

قرآن بارها بر ضرورت مرزبندی با بیگانگان تاکید کرده است. برای نمونه، قرآن حضرت ابراهیم(ع) و پیروان ایشان را الگو معرفی کرده و بلافاصله به مرزبندی آن حضرت و پیروانشان با کفار اشاره میکند: «قَد کانَت لَکم اُسوَةٌ حَسَنَةٌ فی اِبراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَه اِذ قالوا لِقَومِهم اِنّا بُرَءآوا مِنکم وَ مِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ الله کفَرنا بِکم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکمُ العَداوَةُ وَالبَغضآءُ ابدا حَتّی تُومِنوا بِالله وَحدَه.»
مرزبندی به این معنا نیست که ما با ملتها و دولتهای دیگر ارتباط نداشته باشیم بلکه به این معناست که دادوستد و ارتباطات میان کشور ما و دیگر کشورها با انضباط خاصی انجام گیرد تا سبب رشد هرچه بیشتر کشور شود، نه اینکه زمینهساز افول کشور شود. رهبر معظم انقلاب در این خصوص میفرمایند: «مرزبندی به معنای این نیست که ما رابطهمان را قطع بکنیم. توجه بکنید، مغالطه نکنند که شما میگویید ما با همه دنیا دشمنیم؛ نه، مرزبندی کنید. مرزها مخلوط [نشود]. مثل مرز جغرافیایی؛ در مرز جغرافیایی شما بین کشور خودتان و کشورهای اطراف، مرز معین میکنید؛ معنای این مرز این نیست که شما نمیروید آنجا، آنها نمیآیند اینجا؛ معنای این مرز این است که هر رفتوآمدی منضبط خواهد بود. معلوم باشد کی میرویم، چه کسی میرود، چهجور میرود، چه کسی میآید، کی میآید، چهجور میآید، چرا میآید؛ مرزبندی در مرزهای جغرافیایی اینجور است. در مرزهای عقیدتی هم همینجور است.»
ایشان درمورد کسانی که مرزبندی با بیگانگان را کماهمیت جلوه میدهند، میفرمایند: «کسانی که سعی میکنند این مرز را کمرنگ یا محو کنند یا از بین ببرند، اینها خدمت نمیکنند به مردم، اینها خدمت نمیکنند به کشور؛ چه مرزهای دینی و عقیدتی، چه مرزهای سیاسی. استقلال، مرزی است برای کشور. این کسانی که سعی میکنند اهمیت استقلال یک ملت را- بهعنوان جهانیشدن و حلشدن و منطبقشدن با جامعه جهانی از بین ببرند و کمرنگ کنند، مقاله مینویسند، حرف میزنند، اینها هیچخدمتی نمیکنند به این کشور.»
مرز انواع گوناگونی دارد؛ مانند مرز خاکی، آبی، هوایی، فضایی، سیاسی و عقیدتی. ما در این نوشتار میخواهیم از مرز مهم، اما مغفول سایبری و نیز نهادی که باید متولی حراست از آن باشد، سخن بگوییم.
متاسفانه، جهل یا عدم توجه به مرز دیجیتال و عدم اهتمام کافی برای حراست از آن، هزینههای مادی و معنوی بسیاری را بر کشور تحمیل کرده است و تا زمانی که سازوکار بهتری برای حراست از مرزهای دیجیتال پیدا نکنیم، هر روز همین کاسه چه کنم، چه کنم، روزیمان خواهد بود و هرچه از «هجوم صهیونیسم با سلاح سایبر» بگوییم و بشنویم، هیچسودی به حالمان نخواهد داشت.
