یا آواز نخواند. بهنظرم این قانون، قانون خوبی است اما نواقص آن باید برطرف شود. مثلا فدراسیون فوتبال آلمان با آن سابقه و قدمت زیر 10 رئیس فدراسیون داشته، پس ثبات در زمینه مدیریت بسیار مهم است. عرصه فرهنگ، عرصهای نیست که کسی را بهخاطر سن بالا و در اوج تجربه بازنشسته کرد. در تمام جوامع پیشرفته کسانی که صاحب تجربه بالاتری میشوند، به یک اتاق فکری منتقل میشوند که بتوانند اندیشههای خود را در اختیار نسل جوان قرار دهند تا دوباره چرخ از اول اختراع نشود! بنابراین امیدوارم مجلس شورای اسلامی با کارشناسی قویتر، آنهایی را که میتوانند به فوتبال خدمت کنند، محروم نکنند.
پس مخالف رفتن تاج از فدراسیون فوتبال هستید؟
خیر، بحث تاج نیست بلکه من میگویم هرکسی تجربهای اندوخته، این تجربیات را از دست ندهیم و میتوان وی را به اتاق فکر منتقل کرد.
* نویسنده : محمدرضا حاجیعبدالرزاق روزنامهنگار