اگر حرکت منفعلانه و مقلدانه کشور ما در عرصه فضای مجازی، قصهای غصهدار است، اوج این غصه آنجا است که این تقلید منحصر به موارد منفی میشود و درموارد مثبت مانند مقابله با تهدیدات فضای مجازی و بهرهبرداری حداکثری و اقتدارآفرینی از طریق فضای مجازی، نهتنها طرحی نو در نینداختهایم که حتی از تقلید کشورهای پیشرو نیز غفلت ورزیدهایم. برای نمونه، یکی از عرصههای فعالیت وزارت دفاع آمریکا، فعالیت در عرصه مجازی و دیجیتال است و یکی از ضلعهای ستاره پنتاگون به همین معنا است، اما در کشور ما تا به حال، چنین توجهی به بعد فضای مجازی نشده است. گویا مسئولان تاکنون اصلا از این موضوع خبر نداشتهاند تا برای هجمه دشمن، ماموریتی به نیروهای مسلح کشور بدهند تا به فکر مقابله با تهدیدات سایبری دشمن باشند. اکنون که برخی دلسوزان به فکر افتاده و برای ماموریتدادن به نیروهای مسلح برای مقابله با ارتش آمریکا، طرحی را به مجلس بردهاند، هنوز برخی مسئولان به اهمیت و ضرورت این طرح واقف نیستند و سخنان آنان نشان از جهل و نه غرضورزی دارد. هرچند جهل نیز توجیه خوبی برای مخالفت نیست، زیرا زیبنده مسئولان نظام اسلامی نیست.
اگر ارتش آمریکا شامل نیروهای زمینی، دریایی، هوایی و فضایی است، ما نیز در مقابل آن نیروهای زمینی، دریایی، هوایی و فضایی داریم. ارتش آمریکا، بخش دیگری به نام سایبر دارد اما متاسفانه ما ماموریتی برای این بخش از تهاجم دشمن برای نیروهای مسلح خویش تعریف نکردهایم و نه یکبار بلکه میلیاردها بار از این خلأ گزیده شدهایم اما باز برایمان درس عبرت نشده است.
برخی به اشتباه گمان کردهاند این طرح به معنای محدودکردن اختیارات وزارت ارتباطات و فناوری ارتباطات یا مخل اشراف وزارت اطلاعات است. درحالی که چنین گمانی خطای محض است. این طرح نهتنها وزارت ارتباطات و اطلاعات را محدود نمیسازد بلکه نیروهای مسلح را به یاری آن وزارتخانه میفرستد تا به اجرای وظایف قانونی آن وزارتخانه یاری رسانند. همانگونه که در بحث «کالا»، وزارت «صنعت، معدن و تجارت» را مسئول صدور مجوز صادرات و واردات میدانیم، اما برای کمک به این وزارتخانه نیروهای مسلح را مکلف به حراست از مرزها و مسئول جلوگیری از ورود کالای قاچاق میدانیم. بنابراین، مراقبت از مرزهای کشور برای واردنشدن کالای قاچاق به معنای این نیست که مدیریت ریز و درشت مسائل اقتصادی برعهده نیروهای مسلح است بلکه تنها به این معناست که نیروهای مسلح مکلف هستند از ورود و خروج کالایی که وزارت صنعت، معدن و تجارت مجوز ورود یا خروج بدان نداده است، جلوگیری کنند. این مطلب چیزی از اختیارات و توان دولت نمیکاهد و فقط یاریرساندن به دولت برای اجرای هرچه بهتر وظایفش است.
خطا است که وزارتخانه «ارتباطات و فناوری اطلاعات» در اجرای تکالیف قانونی خویش و حراست از مرزهای سایبری، تنها رها شود، همانگونه که اگر مسئولیت حراست از مرزهای کشور دربرابر قاچاق کالا، بر عهده وزارت «صنعت، معدن و تجارت» گذاشته شود، خطاست. تجمیع مسئولیت صدور مجوز و نیز حراست از مرزهای دیجیتال در یک وزارتخانه، خطایی راهبردی و استراتژیک است. انجام این دو مسئولیت بزرگ، نهفقط از توان یک وزارتخانه خارج است بلکه سبب میشود نیروهای مسلح خود را دربرابر نقض مرزهای دیجیتال کشور توسط آمریکا و صهیونیسم مسئول ندانند و برای خود در این راستا ماموریت ویژه قانونی تعریف نکنند.
از همه اینها گذشته، تجمیع این دو مسئولیت در یک وزارتخانه چیزی نیست که تا به حال نیازموده و خطای آن را به چشم ندیده باشیم بلکه تجمیع این دو مسئولیت در این وزارتخانه سبب شده است که سرمایههای مادی و معنوی کشور دستخوش تهاجم بیرحمانه دشمن قرار گیرد.
* نویسنده : ابوالفضل ابوترابی نماینده مجلس شورای اسلامی
